اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی:
ناکارآمدی دولت پای جریان اصلاحات است/ جناحبازی کار دست دولت داد
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: دولت فعلی دولت اصلاح طلبان است و قطعاً افکار عمومی ناکارآمدی این روزهای دولت را کاملاً به پای جریان اصلاحات میگذارد.
اعتمادآنلاین| اسدالله بادامچیان وضعیت این روزهای کشور را ما حصل دست پخت جریان اصلاحات میداند و میگوید: «دولت فعلی دولت اصلاح طلبان است و قطعاً افکار عمومی ناکارآمدی این روزهای دولت را کاملاً به پای جریان اصلاحات میگذارد.»
در ادامه مهمترین اظهارات اسدالله بادامچیان را میخوانید:
*جنگ اقتصادی برای حال حاضر کشور ما نیست که رئیس جمهور بگوید الان جنگ اقتصادی است و من فرمانده آن هستم. ما پس از پیروزی انقلاب تحریمهای آمریکا را داشتهایم. آنها همیشه تلاش کردهاند در رابطه با ایران انواع فشارها و تحریمها را پدید آورند. نقشه دشمن هم همین است که هر زمان در هر کشوری حکومتی مستقل بر سر کار آمد، جنگی را به او تحمیل کند که مثال آن را امروز در یمن شاهد هستیم.
*دشمنان همیشه تلاش کردهاند تا زیربناهای کشورهای مستقل را توسط جنگ تخریب کنند. پس از جنگ و بر اثر آن طبیعتاً منابع کشورها کاهش مییابد و بار دیگر همان دشمنان بعد از جنگ پیشنهاد بازسازی میدهند تا توسط آن بتوانند از طریق اقتصادی بر آنها مسلط شوند.
*شهید دکتر بهشتی سخنرانی در بوشهر داشت که در آنجا گفته بود: «آنها (دشمنان) با جنگ، مقاصد خود را پیش میبرند و پس از آن به ما پیشنهاد سازندگی خواهند داد که در همانجا باید مراقب باشیم و حواسمان را جمع کنیم که از طریق بازسازی و گرفتاری اقتصادی، بار دیگر ما را وابسته نکنند.»
*امروز به برکت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و همچنین تلاشهایی که خودمان در داخل کشور داشتهایم تا به امروز وابسته نشدهایم و در گام اول انقلاب اسلامی، ایران از لحاظ اقتصادی قوی شده و زیربنای خود را محکم گذاشته است. شاه روزی 6.5 میلیون بشکه نفت میفروخت ولی طبق کنسرسیوم که در سال 33 بسته شد، 43 درصد از منافع فروش نفت به انگلستان، 47 درصد به آمریکا و 12 درصد به فرانسه، ایتالیا، بلژیک و هلند میرسید و از تمام این فروش تنها 5 درصد آن نصیب ایران میشد.
*متأسفانه دولت به جای توجه به ظرفیتهای کشور، ذهن خود را به سمت جاهایی میبرد که نشدنی است ما پس از پیروزی انقلاب روزانه 2.5 بشکه نفت فروختیم و یک سهم به هیچ کدام از کشورهای خارجی ندادیم بلکه تمام آن صرف کشور شده است و در عین حال روزی 4 میلیون بشکه نفت هم ذخیره شده است. تا به امروز نگذاشتهایم که هیچ مقدار از نفتمان توسط بیگانگان به غارت برود که این موضوع برای نسل آینده بسیار مهم است.
*در سال اول دولت، مذاکراتی در خصوص برجام انجام شد و همه آنها امیدوار بودند و از الفاظی مانند «برد - برد» استفاده میکردند ولی حالا مشخص شده است که این توافق هیچ عملکردی برای کشور ندارد.
*در این شش سال نه تنها، تحریمها برداشته نشد بلکه مضاعف هم شده است و دولت هم به سختی کشور را اداره کرده است. البته نهایتاً در این شش سال کشور به پیش رفته است. من خدمت آقای رئیس جمهور عرض میکنم که با این سیاستها و با این افراد در دولت نمیتوان کشور را به پیش برد. امروز در دولت کسانی حضور دارند که به دنبال منافع جیب خود هستند و میخواهند در ازای اداره کشور، جیب خود را پُر کنند.
*همانطور که دیدید رهبر معظم انقلاب نیز به رئیس جمهور گفتند که خود او فرمانده است، زیرا اگر بخواهد کار کند و سیاستهای غلط و افراد ناکارآمد را کنار بگذارد مشکلات کشور حل خواهد شد.
*در کشور افراد تحصیل کرده بسیار هستند. آمریکای ورشکسته با 29 تریلیون دلار بدهی و اروپایی که امروز در موضوع «برگزیت» و باقی مسائل مانده است نمیتواند بر ملت ما تأثیر بگذارد. امروز میتوان کشور را حتی بدون نفت هم اداره کرد. ما امروز حتی یک دلار بدهی عقب افتاده خارجی هم نداریم.
*دولت در زمان تصویب برجام نیز چنین سخنی را بیان میکرد ولی با تصویب برجام هم مشکلی در کشور حل نشد. حال امروز «FATF» را مطرح میکنند، در صورتی که این نوع اعتماد به آمریکا و اروپا همانند اعتماد زمان قاجاریه به انگلستان است. در جنگ ایران و روس و در قرارداد ترکمنچای هم چنین اتفاقی افتاد. در آن زمان هم افرادی در ایران واسطه شدند تا انگلیسیها به ایران بیایند ولی در نهایت همان واسطهها ضد ایران عمل کردند؛ ایران دیگر در زمان قاجار و پهلوی نیست و این اشتباه را تکرار نمیکند.
*امروز این اشتباه نباید صورت بگیرد که ما اعتماد کنیم؛ جمهوری اسلامی خود یک قدرت مستقل است. به عنوان مثال در موضوع حقوق بشر هیچ کشوری بهتر از ایران این موضوع را رعایت نمیکند. زمانی که در قوه قضائیه بودم آقای «گالین دوگل» به ایران آمد و با او به گونهای برخورد کردیم که مجبور شد قبول کند که منشور سازمان ملل، حقوق بشر را رعایت نکرده است.
*البته بعداً همان فرد به علت قبول این موضوع توقیف شد. حال امروز دیگر نباید به آنها اعتماد کرد. در سازمان ملل هم وقتی چند کشور بخواهند برای تمام جهان تصمیم بگیرند همین موضوع با حقوق بشر در تناقض است.
*امروز آمریکا هم در حال سقوط است. آمریکا و تمام مستکبران غربی در برابر اسلام که گفتمان مردم سالاری دینی را مطرح کرده است، حرفی برای گفتن ندارند. ارزشهای معنوی و مادی و سعادتمندی دنیا و آخرت موضوعاتی است که دیگر غرب در برابر آن هیچ حرفی نمیتواند بزند.
*دیکتاتور پلیدی همچون بن سلمان در بمباران وحشیانه یمن توسط غربیها حمایت میشود، آیا این حکومت و این مدل دموکراسی باقی میماند و استوار خواهد بود؟ اینها هیچ کدام مبانی دموکراسی نیست. به نظر من پس از این، دیگر دوران دموکراسی به سر آمده است و غرب به سمت نوعی دیکتاتوری در حال حرکت است و امروز هر کس به دیکتاتوری برسد همانطور که خداوند میفرماید، طغیان میکند.
*ما اگر امروز پشت ولی فقیه محکم، مقتدر و با یاران خوب و افراد پاک که در این 40 سال به دنبال ساختن کاخها در شمال شهر نبودند، قدم برداریم و در پی آن مردم هم اینگونه افراد را انتخاب کنند مشکلات کشور حل میشود. رئیس جمهور هم اگر میخواهد مشکلات حل شود راهی جز این ندارد. روزی امام (ره) به میرحسین گفت: طوری عمل کنید که مانند رجایی و باهنر وقتی از دنیا رفتید، مردم بر سر و سینه خود بکوبند، آیا امروز دولت یازدهم و دوازدهم این گونه است؟
*وقتی تفکر این است که ما به سمت غرب برویم و با آنها همراهی کنیم طبیعتاً نمیتوانند با ارزش گرایان مستقل که گفتمان آنها به گونهای است که باید در برابر مستکبرین با ادبیات خودشان پاسخ داده شود و با آنها مقتدر برخورد کنیم، کار کنند.
*دولت فعلی دولت اصلاح طلبان است و قطعاً افکار عمومی ناکارآمدی این روزهای دولت را کاملاً به پای جریان اصلاحات میگذارد امروز عدهای در کشور دارای شرکتهای بزرگ هستند و جیب خود را پُر میکنند و طبیعی است که نتوانند با کسانی که زندگی پاک و سالم دارند، همکاری داشته باشند. جریان اصلاح طلبی در ایران با خط ولایت فقیه فاصله دارد. البته نمی گویم که باید حذف شوند زیرا که یک دولت قوی ارزش گرا، از اصلاح طلبان نیز در اداره کشور بهره میبرد.
*زمانی که تعداد زیادی از مدیران کارآمد در کشور تنها به دلیل اختلاف سلیقه سیاسی با دولت حذف میشوند آخر کار به اینجا میرسد. زمانی که یک دولت به صورت جناحی عمل میکند و خود را از نیروهای ملی و فراجناحی محروم میکند، باعث میشود که دیگر دولت همه ملت نباشد. دولت فعلی دولت اصلاح طلبان است و قطعاً افکار عمومی ناکارآمدی این روزهای دولت را کاملاً به پای جریان اصلاحات میگذارد.
*امروز مدیران ارزشی به کار گرفته نمیشوند و کسانی که در رأس کار هستند هم ارزشی و انقلابی عمل نمیکنند. حال حتی اگر تمام مدیران کشور را نیز انقلابی کنند باز هم به دلیل آنکه سیاست کلی، انقلابی نیست کاری به پیش نخواهد رفت و در عین حال باید افراد در محل تخصص خود به کار گرفته شوند؛ در غیر این صورت نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد.
*امروز دیگر مردم به آن معنای قدیم به اصلاح طلبی و اصولگرایی توجهی ندارند. مردم به دنبال خط سومی هستند که خوانا باشد. منظور ما ایجاد جریان سوم نیست بلکه منظور ما دولتی همچون زمان دولت آقای رجایی است که همه در آن حضور داشتند و اصلاً این گونه بازیها وجود نداشت.
*موضوع دولت در سایه تنها فرافکنی است. دولت همه چیز را در اختیار دارد. مجلس شورای اسلامی هم مجبور است که با دولت همراهی کند. قوه قضائیه هم همیشه مدارای دولت را کرده و میکند و این روال از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز وجود داشته است. در نتیجه این دولت است که همه چیز را در دست دارد.
*امروز ما با 15 کشور همسایه هستیم که با برنامه ریزی میتواند بسیاری از مشکلات اقتصادی را حل کند حال اگر دولت اقتصاد را فعال و مردم را دارای حداقل معیشت سالم بکند، دزدی کم میشود، مگر کسانی که مریض احوال باشند. در پی آن قوه قضائیه هم به راحتی به باقی آنها رسیدگی میکند ولی زمانی که دولت مشکلات اقتصادی را فراوان کرد و مردم دچار مشکلات بسیار شدند. کار قوه قضائیه نیز زیاد خواهد شد.
*امروز ظرفیت کشور بسیار عظیم است و فضای کشور بسیار مستعد است که با آن میتوان تمام مشکلات را حل کرد ولی تفکری دیگری میگوید که اگر «برجام» تصویب نشود مردم در آب و برق خود نیز مشکل دارند که چنین تفکری نمیتواند کشور را اداره کند.
دیدگاه تان را بنویسید