«اعتمادآنلاین» گزارش می‌دهد:

محققان می‌گویند تمام کشورها برای رنگ‌ها نام‌های متفاوتی ندارند

محققان پس از بررسی 110 زبان دنیا و تحلیل واژه‌های موجود برای رنگ‌ها در این زبان‌ها دریافتند که بعضی از کشورها فقط سه یا پنج نام برای رنگ‌های اصلی دارند و برخی تا 11 نام را نیز گمارده‌اند؛ اما علت این تفاوت چیست؟

محققان می‌گویند تمام کشورها برای رنگ‌ها نام‌های متفاوتی ندارند
کد خبر: 454478
|
۱۳۹۹/۱۰/۰۹ ۰۸:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده- افراد مختلف در سراسر جهان می‌توانند تمایز بین میلیون‌ها رنگ را ببینند، اما زبان‌های بشری رنگ‌ها را در دسته‌بندی‌های مختلفی قرار می‌دهند. رنگ‌ها در بیشتر کشورها به 11 واژه برای رنگ‌های اصلی تقسیم شده‌اند: سیاه، سفید، قرمز، سبز، زرد، آبی، قهوه‌ای، نارنجی، صورتی، بنفش و طوسی.

به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از «The Conversation»، شاید اگر شما نقاش یا طراح داخلی باشید، 50 یا صد واژه مختلف را برای رنگ‌ها بدانید؛ مثلاً می‌دانید که فیروزه‌ای، کهربایی، نیلی یا خاکستری چه رنگی است. اما این رنگ‌ها تنها بخشی از بی‌شمار رنگ‌هایی است که ما می‌توانیم تشخیص دهیم.

نکته جالب اینجاست که روش‌های دسته‌بندی رنگ‌ها در بسیاری از زبان‌ها متفاوت است. گفته می‌شود معمولاً کشورهای غیرصنعتی واژه‌های کمتری برای رنگ‌ها دارند؛ مثلاً انگلیسی 11 واژه برای دسته‌های اصلی رنگ‌ها دارد در حالی که در زبان برینمو (Berinmo) در گینه نو تنها پنج کلمه و زبان آمازونی بولیویایی سه واژه عام سفید، سیاه و قرمز را دارد.

برنت برلین (Brent Berlin) و پاول کی (Paul Kay) دو تن از زبان‌شناسان درباره رنگ‌ها تحقیق مفصلی کردند. آنها در تحقیقات اولیه خود که از دهه 1960 آغاز شد داده‌های مربوط به نام‌گذاری رنگ‌ها را از 20 زبان مختلف جمع‌آوری کردند. آنها چند مورد مشترک بین این زبان‌ها پیدا کردند. آنها دریافتند اگر زبانی 2 واژه برای رنگ داشته باشد آن سفید و سیاه است، اگر واژه سومی هم وجود داشته باشد آن قرمز خواهد بود و چهارم و پنجم همواره سبز و زرد و ششم آبی است. هفتمین رنگ نیز قهوه‌ای شناخته می‌شده است.

برلین و کی طبق این دستورالعمل نتیجه گرفتند که بعضی از رنگ‌ها برجسته‌تر از بقیه هستند. آنها اظهار کردند که فرهنگ‌های مختلف با نام‌گذاری رنگ‌های برجسته این واژه‌ها را به رنگ‌ها منتسب کردند؛ بنابراین رنگ‌های سفید و سیاه و سپس قرمز در آن فرهنگ‌ها برجسته‌تر از سایر رنگ‌ها بوده‌اند.

گرچه این رویکرد جالب توجه است، چندین مشکل نیز در تئوری اولیه آن وجود دارد. برلین، کی و همکاران‌شان در ادامه مجموعه گسترده‌تری را از 110 زبان رایج در کشورهای غیرصنعتی جمع‌آوری کردند. تعمیم اصلی آنها در این مجموعه به درستی مشخص نیست، زیرا موارد استثنایی زیادی در این داده‌ها مشاهده شد. به همین دلیل سعی کردند نظریه‌ای پیچیده‌تر به دست دهند.

این نظریه که کشورهای صنعتی واژه‌های بیشتری برای رنگ‌ها دارند رد شد، زیرا صنعتی‌ بودن عامل وجود رنگ‌ها نبود. مردم سراسر جهان با فرهنگ‌های مختلف سیستم بینایی یکسانی دارند پس صنعتی شدن نباید هیچ تفاوتی در دسته‌بندی رنگ‌ها ایجاد کند که مشخص شد این مساله تاثیری ندارد.

پس از این پژوهش گروه‌ تحقیقاتی دیگری ایده‌ای کاملاً متفاوت را مطرح کرد: شاید واژه‌های مربوط به رنگ‌ها برای برقراری ارتباط کارآمد ساخته شده‌اند. در مطالعه‌ای که انجام شد از 80 تراشه رنگی استفاده شد و بین رنگ‌ها فاصله‌های یکسانی بود تا تفاوت این رنگ‌ها کاملاً مشخص شود. وظیفه‌ای که به افراد شرکت‌کننده در تحقیق محول شد این بود که رنگ‌ها را نام‌گذاری کنند؛ مثلاً بگویند قرمز، آبی و غیره.

رنگ

محققان در این مطالعه با استفاده از کنار هم گذاشتن رنگ‌های مختلف به شرکت‌کنندگان گفتند که یکی از رنگ‌ها را انتخاب و آن را نام‌گذاری کنند. بر اساس تصویر بالا، اگر فرد N4 را انتخاب می‌کرد، احتمالاً نام این رنگ را آبی می‌گذاشت؛ اما اگر A3 را انتخاب می‌کرد، احتمالاً دیگر نمی‌گفت که اسم این رنگ آبی است و شاید بر M3 نام آبی یا حتی سبز را می‌گذاشت.

ممکن است فرد شرکت‌کننده تمام رنگ‌های ستون M ،N و O را آبی در نظر می‌گرفت که در این صورت از او خواسته می‌شد این مجموعه را تا حد ممکن محدود کند. بنا بر یافته‌های تحقیق، در زبان‌ انگلیسی رنگ‌های گرمی مثل قرمز، نارنجی و زرد دقیق‌تر از رنگ‌های سرد تشخیص داده شده است. رنگ‌های گرم (برقراری ارتباط آسان) و رنگ‌های سرد (برقراری ارتباط مشکل) در همه زبان‌ها به خوبی تشخیص داده شد و به این ترتیب ثابت شد که کمبود واژه‌های مربوط به رنگ ربطی به کشورهای غیرصنعتی یا زبان‌هایی که اصطلاحات کمی برای رنگ‌ها دارند ندارد. به نظر می‌رسد میزان برقراری ارتباط با رنگ‌ها ایده معقول‌تری باشد.

مساله‌‌ای که در اینجا مطرح است این است که می‌توان گفت کشورهای صنعتی به دلیل تولیدات فراوانی که دارند نام‌های جدیدی بر رنگ اشیای تولیدی خود می‌گذارند؛ مثلاً رنگ‌های «رُز گلد» یا «طلایی» که برای گوشی‌های آیفون جدید استفاده شده نمونه‌ای از این ماجراست. در آخر باید بگوییم ما برای هر چیزی که تولید می‌کنیم نامی انتخاب می‌کنیم که احتمال می‌رود این تنوع در رنگ‌ها حاصل تولید بیشتر باشد.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها