رفع تورم مهمترین نشانه کارآمدی دولتهاست
تورم مهمترین معضل اقتصادی این سرزمین است و رفع آن مهمترین نشانه کارآمدی دولتها. دولتی که بتواند تورم دورقمی در این کشور را در چند سال پیاپی و مثلا در طول یک برنامه توسعهای تکرقمی کند، بیشک دولتی دورانساز خواهد بود. با کنترل تورم و تکرقمیشدن آن که ریشه در برقراری امنیت و ثبات دارد، امکان سرمایهگذاری فراهم و این نیز به ایجاد اشتغال و افزایش تولید و... خواهد انجامید.
اعتمادآنلاین| اصولگرایانی که از «در» اقتصاد قصد ورود به انتخابات ریاستجمهوری دارند، در سخنان خود گرانی، بیکاری و کاهش تولید را بهعنوان مهمترین مشکلات این حوزه مطرح و راهحلهایی را برای رفع آنها پیشنهاد میکنند. این مشکلات، البته مهمترین نگرانیهای مردم و فعالان اقتصادی هم هست و حل آنها بیشک تحولی عظیم در زندگی هر ایرانی. اما راهکارهای عنوانشده برای حل این بیماریهای مزمن و تاریخی یا به بیانی دیگر ابرچالشها، از سوی این نامزدهای اصولگرا تاکنون، متأسفانه کمتر نشانی از درک صحیح و درست از مفاهیم اقتصادی و راهکارهای تجربهشده جهانی داشته است.
به گزارش روزنامه شرق، در گفتهها و باور این افراد، «گرانی» موضوعی ساده و قابل حل و عمدتا نیازمند اراده عمل در حاکمیت در قالب برخورد شدید و «مجازات» گرانفروشان است؛ کافی است حکومت شدت عمل بیشتری به خرج دهد و با گسیل لشکر بازرسان به درِ انبارها یا عمدهفروشیها و خردهفروشیها، نظم و ثبات و آرامش را با عرضه کالاهای باکیفیت قیمتگذاریشده توسط نهادهای قیمتگذار حاکمیتی (سازمان حمایت، شورای رقابت و...) فراهم کنند.
حل مشکل «بیکاری» که از حل معضل گرانی هم سادهتر و با تخصیص حجمی از پول در طرحهای عمرانی یا ابرپروژههای پتروشیمی یا تسهیلات کمبهره به بنگاههای کوچک و متوسط یا کسبوکارهای خرد و... قابل رفع و هزاران هزار شغل ایجاد خواهد شد. این اشتغال البته غیر از اشتغالی است که با بازنشستگی پیش از موعد کارمندان، میتوان در بدنه دولت ایجاد کرد. درباره «بهبود و افزایش تولید»، نیز خیلی ساده، کافی است اولا از هر طریق ممکن مانع تعطیلی بنگاههای تولیدی شد و آن تعداد بنگاههایی را هم که قبلا از گردونه فعالیت خارج شدهاند و اکنون شاید جز اسکلت و سولهای از آنها باقی نمانده، با تزریق منابع ارزانقیمت بانکی یا انواع حمایتها به چرخه تولید بازگرداند. ثانیا کافی است به قول ایشان با «هدایت نقدینگی به سمت تولید» این بحران را به چشم برهمزدنی حلوفصل کرد. فقط کافی است حوضچهها و چالههایی برای جریان پولهای سرگردان تعبیه و با چند فوت و فن شبهکشاورزانه، این آب را در آن حوضچه و گودال جای داد! در پاسخ به این راحتانگاریهای اقتصادی باید چند نکته را خدمت کاندیداهای محترم متذکر شد:
- هر سه مشکل و مسئله فوق، معضلاتی به قدمت چند دهه و عمر دولتهای مختلف قبل و بعد از انقلاب است؛ بنابراین مشکل امروز و دیروز این سرزمین نیست و با تمامیت حکمرانی و نظام تدبیر اقتصادی کشور گره خورده است. این عبارت معروف است که ایرانیها با تورم دورقمی چشم بر جهان میگشایند و با تورم دورقمی دیده از دنیا فرومیبندند. در فاصله این زندگی و مرگ نیز براساس ذهنیت تورمزده، همواره در فکر ذخیرهسازی دارایی (خرید زمین، خانه، طلا و...) برای فرزندان خود هستند.
- تورم مهمترین معضل اقتصادی این سرزمین است و رفع آن مهمترین نشانه کارآمدی دولتها. به عبارتی، دولتی که بتواند تورم دورقمی در این کشور را در چند سال پیاپی و مثلا در طول یک برنامه توسعهای تکرقمی کند، بیشک دولتی دورانساز خواهد بود. با کنترل تورم و تکرقمیشدن آن که ریشه در برقراری امنیت و ثبات دارد، امکان سرمایهگذاری فراهم و این نیز به ایجاد اشتغال و افزایش تولید و... خواهد انجامید.
- اما این امر یعنی تورم تکرقمی به معنای دولت منضبط و دارای دخل و خرج متناسب با یکدیگر و بدون کسری بودجه است و نظام پولی و بانکی کارآمد و بانک مرکزی مستقل و سیاست ارزی و تجاری مرتبط با جهان و... تنها در این صورت است که در فضای آزاد و رقابتی و غیرانحصاری و غیررانتی، بنگاههای اقتصادی و صنعتی متناسب با بازارهای داخلی و خارجی محصولات و خدمات خود را عرضه و از محل سود حاصله و اعتبار ایجادشده نزد مقام پولی و بازار سرمایه، امکان توسعه سالم فعالیت خود را خواهند داشت. بدون درک صحیح از این مجموعه درهمتنیده از بنیانهای توسعهای اعم از حقوق مالکیت و آزادی مبادله و استحکام قراردادها و تعامل پایدار و متوازن با جهان تا ثبات مؤلفههای اقتصاد کلان و بهرسمیتشناختن حقوق فردی اجتماعی آحاد جامعه و مشارکتدهی بخش خصوصی و نهادها و تشکلهای ذیربط آن در تصمیمگیریها و... امکان حل معضلات نهادینهشده تورم، بیکاری و رونق تولید ممکن نیست و جز بدترکردن وضع با راهحلهای غیرعلمی و مندرآوردی و ازدستدادن زمان و فرصت ارزشمند اصلاحات ساختاری نتیجه دیگری حاصل نمیشود. اقتصاد درهای بسیاری دارد؛ اما جز یکی بقیه کاذب و غیرواقعیاند و
آن دری است که لولای آن دانش اقتصاد، خرد جمعی و تجربه کشورهای موفق است؛ دری که گذر آگاهانه و مسئولانه همه بازیگران این عرصه را فراهم میکند و به سوی توسعه و پیشرفت افق میگشاید.
دیدگاه تان را بنویسید