کد خبر: 192916
|
۱۳۹۷/۰۳/۲۲ ۰۸:۰۱:۰۰
| |

محمد مهاجری:

اصولگرایان برای عبور از بحران‌های کشور راهی جز حمایت از روحانی ندارند

محمد مهاجری گفت: اینکه بپذیریم جریان عاقل اصولگرا از دولت حمایت می‌کند، پذیرش این نکته است که برای پیشرفت کشور و جلوگیری از بحران‌های سیاسی و اجتماعی راهی جز حمایت از قوه‌ای که امکانات تدارک امور کشور را در اختیار دارد، نیست.

اصولگرایان برای عبور از بحران‌های کشور راهی جز حمایت از روحانی ندارند
کد خبر: 192916
|
۱۳۹۷/۰۳/۲۲ ۰۸:۰۱:۰۰

اعتمادآنلاین| محمد مهاجری می‌گوید اصولگرایان برای عبور از بحران‌های کشور راهی جز حمایت از روحانی ندارند.


دلیل ارسال پالس همصدایی و اتحاد از سوی برخی بزرگان جریان اصولگرایی به دولت حسن روحانی چیست؟

اینکه بپذیریم جریان عاقل اصولگرا از دولت حمایت می‌کند، پذیرش این نکته است که برای پیشرفت کشور و جلوگیری از بحران‌های سیاسی و اجتماعی راهی جز حمایت از قوه‌ای که امکانات تدارک امور کشور را در اختیار دارد، نیست. متاسفانه بخشی از جریان اصولگرا در انتخابات 92 و بخشی دیگر در انتخابات 88 مانده و متصور است هر گنجشکی که دیر‌تر از دیگری بپرد حتما عاملی به نام فتنه در آن دخیل است. کسانی که در 92 گیر کرده‌اند، متصور هستند در هر شرایطی باید کاندیدای مطبوع آنها پیروز می‌شد. این جریان خیلی به صندوق رای پایبند نبوده و می‌گویند چون ما حق هستیم باید بر نا‌حق شورید.

به نظر شما راه‌حل مشکلات کشور چیست؟

حل مشکلات کشور با تقویت بنیان‌های قوه مجریه امکان‌پذیر است. مشکل اصلی در آن است که برخی از سازمان‌ها و نهاد‌های قدرت در کشور برای امور مرتبط با دولت ایجاد مزاحمت می‌کنند. من از حمایت برخی مقامات از دولت استقبال می‌کنم اما با حلوا‌حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود. اینکه یک نهادی یک‌روز در‌میان با یک چهره دولتی درگیر شود یا در کارهای کوچک و پیش‌پا‌افتاده مانند گران شدن بلیت هواپیما یا پرداخت دیر‌تر از موعد سود توسط موسسات مالی دخالت کند، هم هتک حیثیت برخی نهادها است و هم نظم سیستمی قوه مجریه را مختل می‌کند. این اقدامات اعتماد به قوه مجریه را نیز از بین می‌برد. تفاوتی میان تخریب اعتماد مردم به قوه مجریه یا قوه قضاییه نیست. به عنوان نمونه تصور کنید مسوولی بگوید احکام قضایی فصل‌الخطاب است اما بر تک‌‌تک ارکان قضایی در رسانه‌های رسمی ایراد بگیرد یا برخی درباره موضوعی که از آن اطلاع ندارند، اظهارنظر کنند. به همین موضوع FATF نگاه کنید؛ من به ضرس قاطع می‌گویم که 95 درصد از کسانی که در این باره اظهارنظر می‌کنند اصلا نمی‌دانند این کلمه مخفف چیست. یکی از جدی‌ترین ایرادات اساسی در ساختار سیاسی ما آن است که سیاسیون ما به هیچ نحوی حاضر به تحمل دولت مستقر نیستند. حال تفاوتی نمی‌کند که این دولت مستقر برای روحانی باشد یا احمدی‌نژاد یا خاتمی یا هاشمی.

منظور شما آن است که نباید از دولت‌ها انتقاد شود؟

خیر. انتقاد بسیار هم خوب است و گهگاه می‌تواند سازنده باشد اما باید یک حد و خط قرمز داشته باشد. خط قرمز انتقاد آنجایی است که اعتماد به نظام را از بین می‌برد. به نظر من اگر واقعا درمیان برخی از جریان اصولگرایی عقلانیتی پیدا شده است که از دولت حمایت می‌کند، اگر کلک سیاسی نباشد به آن دلیل است که به این نتیجه رسیده‌اند از بین بردن اعتبار قوه مجریه به معنای از بردن اعتبار نظام است. اگر این جریان به این نتیجه رسیده باشد من به آنها تبریک می‌گویم.

آیا این پالس‌ها به بدنه اصولگرایی سرایت خواهد کرد یا پس زده می‌شود؟

در بدنه جریان اصولگرایی بخشی به نام تندرو و عصبانی وجود دارد که از هیچ‌کس هیچ حرف‌شنوی ندارند حتی مقام معظم رهبری. این افراد معتقدند برای انجام امور تکلیف شرعی دارند. افراد تندرو ویژگی و خصلت‌های بیمار‌گونه‌ای دارند که هیچگاه درست نخواهند شد. من از بین رفتن جریان تندرو را به نفع کشور نمی‌دانم زیرا معتقدم این گروه‌ها باید حضور داشته باشند تا جریانات عاقل شناسایی شوند. متاسفانه بخش نجیب جریان اصولگرایی رسانه ندارد و زیاد هم اهل حرف زدن نیست. بخش عمده رسانه‌های جریان اصولگرایی در اختیار افراطیون این جریان قرار دارد. عامل این اتفاق سه حالت است نخست آنکه این اتفاق بنا بر خواسته بزرگان جریان اصولگرایی بوده. دوم با سکوت معنی‌دار خود این موضوع را تایید کرده‌اند یا نتوانسته‌اند بر آن مسلط شوند. بزرگان اصولگرایی خود نیز بارها و بارها از این رسانه‌ها لطمه خورده‌اند. به عقیده من بدنه اصولگرایی از آنجایی که تحت‌تاثیر فعالیت رسانه‌های تندروی خود قرار دارد، نمی‌توان ارزیابی دقیقی از حمایت بدنه اصولگرایی از دولت داشت. مهار جریان اصولگرایی در دست جریان تندرو است؛ دورنمای روشنی از این موضوع ندارم.

از کجا می‌توان مطمئن شد که این حمایت‌های لفظی از دولت به قول شما کلک سیاسی نیست؟

باید منتظر ماند و به نظاره نشست. بارها پیش آمده است که جریان اصولگرایی با یک موضوعی موافق نبوده است. به عنوان مثال بالا رفتن از سفارت عربستان یا حمله به لاریجانی در قم. در میان بزرگان اصولگرایی جست‌وجو کنید، اگر 5 درصد این افراد این اقدامات افراطی را محکوم کرده بودند، نشان می‌دهد تمام جریان اصولگرایی پشت جریان معتدل خود قرار دارد اما شاهد هستیم بخش معتدل جریان اصولگرایی در بسیاری از اوقات از جریان تندرو ارتزاق می‌کند که این مهم به قدرتمند‌تر شدن افراطی‌ها کمک کرده است.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها