آیتالله سیدمحمد موسویخویینی، عضو مجمع روحانیون مبارز:
امام(ره)، منتظری و هاشمی چهرههای تاثیرگذار نهضت بودند/ هاشمی جلو صف میایستاد و از فحاشیها هراس نداشت
عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: آقای هاشمی قطعاً بین مبارزان و روحانیون، از چهرههای پیشتاز و مؤثر بود. بعد از امام خمینی(ره)، اگر از مرحوم آقای منتظری بگذریم که در تأثیرگذاری بین روحانیون نفر اول بود، آقای هاشمی قطعاً دومین فرد بعد از آقای منتظری در قم و تهران و بسیاری از شهرها بود.
اعتمادآنلاین| آیتالله سیدمحمد موسویخویینی با بیان روایتی از فعالیتهای سیاسی مرحوم هاشمی در دهه 40 و 50، گفت: آقای هاشمی یکی از پیشتازان نهضت روحانیون ویکی از اولین پا به رکابهای نهضت بود. جاذبه امام همه را به سمت خود میکشید؛ البته بودند کسانی که با علما و مراجع دیگر مرتبط بودند ولی آنان که به نهضت اعتقاد داشتند، جذب امام شدند. از جمله کسانی که از همان اول ارتباطش با امام خیلی ارتباط نزدیک و خوبی بود، آقای هاشمی بود. ایشان خیلی زود از قم به تهران نقل مکان کرد. تا اینکه در سال 50، خود من هم از قم به تهران رفتم و همین مهاجرت، باعث ارتباط بیشتر من با ایشان شد.»
وی ادامه داد: یادم میآید شبهای شنبه، در مسجد جوزستانِ جماران یک بحث تفسیری را شروع کرده بودم. بعضی از این شبها، آقای هاشمی میآمد و پای این جلسات تفسیر مینشست. من بعدها از اینگونه روحیات، بسیار در آقای هاشمی دیدم. آقای هاشمی رفسنجانی همه چیز را در مسیر همان نهضتی که به آن اعتقاد داشت میخواست و در این مسیر، به شأن خود خیلی اهمیت نمیداد و برایش مسئلهای نبود که بیاید و پای صحبت من بنشیند.
وی با بیان اینکه من و آقای هاشمی گاهی همفکری و همکاری با هم داشته باشیم و گاهی من به کمک ایشان احتیاج داشتم و گاهی ایشان به من احتیاج داشت، تصریح کرد:یک وقت ایشان و جمع دوستانشان مثل آقای بهشتی و آقای باهنر، در فکر این شدند که در لبنان مجلهای منتشر کنیم که مسائل سیاسی و قضایای مربوط به مبارزات ایران در این مجله اطلاعرسانی شود. لبنان دروازه خاورمیانه به سمت اروپا و دنیا بوده و هست.
موسوی خویینی ادامه داد: قرار شد من با کمک آقای هاشمی به لبنان بروم و با مرحوم آقاموسی صدر گفتوگو کنم. قرار شد جوری صحبت کنم که مسئولیت مجله به عهده خود آقاموسی صدر باشد چون ایشان در لبنان و در بسیاری از کشورهای عربی شخصیت شناخته شده و معتبری بودند و اگر مسئولیت این مجله به عهده ایشان میبود خودبهخود عنوان ایشان برای آن مجله و بازنشر اخبار آن، تأثیر زیادی داشت.
وی با بیان اینکه آقای هاشمی قبل از آخرین دستگیریاش، سفری به آمریکا و اروپا رفت تا اختلافات انجمنهای اسلامی و دانشجویان ایرانی خارج از کشور را حل و فصل کند، توضیح داد: آقای هاشمی بهمحض اینکه به خانه رسید دستگیرش کردند. من که رفتم زندان از ایشان پرسیدم ما که پیغام دادیم که اگر بیایید شما را میگیرند، چرا برگشتید؟، گفت: شش سال در زندان باشی بهتر از این است که شش ماه در اروپا یا آمریکا با این اختلافات زندگی کنی. معلوم میشد آنجا سروکله زدن با دانشجوها و افرادی که در نهضت بودند، او را خسته کرده بود.
وی با بیان اینکه مرحوم آقاموسی صدر، تا آنجا که رفتار ظاهریاش نشان میداد، هیچ نوعی همراهی با انقلاب نداشت، گفت: به نظرم میآید که اساساً در آن زمان ایشان نظرش این نبوده که نهضتی که در ایران شروع شده به یک نتیجه خاصی میتواند برسد. من وقتی به لبنان رفتم، طبق راهنماییهای آقای هاشمی، قرار بود بروم مرحوم چمران را اول پیدا کنم و بعد توسط ایشان با آقاموسی صدر ملاقات کنم. چون آقاموسی که من را نمیشناخت، من هم ایشان را ندیده بودم.
موسوی خویینی ادامه داد: آقای چمران را با رمز و علامت پیدا کردم چون او هم بهنوعی زندگی نیمهمخفی در لبنان داشت. به اتفاق آقای چمران به دفتر آقاموسی رفتیم تا با ایشان ملاقات کنیم. وقتی رسیدیم، قبل از ورود به دفتر، آقای چمران گفت مراقب باشید رئیس دفتر آقاموسی متوجه نشود شما چه کسی هستید و برای چه آمدهاید. پرسیدم چرا، گفت چون ساواکی است. تعجب کردم که آقای صدر چرا یک ساواکی را بهعنوان رئیس دفتر گذاشته است.
به گفته وی، آقای چمران گفت رژیم ایران اگر یک عامل اینجا داشته باشد، مطمئن میشود که ما اینجا کار خاصی علیه رژیم ایران نمیکنیم. طبعی این حتی اگر یک تاکتیک هم بود اما برای کسانی که دستی در نهضت و مبارزه داشتند پسندیده نبود چرا که دفتر کار جایی است که همه اطلاعات، نامهها و رفتوآمدها در آنجاست. قبل از آنکه برویم به اتاق آقای صدر، در همان دفتر با آقای چمران گفتوگو کردیم. ایشان میگفت اصلاً این کاری که در ایران شروع شده، اشتباه است و شما بیخود وقت خود را صرف این نهضت میکنید.
موسوی خویینی با بیان اینکه در سال 50، اولین گروه رهبران مجاهدین خلق از قبیل حنیفنژاد و بدیعزادگان و غیره دستگیر شده بودند، افزود: این دستگیری مجاهدین خلق را بهعنوان یک گروه اسلامی مسلح مخفی پرآوازه کرد. قبل از آن هرچه شنیده میشد، چریکهای فدایی، کمونیستها و غیره بودند. چند نفر از دستگیرشدگان مجاهدین خلق در دادگاه محکوم به اعدام شدند، حوزه قم و طلاب و کسانی که به نهضت علاقهمند بودند خیلی تلاش کردند که از اعدام اینها جلوگیری شود.
وی درباره دیدار موسی صدر با شاه برای پیگیری وضعیت مجاهدین، گفت: آن زمان به ما گفتند قرار بوده ایشان در این ملاقات از شاه بخواهد اعضای مجاهدین خلق را اعدام نکند. در آن شرایط کمتر روحانی غیروابسته به حکومت حاضر میشد با شاه ملاقات کند. اما آقاموسی از آنجا که مسئله نهضت برایش اهمیت چندانی نداشت، این دیدار را انجام داد. این دیدار البته نتیجهای درباره مجاهدین خلق نداشت.
وی درباره شخصیت مبارزاتی و سیاسی مرحوم هاشمی، اظهار کرد: ایشان قطعاً بین مبارزان و روحانیون، از چهرههای پیشتاز و مؤثر بود. بعد از امام خمینی(ره)، اگر از مرحوم آقای منتظری بگذریم که در تأثیرگذاری بین روحانیون نفر اول بود، آقای هاشمی قطعاً دومین فرد بعد از آقای منتظری در قم و تهران و بسیاری از شهرها بود. در شرایطی که امام در قم نبود، برجستهترین روحانی مبارز و معتقد به مبارزه که به لحاظ علمی در سطح عالی حوزه حضور داشت، آقای منتظری بود.
موسوی خویینی اظهار کرد: آقای منتظری هم مورد تأیید امام بود و هم حوزه او را بهعنوان یک شخصیت علمی در سطح عالی قبول داشت. البته آقای هاشمی یک برجستگی دیگری داشت. اگر برای همه روحانیون، نهضت اشتغال ذهنی دوم یا چندمشان بود و مسئله اولشان درس و بحث بود اما آقای هاشمی درگیری ذهنی و اشتغال اولش مسئله مبارزه بود برای همین هم پرجنب و جوشتر از دیگران بود و هم دیگران را به کار وامیداشت.
به گفته وی، آقای هاشمی در مسئله نهضت و مبارزه تا جایی که من اطلاع داشتم، از فعالترین و مؤثرترین افراد بود و خودبهخود نام و آوازه او بیش از سایرین به گوش میرسید. دیگران هم بودند در جاهای دیگر، تهران و قم و شهرستانهای دیگر ولی کسی که نهضت برایش دغدغه اصلی و اول بود، آقای هاشمی رفسنجانی بود.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید