مرتضی مبلغ در گفت‌وگو با «اعتماد»:

اصلاح‌طلبان در پی کابینه ٢٤ میلیونی‌اند نه سهم‌خواهی/ تندروها تلاش می‌کنند با به هم زدن قواعد بازی در صحنه حاضر شوند/ جامعه به خیلی از حرکت‌های تندروانه «نه» گفت

مبلغ:با وجود دفاع و پشتیبانی همه‌جانبه اصلاح‌طلبان از دولت این ارتباط تعاملی در ٤ سال گذشته آن طور که باید و شاید محقق نشده است. نقطه ضعف‌های جدی داشت. بیشتر دارای شکلی جزیره‌ای و پراکنده بوده و سیستماتیک و منسجم نبود. لذا حتما در دولت دوازدهم یکی از اتفاقات مهمی که باید رخ دهد، شکل‌گیری این فرآیند به طور سیستماتیک و نظام‌وار است.

اصلاح‌طلبان در پی کابینه ٢٤ میلیونی‌اند نه سهم‌خواهی/ تندروها تلاش می‌کنند با به هم زدن قواعد بازی در صحنه حاضر شوند/ جامعه به خیلی از حرکت‌های تندروانه «نه» گفت
کد خبر: 140171
|
۱۳۹۶/۰۵/۰۱ ۲۳:۰۰:۰۰
اعتمادآنلاین- سال‌های عسرت و مهجوریت اصلاح‌طلبان از عرصه قدرت یک دستاورد مهم داشت و آن حرکت جبهه‌ای این جریان سیاسی بود. احزاب و گروه‌های سیاسی رنگ و وارنگ اصلاح‌طلب مدت‌ها بدون پرچم واحد و بدون یک تابلوی مشخص حرکتی نامنظم را دنبال می‌کردند. از نمودهای آن انتخابات ٨٤ بود که به اعتراف بسیاری از فعالان اصلاح‌طلب عدم وحدت و معرفی نامزد واحد موجبات شکست‌شان را فراهم کرد. پس از انتخابات ٩٢ اما جرقه حرکت جبهه‌ای زیر پرچم شورای عالی سیاستگذاری زده شد و در انتخابات اخیر این شورا زمام حرکت اصلاح‌طلبان را به عهده گرفت. اگرچه هنوز هم برخی پایان فعالیت این شورا را می‌خواهند اما پاسخ دست‌اندر‌کاران شورای عالی ادامه حرکت همراه با ترمیم و روزآمد کردن آن است.
مرتضی مبلغ، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران معتقد است که این شورا امروز مسوولیت مهم دیگری را به عنوان سازمان وحدت بخش اصلاحات می‌تواند به عهده بگیرد و آن برقراری ارتباط سیستماتیک از جانب اصلاح‌طلبان با دولت روحانی است. او همچنین بیان می‌کند که با وجود دفاع و پشتیبانی همه‌جانبه اصلاح‌طلبان ارتباط تعاملی با دولت آن طور که باید و شاید محقق نشد. این عضو شورای عالی سیاستگذاری همچنین معتقد است که تعامل بین اصلاح‌طلبان و دولت برای حرکت به سمت انسجام اجتماعی ضروری است.

جریان اصلاحات مدتی است که نوعی سیاست‌ورزی ائتلافی را پیگیری می‌کند و با نیروهای سیاسی معتدل همکاری می‌کند. اصلاح‌طلبان از همان زمان تاکنون پستی و بلندی‌هایی از این نوع همکاری‌ها را تجربه کرده‌اند. پس از کسب تجربه به نظر شما چطور می‌توان این همکاری سیاسی و ائتلاف را در قالب مشخصی سازماندهی کرد؟ آیا باید ارتباط بین اصلاح‌طلبان و دولت از طریق شورای عالی سیاستگذاری یا فراکسیون امید در مجلس باشد یا می‌توان از طریق چهره‌های بزرگ اصلاح‌طلب این ارتباط را برقرار کرد؟
ائتلافی که بین اصلاح‌طلبان و معتدلین رخ داد طی فرآیندی بود که پشتوانه‌های نظری و راهبردی داشت. اصلاح‌طلبان با توجه به شرایط خطیری که در کشور به وجود آمده بود اصل را بر پیگیری منافع ملی گذاشتند و از هر گونه منافع جناحی و شخصی عبور کردند. همچنین تلاش شد تا بر اساس عقل و خرد جمعی رفتار کرده تا از تک‌روی و چند صدایی پرهیز شود.
سعی کردند به‌گونه‌ای عمل کنند که نیروهای دلسوز کشور و نظام بتوانند همدلانه برای پیشبرد اهداف نظام و تعالی و پیشرفت ایران وارد عرصه شوند. موارد یاد شده پشتوانه‌های شکل‌گیری ائتلاف بین اصلاح‌طلبان و معتدلین بود. این فرآیند در دل خود سازوکارهایی را به وجود آورد. شورای عالی سیاستگذاری که به وجود آمد و در مراحل مختلف خود را آسیب‌شناسی و بازسازی کرد، نیز از این بستر برخاست. اصلاح‌طلبان در ادامه این ائتلاف باید چند نکته را مورد نظر قرار دهند. یکی اینکه با بهینه‌سازی، ترمیم و اصلاح سازوکارهای خود وضعیت را ارتقا بخشیده؛ نقاط ضعف خود را برطرف کنند و حرکت جبهه‌ای و ائتلافی را مدام روزآمد کنند. بخش دوم مربوط به دولتمردان است که باید در پاسخ و در تراز مطالبات مردم عمل کنند. درست نیست که یک وزیر کار خود را کند و توجهی نداشته باشد که با نیروهای سیاسی و اجتماعی چگونه باید تعامل کند و از ظرفیت‌ها بهره نگیرد. بنابراین در راستای تعامل و گفت‌وگو با اقشار مختلف جامعه اتخاذ راهبردهای جدیدی نیاز است. بخشی از مساله نیز مربوط به اصولگرایان معتدل است. آنهایی که از تندروی فاصله گرفته‌اند و به عرصه سازنده سیاست‌ورزی پا گذاشته‌اند، باید مشی تعاملی خود را تقویت کنند. سعی کنند به گونه‌ای رفتارهای‌شان را تنظیم کنند که هم در جبهه خودشان افراد بیشتری را به خود جذب کنند و هم در تعامل با رقیب و دولت روند سازنده‌تری را به وجود آورند.

این تعامل از چه طریقی باید صورت گرفته و سازماندهی شود؟
هم فراکسیون امید مجلس؛ هم چهره‌ها و شخصیت‌های بزرگ اصلاحات و هم شورای عالی سیاستگذاری باید مناسبات سازنده تعاملی را با دولت تدبیر و امید سازمان دهند و متقابلا رییس‌جمهور و دولت هم باید نسبت به این امر اهتمام جدی بورزند. ترجمه دیگر تعامل، حرکت به سمت انسجام اجتماعی و آشتی و گفت‌وگوی ملی است. این امر چندجانبه و چندسویه است. در یک قشر خاص و حد خاص متوقف و محدود نمی‌شود. همه باید این مساله را پیگیری کنند و سازوکارهای منطقی و سازنده آن را به وجود بیاورند. فراکسیون امید باید فعال‌تر، قوی‌تر و منسجم‌تر در ارتباط با دولت عمل کند. باید رفتار خود را نسبت به دولت موثر‌تر کند. دولت باید خواهان شکل‌گیری تعامل باشد و با شورای عالی سیاستگذاری، احزاب اصلاح‌طلب، نهادهای مدنی و اقشار اجتماعی ارتباط مدونی را ایجاد کند. بارها گفته شده که تیم رسانه‌ای دولت ضعیف عمل می‌کند. دولت دوازدهم باید این نقیصه را جبران کند. تیم رسانه‌ای وظایف خطیری به عهده دارد و بار آن به دوش کل بخش‌های دولت است. از سخنگو تا تیم‌هایی که پشتیبانی این امر را به عهده دارند و همه وزارتخانه‌ها باید بتوانند وارد مناسبات دوسویه ومستمر با اقشاراجتماعی ونیروهای سیاسی بشوند و پاسخگوی مطالبات مردم باشند. شخصیت‌های ملی اصلاح‌طلب، اصولگرای معتدل، دولت، شخص رییس‌جمهور و فراکسیون امید به طور مستقیم و سیستماتیک باید در این راستا ایفای نقش کنند.

ارتباط بین اصلاح‌طلبان و دولت در ٤ سال گذشته چگونه بوده است؟
با وجود دفاع و پشتیبانی همه‌جانبه اصلاح‌طلبان از دولت این ارتباط تعاملی در ٤ سال گذشته آن طور که باید و شاید محقق نشده است. نقطه ضعف‌های جدی داشت. بیشتر دارای شکلی جزیره‌ای و پراکنده بوده و سیستماتیک و منسجم نبود. لذا حتما در دولت دوازدهم یکی از اتفاقات مهمی که باید رخ دهد، شکل‌گیری این فرآیند به طور سیستماتیک و نظام‌وار است.

آیا شورای عالی به عنوان سازمان وحدت بخش اصلاح‌طلبان که تلاش می‌کند طیف‌های مختلف این جریان را زیر یک چتر نگاه دارد، ظرفیت و توان تعامل با دولت را دارد؟
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان ظرفیت تعامل با دولت را دارد اما نکته مهمی که اصلاح‌طلبان مدنظر داشتند، عدم سهم خواهی بود چرا که راهبرد اصلی اصلاح‌طلبان توجه به منافع ملی بود. لذا دست دولت را باز گذاشتند که خودش عمل کند و در کنار آن دولت را تقویت هم کردند.
اصلاح‌طلبان بیشتر مطالبه‌محور عمل کردند. این امر طبعا محدودیت‌هایی را به وجود می‌آورد. اصلاح‌طلبان به دنبال این نیستند که حتما نیرویی که مد نظر دارند، در کابینه بیاید اما به هر حال شاخص‌ها و مطالبات اصلی را مطرح می‌کنند. متقابلا از دولت نیز توقع می‌رود که به این مطالبات توجه کند. در شرایط پس از انتخابات نیروهایی به‌شدت فعال می‌شوند. هدف آنها عمدتا این است که به سِمت یا پستی دست پیدا کنند. بسیاری از این نیروها تا قبل از انتخابات فعال نبودند. انگیزه‌های این افراد عمدتا شخصی، گروهی یا باندی است. بحث منافع ملی و مصالح عمومی کمتر مدنظرشان قرار دارد. در مقابل کسانی هم هستند که به منافع عمومی توجه دارند. طبیعی است که گروه اول ممکن است موفق‌تر باشند چون تلاش و لابی می‌کنند. اینجا دیگر وظیفه آقای رییس‌جمهور است که مستقل از این نوع لابی‌گری‌ها نیروهای شایسته و توانمند را انتخاب کند. افرادی را که می‌توانند به جامعه خدمت کنند و به دنبال منافع شخصی نیستند، گزینش کند؛ نه اینکه تحت تاثیر لابی‌ها قرار بگیرد و دولت را از تراز شایسته‌اش تقلیل دهد.

آیا حضور نیروهای اصلاح‌طلب در دولت همیشه حمل بر سهم‌خواهی است؟ آیا لازم نیست جریان اصلاحات به عنوان جریانی که از آقای روحانی حمایت کرده، نیروهایی در دولت داشته باشد تا نمایندگی این جریان سیاسی را بکند؟
دولت باید متشکل از نیروهایی باشد که چند ویژگی مهم دارند. کارآمدی و تجربه از مهم‌ترین این ویژگی‌ها است. بدون تجربه در شرایط پیچیده سیاسی نمی‌توان اثرگذار بود. همچنین ویژگی سوم یعنی شجاعت نیروهای دولتی بسیار اهمیت دارد. کسانی که صادقانه، بدون هیچ گونه مماشات و لحاظ کردن منافع شخصی در راستای اهداف ملی قاطعانه و خردمندانه عمل می‌کنند. نیروهایی که کارآمدی و تجربه داشته باشند اما شجاعت لازم در انجام کارهای‌شان نباشد، به سرعت در شرایط حساس منفعل می‌شوند. اینها با یک هجمه به انفعال می‌افتند و تجربه و کارآمدی‌شان بی‌خاصیت می‌شود. این افراد نمی‌توانند اهداف دولت را محقق کنند. آقای رییس‌جمهور هم اخیرا اشاره کرد که برخی مدیران گیوه‌های‌شان خوابیده بود. دولتمردان باید بسیاری از بحران‌ها و مشکلات را پشت سر بگذارند و مطالبات مردم را محقق کنند و آنچه بر زمین مانده را پیگیری کنند. تجربه ٤ سال گذشته نشان داده که نوعا در طیف اصلاح‌طلبان نیروهای واجد این ویژگی‌ها خیلی بیشتر و آماده‌تر پیدا می‌شوند. هیچ اصلاح‌طلبی خود را به دولت تحمیل نکرده است ولی آقای رییس‌جمهور عملا دیده کسانی که دارای چنین ویژگی‌هایی باشند در بین اصلاح‌طلبان بیشتر پیدا می‌شوند. به طور طبیعی جایگاه آنها در دولت باید برتر باشد وگرنه کسی به دنبال سهم‌خواهی نیست.

در آستانه تعیین کابینه دولت دوازدهم ارتباط اصلاح‌طلبان و دولت را چطور ارزیابی می‌کنید؟آیا اصلاح‌طلبان در چینش یک کابینه کارآمد با دولت همکاری داشته اند؟
امید است که این اتفاق بیفتد. به این لحاظ که آقای روحانی در ٤ سال گذشته به تدریج نشان داده که به این ارتباط تمایل دارد. در رقابت‌های انتخاباتی خیلی شفاف و قاطعانه اعلام کرد که در راستای چیدن کابینه مقتدر، توانمند و متناسب‌تر با مطالبات ملی اقدام خواهد کرد. هم روحیه و مواضع شخص آقای رییس‌جمهور نشان می‌دهد که بایداین اتفاق بیفتد. اصلاح‌طلبان هم بیشتر راهبردها و شاخص‌ها را مطرح کرده و مطالبات عمده را بیان کرده‌اند.
وقتی از نحله‌های مختلف اصلاح‌طلبی خواسته شد که نیرو معرفی کنند، این کار را کردند. البته پراکنده بود و هیچ کار سیستماتیکی بین اصلاح‌طلبان در زمینه معرفی نیرو به آقای روحانی انجام نشد. هر کسی نظری داشته به صورت پراکنده به آقای رییس‌جمهور اعلام کرده است. بنای اصلاح‌طلبان بر این نبوده که سهم خواهی کنند. به هر حال نیروها ناپیدا و ناشناخته نیستند. این امر به نوع انتخاب رییس‌جمهور برمی‌گردد و اینکه بتوانند از بین همه ملاحظات موجودی که برای تشکیل کابینه وجود دارد، بهترین نیروها را انتخاب کنند.

در انتخابات شورای شهر مردم به لیست اصلاح‌طلبان اعتماد کردند و نتیجه کار شورای عالی سیاستگذاری به لحاظ رای آوری موفقیت‌آمیز بود. اگرچه انتقاداتی هم به لیست شورای شهر مطرح بود. دیدیم که لیست‌های دیگری در کنار لیست اصلاحات منتشر شد و حتی تشکل‌های موازی با شورای عالی سیاستگذاری مثل شورای هماهنگی احزاب در انتخابات فعالیت کردند. چرا شورای عالی نتوانست شرایط را مدیریت کند و به چنین اتفاقاتی منجر شد؟
چند نکته در این مورد ضروری است. اول اینکه اگر کسانی برخلاف همه تعهدات و موازین کار جمعی به دلیل منافع شخصی یا گروهی یاهوای نفس یا به هر دلیل دیگر دست به اقدام ناشایست بزنند ربطی به مدیریت جریان ندارد و باید ائتلاف‌شکنان پاسخگو باشند. دوم اینکه وقتی کار جبهه‌ای می‌شود، به همان نسبتی که جبهه گسترده‌تر شود، کیفیت‌های مورد نظر کمی افت می‌کند اما در ازای آن کیفیت دیگری ظهور و بروز پیدا می‌کند که همان اجماع و خردجمعی است. میزان تاثیر این موضوع نیز در جامعه بسیار بالا است. اگر حزب یا جریان خاصی بخواهد نیروهایی را انتخاب کند و لیستی منتشر کند ممکن است از نظر خود بهترین نیروها را در فهرست بیاورد. لیکن وقتی جبهه‌ای عمل می‌شود، نحله‌ها و افکار مختلف در یک جبهه نظری دارند که تصمیم‌گیری را سخت می‌کند. بعضا نظرات برای انتخاب افراد کاملا متفاوت است. مهم این است که خردجمعی به برآیند و میانگینی می‌رسد. خیلی‌ها به این نکته توجه ندارند و از منظر خودشان نگاه می‌کنند. گویا توقع دارند که شورای عالی باید از منظر آنها کار را انجام می‌داده است. اگر نگاه را گسترده‌تر و از منظر کلی نگاه کنیم، خیلی از ایرادات مرتفع می‌شود. برای نخستین بار در دو دهه گذشته است که با یک فرآیندی رو‌به‌رو می‌شویم که تعداد بسیار زیادی از نیروهای برجسته و توانمند در عرصه نامزدی انتخابات می‌آیند و تایید صلاحیت هم می‌شوند. حدود ٦٧٠ نفر در فراخوان نام نوشتند که حداقل در بررسی‌ها ١٦٠نفرشان افراد برجسته‌ای بودند. به هر حال در فرآیند بستن لیست هم تعدادی از افراد توانمند و برجسته حذف می‌شوند.

یک نگاه دیگر هم این است که با این میزان بالا از نیروهایی که جریان اصلاحات در اختیار داشت می‌توانست، لیستی ببندد که حتما همه افرادش توانمند باشند؟
این هم یک منظر است. هر کدام از افراد انتخاب شده از نگاه برخی از دست اندرکاران بستن لیست توانمند بودند. شاید از نگاه شما فردی کارآمد نباشد اما از منظرفرد دیگر توانمند و مناسب باشد. کار جبهه‌ای چنین ویژگی‌ای را در خود دارد. جالب است بدانید که در فرآیند بستن لیست به دلیل گروه‌ها و افراد مختلف، بعضا نظرهای کاملا متضادی وجود داشته و در نهایت مشکل از طریق رای‌گیری فیصله پیداکرده است. البته بیان این حرف به این معنا نیست که من گوینده انتقادی ندارم من هم معتقدم که می‌شد بعضی افراد توانمند و برجسته دیگر در لیست باشند. حتی تمام کسانی که دست‌اندرکار بستن لیست بودند هم خودشان معترض هستند چون نظر هیچ‌کدام‌شان به طور کامل تامین نشده و این طبیعی است. در مورد سوالی که در مورد کارهای موازی برخی اصلاح‌طلبان در انتخابات پرسیدید باید گفت بالاخره همواره افرادی پیدا می‌شوند که تک نواز هستند. در گذشته هم‌چنین افرادی بوده‌اند. به خصوص این نوع رفتارها در حین انتخابات برجسته‌تر می‌شود. ولی در این دوره دو اتفاق جدید افتاد. یکی اینکه ما شاهد بودیم به بهانه لیست و به خصوص بعد از پیروزی آن هجمه‌های سیستماتیکی به شورای عالی اصلاح‌طلبان شد. مشخص است که این نوع هجمه‌ها عمدتا از طرف جریان‌های ضداصلاحات مدیریت می‌شود. اما در مقابل آن بسیاری از افراد شایسته و برجسته که که در لیست قرار نگرفتند با وجود اعتراضاتی که داشتند، صادقانه آمدند و انصراف دادند، پشتیبانی کرده و به میثاق خود با شورای عالی پایبند بودند و متاسفانه برخی این کار را نکردند و در بازی جریان ضد اصلاحات وارد شدند و لیست‌های موازی دادند. لیست‌های موازی به جای خود، بعضا کارهای غیر اخلاقی دیگری نیز کردند. یعنی عین لیست اصلاح‌طلبان را با چند نفر تغییر منتشر کردند. جالب است که آنقدر سطح هوشمندی جامعه بالا آمده و اصلاح‌طلبان نیز تعامل‌شان با جامعه زیاد شده که لیست اصلی شورای عالی اصلاحات با وجود آن همه لیست موازی تقلبی در تهران به طور کامل رای آورد.

واکنش شورای عالی نسبت به چنین تکروی‌هایی مناسب بود؟ به خصوص اینکه یکی از اعضای هیات رییسه شورای عالی سیاستگذاری از لیست دیگری حمایت کرد و شورای عالی نیز هیچ واکنشی به این کار نشان نداد. او دوباره مطابق روال در جلسات شرکت می‌کند و بازخواست هم نمی‌شود.
من فکر می‌کنم بهترین واکنش را به افرادی که خلاف میثاق عمل کردند، مردم نشان دادند. الان مکتوب است که برخی از این افراد چه تعابیری را قبل از انتخابات به کار می‌بردند. می‌گفتند امکان ندارد که لیست رای بیاورد. مردم بهترین واکنش را نشان دادند. بهتر از این پاسخی نبود که بتوان به اینگونه افراد نشان داد. ضمن آنکه دست برخی از این افراد برای همگان رو شد و مردم و سیاسیون سره را از ناسره تشخیص دادند. شورای عالی همواره بنایش بر جذب بوده است. همواره سعی کرده که دافعه‌ای نداشته باشد تا اجماع تقویت شود. اما دراین مورد کار را به هیات داوری سپرده است تا به این نوع رفتارها رسیدگی و سپس تصمیم‌گیری کند.

این هیات داوری تا الان کاری کرده است؟
تا آنجا که خبر دارم در حال رسیدگی هستند که تصمیم بگیرند چه کاری باید انجام شود. بعد این تصمیم در شورای عالی می‌آید تا نهایی شود.

اگر هم قرار بر طرد و دافعه نباشد، می‌توان سمت‌های مهم و تعیین‌کننده در شورای عالی را به این افراد نسپرد؟
طبیعی است که به تدریج روش‌ها ارتقا پیدا می‌کند. تجارب گذشته می‌تواند پشتوانه‌ای برای تصمیم‌های آینده باشد. اعضا با شناختی که از این افراد و از یکدیگر پیدا می‌کنند، تصمیم‌های درست‌تری خواهند گرفت.

چه ایراداتی در ساختار شورای عالی بوده که چنین تکروی‌ها و موازی‌کاری‌هایی را سبب شده است؟
بالاخره کار جبهه‌ای برخی کاستی‌ها و مشکلات را هم دربردارد. اما اصولا چون فرآیندی تدریجی در جریان است و اقتضای زمان نیز در آن در نظر گرفته می‌شود، طبیعی است که این جریان باید دایم خود را ارزیابی کند و مورد نقد قرار دهد. نظر صاحب‌نظران اصلاح‌طلب را بگیرد و خود را ترمیم و اصلاح کند. دیدیم که در سال ٩٤ که شورای عالی در انتخابات مجلس دهم شکل گرفت، بعد از ماموریت بررسی‌هایی را انجام داد. متناسب با آن اصلاحاتی رخ داد. الان هم همین‌طور عمل خواهد شد. شورای عالی تلاش می‌کند که هم «خود ارزیابی» و هم «دیگر ارزیابی» کند.

چرا فرمی از امتیازدهی‌های شورای عالی به اعضای منتخب لیست شورای شهر منتشر نشد؟فرمی که نشان دهد که دست‌اندرکاران بستن لیست بر چه اساس و شاخصه‌ای به افراد رای دادند. چه مانعی برای شفاف‌سازی سابقه و توانمندی‌های اعضای لیست وجود داشت؟
با توجه به فرصت بسیار محدودی که از زمان مشخص شدن تعداد نامزدها تا زمان تبلیغات انتخابات بود، امتیازدهی‌هایی که شد معطوف به این بود که ٦٧٠ نفر را به ١٦٠ نفر برساند. امتیازدهی فقط مربوط به همین مرحله بود. برخی این‌طور فکر می‌کنند که لیست باید بر اساس این امتیازدهی بسته می‌شد. در حالی که به دلایل منطقی چنین چیزی ممکن نبوده و اگر چنین کاری می‌شد مشکلات زیادتری به وجود می‌آمد. همان‌طور که در گزارش دبیرخانه شورای عالی آمده است در مرحله بعدی که این تعداد به ٤٢ نفر کاهش یافت، بر اساس سه شاخص تصمیم‌گیری شد. هم امتیازات و هم بررسی‌های دیگری لحاظ شد. امتیازات صرفا بر اساس خوداظهاری بوده است و صحت آن هم محل سوال بود. برخی نامزدها مفصل در مورد سوابق‌شان توضیح داده بودند و برخی خلاصه.
خیلی از افرادی که خلاصه توضیح داده بودند افرادی بودند که رزومه‌های قوی‌تری داشتند. به همین دلیل امتیازها به طور کامل قابل استناد نبوده و باید بررسی‌های دیگری هم انجام می‌گرفته است. شاخصه دیگر هم رای افراد کمیته بود. اصولا چون حرکت جبهه‌ای بود، نهایتا افراد لیست با رای‌گیری انتخاب می‌شدند. شورای عالی سیاستگذاری تعهد داده بود که ٣٠ درصد از بانوان را انتخاب می‌کند و ٣٠ درصد هم از جوانان که البته ١٠ درصد آن با سهمیه زنان همپوشانی داشت. به هر حال ٥٠ درصد این ٢١ نفر متعلق به زنان و جوانان بود. تعهد تخصص نیز داده شده بود. اینها محدودیت ایجاد می‌کرد. این انتخاب‌ها در قالب گروه‌های تخصصی رفته و توزیع سهمیه‌های جوانان و زنان در آن لحاظ شده است. گروه‌ها را نیز بر اساس مدرک تحصیلی و تجربه حرفه‌ای افراد انتخاب کردند. البته این مراحل می‌توانست بهتر پیگیری و انجام شود اما باید توجه داشت این نخستین تجربه شورای عالی بود که باید از بین تعداد زیادی نامزد شناخته شده فهرست انتخاباتی را گزینش می‌کرد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی خیلی دست شورا برای انتخاب افراد باز نبود. خیلی هم انتقادی به شورای عالی نشد چون بسیاری افراد ناشناخته بودند.

چون در این انتخابات میدان بازی اصلاح‌طلبان برای گزینش لیست مورد متخصص بیشتر شده بود؟
بله. البته سازوکار می‌توانست بهتر از این باشد. شورای عالی می‌توانست زمان بیشتری در نظر بگیرد. افراد دست‌اندر‌کار فکر نمی‌کردند که در مدت محدود با چنین مشکلاتی مواجه شوند. مثلا با سهمیه‌بندی برای زنان و جوانان و سهمیه‌بندی تخصصی به طور اتوماتیک تعداد قابل توجهی از افرادی که شایسته بودند حذف می‌شدند. در حوزه محیط زیست دو سهمیه قایل شده بودند که مربوط به زنان و جوانان بود. این یعنی مردان شایسته محیط‌زیستی خود به خود حذف می‌شدند. در آینده باید تلاش شود که به گونه‌ای عمل شود که این نوع حذف‌ها کمتر اتفاق بیفتد. اینها تجاربی برای آینده خواهد بود. در گذشته نیز اگر دست اندرکاران به این موضوع فکر کرده بودند، حتما پیش‌بینی‌هایی می‌کردند. لیکن چون با تعداد زیادی مواجه شده بودند که چندان قابل پیش‌بینی نبود، در عمل اشکالاتی به وجود آمد. البته این را هم اضافه و تاکید کنم که باوجود همه اینها لیستی که توسط شورا بسته شد دارای امتیازهای قابل توجه و نوآورانه‌ای بود که دستاورد ارزشمندی محسوب می‌شود.

آقای شکوری‌راد گفته بود که ما نگران اتفاقات دقیقه ٩٠ بودیم و این اتفاقات بعضا رخ دادند. نظرتان چیست؟ در مورد این نوع اتفاقات در بستن لیست توضیح می‌دهید؟
دقیقا منظور آقای شکوری‌راد از اتفاقات دقیقه نود نمی‌دانم چیست.

افرادی در دقیقه نود حذف یا اضافه شدند؟
طبیعی است که لیست ٤٢ نفره را هیات رییسه باید می‌بست. کارگروه ٧ نفره پیشنهاداتی به هیات رییسه دادند و نظر خودشان را گفتند. اینکه می‌گویند پیشنهاد آن گروه ٧ نفره در هیات رییسه آمده و در آنجا تغییراتی ایجاد کرده‌اند. این درست است چون مسوولیت تعیین ٤٢ نفر با هیات رییسه بوده است. اما اگر منظور این است که اتفاقات دیگری افتاده است، من چنین اطلاعی ندارم. آقای شکوری راد خودشان باید توضیح دهند. البته همان‌طور که گفتم از نظر من هم برخی افراد شایسته و برجسته وجود داشتند که باید در لیست قرار می‌گرفتند اما بالاخره در تصمیم جبهه‌ای وقتی با سازوکار مشخص که ممکن است نقایصی داشته باشد، عمل شود این اتفاقات می‌افتد. کمبود وقت و کمبود تجربه هم بی‌اثر نبوده است. بالاخره در رای‌گیری برخی بالا می‌آیند و برخی نه. سازوکار نسبتا دموکراتیک بوده است.

شورای عالی در بستن لیست چقدر توانست ویژگی‌های دموکراتیک بودن را در خود لحاظ کند؟ چقدر اصلاح‌طلبان باید تلاش کنند تا شورای عالی هرچه بیشتر همه طیف‌ها و تفکرات اصلاح‌طلب را نمایندگی کند؟
به تدریج یک حرکت جبهه‌ای نقاط قوت و ضعف خود را نشان می‌دهد. مهم این است مستمرا آسیب‌شناسی و ترمیم شود. تلاش شده است که همه روندها دموکراتیک باشد. همین الان چند نکته مهم مطرح است. به هر حال جبهه اصلاحات متشکل از چهره‌‌های حقوقی و حقیقی هستند. الان این سوال مطرح است که برای اینکه شخصیت‌های حقیقی ملی به سازوکار جبهه اضافه شوند، سازوکارهای ارتقا یافته و دموکراتیک‌تر چیست. الان ٢٤ حزب عضو حقوقی شورای عالی هستند. اما برخی احزاب حضور و نقش کمرنگی دارند. در کنار آن احزابی داریم که اثرگذار و ملی هستند و حضور موثر و پررنگ و نیرو دارند. الان سوال این است که آیا نباید سازماندهی شورای عالی سیاستگذاری براساس نحوه حضور و نقش و اثر‌گذاری احزاب باشد. امروز باید روی این مساله تحقیق و بررسی انجام شود. نکته دیگری که وجود دارد این است که بالاخره سازوکارهای استانی چگونه باید تقویت شده و ارتقا پیدا کنند. استان‌ها شرایط متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. سوال اینجاست که روش‌هایی که بتواند استان را موثرتر و فعال‌تر کند، چیست؟

هجمه‌های اصولگرایان بعد از انتخابات و در آستانه چیدن کابینه افزایش پیدا کرده است. دلیل آن را چه می‌دانید؟
برخی از این هجمه‌ها به شورای عالی می‌شود. بالاخره فرآیند اجماع و حرکت بر اساس خردجمعی با راهبرد منافع ملی دستاوردهای با برکتی برای کشور داشت و پیروزی‌های مکرری را برای اصلاح‌طلبان به همراه داشت. طبیعی است که جریان‌های تندرو ضداصلاحات آرام نمانند و واکنش نشان دهند. برای آنها خیلی سخت است. آن جریان‌ها استعداد و ظرفیت استفاده از سازوکارهای دموکراتیک برای تشکیل و ارتقای سرمایه اجتماعی در عرصه رقابت را ندارند.
آنها تلاش می‌کنند با به هم زدن قواعد بازی در صحنه حاضر شوند. قابل پیش‌بینی بود که بعد از پیروزی‌های چشمگیر این هجمه‌ها افزایش پیدا کند. متاسفانه در درون جبهه اصلاحات هم برخی افراد تک‌نواز هم داریم که یا دقت ندارند یا مسائل شخصی را دنبال می‌کنند. افرادی که در بازی تندروها قرار گرفتند. بهترین راه هم این است که با آرامش و بدون ورود به بازی تندرو‌ها، با متانت و عقلانیت با آنها مواجه شد. از طرفی هجمه‌هایی به دولت انجام شد که دو بخش دارد. راهبرد مخالفین دولت این بود که آن را یک دوره‌ای کنند. آنها تلاش بر سیاه‌نمایی عملکرد دولت کرده و چوب لای چرخ فعالیت‌هایش گذاشتند. حتی دستاوردهای ملی دولت از جمله برجام را مورد هجمه قرار دادند چرا که منافع خیلی‌ها را به خطر انداخت. تلاش کردند با تخریب و هجمه به دولت در انتخابات پیروز شوند. نه تنها موفق نشدند بلکه نتیجه عکس نیز گرفتند. «از قضا سرکنگبین صفرا فزود.» تندروها‌ نشان داده‌اند که استعداد تجربه اندوختن از رفتار‌های گذشته خود را ندارند. خطی عمل می‌کنند و وقتی با ناکامی رو به رو می‌شوند به جای اینکه به درون خودشان باز گردند، فرافکنی می‌کنند. آنها نمی‌توانند ارزیابی درونی کنند. لذا در همین راستا با ناکامی، هجمه‌های خودشان را تشدید کرده‌اند. به خصوص در آستانه تشکیل کابینه این نوع رفتارشان را تشدید کرده‌اند که روی کابینه اثر بگذارند و کابینه مقتدری شکل نگیرد. همچنین می‌خواهند تشفی خاطر به طرفداران‌شان بدهند.

اصلاح‌طلبان به عنوان حامیان دولت در مقابل چنین رفتارهایی چه واکنشی باید داشته باشند؟
دو راهبرد اصلی وجود دارد؛ راهبرد اول متانت، صبوری، آرامش و وارد نشدن در بازی آنها است. تندروها در فضای متشنج است که می‌توانند تنفس و ارتزاق کنند. راهبرد دیگر خنثی‌سازی حرکت شان با افشاگری آنها است. افشاگری‌ای که معقول و منطقی باشد. بهترین پاسخ به تندرو‌ها توسط جامعه داده می‌شود. جامعه به خیلی از حرکت‌های تندروانه «نه» گفت. این نشان می‌دهد که سرمایه اجتماعی ارتقا پیدا کرده است.
اگر جامعه بارور‌تر شده و سطح آگاهی‌اش افزایش یابد؛ حقایق پشت صحنه برای مردم به شکل معقول تبیین شود؛ تندرو‌ها را به حاشیه خواهد راند. در کنار این آگاه‌سازی باید تعامل با اجتماع افزایش یابد. هر چه بیشتر نیروهای سیاسی بتوانند تعامل خود را افزایش دهند؛ با هم گفت‌وگو و مصالح ملی را تقویت کنند، به همان اندازه سرمایه اجتماعی تقویت و ارتقا خواهد یافت. بستر‌های حرکت‌های سازنده ایجاد و تندروی به حاشیه رانده می‌شود. هر گونه دهن به دهن شدن و ورود به بازی تندروها فضا را برای آنها بهتر و جامعه را آشوبناک می‌کند و در آن صورت دولت و نیروهای سیاسی در چنبره‌ای از مشکلات می‌افتند.
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها