کد خبر: 280238
|
۱۳۹۸/۰۱/۰۲ ۱۴:۰۰:۰۰
| |

اعتمادآنلاین گزارش می‌دهد

فرجام استراتژی جنگ و صلح ترامپ در سال 1398

بی‌تردید یکی از جنجالی‌ترین رؤسای جمهوری آمریکا در حال حاضر در کاخ سفید حضور دارد، شخصیتی که همواره به دنبال تنش و تخاصم بوده، در حالی که به اعتراف کارشناسان رسانه، منفجر کردن بمب‌های رسانه‌ای جزو شگردهای او محسوب می‌شود.

فرجام استراتژی جنگ و صلح ترامپ در سال 1398
کد خبر: 280238
|
۱۳۹۸/۰۱/۰۲ ۱۴:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| بی‌تردید یکی از جنجالی‌ترین رؤسای جمهوری آمریکا در حال حاضر در کاخ سفید حضور دارد، شخصیتی که همواره به دنبال تنش و تخاصم بوده، در حالی که به اعتراف کارشناسان رسانه، منفجر کردن بمب‌های رسانه‌ای جزو شگردهای او محسوب می‌شود.

به گزارش اعتمادآنلاین ، از همین ابتدا باید اعتراف کرد اگر خانم کاندولیزا رایس، وزیر خارجه اسبق آمریکا را طراح نظریه هرج‌ومرج سازنده بدانیم بی‌تردید مجری و نماد عملی اجرای این نظریه در سرتاسر جهان کسی جز دونالد ترامپ و دستیارانش نیست.

به اعتقاد کارشناسان، با توجه به اینکه سال 1398 سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محسوب می‌شود، به طور حتم رئیس‌جمهور ترامپ به دنبال تحقق رخدادی بزرگ در منطقه خواهد بود، رخدادی که بتواند نه تنها نام او را برای رقابت‌های انتخاباتی پیش رو بلکه برای سالیان دراز در اذهان حک کند. همین امر باعث شده تا برخی از کارشناسان از تلاش احتمالی ترامپ و دستیارانش برای تدارک یک حادثه بزرگ جهانی سخن بگویند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از زمان دریافت کلیدهای کاخ سفید، کار تغییر قواعد متداول در ساختار بین‌المللی را آغاز کرد و در راستای آنچه که آن را تامین منافع ایالات متحده توصیف کرده تقریبا هر کاری که دلش خواست انجام داد.

بر کسی پوشیده نیست که ترامپ از لحظه ورود به کاخ سفید و حتی قبل از آن تقریبا با تمامی کشورهای جهان به جز تعداد محدودی که اسرائیل یکی از آنهاست، وارد جنگ و تقابل در سطوح و اشکال مختلف آن شده است.

گرچه بسیاری از تحلیلگران با توجه به غیر قابل پیش‌بینی بودن رفتارهای ترامپ احتمال وقوع جنگ نظامی را هم برای سال پیش رو وارد می‌دانند اما حتی این عده نیز بر این باورند در جهان‌بینی سود و زیان ترامپ، پردرآمدترین راه بهترین راه محسوب می‌شود. پس به اعتقاد همین کارشناسان با توجه به بازدهی بسیار بالای جنگ اقتصادی ترامپ علیه جهان، پیش‌بینی می‌شود این جنگ با ابعاد گسترده‌تری در سال جدید ادامه پیدا کند.

یکی از حسن‌های این جنگ برای کاخ سفید آن است که واشنگتن می‌تواند جنگ را در آن واحد علیه بیش از یک کشور در جهان انجام دهد، بدون آنکه نیازی به هزینه نظامی یا مالی باشد و اهداف خود را از این طریق در بلندمدت محقق سازد.

در همین راستا پیش‌بینی می‌شود سال 1398 شاهد اجرایی شدن یک بسته راهبردی آمریکا حداقل برای منطقه خاورمیانه باشیم، بسته‌ای که راس هرم آن توافق قرن خواهد بود و جنگ اقتصادی و بازی با حضور یا خروج نیروهای آمریکایی از منطقه، تهاجم یا عدم تهاجم به ونزوئلا، درگیری نظامی یا صلح با کره شمالی، توافق یا تقابل اقتصادی با چین، همسویی یا مسابقه هسته‌ای با مسکو و... هم برای محفوظ نگه داشتن فشار بر دوستان و دشمنان واشنگتن دیگر اضلاع آن را تشکیل می‌دهد، در حالی که قاعده این چند ضعلی ناهمگون در منطقه خاورمیانه ناتوی عربی خواهد بود.

کاخ سفید اگر خود را ملزم به اجرای این بسته بداند در سال 1398 مجبور به تقابل با چالش های قابل توجه آن خواهد شد، امری که باعث شده تحلیلگران تلاش مضاعف سیاسی- اقتصادی- دیپلماتیک آمریکا را برای سال جدید در منطقه پیش‌بینی کنند.

به بیانی دیگر باید سال جدید را سال مضاعف شدن تلاش‌ها (بخوانید توطئه‌ها)ی آمریکا برای کم‌اثر کردن نقش رقبای خود که در سطح جهانی روسیه و چین و در منطقه خاورمیانه ایران محسوب می‌شود بدانیم. به گفته کارشناسان یکی از این اقدامات که از آخرین روز سال 1397 و حتی پیش‌تر از آن هم کلید خورده بود، تلاش آمریکا برای محدود کردن دامنه قدرت محور مقاومت و در راس آن حزب‌الله در لبنان و نیروهای حشد شعبی در عراق است که با حضور چند باره مسئولین آمریکایی به لبنان از جمله سفر مایک پمپئو به منطقه و فشارهای پنهان و آشکار بر دولت بغداد شدت گرفته است.

سعودی‌ها هم در راستای این پروسه با تنها روشی که در طول تاریخ آن را فرا گرفته‌اند دوشادوش ترامپ در صحنه حاضر شده و هر جا که جای پایی از ایران به عنوان رهبر محور مقاومت می‌بینند با پول‌های نفتی و وعده سرمایه‌گذاری‌های هنگفت به دنبال کم‌اثر کردن آن هستند.

در این راستا پیش‌بینی می‌شود نه تنها در لبنان و عراق بلکه در دامنه وسیعی از کشورهای منطقه از پاکستان گرفته تا سوریه و لبنان هم شاهد حضور پررنگ دلارهای سعودی باشیم.

یکی دیگر از ابزارهای این تقابل شکل‌گیری ناتوی عربی است. این ساختار پیشنهادی آمریکا که در حال حاضر به دلیل اختلافات گسترده عربی- عربی در کما به سر می‌برد نقطه امید واشنگتن برای همراه کردن کشورهای عربی با تلاش‌های ضدایرانی‌اش محسوب می‌شود.

در چارچوب همین تلاش‌ها باید سال جدید را سال افزایش فشارهای آمریکا بر طرف‌های متخاصم عربی برای تنش‌زدایی پیش‌بینی کرد. در این راستا فراهم کردن زمینه آشتی قطر با کشورهای عربستان و مصر از یک سو و پایان دادن آبرومندانه به جنگ عربستان و امارات متحده عربی علیه یمن از سوی دیگر در راس این تلاش‌ها قرار می‌گیرد.

اگر بخواهیم از هم‌اکنون دستاورد ترامپ را از این تلاش‌ها پیش‌بینی کنیم باید سمت‌وسوی آن را در سه محور کلی خلاصه کنیم:

1- دولت ترامپ دست آخر قادر به رام کردن و همراه کردن اکثر کشورهای جهان در راستای منافع خود شده و با این کار خود رهبری ساختار تعدیل‌شده نظم جهانی را به عهده خواهد گرفت.

2- دولت ترامپ با زدن به زیر میز و برهم زدن قواعد بازی، جهان را به سوی تک‌گرایی و نادیده گرفتن دیگر طرف‌ها سوق داده تا یکه‌تازی بین‌المللی را در جهان تجربه کند.

3- نظم قدیم و قواعد موجود حاکم بر معادلات جهانی به دلیل خروج‌های مکرر ایالات متحده از توافقنامه‌ها و معاهدات مختلف بین‌المللی به خودی خود فرو پاشیده و هرج و مرج ابتکاری خانم رایس از طریق رئیس‌جمهور ترامپ برای تمامی جهان به ارمغان آورده می‌شود.

4- شاید هم ایالات متحده تظاهر به ایجاد تغییرات در قواعد نظم جهانی کرده اما همچنان به طور عملی با آن به شکل سابق خود تعامل داشته باشد.

به طور حتم سال 1398 سالی پرتلاطم در میان این چهار احتمال است، اما نگاه واقع‌گرایان احتمال چهارم یعنی شکست را به عنوان فرجام عربده‌کشی‌های ترامپ در این سال قوی‌تر می‌داند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها