برجام در سال ۹۸ و پیش‌بینی سناریوهای پیش رو

از تاکتیک افزایش توان هسته‌ای استفاده کنیم

برجام هم مثل همه پدیده‌های سیاسی مشابه خود در ایران طی سال 1398 با تحولات سیاسی ناشی از رقابت‌های جناحی در داخل و منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو بوده و به نظر می‌رسد همچنان خواهد بود.

از تاکتیک افزایش توان هسته‌ای استفاده کنیم
کد خبر: 396380
|
۱۳۹۹/۰۱/۰۸ ۱۰:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| حسن بهشتی‌پور-

1- تحلیل آنچه بر برجام گذشت

برجام هم مثل همه پدیده‌های سیاسی مشابه خود در ایران طی سال 1398 با تحولات سیاسی ناشی از رقابت‌های جناحی در داخل و منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو بوده و به نظر می‌رسد همچنان خواهد بود.

آنچه که سال 1398 را با سالهای پیش متفاوت ساخت ابتکار ایران برای کاهش تعهدات برجامی خود به منظور ایجاد تحرک در طرف مقابل بود. در 18 اردیبهشت ماه درست یکسال پس از صدور فرمان نابخردانه ترامپ رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر خروج رسمی ایالات متحده از توافق برجام ، شورای عالی امنیت ملی ایران با انتشار بیانیه ای اعلام کرد «جمهوری اسلامی ایران در راستای صیانت از امنیت و منافع ملی مردم ایران، و در اعمال حقوق خود مندرج در بندهای 26 و 36 برجام، از امروز 18 اردیبهشت 98 برخی اقدامات خود در توافق برجام را متوقف می کند.»

آقای روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز طی نامه های جداگانه به سران کشورهای باقی مانده در برجام ، کاهش تعهدات هسته ای ایران را طی سه مرحله که هر کدام 60 روز بطول می انجامد ، اعلام کرد.

بدین ترتیب ایران وارد مرحله جدیدی از توافق خود با شش قدرت مشارکت کننده در برجام شد. اتخاذ راهبرد کاهش مرحله ای تعهدات هسته ای ایران در چارچوب برجام با سه هدف اساسی انجام گرفت.

اول آنکه به طرف مقابل نشان دهد ایران باگذشت یکسال از خروج آمریکا دیگر تمایلی به حفظ تعهدات یکطرفه ندارد و انتظار دارد طرف های مقابل اگر واقعا تمایلی به ادامه توافق برجام دارند با اقدام های اساسی درعمل با اعمال سیاست موسوم به «فشارحداکثری» ایالات متحده مخالفت کنند . راه نشان دادن چنین مخالفتی فراهم کردن شرایط لازم برای صدور نفت ایران و بازگشت درآمد های حاصل از صادرات ازطریق سیستم بانکی به ایران است.

دوم آنکه به جای خروج قاطع از برجام که می توانست آمریکا، اسرائیل و عربستان را به اهداف خود در زمینه به شکست کشیده شدن کامل برجام نزدیک کند ، پنج مرحله را که هر کدام 60 روز طول کشید طراحی کرد تا شاید اتحادیه اروپا به کمک چین و روسیه بتوانند آمریکا را به بازگشت به تعهدات بین المللی و برجامی خود بازگردانند.

سوم آنکه زمان کافی برای بازگشت توان هسته ای ایران فراهم شود تا باردیگر به سطح پیش از برجام در میزان تولید اروانیوم غنی شده و بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته از نوع آی آر 6 و آی آر 8 بازگردد . در مدار قرار دادن سانتریفیوژهای نسل جدید در سایت فردو می توانست طرف مقابل را به فعالیت های جدی تر وادار کند که ایران در اجرای مراحل چهارم و پنجم کاهش محدودیت ها تا حدودی به این هدف مهم دست پیدا کرد.

البته از همان ابتدا روشن بود که اتحادیه اروپایی حتی اگر هم می خواست توان لازم را برای متقاعد کردن شرکتهای بزرگ اروپایی برای ادامه همکاری با ایران را ندارد. چراکه شرکتهای بزرگ اروپایی نمی توانستند تحریم های آمریکا علیه ایران را جدی نگیرند. آنها میلیاردها دلار با شرکتهای آمریکایی در زمینه های مختلف سرمایه گذاری مشترک دارند و در عرصه های گوناگون به دادو ستد مشغولند. براین اساس به صرف آنکه حتی دولتهای طرف برجام به شرکتهای اروپایی برای ادامه همکاری تجاری با ایران دستور هم می دادند؛ در نظام سرمایه سالار که شرکتهای بزرگ از طریق پرداخت مالیات در واقع تامین کننده بخش بزرگی از درآمدهای دولتها هستند ، این دستورها به راحتی نادیده گرفته می شد.

بنابراین تقریبا کسی تردیدی نداشت که برای آنکه سه کشور انگلیس ، آلمان و فرانسه برای پیداکردن راه حل جدید به منظور منتفع ساختن ایران از ادامه برجام ، به تحرک بیشتر وادار شوند لازم است ایران تعهدات مربوط به درصد غنی سازی ، میزان ذخایر غنی شده اورانیوم و تعداد سانتریفیوژها را کنار بگذارد.

درواکنش به اقدام های پنج مرحله ای ایران، اروپایی ها در ابتدا تصور کردند با اتخاذ سیاست تهدید به بازگشت به قطعنامه های تحریمی که از آن به عنوان «مکانیزم ماشه» یاد می شود ، خواهند توانست ایران را به توقف اقدام های خود وادار سازند اما برخلاف تصور اروپایی ها ایران حتی موضوع خروج احتمالی از پیمان مادر عدم اشاعه هسته ای موسوم به NPT را مطرح ساخت.

شاید به همین دلیل و چندین دلیل دیگر اروپایی ها مجبور شدند مراحل اجرای سازوکار بازگشت به قطعنامه های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل را متوقف کنند و با شروع روند جدیدی از مذاکرات به احیای اینستکس و به جریان انداختن آن اقدام کردند اما روشن بوده و هست که اینستکس به تنهایی حتی اگر هم اجراء شود بازهم با خواسته های اصلی ایران که اجرای بی کم و کاست تعهدات یازده گانه اروپایی ها در چارچوب برجام است ، فاصله زیادی دارد.

2- سناریوهای آینده

سناریو اول که می‌تواند خوشبینانه باشد آن است که اتحادیه اروپا به سیاست کج دار و مریز کنونی خود ادامه دهد تا آنکه انتخابات آمریکا در آبان سال 1399 برگزار شود در صورت پیروزی رقیب ترامپ اوضاع برای آنکه آمریکا به برجام بازگردد برای انها امیدوار کننده خواهد بود . در آن صورت با بازگشت احتمالی آمریکا به برجام که می تواند از بهمن ماه سال 1399 باشد زیرا رئیس جمهوری جدید از آن زمان کار خود را رسما شروع می کند ، فضا برای همکاری مجدد در چارچوب برجام فراهم می گردد. البته درصد احتمال وقوع چنین سناریوی خیلی کم است زیرا شانس ترامپ برای انتخاب مجدد کم نیست وثانیا معلوم نیست کاندیدای حزب دمکرات حتما بلافاصله دستور بازگشت به برجام را صادر کند.

سناریو دوم وضعیت بحرانی است و آن انتخاب مجدد ترامپ که احتمال آن هم کم نیست . در این صورت اتحادیه اروپایی بدون انگلیس باید تلاش کند از طریق همکاری با چین و روسیه به طرحی دست پیدا کنند که از یکسو ایران را برای بازگشت به تعهدات خود متقاعد کند و از سوی دیگر ترامپ را برای آنکه به طرحی جامع دست پیدا کنند متقاعد کنند که فعلا اجرای تحریم ها ی گسترده را به حالت تعلیق درآورد. البته این سناریو می تواند تا حدودی قابل اجراء باشد اما باید چارچوب برنامه جامع پیشنهادی از قبل مشخص باشد و از آن مهم تر اینکه تضمین های کافی برای اجراء دقیق آن روشن باشد. زیرا مهم ترین مشکل این است که اصولا مشخص نیست که توافق های آمریکا با سایر کشورها تا چه زمان معتبر می مانند. و با تغییر دولتها این تعهدات دچار دگرگونی های احتمالی خواهند شد.

سناریو سوم توجه ایران به افزایش توان اقتصادی از طریق اجرای اصلاحات اقتصادی در بانک‌ها، نظام مالیاتی ، کارآمد کردن نظام تولید ، و ایجاد انگیزه برای راه اندازی کارگاه های کوچک و متوسط اقتصادی در بخش خصوصی در سراسر کشور تا ازیکسو اتکاء به نفت کاهش پیدا کند و از سوی دیگر حربه تحریم ها از دست آمریکا خارج شود. در این شرایط وقتی آمریکا ببینید اقتصاد ایران بدون نفت و با همه تحریم ها به سمت رونق پیش می رود مجبور خواهد شد سیاست خود را در قبال ایران کنار بگذارد. شاید در نگاه اول احتمال تحقق چنین سناریویی بسیار کم بنظر برسد اما به باور نگارنده با وجود همه اهمیتی که مبادلات بین المللی برای اقتصاد ایران دارد اما بدلیل آنکه اقتصادایران هنوز در نظام بین المللی بطور کامل ادغام نشده است از این فرصت می توان برای به شکست کشاندن سیاست تحریم حداکثری آمریکا بنحو احسن استفاده کرد. شرط اصلی آن اتحاد و یکپارچگی کل اقتصاد ایران در همه بخش‌های خصوصی، دولتی، تعاونی، نهاد و ارگان‌ها خواهد بود.

3- جمع‌بندی بحث

برای موفقیت در برابر آمریکا می توان توان اقتصادی کشور را با اتکاء به ظرفیت های درونی ایران بدور از جناح ها و گرایش ها با اتکاء به عزم ملی افزایش داد.

سیاست افزایش توان هسته ای در کنار افزایش توان اقتصادی و دفاعی می تواند طرف مقابل را به تجدید نظر وادار سازد. در آن صورت با قدرت و قوت می توان روند مذاکراتی سازنده و پیش برنده را با دستی پر آغاز کرد.

منبع: سالنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها