محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور، در گفت‌وگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:

از هفت سالگی کار می‌کنم/ 30 شرکت اقتصادی دارم/ در سال 90 بدهی‌های بانکی خودم را تسویه کردم/ علاقه زیادی به فوتبال دارم/ در فوتبال ایران می‌توان فعالیت اقتصادی انجام داد/ هیچ‌وقت به داشته‌هایمان فکر نمی‌کنیم/ تحریم بد نیست/ مراقب جیبم هستم/ تیم‌ها نمی‌توان

محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور، واگذاری سرخابی‌ها به بخش خصوصی را تنها راه نجات این باشگاه‌ها می‌داند و امیدوار است روزی چنین اتفاقی رخ دهد. او در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» به شعارهایی که در استادیوم یادگار امام تبریز داده‌ شده هم پرداخت و منشاء این شعارها را استادیوم آزادی تهران دانست.

حجم ویدیو: 207.38M | مدت زمان ویدیو: 00:49:04 دانلود ویدیو
کد خبر: 367828
|
۱۳۹۸/۰۹/۲۰ ۰۶:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ روزی که میزبان محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور، در اعتمادآنلاین بودیم هنوز مصطفی دنیزلی مربی این تیم بود. مالک باشگاه از او حمایت می‌کرد و بهترین خرید این فصلش را توافق با او می‌دانست. امروز که این مصاحبه را تماشا می‌کنید دنیزلی دیگر در تراکتور حضور ندارد و از تیم اخراج شده است.

زنوزی البته در این گفت‌وگو صحبت‌های دیگری هم به میان آورد؛ از اینکه در هفت سالگی شروع به کار کرده و بعد از پایان دوره خدمت سربازی‌اش یک شرکت صادراتی تاسیس کرده و حالا مالک نزدیک به 30 شرکت مختلف تجاری است.

او که روزی رئیس هیات بدمینتون آذربایجان شرقی بود به ورزش آمد و در بین همه ورزش‌ها فوتبال را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد. دلیل این انتخاب هم عشق و علاقه‌اش به فوتبال بود و امیدی که به درآمدزایی از این رشته ورزشی داشت.

او کارش را با گسترش فولاد تبریز آغاز کرد و بعد از مدتی توانست مالکیت تراکتور را در اختیار بگیرد. او که حالا یکی از محبوب‌ترین افراد در تبریز و آذربایجان شرقی به شمار می‌رود از فدراسیون فوتبال و تصمیمات این نهاد فوتبالی کشور ناراحت است. او اعتقاد دارد تا زمانی که فدراسیون فوتبال به نهادی مستقل در ایران تبدیل نشود فوتبال ایران هم پیشرفت نخواهد کرد.

زنوزی واگذاری سرخابی‌ها به بخش خصوصی را تنها راه نجات این باشگاه‌ها می‌داند و امیدوار است روزی چنین اتفاقی رخ دهد. او در این گفت‌وگو به شعارهایی که در استادیوم یادگار امام تبریز داده‌ شده هم پرداخت و منشاء این شعارها را استادیوم آزادی تهران دانست. گفت‌وگو با محمدرضا زنوزی را در ادامه بخوانید:

***

*سلام آقای زنوزی. به برنامه «رودررو» اعتمادآنلاین خیلی خوش آمدید. برای اولین سوال می‌خواهم از اینجا شروع کنم که شما در صحبت‌هایی که قبل از ضبط برنامه داشتیم فرمودید از هفت سالگی شروع به کار کردن کردید. می‌خواهم بپرسم چطور شد وارد اقتصاد شدید؟ چون شما یک هلدینگ بسیار بزرگ دارید که شرکت‌های اقتصادی زیادی دارد و موفق است. یکی از افراد شناخته‌شده در اقتصاد ایران هستید. ورودتان به بحث اقتصادی در کشور ایران را توضیح دهید.

بسم‌‌الله الرحمن الرحیم. اول از همه تقدیر و تشکر می‌کنم که این برنامه را ترتیب دادید و اجازه دادید که از این تریبون یک سری بحث‌ها به مردم انتقال پیدا کند. ممنونم. من از هفت سالگی کار می‌کنم و از فروش دوغ و خاکشیر در تبریز شروع کردم. به یاد دارم یک نفر بپا می‌گذاشتم تا موقعی که ماشین پدرم را ببینند به من اطلاع بدهند تا سریع اینها را جمع‌آوری و پنهان کنم. در زیرزمین خانه پنهان می‌کردم که پدرم نبیند. پدرم راننده قطار بود، وضعیت مالی خوبی هم داشتیم. یک حقوق کارمندی بود که ما با آن امرار معاش می‌کردیم. پدرم اعتقاد داشت که من بیشتر به درس و مشقم برسم، ولی من به پول در آوردن و این قبیل چیزها بسیار علاقه‌مند بودم و سعی می‌کردم اوقات بیکاری‌ام را با چیزی مشغول کنم.

صادرات و واردات اولین کار مهم زندگی من بود

*برای کسب درآمد چه کارهایی انجام دادید؟

انواع و اقسام کارها را انجام دادیم تا اینکه در سن 14 سالگی در امتحان ورودی شرکت «ایدم» به عنوان کارآموز قبول شدم. به مدت دو سال در آنجا آموزش فلزکاری دیدیم که در آنجا کار کنیم که قسمت‌های مختلف تکثیر می‌کردند و هر 6 ماه هم 16 نفر را جذب می‌کردند. در سال 64 به جبهه رفتم و بعد از اتمام جنگ از جبهه برگشتم و در بیزینس و صادرات و واردات مشغول شدم. از حمل‌ونقل و باربری هم شروع کردم تا امروز که در خدمت شما هستم.

*پس اولین شرکتی که شما راه‌اندازی کردید شرکت حمل‌ونقل بوده است؟

پدرم بعد از اینکه بازنشسته شد، یک شرکت حمل‌ونقل راه‌اندازی کرد. من در آنجا مشغول به کار شدم ولی همزمان برای خودم یک شرکت تجاری راه‌اندازی کردم.

*حوزه فعالیت‌تان چه بود؟

صادرات و واردات...

*محصولات داخلی؟

بله...

*به کجا صادر می‌‌کردید؟

بیشتر به کشورهای آسیای میانه صادر می‌کردیم و از آنجا یک سری کالاها را تهاتر می‌کردیم و وارد می‌کردیم.

30 شرکت مختلف تجاری در ایران دارم

*در حال حاضر هلدینگ شما چند شرکت دارد؟

حدود 30 شرکت که در حوزه‌های مختلف کار می‌کنند. از فولادسازی گرفته که رشته اصلی ما در بیزنس و صنعت است، تا بزرگ‌ترین کارخانجات بخش خصوصی کشور را در آذربایجان و حتی می‌توان گفت فولاد بناب که بزرگ‌ترین مجموعه فولادی کشور در بخش خصوصی است، از صفر تا صدش را من ایجاد کردم.

*از رانت یا موقعیتی برای ساختن این هلدینگ اقتصادی‌تان هم استفاده کردید؟

من در سال 90 بدهی‌هایم را تسویه کردم و تمام شد. یادم نبود این را عرض کنم که ما در حوزه‌های مختلفی کار می‌کنیم، یکی فولاد و یکی خودرو است، یک سری مواد غذایی و ساختمان‌سازی داریم، البته نه به صورت مسکونی، به صورت ساختمان‌های صنعتی هستند و یک سری شرکت‌های دیگری هم که فعالیت می‌کنند.

هرگز از داشته‌هایمان استفاده نمی‌کنیم

*شما جدای از اینکه در بحث اقتصاد بسیار موفق هستید، در ورزش هم ورود کردید. در آنجا هم می‌توان گفت تا حدودی موفق هستید و توانستید خودتان را به عنوان بخش خصوصی در ورزش ایران جا بیندازید. می‌دانم شما قبلاً رئیس هیات بدمینتون آذربایجان شرقی هم بودید. چه اتفاقی افتاد از بین همه ورزش‌هایی که در ایران انجام می‌شود فوتبال را انتخاب کردید؟

به نظر من انتخاب فوتبال دو دلیل داشت: دلیل اول به خاطر علاقه‌‌ی شخصی خودم بود و دلیل دوم هم اقتصادی است. اعتقاد داشتم به همین شکل هم می‌شود در فوتبال ایران فعالیت اقتصادی کرد. منتها متاسفانه یک سری عوامل باعث می‌شود که در خود فوتبال شاید نتوان نتیجه گرفت. ولی واقعاً می‌توان فوتبال را اقتصادی کرد، حتی بهتر از کل دنیا در ایران. کسی تا به حال روی این بحث فکر نکرده و آن را پیگیری نکرده که چرا ما همیشه نداشته‌هایمان را عنوان می‌کنیم که به خاطر این نداشته من نتوانستم این موفقیت را به سرانجام برسانم. ما هیچ‌وقت به داشته‌هایمان فکر نمی‌کنیم. در فوتبال و در صنعت هم به همین شکل است. هر کجا که برویم عادت داریم. اصلاً این عادت ذاتی همه ماست که وقتی می‌‌گویند چرا موفق نشدید می‌گوییم به‌ خاطر اینکه فلان چیز را نداشتیم. هیچ‌موقع از داشته‌هایمان استفاده نمی‌کنیم یا بیان نمی‌کنیم که به خاطر این داشته‌ام می‌توانم موفق باشم.

یک مثال عمومی بزنم. از شما یک سوال دارم: انرژی خورشید بیشتر است یا انرژی آب؟ قطعاً انرژی خورشید بیشتر است. ما در کشور این‌طوری یاد گرفتیم که آب نداریم و به همین دلیل این مشکلات به وجود می‌آید، در صورتی که ما بهتر از آب، انرژی خورشید را داریم و می‌توانیم از آن استفاده کنیم. وقتی آب کم می‌آوریم می‌توانیم از پولی که از بیزینس انرژی خورشید درمی‌آوریم، آب وارد ‌کنیم. همیشه همه نداشته‌ها را می‌گویند که به خاطر آن نتوانستند موفق باشند. در فوتبال هم به همین شکل است.

این‌طوری بگویم که ما می‌توانیم از انرژی خورشید، برق تولید کنیم، برق را صادر کنیم و به جایش آب وارد کنیم. سود هم می‌کنیم. در فوتبال ما یاد گرفتیم وقتی توپ به تیر دروازه می‌خورد همه به پایمان می‌زنیم و می‌گوییم: «آخ، داشت داخل دروازه می‌رفت!» در صورتی که هیچ موقع اینطوری فکر نمی‌کنیم که توپ داشت بیرون می‌رفت، اندازه دروازه حدود 11 و خرده‌ای است. این‌طرف و آن‌طرف دروازه به بیرون می‌رود، می‌گوییم: «به دروازه خورد و داشت توی گل می‌رفت». نمی‌گوییم: «داشت بیرون می‌رفت به دروازه خورد، برگشت و یک موقعیت جدیدی ایجاد کرد».

تحریم بد نیست

*اگر من درست متوجه شده باشم منظور شما این است که چه در بخش صنعت و چه در بخش فوتبال و به طور کلی در همه بخش‌های زندگی‌مان روی نقاط مثبت بیشتر توجه کنیم.

من یک مثال ساده‌ای را می‌گویم. همه تحریم را به چشم بد نگاه می‌کنند. رهبر معظم انقلاب هم چندین‌بار بیان کرده که تحریم چیز بدی نیست. واقعاً هم چیز بدی نیست! ما همیشه می‌گوییم تحریم شد، این‌طوری شد... تحریم چه مثبت‌ها و چه امکاناتی را برای ما ایجاد کرد که امروز کشور این همه ترقی و پیشرفت کند. هیچ موقع این را نمی‌گوییم و مدام می‌گوییم تحریم باعث شد نتوانیم فلان کالا را بیاوریم. از این زاویه نمی‌گوییم که تحریم باعث شد ما پیشرفت خارق‌العاده‌ای داشته باشیم.

*همین جا سوالی مطرح است که تحریم‌ها چه نقاط مثبت و چه اثر مثبتی در کار اقتصادی شما گذاشت؟

تحریم‌ها ذاتاً و ظاهراً همه می‌گویند خوب نیست، ولی من این اعتقاد را دارم وقتی تحریم وجود دارد، ما می‌توانیم در همه زمینه‌ها خوب پیشرفت کنیم. منتها به شرطی که خودتحریمی گریبان‌گیر ما نشود. در‌ حال حاضر در کشور خودتحریمی گریبان‌گیر ما شده است.

*یکی از ایراداتی که به بحث اقتصادی ایران گرفته می‌شود همین است که ما خودمان، خودمان را تحریم می‌کنیم.

بله، ما روزانه این را در کارهایمان لمس می‌کنیم که فلان کار را می‌توانستیم به راحتی انجام دهیم ولی خودتحریمی باعث شده یک سری مشکلات به وجود بیاید.

*لطفاً مثال بزنید...

به هر حال نمونه‌های زیادی وجود دارد. شاید نمونه‌ای را بگویم که به عده‌ای بر بخورد که به آنها می‌ گویم در حالی که من کلی صحبت می‌کنم.

طرفداران استقلال و پرسپولیس ضرر کرده‌اند

*دوباره به فوتبال و بحث اقتصادی فوتبال برگردیم. بسیاری به فوتبال آمدند، سرمایه‌گذاری کردند، باشگاه گرفتند. افراد مختلف بودند و در سال‌های مختلف هم، چنین اتفاقی افتاده، ولی موفق نبودند. شما چند سال است که در فوتبال هستید. از زمانی که در تیم گسترش فولاد بودید و الان هم که تیم تراکتور و ماشین‌سازی هر دو در اختیار شماست. شما توانستید خودتان را ثابت کنید. چه اتفاقی می‌افتد که شما توانستید این کار را انجام دهید ولی بسیاری دیگر نتوانستند؟ چه راهکاری دارید که اگر این اتفاق بیفتد و اگر پرسپولیس، استقلال، سپاهان یا هر باشگاه دولتی دیگر که وابسته به بودجه دولتی است به بخش خصوصی واگذار شود آنها هم بتوانند موفق باشند.

این سوال شما سوال بسیار وسیعی است و جواب وسیعی هم می‌خواهد. منتها یکی، 2 مورد را خدمت شما عرض می‌کنم. من در یکی، 2 برنامه که با دوستان مصاحبه داشتم گفتم وقتی می‌گویم طرفداران استقلال و پرسپولیس ضرر می‌کنند دلیل و منطق دارم. شما در کشور در چه صنعتی، در چه حوزه‌ای دیدید که بخش دولتی یا نیمه‌دولتی یا خصولتی بتواند از بخش خصوصی جلو بزند؟ این به ضرر طرفداران این دو تیم است که دولتی مانده و مشکل‌زا هستند و به خاطر اینکه بیایند و بتوانند از فشار هواداران این تیم‌ها رهایی پیدا کنند، در جاهای دیگر این مشکل را حل می‌کنند و سعی می‌کنند این فشار را رد کنند. به واقع نه در هزینه می‌توانند با بخش خصوصی رقابت کنند و نه در کارکرد.

به هر حال بخش خصوصی فِرز است و می‌تواند سریع کارهایش را انجام دهد. این فرز بودن در بخش دولتی نمی‌تواند اتفاق بیفتد، چون خودشان و مدیران‌شان هم نمی‌توانند. اگر بخواهند این کار را به صورت فرز انجام دهند باید یک سری کارها را زیر پا بگذارند و باید فردا روزی به یک سری سازمان‌ها جوابگو باشند. پس آنها هم مقصر نیستند.

اگر بخواهم درصد بگویم می‌توان گفت 50-50 مقصر نیستند. 50 درصد به خاطر اینکه جوابگوی جاهای مختلف هستند، ولی 50 درصدشان هم مشکل مدیریتی دارند. به همین خاطر اگر خصوصی نشوند، از قافله عقب خواهند ماند. شاید این حرفم 2، سه سال دیگر به هواداران محترم ثابت شود که امروز چه می‌گویم یا چند ماه بعد مشخص شود که چه می‌گفتم و اینها باید به بخش خصوصی واگذار شود. اعتقادی هم ندارم یک نفر، 2 نفر، 10 نفر بگویند. این باید کاملاً خصوصی شود تا بتواند رقابت کند.

منِ بخش خصوصی بسیار دوست دارم رقیبم قوی باشد. اگر رقیبم قوی باشد مرا مجبور می‌کند خودم را بالا بکشم. شما در طی 2، سه سال اخیر دیدید که ما یک هزینه خوبی گذاشتیم و بازیکنان خوبی آوردیم و دیگر تیم‌ها دیدند از قافله عقب ماندند و مجبور شدند بازیکنان خوبی بیاورند و سطح لیگ ایران رشد پیدا کرد. شما باید قبول کنید که از وقتی من تراکتور را گرفتم، سطح فوتبال ایران رشد کرده است، این یک واقعیت است. دلیلش همان تراکتور بوده است.

من مراقب هزینه‌کردم هستم

*به دلیل این بازیکنانی که آوردید! من واقعا قبول دارم، شما بازیکنان بسیار بزرگی مانند اشکان دژاکه، مسعود شجاعی و بازیکنانی را در تیم ملی بازی می‌کردند به تیم‌تان آوردید و همچنین بازیکنان خارجی که از انگلیس یا از جاهای دیگر آمدند و بازیکنان خوبی هم بودند و در تیم‌تان تاثیر گذاشتند و توانستند سطح فوتبال ایران را تقریبا به یک اندازه‌ای به سمت جلو ببرند. شما برای تراکتورسازی چقدر هزینه می‌کنید و این هزینه بازخورد هم دارد؟ می‌خواهم به همان مسائل اقتصادی برگردم که شما به عنوان بخش خصوصی به هر حال باید یک بازخوردی هم در آن هزینه‌ای که می‌کنید ببینید.

من از شما یک سوال دارم: من می‌گویم من جیبم را بهتر می‌شناسم و وقتی هزینه می‌کنم بهتر می‌دانم که چقدر پول دارم و می‌توانم هزینه کنم یا کسی که نشسته از جیب یکی دیگر خرج می‌کند؟ وقتی از جیب شما خرج کنم بهتر و اقتصادی‌تر هزینه‌ می‌کنم یا از جیب خودم، کدام یک؟

*صد درصد کسی که از جیب خودش خرج می‌کند حواسش به پولی که هزینه می‌کند، هست.

پس من مواظب هزینه‌کردم هستم. شما باید به فکر کسانی باشید که از جیب خودشان هزینه نمی‌کنند، از جیب مردم و از جیب دولت هزینه می‌کنند.

*صد درصد درست است...

از روزی که به تراکتور آمدم یک ریال از مردم پول نگرفتیم و اعتقادم بر این است مردمی که هواردار باشگاه هستند باید یک سودی هم ببرند. می‌خواهم برای مردم و طرفداران تراکتور یک فضای اقتصادی درست کنم که در آنجا بیزینس کنند. ولی کسی که از جیب خودش هزینه نمی‌کند، از جیب دیگری هزینه می‌کند و از مردم مستقیم و غیرمستقیم از طریق اس‌ام‌اس پول می‌گیرد، از بودجه‌ای که دولت به آنها می‌دهد پول می‌گیرند، ولی باز هم وضعیت‌شان این‌طوری است. اینها در جای دیگر از ما عوضش را در می‌آورند. در زمین فوتبال نمی‌توانند با ما رقابت کنند، در اقتصاد نمی‌توانند با ما رقابت نمی‌کنند، در خریدهایشان نمی‌توانند با ما رقابت کنند، مجبورند یک سری کارهایی را انجام دهند...

*مثلاً چه کارهایی را انجام می‌دهند؟

کارهایی که واقعا بازگو کردنش برای من یک مقدار سخت است. شما خودتان می‌دانید چه کارهایی را انجام می‌دهند. این کارها باعث می‌شود از فشار مردمی که می‌بینند تراکتور رشد می‌کند در بروند. من این را به خاطر هواداران تراکتور یا هواداران استقلال و پرسپولیس می‌گویم. این روش، روشی است که محکوم است.

همه ما ایرانی هستیم

*من صد درصد با حرف شما موافق هستم، ولی می‌خواهم موضوعی را مطرح کنم. شما می‌گویید به عنوان بخش خصوصی هزینه‌ای که می‌کنم دلم می‌خواهد هواداران تراکتور خوشحال باشند، ولی باید به یک فرد دیگری که در فوتبال می‌آید و می‌خواهد هزینه کند، این حق را بدهیم که نگران بازگشت پولش هم باشد. شما در آذربایجان بسیار محبوب هستید. این را می‌دانم که هواداران تراکتور شما را با لفظ «آتا» صدا می‌کنند و شما خیلی برایشان اهمیت دارید. این موضوع را هم می توان به عِرق شهروندی که شما به آذربایجان و تبریز دارید و مردم به شما دارند نسبت داد، ولی کسی که مثلاً یک باشگاهی مثل استقلال یا پرسپولیس را می‌گیرد می خواهد بازگشت پول داشته باشد. چطور باید بازگشت پول شکل بگیرد که این چرخه اقتصادی فوتبال بچرخد؟

من از مردم واقعاً تقدیر و تشکر می‌کنم. من لیاقت این کلمه را ندارم. واقعاً لطف کردند. چندین بار هم از آنها تقاضا کردم فقط اسم زنوزی را بگویند کافی است. هیچ جمله یا کلمه‌ای برای پیشوند یا پسوندش نگویند. چندین بار هم با اشاره دست از آنها خواهش کردم چنین کلمه‌ای را نگویند. ما واقعاً مردمان خوبی داریم. من اعتقاد دارم ما در کشور ایران، ایرانی هستیم، یک سری تُرک، یک سری فارس و یک سری اقوام دیگر هستند، اینها همه جمع شدند و کشور ایران تشکیل شده. همه باید برای نگه داشتن این خاک و کشورمان تلاش کنیم. ما در تاریخ ستارخان‌ها داشتیم که گفتند ما خاک می‌خوریم ولی خاک نمی‌دهیم.

همین اقوام بودند که رفتند و از کشورمان در طول تاریخ دفاع کردند و اجازه ندادند بیگانگان نظر سوئی به کشور داشته باشند. من کاری ندارم در هر جایی آدم‌های خوب و بد و با هر نظری وجود دارد. شما نمی‌توانید عده‌ کوچکی که شعارهای آن‌چنانی می‌دهند با کل مردم مقایسه کنید.

همان‌طور که این اتفاق در آزادی هم می‌افتد. ما مگر گفتیم که کل شهر تهران و کل آزادی به کسی بد و بیراه گفت یا چیزی را به زبان آوردند. ما همه ایرانی هستیم. اعتقادم بر این است که در این کشور به دنیا آمدیم، در این کشور بزرگ شدیم، منِ زنوزی در این کشور زنوزی شدم. این قانون نیست ولی این عقیده شخصی خود من است که یک سری از درآمدم را بگذارم برای رفاه مردم و رفاه هم‌میهنانم و شهری که در آن بزرگ شدم و منطقه‌ای که در آن به اینجا رسیدم. ما یک سری وظایف اجتماعی داریم. این وظایف اجتماعی را یک سری قبول می‌کنند که انجام دهند، یکسری می‌گویند به ما مربوط نیست، ما مالیات‌مان را می‌دهیم و دولت خودش می‌داند هر کاری که می‌خواهد بکند.

به هر حال من سعی می‌کنم قسمت کوچکی از محبت‌های مردم را به آنها پس بدهم و از این محبت‌هایشان تقدیر و تشکر کنم. این وظیفه اجتماعی من است ولی در مورد اینکه چطور شد به ورزش آمدم به غیر از بحث‌های اجتماعی و... و علاقه شخصی خودم، بحث اقتصادی‌اش را هم در نظر می‌گیرم. چون اعتقاد دارم پتانسیل فوتبال در ایران بسیار بالاتر است و ما فوق‌العاده می‌توانیم از این پتانسیل وضعیت بهتری در امرار معاش هواداران، اقتصادشان و کمک به خانواده‌هایشان توسط یک سری ابزارها انجام دهیم.

من اعتقاد دارم فوتبال در ایران اقتصادی است. من که در رأس آن مجموعه نشستم بلد نیستم، فوتبال تقصیری ندارد، اقتصاد فوتبال تقصیری ندارد، من بلد نیستم! اگر من بلد باشم، می‌دانم از آن چطور بهره‌مند شوم و بتوانم هم پول درآورم، هم تیم خوبی ببندم، هم در لیگ ایران امتیاز خوبی بگیرم و بتوانم به اهدافم برسم، هم در آسیا [این کار را بکنم]. ولی اگر من که بلد نیستم در اینجا نشستم، همان فوتبال را نگاه می‌کنم و از آن طرف هم می‌گویم فلان چیز را نداشتم. همان چیزی که عرض کردم، ما همیشه به نداشته‌هایمان بیشتر ارزش می‌دهیم تا داشته‌هایمان.

مدیران ورزشی باید مدیریت بلد باشند

*بخش قبلی با هم در مورد این موضوع صحبت کردیم. در واقع شما می‌گویید کسی که می‌خواهد وارد بحث اقتصاد فوتبال شود باید حتماً مدیری باشد که بتواند از سرمایه‌های فوتبال استفاده کند تا بتواند درآمدزایی کند.

من بارها در تلویزیون دیدم یک کارشناس آمده و می‌گوید: «این شخص یک بار هم لباس ورزشی نپوشیده! چرا مدیر فلان باشگاه شده؟!» این حرف اشتباه است. چون مدیری که در رأس آن مجموعه قرار گرفته نباید فوتبال بلد باشد، بلکه باید مدیریت بلد باشد به اضافه اقتصاد، تا بتواند از آن پول در بیاورد، تا بتواند مجموعه‌اش را سرپا نگه دارد. این بحث‌ها، بحث‌های اشتباهی است.

مالکیت تراکتور و ماشین‌سازی مجزاست

*دقیقاً درست است. یک مقدار به دو تیمی که دارید بپردازم. برخی اعتقاد دارند و می‌گویند شما مالک دو باشگاه تراکتور و ماشین‌سازی هستید، این اصلاً خلاف قوانین فیفاست که یک شخص بتواند مالک دو باشگاه باشد...

البته قانون فیفا این را نمی‌گوید. می‌‌گوید یک مجموعه‌ای نمی‌تواند مالک دو تیم باشد... شخص نمی‌گوید! به جد می‌گوید یک مجموعه حقوقی و حقیقی نمی‌تواند مالکیت دو تیم را داشته باشد. آیا مالکیت استقلال و پرسپولیس یکی نیست؟ چند تیم صنعتی داریم، آیا مالکیت‌شان یکی نیست؟ سه، چهار تیم نفتی داریم، آیا مالکیت‌شان یکی نیست؟

*همه اینها مالکیت‌شان یکی است و صد درصد غلط است...

درست است؟

*دقیقاً. من با حرف‌های شما موافق هستم.

پس در میان تمام غلط‌ها چرا شما غلط مرا گرفتید؟!

*چون شما الان روبه‌روی من نشستید. مثلا اگر وزیر ورزش اینجا نشسته بود مطمئناً من...

من یک بار گفتم که حاضرم امروز تیم را از لیگ بیرون بکشم، چه کسی ضرر می‌کند؟

*صد درصد لیگ و بخشی از مردم آذربایجان ضرر می‌کنند. مردم تبریز دوست دارند که...

من بارها گفتم حاضرم این را به یک نفر هبه کنم. چه کسی است که به من تضمین کند این هزینه‌ای که من برای تیم می‌گذارم تا تیم به لیگ پایین‌تر نرود، این کار را انجام دهد؟ آیا کسی وجود دارد؟

80 درصد فوتبال ایران دولتی است

*این را نمی‌دانم و واقعاً اطلاعی ندارم، ولی این حرف شما را قبول دارم که یک نفر اگر در توانایی‌اش باشد که بیاید و این تیم را بگیرد... حالا از این موضوع بگذریم. می‌خواستم موضوع دیگری را مطرح کنم...

من اینطوری بگویم 70 یا شاید 80 درصد لیگ ما دولتی یا شبه‌دولتی است و بخش خصوصی که در لیگ برتر یا لیگ یک وجود دارد واقعاً مظلوم قرار گرفته چون زورش که به این دولتی‌ها نمی‌رسد.

*دقیقاً همین‌طور است. هزینه کردن در فوتبال ایران عدد سرسام‌آوری است.

خارج از هزینه کردن، ما هزینه می‌کنیم همه‌چیزش را به گردن می‌گیریم ولی مشکلات جای دیگر است.

تیم‌های لیگ برتر باید به بخش خصوصی واگذار شوند

*مشکلات دقیقاً کجاست؟

مشکلات این است که همه تیم‌های اقتصادی هم باید به بخش خصوصی واگذار شوند. اگر قرار است دولت به تمام تیم‌ها کمک کند، باید به اندازه آن تیمی که مثلا در گل‌گهر یا... است، به اندازه‌ای که به پرسپولیس و استقلال می‌دهد، به آنها هم بدهد. آیا می‌دهد؟

فدراسیون فوتبال ایران مستقل نیست

*طبق قانونی که نمایندگان مجلس مصوب کردند دولت و وزارت ورزش اصلا اجازه ندارد به استقلال و پرسپولیس کمک مالی کند...

به طور مستقیم کمک نمی‌کنند ولی به طور غیرمستقیم کمک می‌کنند، هم کمک مالی و هم کمک‌های دیگر. من اعتقاد راسخ دارم که اگر فدراسیون فوتبال ما مستقلِ مستقل نشود، مشکلات ما حل نمی‌شود. فدراسیون ما هم باید جایگاه حقوقی‌اش مستقلِ مستقل باشد، هم جایگاه حقیقی‌اش. در حال حاضر نه جایگاه حقوقی فدراسیون فوتبال مستقل است، و نه اشخاصی که پشت میز می‌نشینند حالت مستقل دارند.

*من حرفی را که شما در مورد فدراسیون می‌زنید کاملاً قبول دارم. فدراسیون باید مستقل باشد فدراسیون ما مستقل نیست. هر چند می‌گوید مستقل است، ولی مستقل نیست. در خیلی جاها تلاش می‌کنند از دولت پول بگیرند و حمایت دولتی داشته باشند. تا وقتی این اتفاق نیفتد وضعیت فوتبال ما درست نمی‌شود. چطور می‌شود این اتفاق بیفتد و فدراسیون فوتبال چطور باید مستقل شود؟

وقتی مدیرانی را بالای سر چه باشگاه‌ها و چه قسمت‌های دیگر- در ورزش و در فوتبال را می‌گویم- گذاشتند که همه دولتی هستند و می‌ترسند که اگر حرفی بزنند بالاسری عوضش می‌کنند...

*حق دارند...

بله، این مشکل حل نمی‌شود. مشکل زمانی حل می‌شود که همه مستقل باشند. باشگاه مستقل باشد، فدراسیون مستقل باشد، از وزرات ورزش به فدراسیون و باشگاه فشار نیاید، وقتی چنین چیزهایی وجود ندارد شما چطور می‌توانید این مشکل را حل کنید؟!

وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال فشار می‌آورد

*الان این اتفاق می‌افتد؟ یعنی وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال فشار وارد می‌کند؟

به نظر شما فشار وارد نمی‌کند؟

*نمی‌دانم! واقعاً در این مورد اطلاعی ندارم.

به نظر من فدراسیون فوتبال ما مستقل نیست، استقلال کافی را ندارد، کافی که چه عرض کنم، استقلال ندارد. نشستند و به میز خودشان چسبیدند و سعی می‌کنند آن را حفظ کنند. من که نمی‌توانم آنها را کاری کنم پس به کسی باید سرویس بدهم و به کسی بله بگویم که آن را می‌تواند جابه‌جا کند. من که نمی‌توانم جابه‌جا کنم.

*هرچند این موضوع هم مطرح است که فدراسیون می‌گوید ما نهاد مستقلی هستیم، زیرمجموعه فیفا هستیم و وزارت ورزش نمی‌تواند در امور ما دخالت کند. با همین استدلال هم برخی مدیران فدراسیون در بحث قانون افراد بازنشسته در فدراسیون ماندند و استعفا ندادند.

یک سوال دارم: مگر فدراسیون از وزرات ورزش پول نمی‌گیرد؟

*بله.

تمام شد زمانی می‌تواند بگوید من استقلال دارم که پول نگیرد. چون وقتی پول می‌گیرد، استقلالش از بین می‌رود و مجبور است به نوعی هوای آن را داشته باشد. واقعاً هم فدراسیون خودش هم می‌تواند درآمدزا باشد و از نظر مالی استقلال داشته باشد. حالا [اینکه] اینها نمی‌توانند پول دربیاورند و نمی‌توانند استقلال مالی ایجاد کنند، نمی‌دانم چه کسی مقصر است.

از رسانه‌ها دلگیرم

*شما به عنوان مدیر تیم تراکتور که مدیر باشگاه خصوصی هم هستید، واقعاً چطور می‌توانید انتظار داشته باشید باشگاهی که مدیرعاملش از طریق وزارت ورزش انتخاب می‌شود بخواهد علیه تمام مشکلاتی که در فدراسیون فوتبال وجود دارد موضع‌گیری کند؟ نمی‌توانید از باشگاه این انتظار را داشته باشید.

پس چرا مرا محکوم می‌کنید؟

*نه، من شما را محکوم نمی‌کنم.

شما محکوم نمی‌کنید ولی همکاران شما چرا. من از همه نه، ولی از یکسری رسانه‌ها، شاید 10، 20 درصد، واقعاً دلگیرم. چون استقلال کافی را ندارند دائم رنگی فکر می‌کنند، در حوزه فوتبال نمی‌خواهند تیم‌هایشان با من رقابت کند، از جا‌های دیگر هم فشار می‌‌آورند.

به عنوان مثال، روزنامه‌ یا سایتی علیه من یک سری دروغ‌ می‌گوید، چرا؟! چون از نظر رنگی وابسته است. ما هنوز نتوانستیم قبول کنیم که یک قطب دیگر هم در فوتبال ایران به نام «تراکتور» به وجود آمده و تراکتور هم حتی قوی‌تر از اینها یک قطب است. چرا یک سری آقایان نمی‌خواهند این را قبول کنند، نمی‌دانم؟! در هر حال مقاومت اینها فایده‌ای ندارد، باید قبول کنیم که تراکتور خودش یک قطب است و تُرک‌زبانان همه تراکتور را دوست دارند. اگر نگویم همه، ولی 90 تا 95 درصدشان تراکتور را دوست دارند. باید قبول کنیم. چرا از زیرش در می‌رویم.

هرگز دستی بلیت‌فروشی نکردیم

*نه، این واقعیتی است و باید همه این موضوع را بپذیرند. به هر حال تراکتور تیمی است که همین الان در فوتبال ایران به هر دلیلی می‌تواند ورزشگاه را پر کند...

بله، می‌تواند ورزشگاه را پر کند. در دو ماه اخیر تماشاگران تراکتور دو رکورد زده اند. یک رکورد پنجمین تیم پرطرفدار بوده و یکی رکورد اول بیشترین هوادار در دنیا بود.

*البته به موضوع بلیت‌فروشی در شهر تبریز هم یک مقداری ایراد می‌گیرم. نمی‌دانم در بعضی از بازی‌های تراکتور چه اتفاقی می‌افتد که بلیت‌فروشی از حالت فروش اینترنتی خارج می‌شود و دستی فروخته می‌شود...

دو بازی است که دستی نفروختیم.

*شما در بازی با استقلال به صورت دستی نفروختید؟

حتی یک بلیت هم دستی فروخته نشد.

*صحبت‌هایی مطرح شد که شاید در برخی از روستاها اینترنت نداشته باشند و نتوانند بلیت بخرند.

برای آنها تلفن گذاشتیم که از طریق تلفن خودکار بلیت خریدند.

به اندازه دیگر تیم‌های لیگ هزینه کرده‌ایم

*به بحث خود تراکتور برگردیم. امسال تراکتور هزینه زیادی کرده، مربی‌ای مثل دنیزلی را آوردید..

تقریباً می‌توان گفت تراکتور تیم سوم و چهارم لیگ از نظر هزینه است.

*حالا من نمی‌خواهم بین تیم‌ها بسنجم که شما چقدر هزینه کردید یا آنها چقدر هزینه کردند. بودند تیم‌هایی که بالاتر از تیم شما هزینه کردند.

بله. خودتان هم گفتید تیم سپاهان بیشتر از ما هزینه کرده است.

*نه، من نگفتم. خودِ آقای تابش اول فصل اعلام کرده بود.

ولی خواهشاً همه این بحث‌هایی را که مطرح شد پخش کنید اگر پخش نکنید صدای من درمی‌آید.

*صد درصد پخش می‌شود مطمئن باشید. این را پرسیدم که به یک چیز دیگری برسم. شما با دنیزلی به توافق رسیدید، دنیزلی را آوردید. فکر می‌کنم بهترین خریدتان دنیزلی بود. بعد بازیکنانی مثل میمبلا را گرفتید درست است؟

بله، میمبلا و بازیکنانی مثل سوگیتا، خود بازیکنان ایرانی...

*بله، بازیکنی مثل رشید مظاهری. فکر می‌کنم شما یک بخش بزرگی از ضعف‌های تیم را توانستید در این فصل برطرف کنید. اصلاً چطور شد که دنیزلی را انتخاب کردید؟

سال گذشته پرسپولیسی‌ها هم به سراغ دنیزلی رفته بودند.

از نظر فوتبالی ما می‌توانیم قهرمان شویم

*بله، پرسپولیسی‌ها خاطره خوبی از دنیزلی دارند...

خود تراکتوری‌ها هم قبل از من به دنبال دنیزلی رفته بودند که نیامده بود، ولی این سری قبول کرد و آمد و خوشبختانه نتایج خوبی هم گرفته، تیم خوبی هم ساخته. البته من به این سه باخت نگاه نمی‌کنم، فوتبال است! شیرینی فوتبال هم همین است! از او حمایت هم کردم و به همه هم گفتم ما تا پایان فصل با آقای دنیزلی هستیم، شاید هم پایان فصل ما که مشکلی نداریم ولی خودش باید تصمیم بگیرد که سال‌های بعد هم می‌خواهد بماند یا نه. به هر حال اتفاقات خوبی افتاده. این فصل، فصل خوبی برای جذب بازیکن و مربی بود.

*می‌خواستم به اینجا برسم که شما فکر می‌کنید امسال بتوانید قهرمان شوید؟

از نظر فوتبالی ما می‌توانیم قهرمان شویم مثل بازی استقلال که دقیقه 4 باید بازیکن را اخراج می‌کرد، ولی اخراج نکرد، این دیگر فوتبال است، منتها یک قسمتش فوتبال است، قسمت دیگرش خارج از حوزه فوتبال است که همان بازیکن می‌آید و سه گل می‌زند...

* این همان فوتبالی است که داور اخراج نکرده و بازیکن مانده است.

شما می‌توانید از آن زاویه نگاه کنید. یک سری هستند که از نگاه من نه، ولی می‌گویند با این دو باشگاه به خاطر فشارهایی که از این‌ور و آن‌ور وارد می‌شود، مماشات می‌شود و نرم برخورد می‌کنند.

شعارها علیه تراکتور از استادیوم آزادی شروع شد

*خیلی‌ها هم به تیم شما این ایراد را دارند.

یک نمونه بگویید.

*مثلاً در بحث اتفاقاتی که در تبریز در بازی استقلال افتاد، خیلی‌ها می‌گفتند فدراسیون خیلی مماشات کرد و کمیته انضباطی و اخلاقی با بازیکنان تراکتور مماشات کردند. می‌توانست اتفاقات دیگری بیفتد. این را هم بگوییم...

اجازه بدهید من بگویم. همه اینها از استادیوم آزادی نشأت می‌گیرد و به شهرهای دیگر می‌رسد. ما در رشت بازی داشتیم، در سال گذشته در تهران بازی پرسپولیس با سایپا بود، علیه تراکتوری‌ها شعار دادند، فحش دادند، مطالب دیگری هم گفتند. مگر در تهران بودیم؟

*نه...

پس چرا اتفاقی نیفتاد؟ چرا ما به آن دلیل شکایت کردیم؟ در اول فصل بازیکنی را معرفی می‌کردند- فکر می‌کنم بازیکن پست دفاع، آقای محمد انصاری بود- در آنجا در مراسم خودشان علیه تراکتوری‌ها و ترک‌ها شعار دادند. فدراسیون چه کار کرد؟ همه هم شکایت کردند...

*این ضعف فدراسیون است که با یک سری از تیم‌ها درست برخورد نمی‌کند. حالا می‌تواند پرسپولیس باشد، می‌تواند استقلال باشد، می‌تواند سپاهان یا تراکتور باشد...

اصلاً تراکتور نیست. موقعش برسد با تراکتور برخورد هم می‌کنند.

*همین الان مثلاً امیر قلعه‌نویی در کنفرانس خبری یک سری صحبت‌هایی مطرح می‌کند ولی فدراسیون فوتبال کمیته اخلاق بعد از مدت‌ها هنوز رأی آن پرونده را صادر نکرده است...

مردم انتظار دارند، وقتی می‌بینند ما چندین شکایت را انجام دادیم هنوز فدراسیون رسیدگی نکرده و بعد از آن چندین شکایت را رسیدگی کرده! شما بروید تحقیق کنید، من تحقیق کردم. وقتی شکایت‌های ما را درآوردند که رسیدگی نشده، شکایت‌های دیگری را هم درآوردند که رسیدگی شده در حالی که بعد از ما شکایت شده بود. ما سال گذشته شکایت کردیم که یکی از تیم‌ها که الان می‌خواهد به آسیا برود، بازیکن غیرمجاز بازی داده، چرا رسیدگی نکرده؟ آیا پرسپولیس و استقلال هم بود، تیم‌های دردانه خودشان هم بود، این اتفاق می‌افتاد؟

*نه. صد درصد...

پس چرا؟

هشت سال به تیم ملی سرویس دادم، یک بار تشکر نکردند

*می‌خواهم این را بگویم در تبریز...

من به مدت هشت سال برای تیم ملی هواپیما دادم یک بار از من تقدیر و تشکر نکردند! چه آقای تاج و چه آقای وزیر ورزش یک بار تشکر نکرد! اوایل به آقای کی‌روش کمک کردم که مدتی بعد به من پس دادند. اینها همه کارهای ملی است. کسانی که مسائل ملی را از من ایراد می‌گیرند، هر کدام که ایراد می‌‌گیرد- در حوزه فوتبال می‌گویم- بیاید بگوید بیشتر از من ایرانی است، بیشتر از من به ایران خدمت کرده است.

من کارهای ملی را عرض می‌کنم که یکبار هم از من تشکر نکردند بگویند من باعث شدم کی‌روش به عربستان نرود و به ایران بیاید. هشت سال به تیم ملی سرویس دادم، یک بار تشکر نکردند! بدتر هم شد... آمدند به خاطر اینکه محکوم نشوند که چون زنوزی به آنها سرویس داده و فرداروزی مردم می‌‌گویند پس اینها هم عوضش را در می‌آورند، بدتر هم برخورد کردند که از آن طرف محکوم نشوند که چرا با زنوزی ملایم برخورد کردند...

فدراسیون نمی تواند به تخلف هواداران ورود کند

*قبول دارم، ولی هنوز نتوانستم این را بگویم. مثلاً در بازی پرسپولیس و ماشین‌سازی علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان پرسپولیس، در استادیوم کلی فحش خورد، در بازی با تراکتورسازی هم برایش همین اتفاق افتاد، ولی اصلاً فدراسیون فوتبال هیچ واکنشی نشان نداد...

قانون فیفا هیچ‌وقت نمی‌گوید وقتی از طرف تماشاگران برای بازیکن اتفاقی افتاد فدراسیون عکس‌العملی نشان دهد. شما می‌توانید چنین چیزی را پیدا کنید؟

*نه. ولی عملاً با همین اتفاق...

وقتی در میدان چندین بار در بازی‌های مختلف اتفاق افتاده که بازیکنان این تیم‌ها، هرگونه اعتراضی می‌کنند و هرگونه مشکل ایجاد می‌کنند داوران با آنها برخورد می‌کنند، ولی یک حرکت کوچک تیم‌های دیگر- تمام تیم‌ها را عرض می‌کنم- اخراج یا اخطار می‌دهند، مردم اینها را می‌بینند، خودشان هم مقایسه می‌کنند. مردم بهتر از من و شما می‌توانند قضاوت کنند که با کی مماشات می‌شود و با لطافت برخورد می‌شود و با چه تیمی این کار را انجام نمی‌دهند.

رفتاری که با شجاعی شد درست نبود

*دقیقاً همین‌طور است. صحبت خاصی در مورد تراکتورسازی دارید بفرمایید.

از کل مردم ایران تقدیر و تشکر می‌کنم. درست است شاید در فدراسیون این خدمات و خدماتی که من وظیفه داشتم و انجام دادم آنها نخواستند بگویند و تشکر خشک و خالی نکردند، ولی در کل ایران مردم وقتی مرا می‌بینند تشکر می‌کنند و برای من کافی است. پس مردم می‌دانند، خدمات مرا می‌دانند و نیازی به هیچ‌چیز دیگر نیست.

یک بحث دیگر بود که مرا خیلی ناراحت کرد. در مورد مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی و کاپیتان تیم تراکتورسازی است و خدمات زیادی به فوتبال ما کرده. شایسته نبود این‌طوری به خاطر اخراج شدنش به این شکل با او برخورد شود.

نظر شخصی من این است که اگر در پرسپولیس یا استقلال این اتفاق می‌افتاد، به این شکل برخورد نمی‌شد. مسعود شجاعی، چون کاپیتان تیم تراکتور است، عمداً این فضا را ایجاد کردند و به این شکل با او برخورد شد. مسعود، بازیکن بزرگی است، مسعود زیاد به این تیم خدمت کرده است، مسعود 16 سال است که در تیم ملی بازی می‌کند. اولاً مسعود اشتباه نکرده، به نظر من داور اشتباه کرد که ایشان را اخراج کرد، بعداً هم کارشناسی گفتند که ایشان مستحق اخراج نبود.

دوم مربی باید تعویض می‌کرد، نکرد. همه می‌گویند کارت زرد دوم اشتباه بود، پس چرا همه سر مسعود ریختند و این‌گونه خواستند با او برخورد کنند؟ به هر حال ایشان بازیکن بزرگی است...

*صد درصد ایشان برای تیم ملی بسیار زحمت کشیده است...

من از مردم تبریز، ارومیه، اردبیل، آذربایجان غربی و شرقی، زنجان، قزوین و همه ترک‌زبانان- در این استان‌ها تراکتوری زیاد است، در خود تهران هم زیاد است، به هر حال نیمی از جمعیت تهران ترک‌‌زبان هستند- از همه به خاطر حمایت‌هایی که از تراکتور دارند تشکر می‌کنم، دستشان را هم می‌بوسم. ان‌شاءالله من هم لایق این باشم که محبت‌هایشان را هر چند کوچک جبران کنم. دست‌شان درد نکند.

*مرسی آقای زنوزی. ممنون که وقت‌تان را دراختیار ما قرار دادید. متشکرم...

ارادتمند...

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها