حسین کنعانی مقدم: جلب اعتماد مردم سختترین کار اصولگرایان است
کنعانی مقدم: جبهه مردمی انقلاب اسلامی بخشی از جریان اصولگرایی است؛ نه سازوکار نهایی برای کار. قوه عاقله جریان اصولگرایی به یک شورای رهبری نیاز دارد که میتواند همه جریانات اصولگرایی را در نظر بگیرد و بعد هم این شورا مکانیزمی را معرفی میکند که بتواند روی نامزدها بحث و بررسی کنند و به یک نامزد واحد برسند. آن سازوکار هنوز شکل نگرفته است.
اعتمادآنلاین- حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل یک حزب اصولگرا است که بارها نسبت به تصمیمات محفلی و جریانی به نام کل اصولگرایان انتقاد کرده است. با این رویکرد او از جبهه مردمی نیروهای انقلاب استقبال میکند اما به شرطی که دوباره اتفاقات گذشته تکرار نشود. کنعانی مقدم معتقد است ضرباتی که جریان احمدینژاد به اصولگرایان وارد کرده سنگینتر از آن است که به این راحتی جبران شود و برای این مهم باید ابتدا اصولگرایان به نوسازی و بازسازی تشکیلاتی و گفتمانی خود بپردازند.
ارزیابی شما از وضعیت کنونی جریان اصولگرایی چیست؟ به نظر شما اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات چه کارهایی باید انجام دهند؟
بنده سخنگوی اصولگرایان نیستم بلکه به عنوان دبیرکل حزب سبز که یک حزب اصولگرا است صحبت میکنم. ما سه مرحله را باید پشت سر بگذاریم تا جریان اصولگرایی بتواند در انتخابات آینده نامزد مشخصی را وارد صحنه انتخابات کند. مرحله اول بحث وحدت جریان اصولگرایی است که چه از نظر احزاب و گروهها و چه از نظر شخصیتها و اقشار مختلفی که در اردوگاه اصولگرایی جای میگیرند باید به همگرایی و انسجام برسیم. در حال حاضر نیز جبهه مردمی انقلاب اسلامی که شکل گرفته با همین استراتژی وارد صحنه شده است. مرحله دوم این است که اصولگرایان برای انتخابات آینده بتوانند نقشه راهی را مشخص کنند که در قالب آن مطالبات مردم را بتوانیم دنبال کنیم؛ نه مطالبات گروهی و حزبی. بر همین اساس باید نقشه راهمان ما را به آن اهداف برساند و مردم بدانند که اگر به ما رای دهند، آنها را به کجا خواهیم برد. به دنبال این هستیم که نه فقط جریان اصولگرایی پیروز شود بلکه پیروز نهایی باید مردم باشند تا رییسجمهوری را روی کار بیاورند که بتواند مشکلات مردم را حل کند. نه اینکه خودش مشکلی برای نظام و مردم باشد. مرحله سوم این است که با توجه به وحدت و نقشه راه آرای خاکستری مردم را
جذب کنیم. بالاخره رییسجمهور با رای مردم انتخاب میشود. اگر کسی را معرفی کنیم و رای نیاورد نشان میدهد شناخت درست از مردم نداشتهایم. ٧٠ درصد آرای انتخاباتی آرای خاکستری است و برای اینکه آنها را به نفع خود به صحنه بیاوریم به هر حال مهم است که آنها را قانع کنیم. دو نکته دیگر هم وجود دارد.
یکی اینکه باید به دنبال این باشیم که زمینه مشارکت حداکثری مردم را فراهم کنیم و این یک پیروزی برای اصولگرایان است. دوم اینکه باید مانع از دو قطبی شدن جامعه شویم. همانطور که در توصیه رهبری بوده، نباید اجازه دهیم جامعه به سمت دو قطبی شدن پیش برود. این تصور پیش نیاید آنکه پیروز میشود حاکم است و آنکه پیروز نمیشود محکوم است. تصور نشود که یک طرف انقلاب و طرف دیگر ضدانقلاب است. فردی که از سوی اصولگرایان معرفی میشود باید حداقلهایی که شورای نگهبان بر اساس قانون اساسی تعیین میکند را دارا باشد و رییس قوه مجریه باید فردی قدرتمند برای اقدام و عمل باشد و تیم خود را در معرض افکار عمومی قرار دهد.
یعنی هیات دولتش را از الان در بوته آزمایش و نظرسنجی مردم قرار دهد. همچنین این فرد باید پاکدست باشد و خودش و تیمش آن را در عمل ثابت کرده باشند و پرچمدار مبارزه با فساد باشند.
نظرتان درباره معرفی کاندیداهای مختلف از سوی احزاب اصولگرا چیست؟ شما به عنوان یک اصولگرا چه ارزیابی از فعالیتهای جبهه مردمی انقلاب اسلامی دارید؟
در انتخابات تاکتیکهای مختلفی مطرح میشود. یکی از تاکتیکها این است که با نامزدی تعدادی از احزاب و گروههای اصولگرا در مرحله اول و بعد از عبور از بررسی صلاحیتهای شورای نگهبان وارد صحنه شویم و آن احزاب و گروهها بتوانند برنامههای خودشان را ارایه کنند. بنده بارها گفتهام نزدیک به انتخابات که میشود، اصولگرایان احساس تکلیف میکنند که به عنوان نامزد انتخاباتی مطرح شوند اما به آن تکلیفی که باید عمل کنند و نهایتا به نفع یک نفر کنار بروند عمل نمیکنند. اگر در این مرحله تکلیف را درست درک نکنیم قطعا اصولگرایان نمیتوانند رای بیاورند. تشکیل جبهه مردمی انقلاب اسلامی اقدام بسیار خوبی بود.
به غیر از احزاب و تشکلهای سیاسی در جریان اصولگرا یک موج مردمی هم که شخصیتها و اقشار مختلف هستند به صورت سازماندهی شده وارد صحنه خواهند شد و این یک نکته مثبت برای جریان اصولگرایی است به شرطی که بخشهای دیگر جریان اصولگرایی هم به آن بپیوندند و این یک جریان فراگیر شود. اینطور نباشد که باز هم تعدادی از افراد یا احزاب خاص سکاندار این جریان باشند که در این صورت نمیتواند یک جبهه فراگیر باشد.
به نظر شما آیا چند کاندیدایی تاکتیک مناسبی برای اصولگرایان در انتخابات ٩٦ میتواند باشد؟
بله. این ایده میتواند موثر باشد به شرط اینکه وقتی به آنها تکلیف شد که به نفع یک نفر کنار بروند به آن عمل کنند. در غیر این صورت شکستشان حتمی است.
محبوبیت اجتماعی جریان اصولگرایی در چه وضعیتی است؟
جریان اصولگرایی بعد از ضرباتی که در دوران آقای احمدینژاد به آن وارد شد، علاوه بر پوستاندازی کند باید گفتمانی را مطرح کند که هم اعتماد مردم را جلب کند و هم بتواند آرای خاکستری را به پای صندوقها بکشاند. اگر بخواهد با همان گفتمانها که عمدتا بخشی از جریان اصولگرایی مطرح میکردند وارد صحنه شود، نتیجهای نخواهد داشت. به واقع جلب اعتماد مردم در دوران پسااحمدینژاد و اتفاقاتی که در دولت سابق رخ داد کار سختی است که اصولگرایان باید انجام دهند و برایش برنامه داشته باشند.
نامزد جریان اصولگرایی باید با چه برندی و چه شعار شاخصی وارد صحنه انتخابات شود؟ آیا باید یک چهره اقتصادی باشد یا مبارزه با فساد را مطرح کند؟
ما در حزب سبز این موضوع را بررسی کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که از یک چهرهای که روحانی (ملبس به لباس روحانیت) باشد حمایت کنیم. الان هم داریم رایزنیهایمان را انجام میدهیم. دیدارهایی با کسانی که میتوانند نامزد انتخابات شوند و حداقلها را دارند انجام میدهیم. ملاقات میرویم و چالشهای پیش رو را مطرح و سعی میکنیم کسانی که رغبتی ندارند وارد صحنه انتخابات شوند راضی کنیم تا وارد رقابت بشوند.
با چه افراد و احزابی دیدار داشتهاید؟
با افراد مختلفی دیدار داشتهایم اما الان نمیتوانیم مصادیق را بگوییم. افراد زیادی در این رابطه مطرح شدهاند.
با جامعه روحانیت دیدار داشتهاید؟
ما با جامعه روحانیت دیدار نداشتهایم اما در جریان هستیم که برخی از گروههای مختلف که وابسته به جامعه روحانیت هستند دارند نامزدهای خودشان را چه نامزد حزبی و چه غیر حزبی معرفی میکنند. تا این سازوکار تنظیم روابط بین جریان اصولگرایی که بتواند به نامزد واحد برسد مشخص نشود در مورد مصادیق کمتر صحبت میکنیم.
سازوکاری که بنا است کاندیدای احزاب و گروههای اصولگرا را تبدیل به یک نامزد انتخاباتی کند، چه زمانی به کار میافتد؟
جبهه مردمی انقلاب اسلامی بخشی از جریان اصولگرایی است؛ نه سازوکار نهایی برای کار. قوه عاقله جریان اصولگرایی به یک شورای رهبری نیاز دارد که میتواند همه جریانات اصولگرایی را در نظر بگیرد و بعد هم این شورا مکانیزمی را معرفی میکند که بتواند روی نامزدها بحث و بررسی کنند و به یک نامزد واحد برسند. آن سازوکار هنوز شکل نگرفته است.
جبهه مردمی انقلاب اسلامی با کسب حمایت چهرههای مختلف چه هدفی را دنبال میکند؟
بحث این است که بتوانیم اجماع کلی بین جریان اصولگرایی ایجاد کنیم. این اجماع که ایجاد شود از داخلش بحث نامزد نهایی بیرون خواهد آمد. جبهه مردمی انقلاب اسلامی درصدد ایجاد فضا و بستر تعامل و وحدت است. آنها معطوف به مردم هستند. اینکه احزاب و شخصیتهای مختلف به آنها بپیوندند مراحل بعدی است که قرار است دنبال کنند.
کاری که دارند انجام میدهند زیرنظر جامعه روحانیت یا با مشورت جامعه روحانیت بوده است؟
با هماهنگی جامعه روحانیت بوده است. اعضایی از جامعه روحانیت نیز اعلام حمایت کردهاند.
جریان اصولگرایی با چه روشهایی میتواند رای آقای روحانی را بشکند؟
ما نمیخواهیم برای آقای روحانی نامزدتراشی کنیم و به دنبال شکستن آرای آقای روحانی نیز نیستیم. ما به دنبال این هستیم که یک رییسجمهور قوی با رای بالا، پاکدست و اهل عمل و اقدام برای پیاده کردن سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری روی کار بیاید. به دنبال تخریب هم نیستیم. متاسفانه برخی فکر میکنند با تخریب دیگران میتوانند خودشان را اثبات کنند. ما این شیوه را قبول نداریم. ما باید محسنات جریان اصولگرایی را مطرح کنیم و با نفی دیگران خود را اثبات کردن درست نیست./ اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید