کد خبر: 317919
|
۱۳۹۸/۰۴/۱۲ ۱۷:۰۰:۰۰
| |

رسانه ملی، صاحب‌خانه خوب!

صداوسیما که در سالیان اخیر نشان داده‌اند دغدغه شفافیت دارند و حتی دنبال افشای فیش حقوقی مدیران و مدرک تحصیلی آنان هستند، در گام اول به معرفی اعضای اتاق فکر کمپین‌هایی مانند صاحب‌خانه خوب بپردازند و استدلال آنان برای اتخاذ استراتژی اجرایی کنونی را به گوش افکار عمومی برسانند.

رسانه ملی، صاحب‌خانه خوب!
کد خبر: 317919
|
۱۳۹۸/۰۴/۱۲ ۱۷:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ابراهیم پاینده‌فر- ایجاد پویش‌های مردمی با هدف ایجاد تغییر و یا جلب‌توجه مسئولان یا افکار عمومی یک کشور یا حتی جهانیان، پدیده‌ای بسیار متداول در دنیای امروز است و صدالبته میزان اثرگذاری و استقبال از آن شاخص و سنجه بسیار مناسبی برای موفقیت یا عدم موفقیت آن است.

چالش سطل یخ و یا مانکن، نمونه‌هایی بود که در سالیان اخیر، مرزهای جغرافیایی را در نوردید و فارغ از آنکه چقدر با اهداف اولیه طراحان تطابق داشت، در سبک زندگی امروزی مردم بسیاری نقاط، جایی برای خود یافت. شاید بهترین نمونه وطنی از حیث نفوذ میان افکار عمومی، دیوار مهربانی و نمونه‌های مشابه آن باشد که در سطحی بسیار وسیع با مشارکت مردم همراه شد. اما نکته‌ای که در این میان مطرح است به بحث تخصص‌گرایی و مطالعه پیرامون آن بر می‌گردد.

آیا طراحان این کمپین‌ها از مشورت متخصصان علوم انسانی در حوزه‌های مرتبط با طرح ذهنی خود استفاده می‌کنند یا صرفاً اولین ایده‌ای را که به ذهنشان می‌رسد اجرا می‌کنند؟ آیا توجه به ظرفیت‌های فرهنگی جامعه ضرورتی ندارد؟ آیا پاسخی برای تناقضاتی که میان این پویش‌ها با دیگر رفتارهای جامعه (اعم از نهادهای دولتی، طراحان و مجریان کمپین یا حتی مردم) دیده می‌شود، از پیش یافته می‌شود؟

در هفته‌های اخیر، صداوسیمای جمهوری اسلامی با محوریت شبکه سوم به دنبال #صاحب‌خانه_خوب می‌گردد و از نظرشان، چنین فردی آن است که در شرایط کنونی اقتصاد که معیشت بسیاری را با دشواری همراه کرده، بر مردم آسان بگیرد و از افزایش غیرمنطقی اجاره و رهن بپرهیزد. البته سخن درستی است و این نوع رفتار به کرات در تعالیم دینی ما توصیه شده و توصیه‌های اخلاقی اینچنینی و فراتر از آن در گفتار، نوشتار و رفتار ادیبان و اخلاق‌گرایان این سرزمین به وفور یافت می‌شود. لکن آیا پیش‌نیازهای تأمین چنین هدف ارزشمندی رعایت شده است؟ آیا صِرف تبلیغات مستقیم و مصاحبه‌های مردمی برای اقناع جامعه، تاکتیک موثری قلمداد می‌شود یا اینکه در گمان مردم، روشی است با استانداردهای چند دهه قبل؟ آیا در شرایطی که هزینه‌های زندگی (اعم از قیمت لوازم خانگی، گوشت و مرغ، اجناس وارداتی، خودرو، کرایه وسایل حمل‌ونقل عمومی و هزار و یک چیز دیگر) با این توجیه یا استدلال که قیمت دلار یا هزینه‌های تولید بالا رفته و ارزش پول ملی پایین آمده، با جهش خود قهرمانان پرش را به چالش کشیده‌اند، تولید چنین انتظاری نزد مستاجران «از نظر علم اقتصاد» شدنی می‌نماید؟ آیا صداوسیما خود چراغ اول را روشن کرده و مثلاً تبلیغاتش را با تعرفه سال قبل پخش می‌کند و حاضر است «صاحب‌خانه خوب» باشد؟ آیا رسانه ملی برای طراحی این پویش از مشاوران اقتصادی یا متخصصان افکار عمومی بهره برده است؟ آیا عواقب عدم توفیق چنین ایده که هدفی مبارک را دنبال می‌کند، با مختصات طراحی و اجرایی کنونی، سنجیده شده است؟ آیا این پروژه در راستای هم‌سویی و تقسیم کار با برنامه‌های دولت برای تنظیم بازار رهن و اجاره است؟ آیا ظرفیت مثلاً وزارتخانه‌های مربوطه یا مجلس یا اتحادیه‌ها و صنوف مرتبط با موضوع در این پروژه دیده شده یا این ایده ذهنی سردبیر یک برنامه صبحگاهی بوده که به کار گرفته شده است؟

نمونه‌هایی از این قِسم البته باز هم دیده می‌شود که شاید ترغیب مردم به استفاده از کالای ایرانی از نظایر آن باشد؛ جایی که رسانه ملی (و نیز شهرداری پایتخت) تمرکز اصلی خود را روی اصرار و شاید بهتر باشد با کمال تأسف بگوییم التماس از مردم برای خرید حاصل تلاش کارگران گذاشت و عوض بهره‌گیری از شیوه‌های تبلیغات مؤثر و به تصویر کشیدن موفقیت‌ها و ظرفیت‌های داخلی، عمدتاً به تبلیغات مستقیم (در چارچوب کلیپ و رپرتاژهایی نظیر آنچه در برنامه‌های موسوم به مشارکتی و کم بیننده دیده می‌شد) پرداخت و احتمالاً آنجا هم عواقب اجرای بد یک ایده خوب سنجیده نشده بود.

پرواضح است صرفاً نشست مقابل دوربین و خواندن چند آمار از روی کاغذ که چنین شده و چنان شده تا ازنظر افکار عمومی به چشم دیده نشود، اقناع‌گر نیست و تنها به بی‌اعتمادی دامن می‌زند. پس شاید بهتر باشد رسانه ملی (و حتی سایر رسانه‌های کشور) که خصوصاً در سالیان اخیر نشان داده‌اند دغدغه شفافیت دارند و حتی دنبال افشای فیش حقوقی مدیران و مدرک تحصیلی آنان هستند، در گام اول به معرفی اعضای اتاق فکر این‌گونه کمپین‌ها بپردازند و استدلال آنان برای اتخاذ استراتژی اجرایی کنونی را به گوش افکار عمومی برسانند؛ سپس اعلام کنند که چه مقدار هزینه از بیت‌المال برای اجرای آن صورت گرفته و بازه زمانی مورد انتظار این پویش‌ها چقدر است و در انتها هم نتایج و اثرگذاری آن در بازار مربوطه را در معرض دید همگان قرار دهند.

از سویی دیگر شاید بهتر باشد به تأسی از توصیه‌های دینی خود که به مشورت و مشارکت و تعاون تاکید دارد، چنین طرح‌هایی مستظهر به یک هم‌افزایی عملیاتی باشد نه اینکه رسانه ملی راساً و مستقلاً اقدامی کند و سایر تشکیلات حاکمیتی، دولتی و غیردولتی که هر یک ممکن است ظرفیتی دراین‌باره داشته باشند، وسط میدان نباشند؛ اگر چنین تقسیم‌کاری نشود در بهترین حالت انگار که در یک بازی فوتبال یک بازیکن بهترین پاس را به سمت دروازه حریف بفرستد اما هیچ‌کس برای گل زدن اصلاً آنجا نباشد! فلذا توصیه می‌شود عوض آنکه رسانه ملی این رویکرد کنونی را در پیش گیرد، پیشنهادهایی چنین ارزشمند که فراگیری و دربرگیری ملی دارد، در جلسه هیات دولت (که شخص رئیس رسانه ملی هم عضو این جلسات است) یا در نشست با کمیسیون‌های تخصصی مجلس یا اصلاً در یکی از ده‌ها شورای عالی موجود در کشور (طبیعتاً آنکه با موضوع مرتبط است) که مسئولان کنونی و سابق و اسبق هم در آن عضو هستند مطرح کند؛ قطعاً اگر چنین شود، هم ایده‌های مشاوران و مسئولان دولتی و غیردولتی قابل بهره‌برداری است و هم نتیجه کار بهتر خواهد شد؛ البته به شرطی که مسئولان محترم در جلسه‌ها آن‌قدر خوب قول و قرار بگذارند و تقسیم کار کنند که نیاز نباشد کنایه‌هایشان به یکدیگر را به مدد تبحرشان در زبان فارسی داخل گیومه بگذارند و به توییتر بیاورند!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها