گزارش «اعتمادآنلاین» به مناسبت کنسرت اخیر مهدی یراحی

در روزگاری که اجتماعی خواندن، نان نمی‌شود

مهدی یراحی همان‌طور که در کنسرت‌های خود بارها اعلام کرده وقتی مردم با ترانه‌های اجتماعی‌اش همخوانی می‌کنند شاد می‌شود، از اینکه اکثر مخاطبانش اهل تفکرند و «صرفاً بابت جیغ و دست و هورا به کنسرت نمی‌آیند خوشحال است».

در روزگاری که اجتماعی خواندن، نان نمی‌شود
کد خبر: 334041
|
۱۳۹۸/۰۶/۰۳ ۱۵:۲۰:۰۰

اعتمادآنلاین| سارا فتاحی- می‌گویند روند بازار موسیقی نشان‌دهنده سلیقه مردم یک جامعه است، پس وظیفه هنرمند چیست؟


آیا وقت آن نرسیده که حساب موسیقی درست و فکرشده را در این آشفته‌بازار از دیگران سوا کنیم؟


می‌گویند موسیقی باید زبان حال جامعه باشد و در بازاری که درصد بالایی از ترانه‌ها و تراک‌ها و آلبوم‌ها در حال قربان‌صدقه رفتن چشم و ابروی یارند (گرچه آن هم اگر با ترانه‌ای درخور و تنظیمی درست و خواننده‌ای دغدغه‌مند تولید شود، می‌تواند تبدیل به عاشقانه‌ای ماندگار شود)، اما آیا زبان حال جامعه ما فقط این است؟


روند کاری خواننده‌ای مثل مهدی یراحی نشان داده این بازار نیست که باید به خواننده بگوید: «چه بخوان و چه کار کن»! بلکه این وظیفه هنرمند واقعی است که نیازهای جامعه را بشناسد، جامعه‌شناسی بداند، مطالعه کند و زبان مردم محروم جامعه‌اش باشد. نقد کند، حتی اگر به نفعش نباشد، پرسشگر باشد و دنبال راه‌حل بگردد. این دقیقاً تعریف هنرمند متعهد است!


پس نگوییم زمانه اثر اجتماعی به سر رسیده؛ ترانه اجتماعی همیشه نیاز جامعه است، تاریخ مصرف ندارد و می‌تواند در حافظه تاریخی ملتی ثبت شود، هرچند ممکن است خیلی وقت‌ها حتی در لحظه گل نکند و مدت‌ها بعد به بار بنشیند، چون نیاز به تفکر و تعمق دارد.


به قطع می‌توان گفت ترانه اجتماعی برای خواننده‌اش هزینه در بر دارد، چه مادی چه معنوی و چه امنیتى! سرمایه‌گذارها به بازار نگاه می‌کنند و خواننده جدی اجتماعی هم اگر به فکر درآمد بود که کار دیگری می‌کرد؛ مثلاً فقط عاشقانه می‌خواند، سوای محدودیت‌ها و نگاه خاصی که طبعاً بابت ترانه و تنظیم سخیف از کسی سوال نمی‌کند، اما هنرمند جدی را زیر ذره‌بین می‌گذارد .


این مقدمه‌چینی‌ها به خاطر این است که بگوییم وقتی خواننده‌ای روند گرایش کارها و کنسرت‌هایش بیشتر به سمت ترانه‌های اجتماعی است، وابسته هم نیست (نظیر خواننده و ترانه‌سراهایی که از نهادی سفارشی، پول کلان می‌گیرند و کنار درآمدزایی‌های وسیع بازاریشان، گاهی دستی هم بر آتش اجتماعی دارند) و ممنوع‌الکاری‌هایش هم به خاطر شو یا شوآف یا پخش تصویرهای نامربوط یا هر اتفاق سهل دیگری نیست که تنها از سر اندیشه و فریاد است، پس او قطعاً متعهد و صاحب اندیشه است.


اتفاقی که به تازگی در کارها و کنسرت‌های یراحی رخ می‌دهد مصداق بارز چنین وضعیتی است. استقبال مخاطبان از کنسرت‌ها نشان می‌دهد آنها به اختیار خودشان کنسرتی را انتخاب کرده‌اند که قرار است در آن بیشتر کارهای اجتماعی خوانده شود، همسرایی مخاطبان و بازخوردهای مثبت کاربران در فضای مجازی نشان می‌دهد مردم بیش از هر زمانی محتاج فریاد زدن دردهایی هستند که مجال گفتن‌شان در ترانه‌های اجتماعی درست‌ودرمان نمود یافته و همین می‌شود که هنرمند نباید منتظر بماند تا بازار به او خط بدهد، بلکه خودش باید جریان‌ساز باشد و دردهای خفته در سکوت آدم‌های جامعه‌اش را فریاد بزند.


همان‌طور که مهدی یراحی در کنسرت‌های خود بارها اعلام کرده وقتی مردم با ترانه‌های اجتماعی‌اش همخوانی می‌کنند شاد می‌شود، از اینکه اکثر مخاطبانش اهل تفکرند و «صرفاً بابت جیغ و دست و هورا به کنسرت نمی‌آیند خوشحال است».


پس هنر می‌تواند جریان‌ساز باشد، می‌تواند نگاه بازار را عوض کند و می‌تواند آدم‌هایی را که اهل اندیشه‌اند به هم گره بزند وقتی یکصدا فریاد می‌زنند:


«یه شهرى که طلا توی رگاشه/ بذار خون تنش ارج خودش شه
یه خاکی که به دنیا نفت میده (می‌داد)/ بذار چند قطره‌شم خرج خودش شه».

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها