مردی که منبع الهام ستمدیدگان و هنرمندان شد
شاید هیچ بازیکنی در طول تاریخ به اندازهای که مارادونا در بافت شهر ناپل نفوذ کرد، در شهرهای محل بازی خود مهم نشده باشد. در شهر ناپل با هر کس که حرف بزنید، میتواند این را تصدیق کند.
اعتمادآنلاین| «از منابع الهامم تشکر میکنم: فدریکو فلینی، تاکینگ هدز(بند موسیقی امریکایی)، مارتین اسکورسیزی و دیهگو آرماندو مارادونا» اینها بخشی از صحبتهای پائولو سورنتینو، کارگردان ایتالیایی در مراسم اسکار هشتادوششم بود. اینکه نام یک فوتبالیست در مراسم اسکار آورده شود اصلا رایج نیست. با این حال سورنتینو که برای شاهکار خود «زیبای بزرگ» برنده بهترین فیلم خارجی زبان اسکار شد، کارگردانی از شهر ناپل، نشان داد بهتر از هر کس دیگری آنچه مارادونا به شهرش داده را درک کرده است.
شاید هیچ بازیکنی در طول تاریخ به اندازهای که مارادونا در بافت شهر ناپل نفوذ کرد، در شهرهای محل بازی خود مهم نشده باشد. در شهر ناپل با هر کس که حرف بزنید، میتواند این را تصدیق کند. آنها از هر فضایی در شهر برای ترسیم چهره مارادونا استفاده میکنند. از منطقه Spaccanapoli بروید به سمت محله Quartieri Spagnoli. یا پیاده از خیابانهای سنگفرش شده که مرکز شهر و محل رفتوآمد مردم است به اطراف بروید دیوارها پر از عکس مارادوناست. یک کافه سنتی در بار نیلو نبش سنبیاجیو جایی است که منحصرا به مارادونا اختصاص داده شده است.
برای مدتی این یک بده بستان عالی بود. مارادونا به خانه احتیاج داشت و ناپلیها به یک ناجی. سنجنارو حامی شهر است اما مارادونا مقام خدایی به دست آورده. از سال 1984 تا 1991، 515 کودک در ناپل به نام دیهگو نامگذاری شدهاند. 12 نفر از آنها تحت سرپرستی کامل مارادونا قرار گرفتند. یک روزنامه محلی نوشت: «ما کمبود خانه، مدرسه، اتوبوس، اشتغال و سرویس بهداشتی داریم اما هیچ یک از اینها مهم نیست چون مارادونا را داریم.» حالا برای جشن 60 سالگی او در ادامه 6 گل از مهمترین گلهایش برای ناپولی را مرور میکنیم.
6- لاتزیو- ناپولی، اکتبر 1984
3 ماه از آن بعدازظهر مرطوب جولای با حضور 80 هزار تماشاچی و خارج شدن مارادونا از تونل استادیوم سنپائولو میگذشت. مارادونا با اینکه بهترین بازیکن جهان بود با یک چالش سخت فوری مواجه شد. ناپولی در فصل 85-1984یک تیم متوسط بود که در دو فصل قبل در ردههای دهم و یازدهم جا گرفته بود. چیرو فرارای جوان که بعدها به دربیکانتی رفت، سیسیو بایانو به همراه مدافع سختکوشی به نام جوزپه بروسکولتی و دروازهبان تیم لوچیانو کاستلینی جزو بازیکنان نسبتا سرشناس تیم بودند. به گفته مارادونا تیم آن موقع ناپولی در حد سری بی بود. مارادونا پیش از آن بازی دو بار برای تیم جدید خود گلزنی کرده بود. یک پنالتی برای سمپدوریا و یک بازی خوب همراه با گلزنی مقابل کومو. پنجمین بازی فصل مقابل لاتزیو در المپیکو شهر بود.
لاتزیو توسط میشاییل لادروپ جوان خیلی زود به گل رسید. با گذشت 6 دقیقه از نیمه دوم مارادونا گل تساوی را به ثمر رساند. او که پشت محوطه جریمه در کنار دانیل برتونی و 3 مدافع لاتزیو قرار داشت با استپ سینه با برتونی یک، دو و سه مدافع حریف را از جریان بازی خارج کرد. مارادونا جواب پاسش را از برتونی گرفت و با یک ضربه ولی آرام توپ را به زاویه مخالف دروازه فرستاد. این اولین حرکت نبوغآمیز مارادونا در ایتالیا بود. مارادونا بعد از بازی دور رفت هنوز کارش با لاتزیو تمام نشده بود. دیهگو در بازی برگشت شگفتیسازی کرد و در حالی که یکی از گلهایش را از پشت محوطه جریمه با ضربه چیپ به ثمر رساند، هتتریک کرد. لاتزیو در پایان فصل سقوط کرد تا لااقل مجبور نباشد فصل بعد با مارادونا روبهرو شود.
5- ناپولی- میلان، نوامبر 1988
مارادونا بهترین گلهایش را برای میلان ذخیره کرده بود. در حقیقت روسونری به همراه سمپدرویا بیشترین گل را در زمان حضور مارادونا در ایتالیا از این بازیکن دریافت کردند. مارادونا آن قدری به میلان گل زده که میشود، لیست حرفهایاش را فقط با همان گلها در نظر گرفت.
میلان یکی از بزرگترین رقبای ناپولی برای کسب اسکودتو در نیمه دوم دهه 1980 بود زیرا یووه بعد از بازنشستگی پلاتینی قدرت سابق را نداشت. در این بین یک درخشش کوتاهمدت هم به اینترتعلق داشت. وقتی در فصل 89-1988 تراپاتونی نراتزوری را قهرمان کرد جز آن میلان و ناپولی دو تیم قدرتمند سری آ بودند که مرتب در صدر جدول زد و خورد داشتند. مسابقات بین این دو تیم نبرد بین مثلث مارکو فنباستن، رود گولیت و فرانک ریکارد با مثلث مارادونا، کریکا و آلمائو بود.
شاگردان آریگو ساچی در میلان در فصل 88-1987 عنوان قهرمانی را از ناپولی ربودند. آنها ناپولی را در دو بازی رفت و برگشت دبل کردند و در مجموع با نتیجه 7 بر 3 پیروز شدند. در مسابقه برگشت که میلان در ناپل برنده شد، حرف و حدیثهای زیادی پیش آمد که هنوز هم از بین نرفته. سالها شایعات زیادی مبنی بر اینکه چند بازیکن ناپولی در هفتههای پایانی شل گرفتند تا حریف قهرمان شود، وجود داشت. ناپولی در 25 بازی ابتدایی خود تنها دو شکست در کارنامهاش ثبت شد اما در 5 بازی آخر خود 4 باخت متحمل شد تا قهرمانی را به میلان واگذار کند.
6 ماه بعد در نوامبر 1988مارادونا با ذهنیت انتقام مقابل میلان قرار گرفت. ناپولی هفته پیش یوونتوس را با نتیجه 5 بر 3 نابود کرده بود و در مقابل میلان نیز 4 بر یک به پیروزی رسید. مارادونا در آن بازی شاهکار کرد و با ضربه سر(گلی شبیه گل فنپرسی به کاسیاس) از پشت محوطه جریمه دروازه حریف را گشود. البته این گل به اندازه حرکات فوقالعاده او مقابل میلان عالی نبود! دو چیز در آن بازی فراموش نشدنی است؛ نبوغ حیرتانگیز مارادونا و انقلاب تاکتیکی که ساکی به میلان تزریق کرده بود. فوتبالی که میلان در آن دوره بازی میکرد در کل لیگ ایتالیا دیده نمیشد.
فرانکو بارزی در سال 2009 به فوروفورتو گفت:«او معمولا به ما گل میزد. ما باید مقابل او خیلی سازمان یافته میبودیم. او را تحت فشار میگذاشتیم. تعداد را دو یا سه برابر میکردیم تا نبوغش را محدود کنیم چون اگر با او یک در مقابل یک میشدیم، کارمان تمام بود. وقتی او روی فرم بود تقریبا هیچ راهی برای متوقف کردنش وجود نداشت.»
4- بولونیا - ناپولی، آوریل 1990
این آخرین برهههای تاریخی و خاطرهانگیز مارادونا در ناپل بود. در حالی که فصل 89-1988 به پایان نزدیک میشد، مارادونا اعتقاد داشت دیگر چیزی برای اثبات در ناپولی وجود ندارد. آنها در فصل 87-1986 یک دبل تاریخی در لیگ و جام یوفا کسب کرده بودند که هر دو با درخشش مارادونا به دست آمده بود. مارادونا برای پیوستن به مارسی و شروع یک انقلاب جدید با برنارد تاپی به توافق شخصی رسیده بود.
مارادونا معتقد بود، دور شدن از فشار شدید سری آ برای روحیه او بهتر است. او میخواست محیط آرامتری را تجربه کند اما خفقان ناپل این اجازه را نمیداد. البته اینکه او تصور میکرد، بندر مارسی با ناپل متفاوت است جای بحث دارد. به گفته مارادونا مدیر باشگاه کورادو فرلینو موافقت کرده بود که اگر ناپولی فاتح جام یوفا شود مانعی برای رفتن دیهگو ایجاد نخواهد شد.
مارادونا به همین دلیل احساس مسوولیت کرد و ناپولی در فینال با نتیجه 5 بر 3 اشتوتگارت آلمان را شکست داد. با این حال رویای مارادونا مبنی بر ترک ناپولی در بهترین شرایط توسط مدیر تیم تبدیل به کابوس شد. او به محض بالا بردن جام در اشتوتگارت زد زیر معامله. مارادونا در زندگینامه خود به نام الدیهگو که در سال 2000 منتشر شد، نوشت:«من میخواستم جام را روی سرش خرد کنم.»
دقیقا مانند جوزپ بارتومئو در تابستان 2020 که اجازه خروج به مسی نداد. فرلینو نمیخواست به عنوان منفورترین رییس باشگاه تاریخ ناپولی شناخته شود.کسی که مارادونا را فروخته. او میدانست که اجازه ترک ناپل به مارادونا شهر را به هرجومرج میکشد و او به عنوان رییس مجبور میشود، فرار کند. مارادونا احساس میکرد به او خیانت شده. او سال گذشته در مستند جذاب آصف کاپادیا گفت:«من عصبانی بودم.» مارادونا دنبال هر راهی برای فرار گشت. خود را در کوکایین و الکل و روابط زیاد غرق کرد. او هر روز یکشنبه برای ناپولی بازی میکرد سپس تا چهارشنبه یا مشغول نوشیدن بود یا دراگ زدن. این تمام برنامه مارادونا در فصل 90-1989 بود.
قاب جذاب چهره مارادونا در سالهای اولیه جای خودش را به چهرهای درهم داد اما بدن مارادونا هنوز میتوانست از مغزش فرمان ببرد. ناپولی در آخرین روز فصل در استادیوم رناتو دلآرا در دقیقه سوم مقابل بولونیا جلو افتاد. 6 دقیقه بعد مارادونا گل زد. مارادونا پرتاب اوت همتیمیاش را دریافت کرد و با حرکت در عرض و ضربه با پای چپ از پشت محوطه گل دوم تیمش را وارد دروازه حریف کرد. ناپولی برای قهرمانی به برد نیاز داشت و سه بر صفر پیش افتاد اما بولونیا دو گل زد تا هواداران ناپولی غرق در اضطراب شوند. مارادونا اما با یک پاس زیبا آلمانو را در موقعیت تکبهتک قرار داد تا گل چهارم به ثمر برسد.
این نشاندهنده استعداد مارادونا و نیروی خارقالعاده شخصیتی اوست که توانست با وجود افراط در تخریب خودش در بالاترین سطح ورزشی عالی کار کند. او نه تنها با به ثمر رساندن 16گل بهترین عملکردش را داشت بلکه توانست ناپولی را به دومین قهرمانی سری آ برساند. آنها با دو امتیاز اختلاف بالاتر از میلان ساکی قهرمان شدند. ناپولی از آن زمان تاکنون قهرمان سریآ نشده است.
فاجعه دلخراش در مورد مارادونا این است که او وقتی در آن شرایط چنان عملکردی داشت بدون شک میتوانست به چیزهای بزرگتری هم برسد.«میدانی اگر کوکایین مصرف نمیکردم چه بازیکن بزرگتری میشدم؟» او در مستند مارادونا به روایت کاستاریکا این جمله را به زبان آورد. او اضافه کرد:«چه بازیکنی را از دست دادیم» و بعد دستهایش را به روش مارادونایی در هم قلاب کرد.
3- ناپولی - ورونا، اکتبر 1985
مارادونا وقتی در سال 1984 به ناپل رفت، نگرش غالب شمال ایتالیا را نمیشناخت. بعدها گفت:«ناپولی معنایی برایم بیشتر از ایتالیا نداشت. چیزهایی شبیه به پیتزا و این چیزها.» اما مارادونا در سپتامبر وقتی در نخستین بازی مقابل ورنا در ورزشگاه بنتگودی به میدان رفت، متوجه اختلاف شدید شمال و جنوب شد. خودش میگوید:«ما به شمال رفتیم و همه جا دیدیم آنها بنرهایی نصب کردند که روی آن نوشته شده:«خودتان را بشویید.» نفرتانگیز بود. همه آنها نژادپرست بودند.» اما مارادونا همانند مایکل جردن که در آخرین رقص نشان داده شد، بهترین نمایشش را وقت عصبانیت به نمایش میگذاشت. هر چه ناملایمات بیشتر بود، مارادونا بهتر بازی میکرد. اولتراهای ورونا با بنر«به ایتالیا خوش آمدید خود را بشویید» از او استقبال کردند و مارادونا آن را هرگز فراموش نکرد. ورونا در اولین فصل حضور مارادونا به شکل معجزهآسایی قهرمان ایتالیا و بعد به عنوان مدافع عنوان قهرمانی وارد ناپل شد. مارادونا با برتری 5 بر صفر آنها را پارهپاره کرد. گل سوم را خودش به ثمر رساند. زیبایی آن گل در تکنیک مارادونا بود.
2- ناپولی - یوونتوس، نوامبر 1985
یوونتوس دو بازی بعد از برد 5 بر صفر ناپولی مقابل ورونا در سنپائولو حاضر شد. مارادونا فهمیده بود هیچ کسی به اندازه یووه ناپلیها را تحقیر نکرده است. از نظر آنها بانوی پیر نماد استقرار سرما و قدرت شمال بود که همیشه برنده است. مارادونا گفت:«احساس کردم بخشی از ایتالیا را نمایندگی میکنم که هیچ ندارد.» او به عنوان نماد پسر فقیر جنوب روی پوسترها رفت. داوود برابر جالوت، شمال در برابر جنوب، مارادونا علیه همه. مارادونا دوست داشت اینگونه باشد. چند سال قبل یووه با در اختیار داشتن پلاتینی قدرت غالب ایتالیا بود. بازی بین دو تیم یووه و ناپولی نبرد بین پلاتینی و مارادونا شد. ظرافت فرانسوی در مقابل جادوی آرژانتینی. اما در 6 دیدار پلاتینی و مارادونا مرد فرانسوی تنها یک بار در فصل 87-1986 برنده خارج شد.
هنگامی که آنها در نوامبر 1985در زمین بارانی سنپائولو با هم روبهرو شدند، مارادونا در فرمی عالی قرار داشت. او جوری با توپ کار میکرد که انگار توپ با نخ به پایش بسته شده بود. هنگامی که یک ضربه آزاد غیرمستقیم در نقطهای عجیب و غریب در داخل محوطه جریمه نصیبش شد، مارادونا فضای کمی برای مانور داشت اما او به شکل هنرمندانهای توپ را به کنج دروازه استفانو تاکونی فرستاد و جمعیت را چنان به جنون واداشت که 5 ناپولیتی غش کردند و دو نفر سکته قلبی. این اولین برد ناپولی مقابل یوونتوس در 12سال گذشته بود.
1- برشا - ناپولی، سپتامبر 1986
دستاورد مارادونا در ناپولی میتواند یک داستان ابرقهرمانی باشد. بهترین بازیکن جهان به یک تیم سطح پایین و بدون موفقیت میرسد و در یک چالش عظیم این باشگاه را به پیروزیهای غیرقابل تحقق میرساند. از بین تیمهای سطح پایین فقط کالیاری، تیمی از منطقه جنوب رم به لطف پای چپ آتشفشانی جیجی ریوا موفق شده بود، اسکودتو را ببرد. مارادونا از زمان پیوستن به ناپولی این تیم را تبدیل به تیمی قابل احترام کرد.«ما ناپولی را از پایه ساختیم. این کار درست بود.» در فصل اول ناپولی هشتم شد و فصل بعد سوم. رشد در حال انجام بود.
در افتتاحیه فصل 87-1986 ناپولی به شمال سفر کرد تا مقابل برشا به میدان برود. 10هفته بعد از جام جهانی 1986 مکزیک. وسط بازی باگنی توپ را برای مارادونا که پشت محوطه جریمه بود، فرستاد. دیهگو توپ را با سینه مهار کرد و اجازه داد توپ به زمین برسد بعد با یک حرکت انفجاری به توپ زد و چند بازیکن حریف را جا گذاشت و با ضربهای دقیق به زاویه مخالف گل زد. تمام این سکانس مسحورکننده 4 ثانیه به طول انجامید. مارادونا میگوید:«فوتبال بازی فریب است. شما نشان میدهید به یک سمت میروید سپس جهت را عوض میکنید.» آیا شاهد مثال بهتری از این حرف مارادونا در بازیهای باشگاهی غیر از گلی که او به برشا زد، وجود دارد؟
ناپولی تا ژانویه بدون شکست باقی ماند و اولین اسکودتو را در 10 مه به دست آورد. ناپل جشن گرفت و تشییع جنازه تیمهای شمالی برگزار شد. جشنها به مدت دو ماه ادامه پیدا کرد. مردم در گورستان بنرهایی برای مردهها نصب کردند و خطاب به آنها نوشتند: «نمیدانید چه چیزی را از دست دادید.»
چیرو فرارا گفت:«این پیروزی نشاندهنده رستگاری اجتماعی شهر ما بود. با تشکر از دیهگو. برای لحظهای کوتاه توازن قوا در ایتالیا به سمت جنوب تغییر کرد. مارادونا بزرگترین بازیکن تمام دوران؟ شاید! اما بزرگترین استعداد ذاتی؟ بدون چون و چرا.»
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید