تحلیل مهم استاد تاریخ دانشگاه مینهسوتا از عملکرد برنی سندرز؛
سندرز نیامده 6 میلیون دلار کمک مالی دریافت کرده است/ سندرز دیگر برجستهترین دموکرات درباره عدالت مالیاتی نیست/ سندرز مهارت سیاسی لازم را برای ایجاد ائتلافی گسترده ندارد/ اشتباهات سندرز آماتوری هستند/ سندرز یک شخصیت پیشرو واقعی نیست
برنی سندرز عامل اصلی برجستهتر شدن سیاستها و پیشنهادات عمده جناح چپ از بیمه پزشکی برای همه تا بالا بردن حداقل دستمزد در سالهای اخیر بوده و علیرغم شکست در سال 2016، هنوز تاثیر کمپین انتخاباتی او مشهود است.
اعتمادآنلاین| مینا جزایری- دیوید م. پری روزنامهنگار و مورخ و مشاور ارشد دپارتمان تاریخ در دانشگاه مینهسوتا ایالات متحده امریکا است. وی در تحلیلی که درCNN منتشر شده است به بررسی عملکرد برنی سندرز در انتخابات 2020 آمریکا پرداخته است. در این مقاله چنین آمده است:
احتمالاً برنی سندرز موفقترین سیاستمدار پیشرو نسل ما است. با اینکه این کار را به تنهایی انجام نداده است، او عامل اصلی برجستهتر شدن سیاستها و پیشنهادات عمده جناح چپ از بیمه پزشکی برای همه تا بالا بردن حداقل دستمزد در سالهای اخیر بوده و علیرغم شکست در سال 2016، هنوز تاثیر کمپین انتخاباتی او مشهود است.
با وجود این، همهگیر شدن نظرات سیاسی سندرز در این دوره ممکن است به یک شمشیر دو لبه تبدیل شود. بله، سندرز دوباره داوطلب ریاست جمهوری شده است. او منابع مالی خود را ظرف 24 ساعت پس از شروع مبارزات انتخاباتی خود افزایش داد-نزدیک 6 میلیون دلار در واقع. او هنوز درباره همان موضوعات صحبت میکند.هرچند این بار تعداد زیادی از نامزدهای دیگر نیز هستند.
بسیاری از نامزدهایی که سازمان سندرز،«انقلاب ما» در انتخابات میان دورهای 2018 از آنها حمایت کرده بود از دموکراتهای جریان اصلی که عناصری از برنامه پیشروی او را اتخاذ کرده بودند شکست خوردند. بنابراین اگر سندر بخواهد در جایی که دیگران شکست خوردهاند موفق شود، آیا پیامش را گسترش خواهد داد؟ آیا او میتواند به جای ارائه آرمانهای سیاسی در مورد جزئیات خط مشی سیاسی خود به مردم وعده دهد؟ آیا سندرز درمییابد که یک شخصیت پیشرو واقعی به سطحی از تسلط بر ارائه موضوعات و تنوع نیاز دارد تا ملت را متاثر کند؟ تاکنون او نشان نداده است که او می تواند این کار را انجام دهد یا اینکه او چنین شخصیتی دارد.
ارزش این را دارد که لحظهای دگرگونی حزب دموکرات در چند دهه اخیر را بررسی کنید. من در اواخر 1980 و اوایل سال 1990 به سن قانونی رسیدم و در سال 1992 به بیل کلینتون رای دادم، فقط برای اینکه خودم را از سیاستهای میانه ناامید یافتم، در آن دوران مردی که انتخاب کرده بودم نظرات لیبرالی را با خوشحالی ارائه و خودش را در موقعیتی میان چپ و راست قرار میداد. اکنون هر نامزد دموکرات قابل اعتمادی به جز سناتور مینه سوتا امی کلوبوچار که تعمدا خودش را در میانه قرار داده است، سیاستهایش را بر موضع چپ طراحی کرده است- و بخش بزرگی از این امر به لطف ساندرز است.
آنها همه از بعضی نسخههای بیمه پزشکی برای همه، حداقل دستمزد 15 دلار (شامل کلوبوچار)، مداخله مستقیم در زمینه هزینههای کالج، تغییر قوانین مالیاتی برای مبارزه با نابرابری و برخی از قوانینی که حاوی اصول نیو دیل سبز است، حمایت میکنند. به عنوان یک رای دهنده و تحلیلگر پیشرو، چنین اجماعی برای من بسیار هیجانانگیز است و نمیتوانم منتظر جزئیات پیشنهادات سیاسی آنها بمانم.
اما هیچکدام از اینها در سال 2020 به ساندرز کمک نمیکند. در چنین صحنه پرازدحامی، او چگونه می خواهد شاخصه های اصلی اش را حفظ کند؟ او دیگر برجستهترین دموکرات (رای روشن یا خاموش) درباره عدالت مالیاتی نیست. رقیب ریاستجمهوری او سناتور الیزابت وارن 2% مالیات بر ثروت «مولتی میلیونرها» را پیشنهاد داد. نماینده الکساندریا اوکاسیو کورتز کسی که حرفه سیاسی خودش را به عنوان سازمان دهنده ستاد ساندرز در 2016 آغاز کرد، به طور یکجانبه، ایده مالیات مرزی (میان سود و زیان) بر درآمد بالای 10 میلیون دلار را به بحث ملی تبدیل کرد. مگر اینکه «الکساندریا اوکاسیو کورتز» به سرعت جایگزین سندرز شود، در غیر این صورت حضور او کمکی به بُرد سندرز نمیکند.
در این میان وارِن، سناتور کامالا هریس و وزیر سابق مسکن و شهرسازی هولیان کاسترو پشتیبانی خود را از بعضی اشکال جبران خسارت برای بردهداری اعلام کردند، سیاستی که فکر نمیکنم تا به حال هرگز به طور جدی توسط رقبای عمده نامزدی حزب دموکرات مورد بحث قرار گرفته باشد. این بحث خصوصا، یکی از ضعفهای سندرز را آشکار میکند: رایدهندگان رنگینپوست.
بگذارید صریح باشیم: سیاهان در آمریکا رای یکدستی ندارند. همانطور که کولیر میرسون برای نیویورکر نوشت، سندرز با رایدهندگان سیاهپوست جوان خیلی بهتر از رایدهندگان سیاهپوست مسن کار کرده است. در حالی که او در رقابت برای جلب رایدهندگان جوان رنگین پوست به کلینتون نزدیک شده بود، رایدهندگان مُسن رنگینپوست را با فاصله حدود 60 امتیاز از دست داد. من تا کنون ندیدهام که سندرز در ایجاد محبوبیت برای دومین کمپین ریاستجمهوریاش، مهارتهای سیاسی مورد نیاز برای ایجاد ائتلافی گسترده و از آن خود کردن تکثر رایدهندگان ابتدایی را نشان دهد.
در عوض، او خطاهای ناخواستهای را مرتکب میشود. پس از اینکه اندرو گیلام و استیسی آبرامز، دو نامزد آمریکایی-آفریقایی در انتخابات میاندورهای برای فرمانداری در فلوریدا و جورجیا شکست خوردند، ساندرز شکست آنها را به مسئله نژاد نسبت داد در حالی که ظاهرا نقش احتمالی نژادپرستی در انتخاب رایدهندگان را تخفیف داده بود. او گفت «من فکر میکنم شما آگاه هستید تعداد زیادی مردم سفیدپوست بیرون از اینجا وجود دارند که لزوما نژادپرست نیستند، کسانی که برای اولینبار در زندگیشان درباره اینکه آیا میخواستند به یک آفریقایی-آمریکایی رای دهند یا خیر احساس ناراحتی میکنند.» کسی که در رای دادن به نامزدی احساس ناراحتی میکند چون او سیاهپوست است در واقع دقیقا همان چیزی است که یک نژادپرست به نظر میرسد.
درست هفته گذشته، در اولین مصاحبهاش با رادیوی عمومی ورمانت، سندرز گفت «ما نباید به نامزدها بر اساس رنگ پوست،گرایش جنسی، جنسیت و یا سن آنها توجه کنیم.» این سخن با توجه به این که سندرز در رقابت با دموکراتها با زنان، رنگینپوستان و یک نامزد همجنسگرا روبرو است میتواند مفید باشد. اما در عوض این موضع، اهمیت این واقعیت که یک کاندیدا باید نمودی از رایدهندگان به او باشد را نادیده میگیرد.
همه آمریکاییها حق دارند رهبرانی را بخواهند که شبیه آنها باشند. دختر 9 سالهام به من میگوید که من تنها حق دارم به «رئیسجمهوران زن» رای بدهم. این به این معنی نیست من با او موافقم اما احساساتش مشروع است.
من نمیفهمم چرا سندرز این اشتباهات را مرتکب میشود. این اشتباهات خیلی آماتوری هستند. راههایی برای او وجود دارد تا بر اولویت مسائل اقتصادی تأکید کند در عین حال که به روشنی نشان دهد که این مسائل چگونه با دیگر انواع نابرابری ارتباط مییابد. او میتواند دیدگاه خود را به روشنی بیان کند و در عین حال به افرادی که میخواهند شاهد رهبرانی غیر سفید پوست باشند نیز احترام بگذارد.
در عوض هر بار که او درباره نژاد و جنسیت صحبت میکند و اهمیت علاقه رایدهندگان به نمایندهای که معرف گروه آنها باشد را نادیده میگیرد، بخشی از رایدهندگان خود را از دست میدهد و موجب تفرقه میشود، خواه این کار عمدی باشد یا نه. اگر او واقعا میخواهد که نامزد دموکراتها باشد، باید مردم را با هم متحد کند. من فکر نمیکنم خیلی دیر باشد. اما کارش را باید از همین الان شروع کند.
دیدگاه تان را بنویسید