قاسم میرزایی‌نیکو، نماینده مجلس دهم درباره برنامه «بدون تعارف»:

هر دو باختند؛ هم صداوسیما، هم روح‌الله زم

یک نماینده سابق مجلس تاکید کرد: به نظر من این گفت‌وگو هرچه بود، مصاحبه مطبوعاتی نبود؛ چراکه اگر اینچنین بود به‌جای آقای رضوانی که فقط سوژه‌ها یا مسائل خاصی را دنبال می‌کند، 4 خبرنگار آزاد را مقابل زم می‌نشاندند تا مسائل بهتر مطرح شود.

هر دو باختند؛ هم صداوسیما، هم روح‌الله زم
کد خبر: 418509
|
۱۳۹۹/۰۴/۲۲ ۰۶:۰۶:۰۰

اعتمادآنلاین| همان‌طور که نوشتیم تحلیل و بررسی چرایی پخش برنامه‌ بدون تعارف آن‌ هم با محکومی امنیتی کار ساده‌ای نیست ولی رجوع به اهالی فن همواره می‌تواند به درک بهتر ماجرا کمک شایانی کند. از این‌ رو با قاسم میرزایی‌نیکو، نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که در کارنامه کاری خود سابقه همکاری با نهادهای امنیتی به‌ویژه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را دارد، هم‌کلام شدیم. گپ و گفتی که سبب شد او نیز به روش نهادهای امنیتی برای پخش اعترافات تلویزیونی متهمان امنیتی در ایران انتقاد کند و صراحتا از بی‌تاثیری چنین اقداماتی بر جامعه امروز ایران سخن به میان آورد.

مجری برنامه «بدون تعارف» صداوسیما دیروز مقابل روح‌الله زم نشست، در حالی که او محکوم به اعدام شده و چند وقتی است که در زندان روزگار می‌گذراند. این اقدام با واکنش‌های مختلفی مواجه شد.این گفت‌وگو را چطور تحلیل می‌کنید؟

ببینید، من فکر می‌کنم برای قضاوت آنچه شب گذشته از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد باید 3 نکته را مدنظر قرار دهیم. نکته اول روشی است که برای این مهم از سوی رسانه ملی و نهادهای امنیتی در نظر گرفته شده که خود دارای ایرادهای بسیار است. آنچه امروز تحت‌عنوان پخش اعترافات تلویزیونی متهمان امنیتی در ایران شناخته می‌شود، در واقع روش منسوخی است که دهه‌های 60 و 70 ازسوی نهادهای امنیتی جهان صورت می‌گرفت ولی امروز عملا تکرار نمی‌شود؛ چراکه هم جهان تغییر کرده و هم این روش‌ها کارآیی خود را از دست داده است. دومین نکته‌ای که درباره این مساله باید مدنظر قرار داد، سناریوی نوشته شده است. شما در یک سناریو یک هدفی دارید و از طریق روش‌هایی سعی می‌کنید به آن دست پیدا کنید. احتمالا هدف از پخش اعترافات متهمان امنیتی از روح‌الله زم گرفته تا سایرین به نوعی آگاه‌سازی مخاطبان و همچنین هشداردهی به افرادی است که قصد تکرار این اقدامات را دارند اما آنچه شب گذشته پخش شد نه‌تنها چنین قابلیتی نداشت، بلکه ازسوی جامعه نیز پذیرفته نشد؛ چراکه در مرحله اول همانطور که گفتم جهان تغییر کرده و مخاطبان دیگر چنین مواردی را نمی‌پذیرند و در مرحله دوم آنچه نهادهای امنیتی و صداوسیما درباره روح‌الله زم از آن غافل شد، این بود که توجه نکردند با نیم ساعت گفت‌وگو نمی‌توان درباره پرونده‌ای امنیتی آن هم با هزاران برگ و پیچیدگی‌های بسیار شفاف‌سازی کرد در نتیجه گفت‌وگوی صورت گرفته، بی‌هدف و تا حدودی بدون تاثیر بود. در اینجا لازم است تاکید کنم که هیچ کس از روح‌الله زم یا اقداماتی که انجام داده، دفاع نمی‌کند اما مساله اقدام صورت گرفته از سوی صداوسیما است. سومین نکته در این میان مخاطبان چنین گفت‌وگویی است. هنگامی که یک نهاد امنیتی با همکاری صداوسیما به پخش چنین گفت‌وگویی می‌پردازند، حتما باید نوع واکنش مخاطبان را درنظر بگیرند. واقعا امروز در شرایطی قرار داریم که لازم است صداوسیما نظرسنجی واقعی از همه مردم انجام دهند تا ببیند چند درصد مردم این گفت‌وگو و صحبت‌های طرح شده در آن را پذیرفته‌اند؛ نه اینکه فقط طیف و گروهی خاص را در نظر بگیرند و فقط آنان را ملاک عمل خود قرار دهد. مطمئنم اگر این اتفاق صورت گیرد و مسوولان مربوطه متوجه نوع واکنش منفی اقشار مختلف جامعه و نه فقط طیف و گروهی خاص شوند، در تصمیمات خود تجدیدنظر می‌کنند ولی تا آن زمان نمی‌توان چندان به این مساله امیدوار بود.

هدف از انجام این مصاحبه‌ها چیست؟

واقعیت آن است که برای پاسخ دادن به این سوال به آمار و اطلاعات دقیقی نیاز است؛ چراکه نمی‌توان بدون برخورداری از چنین آماری به چنین پرسش سختی پاسخ داد ولی می‌توان گفت که نهادهای امنیتی که به این قبیل اقدامات علاقه نشان داده و به دنبال آن می‌روند، باید بدانند که امنیت نه با پخش این قبیل اعترافات بلکه با پیگیری مسائل و ریشه‌یابی مشکلات ایجاد می‌شود. امروز شرایط به گونه‌ای است که به عنوان مثال مشکل و معضل فقط شخص «روح‌الله زم» عنوان می‌شود حال آنکه ممکن است در نتیجه این روندهای غلط زم‌ها زاییده شوند. همه مسوولان امر باید توجه داشته باشند که حل مشکلات از مسیر کنونی نمی‌گذرد. برای حل مشکلات هم به پیشگیری نیاز داریم و هم به درمان اما این مسیر هیچ کدام را محقق نمی‌کند بلکه فقط و فقط خود به عنوان معضلی جدید رخ نمایان می‌کند.

مجری از او درباره مسوولیت جان‌ها و مال‌های نابود شده بر اثر فراخوان‌های او می‌پرسد. پرسشم این است که مسوولیت جان مردمی که در فراخوان‌های اعتراض های «آمدنیوز» شرکت کردند، صرفا برعهده زم و همکارانش است؟ چرا امروز شاهد از بین رفتن مرجعیت رسانه‌ای داخل کشور هستیم؟

اتفاقا سومین نکته‌ای که در بخش اول صحبتم گفتم، به همین مساله اشاره دارد. متاسفانه امروز نهادها و مسوولان به‌ جای آنکه به دنبال جلب رضایت همه آحاد جامعه و افکار عمومی با هر نوع نگرش و تفکر باشند، فقط به‌دنبال جذب رضایت گروه خاصی هستند و نتیجه می‌شود، همین که می‌بینیم. امروز کسی پاسخ نمی‌دهد، چرا افکار عمومی با دید تردید به مطالب منتشرشده ازسوی رسانه‌های داخلی به‌ویژه صداوسیما جمهوری اسلامی می‌نگرد. چرا رسانه‌های بومی در شرایطی روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شوند که شاهد افزایش اعتماد مردم به رسانه‌های برون مرزی هستیم. کسی به این سولات پاسخ نمی‌دهد ولی به عقیده من، دلیل تمام این مشکلات عدم تلاش ما برای جلب نظر افکار عمومی است ولی مثلا درباره صداوسیما شرایط به گونه‌ای است که نه تنها در این مسیر حرکت نمی‌کنند بلکه روز به روز شرایط خود را منفی‌تر از گذشته می‌کنند.این میان باید توجه داشت که این مشکلات ناشی از دوگانگی‌هایی است که ما در اسکلت و ساختار نظام جمهوری اسلامی داریم. دوگانگی یا چندگانگی‌هایی که در اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اجتماعی و حتی مسائل امنیتی و اطلاعاتی شاهدش هستیم سبب شده تا مشکلات دوچندان شود. در این میان و به رغم این مشکلات نمی‌توان مدیریت داخلی صداوسیما و نوع برخورد گزینشی این نهاد را نادیده گرفت. این رفتار گزینشی در عمل به مراتب از دوگانگی‌هایی که شاهدش هستیم، خطرناک‌تر است چراکه عملا طیف و تفکر خاصی را از دور خارج می‌کند.امروز شاهد آنیم که صداوسیما فقط با یک طیف و گروهی خاص حرف می‌زند. اگر قرار است که روند روح‌الله زم و اقدامات او را آسیب‌شناسی کنند و به نتیجه برسند، فقط با تحلیل‌گران یک جریان صحبت می‌کند. حتی وقتی برنامه بدون تعارف هم می‌گذارند، گزینشی عمل می‌کنند و نتیجه می‌شود عدم حل مشکلات چراکه به واسطه حذف یک جریان و یک تفکر، فضا رفته‌رفته بسته‌تر شده و مشکلات ریشه‌ای‌تر می‌شود.

شما این برنامه را مصاحبه می‌نامید یا همچون برخی ناظران بازجویی یا مثل مشاور رییس‌جمهوری، سناریوخوانی؟!

به نظر من این گفت‌وگو هرچه بود، مصاحبه مطبوعاتی نبود؛ چراکه اگر اینچنین بود به‌جای آقای رضوانی که فقط سوژه‌ها یا مسائل خاصی را دنبال می‌کند، 4 خبرنگار آزاد را مقابل زم می‌نشاندند تا مسائل بهتر مطرح شود، هرچند شخصا نفس انجام این گفت‌وگو را نمی‌پسندم ولی می‌خواهم بگویم اگر قصدشان مصاحبه بود، اینچنین عمل می‌کردند. زمانی که شما ماجرایی را اینچنین به یک رسانه و یک فرد محدود می‌کنید، نتیجه می‌شود اینکه هیچ یک از اهالی رسانه و خبرنگاران این اتفاق را گفت‌وگوی مطبوعاتی نمی‌دانند و افکار عمومی نیز از آن اعلام رضایت نمی‌کنند.

آیا چنان‌که برخی ناظران معتقدند پخش این گفت‌وگو، نوعی آماده کردن فضا برای پذیرش اعدام روح‌الله زم از سوی افکارعمومی بود؟

ببینید، با توجه به روندهایی که در جمهوری اسلامی شاهدش هستیم، همان ابتدای بازداشت روح‌الله زم از هرکسی درباره سرنوشت او می‌پرسیدیم، می‌گفتند او اعدام می‌شود چراکه این شیوه برخورد طبیعی در ایران و درخیلی از کشورهای جهان با افرادی است که چنین اقداماتی داشته و چنین اتهاماتی در پرونده‌شان وجود دارد اما شاید برای جلوگیری از برخی انتقادات احتمالی، این گفت‌وگو پخش شده تا اتهامات ارتباط با سرویس‌های بیگانه یا تلاش برای ساخت موشک و هدف قراردادن پایگاه‌های ایران از زبان شخص زم بیان شود تا اعدام او انتقاد یا ابهاماتی را در پی نداشته باشد.

در پایان اگر قرار باشد از شما به عنوان یک اهل فن بپرسند که سعی شد در ظاهر و رویه ماجرا به مناظره شبیه باشد، «روح‌الله زم» و «آمدنیوز» برنده بود یا «علی رضوانی» و «صداوسیما» چه می‌گویید؟

به نظر من این برنامه تلویزیونی هیچ برنده‌ای نداشت و هر دو طرف بازنده بودند چراکه از درون آن اصطلاحا لحافی برای کسی دوخته نمی‌شود.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها