پیرمحمد ملازهی در یادداشتی مطرح کرد
فصل آخر «دولت وحدت ملی» و فصل تازه طالبان
پیرمحمد ملازهی در یادداشتی نوشت: آمریکاییها امیدوار هستند که بتوانند فرمولی شبیه به عقبنشینی از عراق را در افغانستان هم اجرایی کنند. سفارت آمریکا در بغداد، نزدیک به 3000 کارمند با عنوان «دیپلمات آمریکایی» دارد، اما واقعیت این است که بخش عمدهای از این کارمندان در واقع نیروهای امنیتی و نظامی هستند که در قالب دیپلمات فعالیت میکنند.
اعتمادآنلاین| پیرمحمد ملازهی- تغییر استراتژی ایالات متحده آمریکا در جنوب آسیا، به شکل مستقیم در وضعیت جنگ درازمدت افغانستان تاثیر گذاشتهاست. دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا از زمانی که زمام امور را در اختیار گرفت، اعتقاد داشت بسیاری از هزینههایی که تاکنون از سوی آمریکا برای مبارزه با تروریسم هزینه شده است، به ویژه مبالغی معادل 33 میلیارد دلار که تاکنون در اختیار پاکستان قرار گرفته است، به هدر رفته است. بعد از 18 سال جنگ آمریکا در خاک افغانستان، هزینههای آمریکا نه باعث توقف ورود گروههای مسلح از خاک پاکستان به افغانستان شده است و نه پیشرفتی در جنگ افغانستان حاصل شده است.
استراتژی جدید دونالد ترامپ، بر مبنای کاهش هزینههای نظامی دست از ماجراجویی و نظامیگری در منطقه جنوب آسیا و آسیای میانه بود. بر اساس رویکرد جدید، دولت آمریکا تصمیم گرفت تا در برابر پیششرطهایی که گروه طالبان برای مذاکره با آمریکا قائل بود، انعطاف بیشتری نشان دهد. اصلیترین خواسته گروه طالبان، تعیین یک جدول زمانبندی برای خروج نیروها از خاک افغانستان بود. زلمی خلیلزاد زمانی که به عنوان نماینده آمریکا در امور افغانستان تعیین شد، مذاکرات خود را با طالبان برای اجرایی کردن این تصمیم آغاز کرد. اصل گفتوگوهایی که میان هیات آمریکا و هیات ارشد طالبان در دوحه و ابوظبی انجام شد، به معنای پذیرش این اصل از سوی واشنگتن بود که مساله خروج نظامیان آمریکایی از خاک افغانستان تابو نیست و یک دستور کار قابل مذاکره و قابل بحث است.
گروه طالبان دولت مرکزی افغانستان در کابل را یک دولت دستنشانده اشغالگران معرفی میکند و تاکید دارد که امکان گفتوگو و مذاکره میان طالبان و کابل وجود ندارد و فقط حاضر است مستقیما با دولت آمریکا به عنوان متولی دولت افغانستان گفتوگو کند. در طول این مذاکرات به نظر میرسد که ایالات متحده آمریکا تا حدودی در برابر این شرط طالبان هم کوتاه آمده است. دستکم تاکنون آمریکاییها پذیرفتهاند که در مرحله مقدماتی مذاکرات، دولت مرکزی افغانستان غایب باشد و مذاکرات بدون حضور آنها مستقیما میان آمریکا و طالبان انجام شود. امیدواری هیات آمریکاییها این است که در مراحل بعدی با ابتکارهایی مذاکرات افغان-افغان را هم برگزار کند.
در شرایط کنونی به نظر میرسد که هدف زلمی خلیلزاد این باشد که گروههای غیردولتی جدیدی را به عنوان نمایندگان مردم افغانستان در مذاکرات صلح با طالبان شریک کند تا بتواند به نوعی هم گفتوگوهای افغان-افغان را برقرار کند و هم شروط طالبان مبنی بر عدم مذاکره با ارگ ریاستجمهوری کابل را رعایت کرده باشد.
اکنون آمریکا آمادگی خود را برای کاهش نیرو را در افغانستان پذیرفته است و به نظر میرسد که طالبان در نهایت سطحی از حضور حداقلی نیروهای آمریکایی در خاک آمریکا را خواهد پذیرفت. طرح زلمی خلیلزاد این است که در نهایت طالبان را در قدرت شریک کند. در چنین شرایطی که ایالات متحده حاضر باشد بخشی از قدرت را در افغانستان به طالبان بسپارد، طالبان هم از تلاش برای انحصار قدرت در افغانستان از طریق نظامی دست میکشد. اگر خلیلزاد بتواند طالبان را در این قضیه اقناع کند، تصور میکنم که طرح پیشین ایالات متحده آمریکا که توسط ژنرال پترائوس وضع شده بود یکی از پیشنهادهای قابل مذاکره باشد. شرایط این طرح این است که طالبان سلاح را به زمین بگذارد و در برابر مناطق پشتوننشین در غرب و جنوب افغانستان، شامل نزدیک به 13 ولایت در اختیار این گروه قرار بگیرد و بین 4 تا 9 وزیر کابینه هم به طالبان اختصاص پیدا کند.
اما سوال این است که تا چه اندازه میتوان به نتیجهبخش بودن این مذاکرات امیدوار بود. افغانستان 40 سال است که دچار جنگ داخلی است و تاکنون دو ابرقدرت خارجی خاک این کشور را اشغال کردهاند. اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980 افغانستان را اشغال کرد و نهایتا با شکست مجبور به عقبنشینی شد و ایالات متحده هم در دهه اول قرن بیستویکم وارد جنگ افغانستان و اشغال خاک این کشور شد که هر چند هنوز رسما شکست خود را نپذیرفته است، اما عملا بعد از 18 سال به این نتیجه رسیده است که به لحاظ نظامی امکان پیروزی را در این جنگ ندارد. اما در چارچوب زمانی محدودتر، نسبت به یک دهه گذشته میتوان گفت که شرایط مذاکرات در افغانستان امیدهایی را برای حل و فصل مساله این کشور ایجاد کرده است.
در این میان، دولت وحدت ملی افغانستان که آخرین سال حکومت قانونی خود را پشت سر میگذارد، به لحاظ عملی به فصل پایانی خود رسیده است. در واقع از ابتدای تشکیل این دولت، به دلیل مناقشهای که در مورد انتخابات و نحوه برگزاری آن به وجود آمد، اصل تشکیل دولت وحدت ملی و خلق جایگاه رییس اجرایی دولت، هیچ بنیان قانونی نداشت. جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا برای مصالحه میان گروههای رقیب در افغانستان و حل و فصل اختلاف میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله به عنوان دو نامزد اصلی انتخابات، این جایگاه را خلق کرد تا هر دو مدعی قدرت بتوانند در این دولت قدرت داشته باشند.
انتخابات بعدی افغانستان که قرار بود فروردینماه سال 1398 برگزار شود، نهایتا به میانه تابستان موکول شد و اکنون دولت حاکم امیدوار است که با تغییر قانون اساسی بتواند مقام رییس اجرایی دولت را به مقام نخستوزیری تبدیل کند تا نظام حاکم در افغانستان از حالت ریاستی به سمت پارلمانی حرکت کند. چنین تغییری یک شبه امکانپذیر نیست، یک اجماع ملی برای تغییر قانون اساسی و توافق میان همه گروههای قومی لازمه اجرایی شدن این تغییر است. اما آنچه مشخص است، دولت وحدت ملی در شکل کنونی به پایان خود رسیده است و به نظر میرسد که در انتخابات بعدی شاهد به قدرت رسیدن افراد و جریانهای تازهای باشیم.
دولت وحدت ملی از نظر طالبان مشروعیت ندارد و حاضر به مذاکره با آن نیستند. طالبان منتظر هستند که انتخابات انجام شود و شرایط گفتوگو یا تفاهم با دولت بعدی را بسنجند. حتی این امکان وجود دارد که اگر تا پیش از انتخابات، پیشرفت عمدهای در رابطه میان طالبان و آمریکا ایجاد شود، حتی طالبان در انتخابات شرکت کنند و با توجه به پایگاه اجتماعی این گروه در میان قبائل پشتون و حتی به واسطه گروههای متحد طالبان در میان اقوام دیگر افغانستان، امکان دارد که بخت قابل توجهی هم برای پیروزی در انتخابات داشته باشند. باید کار دولت وحدت ملی را تمام شده دانست، هر چند بخش عمدهای از تکنوکراتها و فنسالاران نزدیک به غرب که اکنون عملا اداره امور را در کابل در اختیار دارند، در دولتهای بعدی هم در صدر امور باقی میمانند، اما به نظر میرسد اشرف غنی و عبدالله عبدالله، کمکم جای خود را به دیگران خواهند داد.
آمریکاییها امیدوار هستند که بتوانند فرمولی شبیه به عقبنشینی از عراق را در افغانستان هم اجرایی کنند. سفارت آمریکا در بغداد، نزدیک به 3000 کارمند با عنوان «دیپلمات آمریکایی» دارد، اما واقعیت این است که بخش عمدهای از این کارمندان در واقع نیروهای امنیتی و نظامی هستند که در قالب دیپلمات فعالیت میکنند. خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان بسیار بعید و دور از ذهن است. آمریکا به هیچ وجه علاقمند نیست که خلأ قدرتی ایجاد کند که بر اثر آن بار دیگر داعش و القاعده یا گروه جدیدی در افغانستان صاحب قدرت شود که از خاک افغانستان به عنوان پایگاهی برای حمله به اهداف غربی استفاده کند. آمریکا در هر شرایطی سطحی از حضور خود را برای تضمین حاکمیت دولت تحت حمایتش ادامه خواهد داد.
منبع: سالنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید