علی بیگدلی، کارشناس امور بینالملل، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» مطرح کرد:
چندصدایی در کاخسفید در رابطه با ایران/ ترامپ به ایران نگاه انتخاباتی دارد/ مشاوران کاخ سفید مانعِ جنگافروزی پمپئو میشوند
علی بیگدلی، کارشناس امور بینالملل، گفت: موضعگیریها درباره ایران در کاخ سفید در شرایطی است که نظرات متضادی از سوی ساکنان کاخ سفید شنیده میشود. به همین دلیل میتوان گفت درباره ایران دولت آمریکا نوعی دوقطبی را تجربه میکند. هسته فشاری به سیستم دوقطبی شده است و نمیتوانند سیاستی واحد و مستقل در خصوص ایران ارائه کنند.
اعتمادآنلاین| سفر بینتیجه آبه شینزو به تهران نشان داد فاصله ایران و آمریکا به راحتی از بین نمیرود تا جامعه جهانی، به ویژه آنهایی که به نوعی منافعشان با خاورمیانه گره خورده است، نگران وضعیتی باشند که احتمال جنگ در آن بعید نیست.
«علی بیگدلی»، کارشناس امور بینالملل، در گفتوگو با اعتمادآنلاین، با ذکر این نکته که «پمپئو یک یهودیالاصل و به شدت دلباخته بنیامین نتانیاهو است که خب مشخص است چنین فردی چه نگاهی به ایران دارد»، به پرسشهای طرحشده پاسخ داد.
*با توجه به تحرکاتی که آقای ترامپ نشان میدهد میتوان گفت مشخصاً برای پیروزی در انتخاب 2020 به مدیریت رابطه کشورش با آمریکا احتیاج دارد؟
حتماً همینطور است. در واقع حل مساله ایران به انتخابات آینده آمریکا گره خورده است. باید این را در نظر داشت که با وجود توفیق در موضوعات داخلی و مخصوصاً کاهش ملموس نرخ بیکاری، دونالد ترامپ کارنامه قابل دفاعی در سیاست خارجی ندارد. به همین دلیل همه در کاخ سفید به تکاپو افتادهاند که مساله ایران را به شکلی حل و فصل کنند تا بتوانند از این رخداد احتمالی، به عنوان برگ برنده در کارزار انتخاباتی بهره ببرند. دقیقاً به همین دلیل، ترامپ از مذاکره دم میزند و حتی آبه شینزو را به عنوان واسطه فرستاد تا مشخص شود برای خود چارهای جز تعامل با ایران نمیبیند.
*ارزیابی سیاست خارجی آمریکا درباره ایران چقدر واقعبینانه است؟
موضعگیریها درباره ایران در کاخ سفید در شرایطی است که نظرات متضادی از سوی ساکنان کاخ سفید شنیده میشود. به همین دلیل میتوان گفت درباره ایران دولت آمریکا نوعی دوقطبی را تجربه میکند. هسته فشاری به سیستم دوقطبی شده است و نمیتوانند سیاستی واحد و مستقل در خصوص ایران ارائه کنند. همچینن جان بولتون و پمپئو، که اتفاقاً این دومی یهودی است، تلاش میکنند با پشتوانه عربستان آمریکا را علیه ایران وارد جنگ کنند و خیلی کار اشتباهی است. البته تا امروز مشاوران ترامپ مانع حمله ایالات متحده شدهاند. این در حالی است که باید گفت احتمال هر نوع تحرک نظامیای در منطقه بسیار خطرناک است. البته شرایط هر دو کشور و فضای کلی حاکم بر فضای دیپلماسی، ما را به این نتیجه میرساند که احتمال بروز جنگ در شرایط فعلی تقریباً صفر است و نباید حالا این شعبدهبازیهایی را که در خلیجفارس و دریای عمان صورت میگیرد خیلی جدی گرفت.
*همچنین به نظر میرسد مقامات وزارت خارجه دولت آمریکا نسبت به خود ترامپ در قبال برخی موضوعات، موضعگیریهای تندتری دارند.
به هر حال آقای پمپئو یک یهودیالاصل و به شدت دلباخته بنیامین نتانیاهو است که خب، مشخص است چنین فردی چه نگاهی به ایران دارد و چه فکرهایی در ذهن خود میپروراند. اما استقلال رای و تصمیمگیری ندارد. در عین حال هم، مشاورین نزدیک، یعنی حلقه دوم کاخ سفید با کارهایی، از وارد شدن کشورشان به شرایط جنگ جلوگیری کردهاند. باید این را در نظر داشت که کاخ سفید خیلی تلاش میکند به نحوی بتواند با ایران کنار بیاید که لازمهاش کنار آمدن با بحث مذاکره است. البته رهبری هم با آبه دوپهلو صحبت کردند. ایشان گفتند من جواب آمریکا را نمیدهم، اما جواب آقای آبه شینزو را میدهم. معلوم نیست جواب به آقای آبه شینزو- که منتشر هم نشده- چه بوده است. نکته معلوم اما این است،: ما نمیتوانیم برای همیشه و در طولانیمدت این «کمپین نه به مذاکره» را ادامه دهیم، چون خیلی برایمان سخت خواهد شد. البته آمریکاییها هم اشتباه کردند و در آستانه ورود وزیر خارجه آلمان و آقای آبه شینزو به ایران، تصمیم به تحریم کردن پتروشیمی گرفتند که به نظر من هم کار بسیار اشتباهی بود و هم اینکه نشاندهنده نوعی بلاتکلیفی از سیاست خارجی آمریکاست.
*شبکههای فارسیزبان خارج از ایران چقدر میتوانند با سیاستهای آمریکاییها همراهی کنند؟
بیشتر مخاطبان شبکههای ماهوارهای به شبکههای BBC و MANOTO جذب میشوند که خب، همه میدانند این شبکهها از سوی ایالاتمتحده حمایت مالی و... میشوند. سایر شبکههای ضدانقلاب هم تحت تاثیر فضای موجود، فعالیتهای شبانهروزیای علیه جمهوریاسلامی انجام میدهند که باید گفت به هر حال میتوانند روی بخشی از افکار عمومی داخل و خارج ایران تاثیرهایی بگذارند.
*«در سیاست نه دوست دائمی داریم، نه دشمن دائمی.» ظاهراً ایران و آمریکا این قانون نانوشته را نقض کردهاند.
همانطور که به درستی اشاره کردید، تنازع بین جمهوریاسلامی و ایالات متحده گویا دائمی است. در واقع نگاه ضدآمریکایی ریشه در فعالیتهای قبل از انقلاب دارد. من خودم در 15 خرداد پای صحبتهای امام نشستم و شاهد بودم که نگاهی ضدآمریکایی داشتند که خب، با توجه به دخالتهای بیجایی که آمریکاییها در ایران داشتند، کاملاً طبیعی بود. البته هنگامی که امام در پاریس اقامت داشتند، تفکر ضدآمریکاییشان کمرنگتر شد. تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب، آمریکاستیزی و چالش و رویارویی با آمریکا به یکی از اصلیترین اصول نظام بدل شد.
دیدگاه تان را بنویسید