«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
روند سیاسی عراق و دور باطل مشکل و بحران
برهم صالح، رئیسجمهور عراق در واکنش به حضور میلیونی عراقیها در خیابانهای بغداد در توییتر خود نوشت: عراقیها بر دولتی دارای حاکمیتی کامل، به دور از دخالتها و اعمال فشارهای خارجی، ضامن امنیت، حقوق و زندگی آزاد و محترمانه و دولتی در امنیت و صلح با همسایگانش چشم دوختهاند.
اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- برهم صالح، رئیسجمهور عراق، در واکنش به حضور میلیونی عراقیها در خیابانهای بغداد در توییتر خود نوشت: عراقیها بر دولتی دارای حاکمیت کامل، خدمتگزار ملت خویش، منعکسکننده اراده ملی مستقل، به دور از دخالتها و اعمال فشارهای خارجی، ضامن امنیت، حقوق و زندگی آزاد و محترمانه و دولتی در امنیت و صلح با همسایگانش چشم دوخته اند.
اما واقعاً تمام سیاستمداران عراقی از جمله شخص برهم صالح به دنبال تحقق این امر هستند؟ آیا عراق پتانسیل تبدیل شدن به چنین ساختار جامعهپسندی را دارد؟
شکی نیست عراق امروز در یک بحران پیچیده و چند وجهی گرفتار شده و این امر نه تنها به یک حقیقت بلکه به امری بدیهی تبدیل شده است.
به بیانی واضحتر امروز تقریباً هیچ کارشناس و تحلیلگری وجود ندارد که از اوضاع عراق اطلاع داشته باشد و آن را در این قالب تفسیر نکند. عراق امروز در یک بحران مرکب داخلی، اختلاف نظر بین احزاب و جریانها، خلاء سیاسی به دلیل استعفای کابینه، مشکلات شفافیت به دلیل گسترش فساد در میان طیف وسیعی از سیاستمدارانش و از همه مهمتر افزایش سهمخواهی اهل تسنن تا سطح درخواست برای خودمختاری در استانهایشان و فرصتطلبی کردستاننشینان برای اعلام استقلال پیش رفته است، آن هم در حالی که هواپیماهای بیگانه آمریکایی و اسرائیلی حاکمیت و حریم هوایی قابل احترامی را در این کشور به رسمیت نمیشناسند.
در بُعد منطقهای- بینالمللی نیز عراق که با وجود آزادی موصل همچنان تبعات حضور گروه چند ملیتی تروریستی داعش را در کشور خود احساس می کند، خود را این بار صحنه تقابل منازعات بینالمللی یافته است، به نحوی که احتمال بازگشت جنگهای قومی-مذهبی در این کشور، هر چند کم، همچنان وجود دارد و در همین حال زمزمههایی برای دخالت سازمان ملل با بهانه تحقیق در مورد کشته شدن 600 تظاهراتکننده و حتی تحت قیمومیت بینالمللی مجددش هم به گوش میرسد.
سوای این مشکلات بزرگترین و خطرناکترین مشکل را باید در سلب حق تصمیمات حاکمیتی دانست که عراقیها، خواسته یا ناخواسته، از خود سلب و به دست بیگانگان سپردهاند.
اینکه هر یک از طرفهای منطقهای یا بینالمللی خود را در تصمیمگیریهای ریز و درشت عراق محق دانسته یا دیگران را متهم به دخالت در آن میکنند به حقیقتی غیر قابل انکار تبدیل شده است که هیچ کس نمیتواند آن را کتمان کند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان، دولت آمریکا از سال 2003 و از همان ابتدای سرنگونی صدام حسین و انتصاب حاکم غیر نظامی خود بر آن تا به امروز به دنبال قبضه کردن سیاستهای عراق بوده و هست و در این راستا از هر اقدامی، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، فروگذاری نمیکند.
در این بین رفتار احزاب سیاسی عراق و حتی حاکمیت این کشور در ایجاد این وابستگی کامل به محورهای منطقهای به خصوص آمریکا این انگیزه را به واشینگتن داد تا به صرافت قبضه کردن کامل این صحنه و خارج کردن بقیه رقبا بیفتد.
این نوع رویکرد و جبههگیری را به وضوح در نحوه تصمیمگیری پارلمان عراق برای اخراج نیروهای نظامی بیگانه کاملاً میتوان مشاهده کرد و در شرایطی که شیعیان به شبهاجماعی برای اخراج نظامیان آمریکایی رسیدند، کردها و اهل تسنن مراسم رأیگیری را تحریم کرده و علناً مخالفت خود را با خروج نیروهای آمریکایی اعلام کردند.
با این وجود بیش از یک میلیون عراقی یا در بدبینانهترین شمارش، چند صد هزار نفر با حضور در تجمع روز جمعه خود بر مخالفت با ادامه حضور نیروهای آمریکایی در کشورشان تاکید کردند.
چنین خواستهای با این تعداد حامی در سادهترین دموکراسیهای دنیا هم حداقل منجر به اعلام همهپرسی در مورد این مساله میشود.
اما در سایه تعارض منافع برخی از جریانهای سیاسی عراقی با این خواسته و حمایت مالی، رسانه ای و حتی تسلیحاتی برخی از کشورهای منطقهای از آنها نگرانیها نسبت به تکرار مصائب گذشته افزایش پیدا میکند، به خصوص که جامعه عراق ثابت کرده نه تنها پتناسیل لغزیدن بلکه غلتیدن در دره اختلافات و درگیریها را دارد، چون سالهاست در دور باطل مشکل و بحران قدم بر میدارد.
دیدگاه تان را بنویسید