علیرضا رحیمی؛ عضو هیاترییسه مجلس:
دولت فاقد استراتژی تغییر است
علیرضا رحیمی؛ عضو هیاترییسه مجلس با توجه به نبود سخنگو در دولت گفت: دولت استراتژی تغییرات ندارد. تغییرات نیازمند استراتژی جامع است و این استراتژی جامع وجود ندارد که اگر داشته باشد، باید شامل سخنگو و وزرا، ستاد اطلاعرسانی جدید و دیپلماسی عمومی در سیاست داخلی شود.
اعتمادآنلاین| نبود سخنگو در دولت موضوعی است که این روزها به شدت مورد توجه کنشگران سیاسی حامی دولت است. این گروه تاکید دارند که نبود سخنگو در دولت موجب میشود که ارتباط بدنه اجتماعی با دولت قطع شود. علیرضا رحیمی، عضو هیاترییسه مجلس با تاکید بر این موضوع نبود استرانژی تغییر در دولت را موجب بروز این وضعیت میداند. مشروح این گفتوگو را در زیر بخوانید:
امروز دقیقا 65 روز است که دولت سخنگو ندارد. علاوه بر این سطح ارتباط اعضای کابینه و به خصوص رییس دولت با افکار عمومی و بدنه اجتماعی کاهش محسوسی داشته است. به نظر میرسد که در دورانی که دولت دوازدهم و شخص روحانی ترجیح میدهد سکوت کند، سایر نهادها از این فرصت به خوبی استفاده و درمورد مسائل مختلفی صحبت میکنند. در چنین شرایطی حتی کشورهای دیگر به خصوص امریکا و شخص دونالد ترامپ هم تریبونها را به دست گرفته و در مورد بسیاری از مسائل داخلی کشور میگویند. نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
موضوع دیپلماسی عمومی هم در مناسبات بینالمللی مهم است و هم در سیاست داخلی نقش مهمی دارد. ایران در سیاست خارجی از این ظرفیت استفادههای حداقلی داشته است. با این حال در پیشبرد اهداف و برنامههای بینالمللی و حلوفصل چالشها در مجامع بینالمللی از دیپلماسی عمومی به عنوان پشتوانه دیپلماسی رسمی استفاده مثبت و مناسبی شده که نمیتوان گفت بیسابقه بوده اما کمتر اتفاق افتاده است. چنین نقدی در حوزه سیاست داخلی، به رییسجمهوری و وزرا وارد است. مردم عادی هم احساس میکنند که مسوولان ارشد کمتر با آنها سخن میگویند. این نقص بزرگی است و وقتی دردناک میشود که مردم میبینند در زمان بروز حادثه یا بحران، سطح این ارتباط بیشتر کاهش پیدا میکند. نمونه کاهش سطح ارتباط در موقع بحران هم اعتراضات دی ماه 96 است. در طول اعتراضات دی ماه سال گذشته؛ مسوولان در زمان بروز اعتراضات با مردم صحبت نکردند و پس از پایان اعتراضها این ارتباط میسر شد. این درحالی است که مردم انتظار دارند در چنین شرایطی روشنگریهایی اتفاق افتد. همچنین در مورد اتفاقاتی چون خروج ترامپ از برجام یا نوسانات ارزی و ... هم شاهد همین برخورد بودیم.
این سکوت و انفعال سیاسی اخیر در دولت تقریبا از همان دیماه 96 آغاز شد. علت این انفعال را چه میدانید؟
خلأ قابلتوجهی در مجموعه دولت وجود دارد. نگاه دولت به جامعه رسانهای و افکار عمومی نیست. علاوه بر فقدان این نگاه رسانهای در بدنه دولت، ادبیات صحبت با مردم را با ادبیات دولتی اشتباه گرفتهاند. همان ادبیاتی که در جلسات هیات دولت به کار میبرند، در رسانهها استفاده میکنند. در صورتی که معنا و پیام به مردم عادی باید متفاوت باشد. بنابراین باید تجدید نظری انجام شود گرچه مقداری دیر شده است. باید افرادی انتخاب شوند که حس و نگاه و رویکرد رسانهای داشتهباشند و ارتباط موثری با مردم برقرار کنند.
درست در زمانی که انتقادات بسیاری به تیم اقتصادی دولت وجود داشت و هم در بدنه اجتماعی و هم میان نخبگان درخواست برای ایجاد تغییرات در بدنه دولت زیاد بود، تنها تغییری که رخ داد رفتن سخنگو بود. گرچه این تغییر نشان داد که دولت به این بخش از ضعف خود در اطلاعرسانی و سخنگویی واقف است اما همچنان برای آن جایگزینی معرفی نکرد. چرا دولت از ایجاد این تغییر و تحولات ابا دارد؟
بدون اینکه بخواهیم نگاه تخریبی به دولت روحانی داشتهباشیم، باید به این موضوع نگاهی انتقادی داشت. دولت استراتژی تغییرات ندارد. تغییرات نیازمند استراتژی جامع است و این استراتژی جامع وجود ندارد که اگر داشته باشد، باید شامل سخنگو و وزرا، ستاد اطلاعرسانی جدید و دیپلماسی عمومی در سیاست داخلی شود. نداشتن استراتژی تغییرات نهتنها بر افکار عمومی تاثیر میگذارد و چرخ دولت را با کندی مواجه میکند بلکه تعامل بین قوا را هم با مشکل روبهرو میکند؛ به این معنا که نمایندگان مجلس با بیش از 200 امضا درخواست تغییرات در کابینه داشتند و رییسجمهوری بر همین مبنا میتوانست تغییرات متعارف و متناسبی داشته باشد اگرچه بهانه رییسجمهوری این بود که منتظر لایحه تغییر ساختار دولت است که یک جا تغییرات کابینه داشته باشیم اما تعیین سخنگو موضوعی نیست که دو ماه بلاتکلیف بماند. این در شرایطی است که جوانان بسیاری در حوزه رسانه داریم که با انگیزه بسیار میتوانند به نفع مردم و کشور بدرخشند.
مساله این است که روحانی در مقایسه با خودش هم ساکتتر شده است. این رویه در دولت نیز وجود دارد و در مقایسه دولت دوازدهم نسبت به یازدهم قابل مشاهده است. علت این سکوت طولانی چیست؟
رییسجمهوری هم فرصت صحبت دارد و هم تریبون برای صحبت کردن. بازههای زمانی که از تلویزیون با مردم صحبت کرد هم نتوانست از آن بهرهبرداری کند. در واقع نه مردم از سخنان راضی بودند نه نخبگان و گروههای مرجع. لذا باید روحانی تغییر رویکردی دهد. بدون اینکه وارد نقد مدیریتی روحانی بشوم که پشتپرده و محدودیتها و ملاحظات چه هست، ضرورت دارد که این نگاه تغییر کند. آقای روحانی هم که خود علت این سکوت را مصلحت ملی و تامین منافع کشور و جلوگیری از شکاف داخلی و سیاسی اعلام کرده و هم در جلسه فراکسیون امید و هم در بعضی جلسات دیگر از این دلیل مهم صحبت کرده است.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید