فرجالله رجبی نماینده مردم شیراز در مجلس:
فاصله میان تصمیمگیری و اقدام، طولانی شده است
فرجالله رجبی؛ نماینده شیراز در مجلس درباره ضعف تیم رسانهای دولت گفت: دولت با مردم صحبت نکند، باید بپذیرد که شایعات کار کنند و کسانی که ممکن است چندان دوستی و قرابتی با ملت ایران ندارند، از این فرصت استفاده کرده و با مردم صحبت کنند.
اعتمادآنلاین| ضعف در ارتباطگیری دولت از مدتها پیش مورد توجه تحلیلگران و فعالان سیاسی بوده است. حالا اما با گذشت بیش از پنج سال این خلأ عمیقتر شده و با نبود سخنگوی در دولت خود را بیشتر بروز میدهد. فرجالله رجبی؛ نماینده شیراز در مجلس این وضعیت را بحرانساز میداند. در ادامه مشروح گفتوگو را بخوایند:
شاید یکی از انتقاداتی که از ابتدای دولت یازدهم بهخصوص از جانب حامیان دولت مطرح بوده، ضعف تیم رسانهای دولت بود که به باور منتقدان، منجر به آن شده بود که رییسجمهور بهتنهایی اینبار را بر دوش بکشد اما در دولت دوازدهم و بهخصوص در ماههای اخیر حتی شخص رییسجمهور هم چندان وارد گفتوگو با مردم نمیشود. علت این ضعف در دولت روحانی چیست؟
معتقدم این ضعف دولت در برقراری ارتباط با جامعه ازجمله اشکالات کوچکی است که تبعاتی بزرگ بههمراه دارد. ما گاهی با معضلها و بحرانهای اساسی همچون بیکاری، بحران آب و مواردی از این دست روبهروییم که مشکلاتی بزرگ و پیچیده هستند و نیازمند راهکارهای پیچیده. اما این مشکل که دولت با مردم صحبت نمیکند یا با نمایندگانشان در مجلس به گفتوگو نمینشیند، مشکلی جدی، پیچیده و ممتنع و درعین حال سهل و ساده است. اگر دولت با مردم صحبت نکند، باید بپذیرد که شایعات کار کنند و کسانی که ممکن است چندان دوستی و قرابتی با ملت ایران ندارند، از این فرصت استفاده کرده و با مردم صحبت کنند.
اما علت این رویه در دولت چیست؟ بعضی معتقدند مشکلات اخیر باعث شده دولت اعتماد به نفس گفتوگو با مردم را از دست بدهد.
اگر دولت بهخاطر بعضی مشکلات مورد سوال و انتقال قرار گیرد، بهمراتب بهتر از این است که سرمایه اجتماعیاش را از دست بدهد. اتفاقا در بحث مدیریت بحران لازم است، در دوران بحران وارد تعامل با مردم شویم و مشکلات را حل کنیم. مطمئن باشید که مثلا در بحث ارز، تنها با مدیریت بازار قادر به حل مشکل نیستیم. ما باید افکارعمومی را هم قانع کنیم و باید بدانیم اقناع و همراه کردن افکار عمومی یکی از شروط حل مدیریت مشکلات اقتصادی است. چراکه اگر مردم به این باور برسند، حتما همراهی خواهند کرد.
یعنی معتقدید که مثلا دولت میتوانست ازطریق ارتباط با افکارعمومی مانع از خرید بیش از حد نیاز ارز شود؟
حتما! متاسفانه اتفاق بدی که این چندماه شاهد بودیم این بود که بعضی از شهروندان به این دلیل که احساس کردند ممکن است در آینده با مشکلاتی روبهرو شویم، بلافاصله اقدام به خرید انبوه کالاهای مختلف کردند و حتی اقلامی که موردنیازشان نبود را نیز خریداری کردند. اینها همان کسانی هستند که در جریان جنگ، فرزندانشان را برای کشور دادند. بنابراین صحبت با آنها راهگشا خواهد بود. اتفاقا بنده در ابتدای همین دولت فعلی، در نطقم در صحن ضعف در برقراری ارتباط دولت با مردم و مجلس را به عنوان یکی از مشکلات دولت مطرح کردم. هماکنون بحث FATF مطرح است. کدامیک از وزرای مرتبط وارد عرصه شدند. ما نیاز به فروش نفت داریم، با مشکل بیکاری روبهرو هستیم، وزرای این حوزه چرا وارد گود نمیشوند. چرا ما شاهد حرکت جمعی در دولت نیستیم؟! چرا وزرا صرفا بهدنبال آن هستند که گلیم خود را از آب بیرون بکشند؟! ضمن آنکه این مشکل پیچیدهای نیست.
این مساله در حوزه بینالملل نیز به چشم میآید. بهخصوص باتوجه به آنکه ترامپ، سیاستمداری است که شاید بیش از هر چیز، علاقهمند به رسانه و البته توانمند در این حوزه است. آیا سکوت نسبی روحانی منجر به برهم خوردن توازن سیاسی و رسانهای در عرصه بینالملل نمیشود؟
همینطور است و این مساله بار دیگر ثابت میکند که ما نباید در سیاست خارجیمان سیاست تکساحتی داشته باشیم. این درست نیست که ما کشورهای دیگر را سیاه و سفید ببینیم و خاکستریها را نبینیم. این درست است که ساختار حکومت امریکا استراتژیهایی مشخص دارد اما به هر حال دولتهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. اوباما و ترامپ با هم متفاوتند همانطور که خاتمی و احمدینژاد تفاوت داشتند و دارند. اما این سیاست تکساحتی منجر به آن میشود که این تفاوتها را نبینیم. متاسفانه ما به این دلیل که امریکا را حکومتی سلطهجو میدانیم، تفاوت اوباما و ترامپ را نادیده گرفتیم. ترامپ کاملا متفاوت عمل میکند. نکته دیگر بهجز بحث دوری از نگاه تکساحتی باید توجه داشته باشیم که در حوزه سیاست خارجی، نظرات رهبری در سطح تصمیمگیری است اما پیش از رسیدن به مرحله تصمیمگیری، یک مرحله تصمیمسازی نیز وجود دارد. متاسفانه ما این دو مساله را یکی میگیریم و به محض اینکه مثلا بنده صحبتی در سطح تصمیمسازی مطرح میکنم، به اینکه خلاف نظر رهبری صحبت کردهام، متهم میشوم. درحالی که اینطور نیست. این وظیفه ما است که نظرات مختلف را در سطح تصمیمسازی مطرح کنیم تا درنهایت رهبری نظام از میان نظرات مختلف دست به تصمیمگیری بزند. بیتوجهی به این مهم و تخریبهایی از این دست در سطح تصمیمسازی نیز در طولانی شدن این سکوتها بیتاثیر نیست.
هماکنون 65 روز است که دولت سخنگو ندارد. زمانی که مطالباتی ناظر بر تغییر وزرای اقتصادی مطرح بود، صرفا استعفای سخنگوی دولت پذیرفته شد که انتقاداتی هم بههمراه داشت. از منظر بحث فعلی اما این اقدامی مثبت بود. اما مساله این است که جایگزین نوبخت هنوز اعلام نشده است. علت چیست؟
به نظر میرسد یکی از مشکلات اساسی دولت این است که فاصله میان تصمیمگیری و عمل و اقدام بیش از اندازه طولانی است. دولت در تصمیمگیری ضعیف است و متاسفانه این ضعف در بخشها و وزارتخانههای مختلف دیده میشود که لازم است اقدامی موثر در این راستا انجام شود.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید