حجتالاسلام محمدتقی فاضلمیبدی:
خلف وعدهها بین مردم و دولت شکاف انداخته است
حجتالاسلام محمدتقی فاضلمیبدی گفت: عوامل زیادی وجود دارد که بین دولت و ملت شکاف ایجاد میکند و آنچه این فاصله را ایجاد کرده خلف وعدههاست. یکی از بدترین گناهان در اخلاق خلف وعده است و در اسلام هم بسیار مذمت شده و از صفات رذیله است، متاسفانه خلف وعده برخی مسئولان دیده شده است
اعتمادآنلاین| از انتخابات مجلس یازدهم تا تمام انتخاباتها طی چهل سال نظام جمهوری اسلامی شعار کاندیداها و نامزدهای انتخاباتی بحثبرانگیزترین موضوع عرصههای انتخاباتی بوده چراکه غالبا یا رنگ و بوی پوپولیسم دارند یا پس از مدتی از یاد میروند، در شرایط امروز کشور اما نمیتوان بهراحتی از کنار برخی شعارها گذر کرد چراکه صحبت از شرایط بحرانی و درگیری کشور با بحران و کروناست و حل این موضوعات نیاز به عزمی جدی دارد و نه شعاری جدی.
طی سالهای اخیر از مشکلاتی که به بحرانهای داخل کشور دامن زده شکاف بین دولت - ملت و فاصله بین مردم و حکومت بوده است علت را چه میدانید؟
عوامل زیادی وجود دارد که بین دولت و ملت شکاف ایجاد میکند و آنچه این فاصله را ایجاد کرده خلف وعدههاست. یکی از بدترین گناهان در اخلاق خلف وعده است و در اسلام هم بسیار مذمت شده و از صفات رذیله است، متاسفانه خلف وعده برخی مسئولان دیده شده است، درواقع در هر برههای از زمان هر کسی که بخواهد وزیر و وکیل و رئیسجمهور شود و خود را در معرض انتخاب مردم قرار میدهد نسبت به مردم وعده بهشت میدهد اما بهشتی که هرگز به آن دست پیدا نمیکنیم، شاید عاقبت جهنم هم نباشد اما بهشت هم نیست. روسای جمهور در ایران چهل سال است که وعده بهبود اقتصادی میدهند اما هر چه جلوتر آمدهایم اقتصاد ما نابسامانتر و فشلتر شد، در چنین جامعهای اخلاق و فرهنگ نیز به سوی نابسامانی میرود و در نهایت هیچ اعتمادی بین ملت و دولت وجود نخواهد داشت. کسی که مسئولیت پیدا میکند باید ببیند ظرفیت جامعه چقدر است و مردم چه میخواهند و قدرت خودش چقدر است و بر آن اساس به مردم وعده بدهد آقای روحانی که منتخب شد و ما نیز مبلغ ایشان بودیم، وعدههای زیادی به مردم داد، او شرایط پیش روی خود را نمیدید بدان معنا که برای عمل به وعدههای خود هیچ برنامهای نداشت و اساسا شاید برخی از وعدههای او در حیطه اختیارات ریاستجمهوری در ایران هم نبود و این برای رئیسجمهوری ایراد بزرگی محسوب میشود.
با این حساب بخش عمده این مشکل را به عملکرد روحانی طی سالهای اخیر وابسته میدانید؟
تیم آقای روحانی در دولت دوم و طی سالهای اخیر نشان دادند که پیشبینی دقیقی از آینده ندارند. علاوهبراین زمانی که سنگاندازی ها سر راه روحانی و دولت او قرار گرفت او صادقانه با مردم از موانع صحبت نکرد و همین موضوع هم باعث شد تمام تقصیرات را به گردن روحانی بیندازند، آقای روحانی در بسیاری موارد با موانع مواجه شد اما شفاف با مردم سخن نگفت. در یکی دو سال اخیر اقتصاد مردم بد شده است و مردم نگرانند، این اضطراب نگرانیهایی به همراه میآورد. برخی مسئولان در کشور ما فقط میشنوند چیزی گران شده است ولی مردم کوچه و بازار میفهمند و لمس میکنند که وضعیت چقدر مایوس و ناامیدکننده است. از این رو فشار بر مردم بیشتر شده و اعتماد آنها بر مسئولان کم شده است.
باتوجه به مشکلاتی که یادآور شدید مجلس یازدهم چه نقشی میتواند در این وادی داشته باشد؟
صد روز از کار مجلسی با شعار انقلابیگری گذشته است و عملا در جهت رفع مشکلات مردم هیچ اقدامی از این مجلس شاهد نبودیم و فقط میخواهند برای انتخابات ریاستجمهوری خودی نشان بدهند؛ برهمین اساس هم تمام اقدامات آنها موضوعات حاشیهای دارد ولی درد مردم این نیست، درد مردم اقتصاد و معیشت است. از این رو این مجلس نیز ظاهرا دارد به بیراهه میرود، چراکه شعارهای پرسروصدای آنها در عمل تهی به نظر میرسد. در نهایت این مجلس نباید بگذارد ناامیدی مردم گسترش یابد.
با این تفاسیر آیا انتظار تاثیرگذاری مثبت مجلس بر شرایط کشور امیدی واهی است؟
هر مجلسی که با شعار بر سر کار بیاید توخالی است چون شرایط کشور به گونهای است که باید مشکلاتمان را با دنیا حل کنیم، ما روزبهروز منزویتر میشویم و منطقه بر ما فشار وارد میکند، کشورهای حوزه خلیجفارس با اسرائیل رابطه برقرار میکنند و آسیب و فشار این وضعیت بر کشور و مردم تحمیل میشود، در چنین شرایطی مجلس برای مشکلات کلان کشور برنامهای جامع ندارد و برخی هم متاسفانه منتظر تغییر رئیسجمهور آمریکا هستند. تا اینجا مجلس یازدهم نشان میدهد که کاری اساسی نکرده است بلکه در برخی نمایندگان گاه چوب لای چرخ دولت هم گذاشتهاند. یکی از نمونهها قانونFATF بود که نهتنها مشکلی برای کشور ایجاد نمیکند بلکهمیتوانست ارتباط ما با بانکهای بینالمللی را برقرار کند، امروز این امکان بسته شده و بانکهای با ایران در حد مطلوب کار نمیکنند. حتی دارو که از حیاتیترین اقلام است به همین دلیل به سختی وارد میشود ولی آقایان می گویند به فکر مردم و مشکلات جامعه هستند. در نهایت باید توجه کنیم که انقلاب برای رفاه و صلاح و نجات و سلامتی انسان انجام شد. باید با دنیا ارتباط بر اساس احترام متقابل برقرار کنیم و مردم را به رستگاری رساند. صرفا با ده سال زندان برای یک اختلاسگر مشکل اصلی حل نمیشود. اما اگر مشکل اساسا حل نشود از درون اقتصاد ناسالم همچنان دزد و اختلاسگر و فاسد پدید میآید. ساختار کشور از جهت اقتصادی مطلوب نیست. ما باید ابتدا کشور را از این وضعیت نجات بدهیم سپس به کار دیگران برسیم.
در چنین شرایطی دولت از چه راههایی میتواند در فرصت باقیمانده در جهت احیای اعتماد مردمی موفق عمل کند؟
از دیدگاه من دولت روحانی با شرایط فعلی نمیتواند کار زیادی از پیش ببرد و فقط باید استقامت کند، از نظر اقتصادی در وضعیت بدی قرار داریم، تنها امید مردم به بورس است. شاید تعامل قوا بتواند کمی وضعیت را بهتر کند، درواقع وقتی مجلس و قوهقضائیه و دولت با هم همکاری کنند میتوان امید داشت در یک سال پایانی دولت کاری از پیش برود. وضعیت کمی بهتر شود، وگرنه ادامه رفتارهای گذشته راهی برای بهبود اوضاع باقی نمیگذارد و هر کسی رئیسجمهور شود وضعیت همین خواهد بود.
با توجه به این نکات رئیسجمهور آینده چگونه و با چه برنامهای باید رای مردم را جذب کند و میتواند اعتماد مردم را برگرداند؟
عقیده دارم اعتمادی به شعار نیست و کار از شعارها گذشته است باید جریانی نخبه و عقلگرا در کشور بر سر کار بیاید تا مردم نتیجه عمل را ببینند وگرنه مردم به شعارها اعتمادی نخواهند کرد. هر چه شعار بیشتر شود اعتماد مردم کمتر میشود. ما در همه انتخاباتها هر چه شعار بوده است دادهایم از مترقیترین شعار تا هر چیزی ولی میزان عمل کم بوده است. در شرایط امروز اصلاحات در همه عرصهها و لایههای جامعه باید صورت بگیرد و تمام ابعاد کشور باید به سمت اصلاحات پیش برود. اصلاحات یعنی یک گفتمان جدید در رابطه با زندگی بشر که فقط محدود به سیاست نیست. اصلاحطلبی در اجتماع فرهنگ و اقتصاد نیاز است تا امید مردم به بهبود کشور بازگردد.
آیا کشور با یک رئیس جمهور اصولگرا و ایجاد یکدستی در قوا میتواند در مسیر توسعه و حل مشکلات قرار بگیرد؟
من عقیده دارم هیچیک از جریانهای سیاسی نمیتوانند کاری برای کشور انجام دهند تا زمانی که ساختار سیاسی در کشور اصلاح نشود و قانون دقیقی در کشور حاکم نشود و کشور قانونمحور نباشد و شخصمحوری در امور اجرایی ترویج شود، نمیتوان کاری از پیش برد. آقای احمدینژاد اصولگرا بود ایشان چه وضعیتی ایجاد کرد؟ همه مصائب فعلی ما از همان دولت اصولگرا با آن شعارهای خاص ظهور و فرج و... بود. هاله نور میدیدو... نتیجه چه شد؟ ما را گرفتار تحریمهای سازمان ملل کرد و رفت. با ساختار فعلی کاری از اصولگرا برنمیآید، اصلاحطلبان نیز برای فعالیت با مانع روبهرو هستند. در کشور باید منافع ملی اولویت اول مسئولان باشد نه منافع شخصی. وضعیت زمانی اصلاح میشود که ما به همه افراد کشور به یک چشم بنگریم و همه را با هم برابر ببینیم. متاسفانه چنین رویکردی در حد مطلوب وجود ندارد. تا ایران مساله خود را با دنیا حل نکند وضعیت همین خواهد بود و هر کسی رئیسجمهور شود کاری از او ساخته نخواهد بود. امروز ایران در منطقه خود با دشمنان سرسختی روبهرو است، تقویت بنیه نظامی کشور ضروری است اما باید اعتماد ملی نیز تقویت شود.
در چنین شرایطی از دیدگاه شما بازگرداندن نخبهها و دلسوزان نظام به قدرت و ارکان حاکمیت میتواند کمککننده باشد؟
طی سالهای اخیر تعدادی از دلسوزان که میتوانستند برای ایران عزیز و نظام ارزشمند جمهوری اسلامی مفید واقع شوند از قطار پیاده شدند در واقع افرادی که کارآمد بودند یا میتوانستند در جهت کادرسازی برای نظام پیشگام باشند آنها را از قطار پیاده و از عرصه سیاست خارج کردیم. این موضوع برای کشور ما جدید نیست و برای هیچ انقلابی هم قدیمی نمیشود، هر انقلابی در هر کشوری رخ میدهد عدهای در تلاش هستند که با استفاده از قدرت بر عدهای دیگر که شاید شایستگی هم دارند، تسلط پیدا کنند. در انقلاب ایران نیز در برخی مواقع چنین اتفاقی رخ داده، به عنوان مثال ما شاهد این موضوع در جریانهای سیاسی هم بودیم و برخی نیروها داخل از عرصه قدرت رانده شدند. باید با درایت افراد موثر و جوان را بازگردانیم، چراکه تمام این جوانان سرمایههای کشور هستند و از دست رفتن هرکدام از آنها کاسته شدن از سرمایه کشور است.
منبع: روزنامه آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید