کد خبر: 409862
|
۱۳۹۹/۰۳/۱۶ ۱۵:۱۰:۰۰
| |

منظور وزیر ارشاد از تشبیه خون حاج قاسم به حضرت یحیی چه بود؟

وزیر در توییتی نوشت ارشاد: قطرات خون شهید سلیمانی یادآور خون یحیای نبی است که می‌جوشید و نمی‌خشکید. ترامپ و قاتلان او تا پایان عمر نفس خوشی نخواهند داشت. اما نحوه شهادت حضرت یحیی چگونه بود؟

منظور وزیر ارشاد از تشبیه خون حاج قاسم به حضرت یحیی چه بود؟
کد خبر: 409862
|
۱۳۹۹/۰۳/۱۶ ۱۵:۱۰:۰۰

اعتمادآنلاین| یحیی بن زکریا یا یوحَنّا مُعَمِّدان (یحیی تعمید دهنده) از پیامبران بنی‌اسرائیل بود که در کودکی به نبوت رسید. ماجرای تولد یحیی با وجود پیری پدر و نازایی مادر در قرآن آمده است. حضرت یحیی به زهد و گریه زیاد از خوف خدا معروف بود.

وزیر

امام سجاد(ع) از پدر خود نقل می‌کند که پادشاه بنی‌اسرائیل عاشق یکی از محارم خود شد و خواست با او ازدواج کند. حضرت یحیی با این عمل مخالفت کرد.

این معشوقه به وسوسه مادر خود، سر یحیی را شرط ازدواج خود قرار داد و پادشاه بنی‌اسرائیل سر حضرت یحیی را در ظرفی از طلا برای او فرستاد.

روایات گزارش کردند وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، ‌خون شروع به جوشیدن کرد.

قوم بنی‌اسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بخت‌النصر بر بنی‌اسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد.

روایت دیگری می‌نویسد:

در بیت المقدس پادشاهی هوسباز به نام «هیرودیس» (یا هردوش) بود، که از طرف قیاصرهروم در آن جا فرمانروایی می‌کرد، برادرش بهنام دختری به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن که فیلبوس از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج کرد.
هیرودیس شاه هوسباز، عاشق دختر هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به طوری که زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود، از این رو تصمیم گرفت با او که برادر زاده، و دختر همسرش بود، ازدواج کند. این خبر به پیامبر خدا حضرت یحیی(ع)رسید، آن حضرت با صراحت اعلام کرد که این ازدواج برخلاف دستورات تورات است و حرام می‌باشد.

سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید، او کینه یحیی(ع)را به دل گرفت، چرا که او را بزرگترین مانع بر سر راه هوسهای خود می‌دانست و تصمیم گرفت در یک فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد.ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او شاه هوسران را شیفته‌اش کرد به طوری که هیرودیا آن چنان در شاه نفوذ کرد، که شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه که قطعاً انجام خواهد یافت.»


هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی(ع)را نمی‌خواهم، زیرا او نام من و تو را بر سر زبانها انداخته و همه مردم را به عیبجویی ما مشغول نموده است. و طبق پاره‌ای از روایات، مادر هیرودیا (که همسر شاه بود) هیرودیا را وادار کرد، که شاه را مجبور به قتل یحیی(ع)کند، به این ترتیب که به شوهرش شراب داد، و دخترش را آرایش کرده با لباسهای پرزرق و برق نزد شاه فرستاد و به او گفت: اگر شاه به طرف تو آمد تمکین نکن. مگر سر بریده یحیی(ع)را در آن جا حاضر کند..

در سالروز جشن تولد هیرودیس پادشاه فلسطین طبق پاره‌ای از روایات،یحیی بن زکریا(ع)در محراب عبادت در مسجد بیت المقدس به سر می‌برد،مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر کرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همان جا فرمان داد سر از بدن او جدا کردند و سر بریده‌اش را در میان طشت طلا نهادند و آن گاه که هیرودیا تسلیم هوسهای شاه گردید، سر بریده یحیی(ع)به سخن آمد و در همان حال نهی از منکر کرد و خطاب به شاه فرمود: «یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لکُ هذه؛ آی شخص از خدا بترس این زن بر تو حرام است.» به این ترتیب حضرت یحیی(ع)مظلومانه به شهادت رسید.

منبع: ویکی فقه

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها