«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
سازش ابوظبی-تلآویو؛ باید منتظر چه پیامدهایی باشیم؟ / پیامدهای اقدام امارات بر منطقه چیست؟ - بخش پنجم
چند روز بعد از امضای توافق ابوظبی-تلآویو مشخص شد شمار دیگری از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و نیز چند کشور عربی به دنبال تبعیت از اقدامات امارات متحده هستند. این جرقه سازشکارانه برای منطقه به ویژه کشورهایی که در نزدیکی امارات متحده عربی واقعاند چه تبعاتی خواهد داشت؟
اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی- چند روز بعد از امضای توافق ابوظبی-تلآویو مشخص شد شمار دیگری از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و نیز چند کشور عربی به دنبال تبعیت از اقدامات امارات هستند. این جرقه سازشکارانه برای منطقه به ویژه کشورهایی که در نزدیکی امارات متحده عربی واقعاند چه تبعاتی خواهد داشت؟
به اعتقاد کارشناسان، گرچه دولت امارات متحده عربی یکی از شیخنشینهای کوچک حوزه جنوبی خلیجفارس است؛ گرچه محمد بن زاید در حجم و بزرگی انور السادات رئیسجمهور وقت مصر یا ملک حسین پادشاه وقت اردن نیست؛ و گرچه او در جایگاه و سطح تاثیرگذاری مستقیم یاسر عرفات بر مساله فلسطین نیست، اما این اقدام محمد بن زاید یک زلزله بزرگ در منطقه پدید آورده است که تاثیرات تخریبی آن از هر منظری که به آن نگریسته شود بسیار زیاد و بلندمدت خواهد بود.
به تعبیر یکی از کارشناسان، امارات متحده نقش فردی را بازی کرده است که در جشنی پیشقدم رقصیدن در میان جمع شده و این دیگران را هم تشویق و ترغیب میکند تا به میدان بیایند.
به گفته کارشناسان، مهمترین خطر این توافق سدشکنی است، که موج آن به طور حتم تا مدتها نه تنها کشورهای شورای همکاری خلیجفارس بلکه تا فاصلههای بسیار دورتری در جهان عربی و اسلامی را هم تحتالشعاع خود قرار خواهد داد.
برخی از تحلیلگران بر این باورند که برخلاف انور السادات، شاه حسین و یاسر عرفات، محمد بن زاید در کنار برنامههای سیاسیاش، قدرت اقتصادی و زدوبندهای امنیتی را هم پیش از این تدارک دیده است و با توجه به قدرت اقتصادی این کشور (برخلاف سه سازشکار مزبور) میتواند صحنه مبارزه با سازشکاری را در منطقه دچار پیچیدگی و چالشهای متفاوتتری کند.
در این شکی وجود ندارد که حتی اجتماع ارتشهای تمامی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس توانمندی چندانی در تقابل با ارتشی کلاسیک در یکی از کشورهای نزدیک همچون ارتش پاکستان، هند، جمهوری اسلامی ایران یا حتی عراق فعلی را نخواهد داشت، اما مساله اصلی تبدیل این کشورها به پایگاهی برای اسرائیل است که دیگر کشورهای منطقه را به شدت نگران میکند.
بنابراین حضور علنی سرویسهای امنیتی و جاسوسی رژیم اسرائیل در آن سوی خلیجفارس و تبدیل این منطقه به پایگاهی برای اقدامات تخریبی اسرائیل یکی از مهمترین دغدغههای امنیتی این رخداد محسوب میشود که شرح و تفصیل این موضوع در حوصله این مقال کوتاه نمیگنجد.
با این حال، اگر بخواهیم در یک پاراگراف شرایط منطقه خاورمیانه را بعد از علنی شدن این رابطه تشریح کنیم، باید بگوییم که امروز سه محور اصلی منطقهای یعنی محور عربستان سعودی-امارات متحده عربی-مصر، محور ترکیه-قطر و محور مقاومت (ایران-سوریه و گروههای مقاومت) به نوعی در خصومت و تضاد یا حداقل رقابت با یکدیگر قرار دارند و هرچند محور مقاومت نوک پیکان مبارزات خود را رو به اسرائیل گرفته است اما 2 محور دیگر، هر یک در سطحی، افزایش قدرت محور مقاومت را تهدیدی برای خود تلقی میکنند، و در این میان تلآویو هم بیمیل نیست که 2 محور دیگر را رودرروی محور مقاومت قرار دهد.
به هر روی، به طور خلاصه باید گفت، توافق اسرائیل و امارات متحده عربی قطعاً در مقاطع زمانی کوتاه، میان و بلندمدت از یمن تا ترکیه و از عراق تا شبهجزیره هند را تحت تاثیر خود قرار میدهد و زبانههای این تاثیرگذاری تا شمال آفریقا و مغرب عربی نیز کشیده خواهد شد.
با این حال باید نشست و دید که آیا این رویکرد امارات و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس روند روابطشان با ایران را به سوی بحران بیشتر سوق خواهد داد یا سکوت و انفعال؟
در سوی دیگر این معادله نیز احتمال همسو شدن جریانهای رقیب فلسطینی با یکدیگر برای مقابله با این بحران بزرگ وجود دارد، در حالی که شکلگیری انتفاضهای دیگر هم دور از ذهن به نظر نمیرسد و ظاهراً فقط منتظر جرقهای است که چاشنی خشم مردم فلسطین را منفجر کند؛ حال آیا این جرقه زده خواهد شد یا امارات نیز همانند قطر به عابربانک طرحهای سرد کردن آتش خشم مردم فلسطین با استفاده از دلارهای نفتی تبدیل میشود امری است که در آینده مشخص خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید