برنده انتخابات 1400 چه کسی است؟ / یک ناشناخته مثل احمدینژاد و خاتمی شاید رئیسجمهور شود
این امکان وجود دارد که ما در 1400 یک چهره جدید داشته باشیم که رای بالایی بیاورد. آقای خاتمی یک چهره جدیدی بودند و در روزهای آخر توانستند که رای مردم را جمع کنند. آقای احمدینژاد یک چهره کاملا ناشناخته بودند که وارد سیاست شدند و بعد شهردار شدند و در نهایت توانستند با رای بالایی انتخاب شوند.
اعتمادآنلاین| «اصلاحطلبی و اصولگرایی مُرده است»، جملهای که این روزها از سوی برخی تحلیلگران سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب مطرح میشود اما حسن غفوری فرد نایب رئیس جبهه پیروان و چهره شاخص اصولگرا معتقد است نه اصولگرایی مرده نه اصلاحطلبی. او که پاسخ صریحی به این که سوال شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» چقدر در انتخابات مجلس یازدهم نمود پیدا کرد، نمیدهد این را تاکید دارد که «تفکر ریشه دار سیاسی از بین رفتنی نیست.»
غفوری فرد در گفتگویی از تاثیر کرونا بر سیاست نیز حرف زد و گفت اگر این بیماری ادامه یابد بر انتخابات 1400 تاثیرگذار خواهد بود. او تاکید میکند رئیس جمهور بعدی باید یک چهره ملی و کاریزماتیک باشد. در ادامه گزیده گفتگوی خبرآنلاین با حسن غفوری فرد، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری را میخوانید.
*مسائل اقتصادی دقیقا روی دیدگاههای مردم تاثیر خواهد داشت و نمیشود منکر این شد. اما اگر دولت بتواند سرمایه اجتماعی خود را حفظ کند، اعتماد مردم به دولت حفظ شود و مردم بدانند که دولت با مشکلاتی رو به رو است اما مشغول خدمتگزاری به آنها است، پس به راحتی آن مشکلات را تحمل میکنند. در دوران جنگ مسائل و مشکلات ما خیلی بیشتر از الآن بود اما چون مردم به دولت و کارگزاران دولت اعتماد داشتند، پس تمام مشکلات را تحمل کردند و با دولت همکاری کرده و حتی هزینههای جنگ را هم تقبل و تامین کردند.
*نگرانیای که الآن وجود دارد این است که سرمایه اجتماعی دولت حفظ شود چون اگر این سرمایه حفظ و تقویت شود، میشود نگرانیهای مردم را برطرف کرد و آنها را نسبت به آینده خوشبینتر کرد. اما اگر مردم ببینند که دولتمردان ما بیشتر در فکر تامین منافع خودشان هستند و مشکلات مردم را درک نمیکنند؛ آن موقع سرمایههای اجتماعی تضعیف خواهد شد و مردم حتما نگران خواهند ماند.
*انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری تفاوت اصولی دارد. انتخابات مجلس بیشتر منطقهای و بومی بوده و انتخابات ریاست جمهوری یک مسئله ملی و کشوری است. در مجلس مردم برای یک منطقه نمایندهای را انتخاب میکنند اما در ریاستجمهوری مردم برای تعیین سرنوشت کشور یک نفر را انتخاب میکنند. ما امیدوار هستیم که تا آن زمان مسئله کرونا حل شود و مردم با شوق، نشاط و طراوات بیشتری در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. اما اگر خدایی نکرده کرونا ادامه پیدا کند ممکن است که به انتخابات لطمه وارد شود.
*من فکر میکنم هر دو جناح حتما برای انتخاباتریاست جمهوری فعالتر خواهند شد، چون آنجا فقط یک نفر انتخاب میشود. در انتخابات ریاست جمهوری هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا حتما کاندیداهای مشخص خودشان را خواهند داشت و من یقین دارم که مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری بالاتر از انتخابات مجلس خواهد بود.
*الآن در خانه احزاب کشور که بیش از 110 حزب عضو هستند، 3 جناح وجود دارد. یک گروه اصلاحطلب، گروه دیگر اصولگرا و گروه سوم معتدلین یا مستقلین هستند. به نظر میرسد که رقابت در انتخابات ریاست جمهوری بین آن دو گروهی که سابقه بیشتری داشتهاند، خواهد بود. از سال 76 و دولت اصلاحات هم به بعد این دو گروه بیشتر مطرح بودند و چهرههای شناخته شده هم معمولا به یکی از این دو گروه اصلاحطلب و صولگرا وابسته هستند.
*اینکه یک نفر بخواهد مستقلا چهره شود و در انتخابات شرکت کند کمی بعید است، اما تجربه انتخاباتی ما تجربهای دقیقه نودی است و همیشه دقیقه نود تعیینکننده است. مثلا در سال 76 رئیس دولت اصلاحات تا روزهای آخر شانس زیادی نداشتند، یا بعدا در سال 84 آقای احمدینژاد تا روزهای آخر امید زیادی نداشتند اما در نهایت ایشان در مقابل شخصی مثل آقای هاشمی رفسنجانی انتخاب شدند. بنابراین این احتمال وجود دارد که یک چهره قوی مستقلی پیدا شود، اما به هر حال کسانی که خواهند آمد به احتمال زیاد سابقه و ریشه در تاریخ قدیمیتری دارند و مردم نسبت به آنها شناخت بیشتری دارند. برای کشور شناخت یک نفر خیلی سادهتر است و افرادی که سابقه بیشتری دارند میتوانند امید بیشتری داشته باشند.
*این امکان وجود دارد که ما در 1400 یک چهره جدید داشته باشیم که رای بالایی بیاورد. آقای خاتمی یک چهره جدیدی بودند و در روزهای آخر توانستند که رای مردم را جمع کنند. آقای احمدینژاد یک چهره کاملا ناشناخته بودند که وارد سیاست شدند و بعد شهردار شدند و در نهایت توانستند با رای بالایی انتخاب شوند. پس این شانس وجود دارد که یک چهره جوانی بیاید و با ایده و با شعار و برنامههای خوبی بتواند رای مردم را جلب کند.
*من نه مرگ اصلاحطلب را قبول دارم و نه مرگ اصولگرایی را. الان اصلاحطلبان و اصولگرایان قدرتها و شخصیتهای بزرگی دارند که مورد احترام کشور هستند. به نظر من اینکه بگوییم اصلاحطلبی و اصولگرایی مرده، کمی سیاه نمایی و بدبینی است. ممکن است یک نفر که خیلی به خود امیدوار است بگوید اصلاحطلبی و اصولگرایی مرده و من هستم؛ اما شما دیدید که اصولگرایان در مجلس چهرههای شناخته شدهای را مطرح کردند و رای بالایی آوردند.بنابراین اصولگرایی که حتما نمرده است و در حال حاضر مجلس و قوه قضائیه تقریبا یکدست اصولگرا هستند، اصلاحطلبی هم به همین ترتیب است.
*اصولا یک تفکر ریشهدار به این راحتی از بین نمیرود، ممکن است مدتی بنا به دلایلی دچار رکود شود و از میزان فعالیتش کم شود اما اینطور نیست که یک تفکر ریشهدار و سابقهداری که شخصیتهای بزرگی داشته و از داخل آن افرادی رئیس جمهور کشور شدهاند و با این همه پشتوانه ملی که دارد، بگوییم مرده است. بنابراین من معتقد هستم که اصلاحطلبی و اصولگرایی حتما زنده است و نیاز به احیای مجدد و تنفس مصنوعی ندارد.
*اقتصاد و سیاست را نمیشود از هم جدا کرد، ولی من فکر میکنم بهجای اینکه به فکر چهره اقتصادی و سیاسی باشیم بهتر است دنبال چهره ملی باشیم، چرا که از نظر من یک چهره ملی از سیاست خوبی برخوردار است.
*چهرهای که میخواهد رئیس جمهور شود باید یک چهره ملی کاریزماتیک باشد و دیگران را تخریب نکند و ایدههای امید بخشی برای مردم داشته باشد. چون شان مردم ما بالاتر از این اقتصادی است که درحال حاضر گرفتار آن هستند و او باید به مردم این امید را بدهد که با برنامه، اندیشه و با استفاده از ظرفیتهای موجود در مملکت میتواند مشکلات را برطرف کند.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید