معرفی خریدار تابلو، مطالبه افکار عمومی

سیزدهمین حراج تهران درحالی برگزار شد که سایه سنگین جنبش تابستان 99 گروهی از زنان و دختران ایرانی با عنوان «من‌هم» روی سرش سنگینی می‌کرد.

معرفی خریدار تابلو، مطالبه افکار عمومی
کد خبر: 460517
|
۱۳۹۹/۱۱/۰۴ ۱۳:۲۹:۰۰

اعتمادآنلاین| سیزدهمین حراج تهران درحالی برگزار شد که سایه سنگین جنبش تابستان 99 گروهی از زنان و دختران ایرانی با عنوان «من‌هم» روی سرش سنگینی می‌کرد.

توفان افشاگری‌های مجازی علیه رفتارهای خلاف عرف، اخلاق و قانون جماعتی که بعضی‌شان در فضای فرهنگ و هنر تنفس می‌کردند، اگرچه حداقل در یک مورد موفق شد به هدف خود که همانا افشای هویت متجاوز و کشیدن او پای میز محکمه بود، برسد ولی در بعضی موارد هم تا‌کنون نتوانسته به نتیجه مورد انتظار دست یابد.

از جمله طرح اتهام‌هایی علیه آیدین آغداشلو، نقاش شناخته‌شده و برجسته ایرانی که ابتدا در فضای مجازی اتهام‌هایی متوجه او شد و در ادامه این روزنامه نیویورک‌تایمز بود که با انتشار گزارشی جنجالی در گفت‌وگو با 13 زن، موضوع را در فضایی متفاوت مطرح کرد و پی‌گرفت. حتی بعضی خبرها حاکی از این بود که وکلای آقای آغداشلو به دنبال حذف گزارش بودند که در‌نهایت تلاش‌های‌شان با مقاومت و ایستادگی مسوولان این نشریه معتبر بین‌المللی مواجه شد و به نتیجه نرسید.


البته لازم به اشاره است که آقای آغداشلو همواره کلیه اتهام‌های مطرح‌شده را رد کرده است.


گویی که پس از طرح موضوع در بین افکار عمومی، دست‌کم تا لحظه نگارش این گزارش، هیچ‌یک از مطرح‌کنندگان موارد اتهامی یا حداقل آن بخش که داخل ایران زندگی می‌کنند، اقدام به ثبت شکایت یا اقامه دعوی در دادگاه نکرده‌اند.


-که اصلا نمی‌دانم به دلایل گوناگون چنین امکانی وجود دارد یا نه- در مقابل، بعضی مهاجران ایرانی دست به ‌کار شدند و از دادگستری و دولت‌های کشورهای میزبان خواستند نسبت به موضوع واکنش نشان دهند. از جمله می‌توان به گروهی از جامعه مهاجران ایرانیان مقیم کانادا اشاره کرد که در دادنامه‌ای با 800 امضا از مسوولان برگزاری جشنواره دوسالانه «تیرگان» خواستند از همکاری با این هنرمند صرف‌نظر کند؛ جشنواره‌ای که در دوره گذشته حدود 160 هزار بازدید داشته است.


پیش از آن نیز هرمز همتیان، موسس گالری هنری دستان در تهران، اعلام کرده بود که نمایشگاه انفرادی آثار آقای آغداشلو که قرار بود در این گالری افتتاح شود، اواخر ماه آگوست، یعنی چند روز پس از انتشار اولین اتهام در شبکه‌های اجتماعی ایران، توسط نمایندگان این هنرمند کنسل شده است.


این ماجراها حتی فیلم مستندی درباره این هنرمند به کارگردانی دخترش تارا آغداشلو را با چالش‌ مواجه کرد. این فیلم بخشی «عاشقانه» و بخشی «رویارویی بین پدر و دختر» بوده که گفته می‌شد قرار است در جشنواره‌های یونان و سوییس معرفی و اکران شود. نیویورک‌تایمز به نقل از مهیاد طوسی، تهیه‌کننده اجرایی فیلم می‌نویسد: «من حرف زن‌ها را باور می‌کنم. تمام. من از زمان انتشار اتهامات به تارا توصیه کردم آنها را در فیلم لحاظ کند.» این تهیه‌کننده همچنین تصریح کرده بود، در صورتی که فیلم به همان شکل سابق بیرون بیاید، «من مجبور می‌شوم نام و ارتباطم را با آن قطع کنم.»


در چنین اوضاع و احوالی بود که مطرح شدن نام این هنرمند و اثر تازه‌اش با عنوان «خاطرات امید» در میان آثار سیزدهمین حراج تهران مناقشه‌برانگیز شد، اما این تازه اول کار بود. اعلام پرداخت رقم 12 و نیم میلیارد تومانی توسط یک خریدار و رکوردشکنی تابلوی دو لتِ آغداشلو همچون بنزین روی آتش عمل کرد. از فردای حراج همه می‌پرسیدند چه کسی به خودش اجازه داده در میانه این همه اعتراض و افشاگری، دست به جیب شود؟ مساله بار دیگر به نقل زبان فعالان در فضای مجازی بدل شد و در فقدان اطلاعات شفاف، گمانه‌زنی‌هایی که بعضی‌شان بی‌شباهت به تسویه‌حساب نبود شکل گرفت تا بازار شایعه داغ شود.

از حالا به بعد اسامی افراد حقیقی بود که ردیف می‌شد و البته مدیران برایش پاسخی نداشتند. کار در یک نمونه حتی به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور هم کشید؛ شبکه تلویزیونی مورد‌نظر بدون در دست داشتن اطلاعات دقیق، فقط برپایه «شایعه‌ها» گزارشی منتشر کرد.


علیرضا سمیع‌آذر، مدیر حراج تهران در رابطه با پرسش‌های پیش آمده به خبرگزاری فارس توضیح داد: «خریدار اثر آغداشلو نماینده یک شرکت بود که طبعا شخصیت حقوقی دارد. سایر افراد رقابت‌کننده هم اشخاص حقیقی بودند. حراج‌های معتبر دنیا مجاز به اعلام نام خریداران آثار نیستند و خود آنها اگر مایل باشند می‌توانند خود را معرفی کنند. ما تنها با دستور قضایی می‌توانیم اسامی خریداران یا فروشندگان را دراختیار مسوولان قرار دهیم.

در حراج‌های گذشته خریدارانی با تمایل شخصی اقدام به معرفی خود و آثار خریداری شده کردند.» گذشته از اینکه مقایسه حراج تهران با حراجی‌های معتبر جهان از سوی سمیع‌آذر، قیاس مع‌الفارق است، ولی او در همین قسمت اول سعی کرد به افکار عمومی «نه» بگوید.

او در ادامه ولی آب پاکی را روی دست همه ریخت؛ «درباره حساسیت افکار عمومی باید گفت افکار عمومی داخل جامعه هنری اتفاقا در این قضایا اغلب طرفدار آقای آغداشلو بوده و هست. به نظرم این بخش از افکار عمومی که شما می‌فرمایید به شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های زرد خارج از کشور مربوط می‌شود که چندان ملاک ما نمی‌تواند باشد.»


این اظهارنظر نیز در شرایط فعلی کشور ما و حراجی نوپای آثار تجسمی ما مردود به نظر می‌رسد. از مسوولان انتظار می‌رود با درخواست افکار عمومی مبنی بر شفافیت بیشتر همراهی داشته باشند، آن‌هم در کشوری که از فقر شفافیت عملکردهای مالی در رنج مضاعف است.

و‌گرنه فهمیدنِ اینکه در زمانه نصف شدن دارایی‌های مردم به‌ واسطه تورم افسارگسیخته و افزایش قیمت دلار چطور ممکن است حاضران در حراجی دو برابر سال گذشته تابلوی نقاشی و مجسمه خریداری کنند کار چندان دشواری نیست. یک‌طرف باید هرچه دارد ببازد تا طرف دیگر رکورد ثبت کند.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها