صابر اکبری جدی نماینده ولیفقیه در روسیه:
اصل مذاکره با آمریکا خوب است/ روسهامیگویند ایران ما را تبدیل به عابر بانک خود کرده است
صابر اکبری جدی نماینده ولی فقیه در روسیه و رئیس مرکز اسلامی مسکو می گوید: اصل مذاکره خوب است و هر فرصتی در حوزه مذاکره به وجود بیاید باید از آن استفاده کرد اما باید معلوم باشد ما از مذاکره چه می خواهیم، اگر ندانیم چه می خواهیم و وارد مذاکره شویم، جز ضرر حاصل دیگری ندارد. یعنی شرایط در مذاکره باید به گونه ای باشد که دستاورد قابل ملاحظه را کسب کنیم.
اعتمادآنلاین| دور اول تحریم های آمریکا علیه ایران رسما از فردا 15 مرداد آغاز می شود اما در آستانه تاریخ یادشده ترامپ پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط را مطرح کرد که دو تحلیل به همراه داشت، عده ای گفتند او عقب نشینی کرد اما در مقابل گروهی نیز معتقد بودند هدف ترامپ ایجاد جنگ روانی علیه ایران است تا خود را نزد مردم جهان موجه نشان دهد و در مقابل القا کند که مقامات جمهوری اسلامی حاضر به مذاکره نیستند.
مهمترین بخشهای اظهارات صابر اکبری جدی نماینده ولی فقیه در روسیه و رئیس مرکز اسلامی مسکو در ادامه آمده است:
*اصل مذاکره را قبول دارم، در عرصه سیاسی باید وارد بازی شویم. یعنی نباید از درگیرشدن در این قبیل عرصه ها بترسیم اما شرط دارد. شرطش آن است که اول یکسری مقدمات را فراهم کنیم و بعد وارد مذاکره شویم. مذاکره باید عزتمندانه، بدون پیش شرط و از یک موضع برابر انجام شود یعنی تحمیلی نباشد.
*آمریکا به شدت دنبال آن است که تلقین کند هیچ کس نمی تواند در برابر واشنگتن بیایستد و هر کس ایستاد در نهایت تسلیم می شود و زانو می زند. این نکته مهمی است، نباید مذاکره ایران با آمریکا معنای زانو زدن دهد. ما به صورت یک کشور صاحب قدرت وارد مذاکره می شویم، کشوری که می تواند به خواسته های خود از مسیر مذاکره برسد. نکته دیگر آنکه باید معلوم باشد ما از مذاکره چه می خواهیم، اگر ندانیم چه می خواهیم و وارد مذاکره شویم، جز ضرر حاصل دیگری ندارد. یعنی شرایط در مذاکره باید به گونه ای باشد که دستاورد قابل ملاحظه را کسب کنیم.
*ترامپ تاجر مسلک، عجول و سبک سر است. قطعا سیاست های او موقعیت آمریکا را در درازمدت متزلزل می کند، وضعیتی که بعد خروج آمریکا از برجام شاهدش هستیم. آمریکا به چین و هند التماس می کند از ایران نفت نخرند اما آنها قبول نمی کنند. واشنگتن برای خروج ایران از سوریه به مسکو فشار می آورد اما روس ها قبول نکردند و طبق چارچوب توافق با ایران می خواهند ادامه دهند. آقای پوتین رسما اعلام کرد «ما از برجام خارج نمی شویم و هر کاری را در این چارچوب با ایران شروع کردیم ادامه می دهیم و هر جا هم به مشکل برخوردیم برایش راهکار پیدا می کنیم و نمی گذاریم کاری تعطیل شود».
*این مواضع نشان می دهد که آمریکا در حال از دست دادن میدان بازی است چون امکان ایجاد وحدت و انسجام علیه ایران را ندارد. آمریکا امروز در جبهه های مختلف درگیر و قدرتش در حال تحلیل است بنابراین پیشنهاد ترامپ به ایران، به تاجر مسلک بودنش بر می گردد. احساس می کند ایران بر اثر تحریم ها دچار یکسری مشکلات اقتصادی شده و او متأثر از این مشکلات می تواند در جریان مذاکره از ایران امتیازات بزرگ بگیرد، بعد با این امتیازات می خواهد شکست خروج از برجام را جبران کند و به انزوای خود پایان دهد. به عبارت دیگر ترامپ برجام حاصل از مذاکره 1+5 با ایران را کنار گذاشت تا بدون حضور 5 کشور دیگر، مستقیم با ایران وارد مذاکره شود.
*در مجموع باید به پیشنهاد ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط مثبت نگریست، سلبی برخورد نکرد و اثباتی با آن مواجه شد.
*موضوع مذاکره همیشه مطرح بوده است و رهبر معظم انقلاب بارها گفتند اگر مذاکره در چارچوبی باشد، مخالف نیستم چون مذاکره بدون چارچوب جز ضرر برای ما حاصلی ندارد. ایشان درباره مذاکره با 1+5 موافقت کردند چون چارچوب داشت نتیجه اش برجام شد. ما در موضوعات مختلفی همچون عراق و افغانستان با آمریکا مذاکره کردیم بنابراین همواره در جایی که لازم بود مذاکره بین ایران و آمریکا در موضوعات معلوم انجام شد و دستاورد خاص خودش را هم داشت. پس این طور نیست که ایران با آمریکا هیچ گاه مذاکره نکرده باشند.
*مذاکره باز اصلا درست نیست چون مثل یک بازی بدون قاعده است. در یک بازی بدون قاعده طرفی که ابزارهای مختلفی دارد می تواند به راحتی هر کاری را انجام دهد و طبیعی است که ما باید با درنظر گرفتن توانمندی های خودمان، چارچوب هایی را تعریف کنیم و در همین قالب وارد مذاکره با آمریکا شویم. اصل مذاکره با آمریکا را یک فرصت می دانم منتها باید حساب شده و در چارچوب انجام شود والا جز ضرر برای ما حاصلی نخواهد داشت و حتی می تواند فرصت های ایران را بسوزاند و ما را در موضع ضعف قرار دهد.
*ما اساسا یک سابقه دیرینه منازعه با روسیه داریم. این در فرهنگ و تاریخ ما ریشه دارد بنابراین نسبت ایران و روسیه را نمی شود با نسبت ایران و آمریکا مقایسه کرد. ما همیشه از آمریکا دور بودیم. گرچه کودتای 28 مرداد با برنامه ریزی و پشتیبانی آمریکایی ها انجام شد ولی ما سابقه منازعه جدی با آمریکا نداشتیم. بعد از انقلاب این درگیری شروع شد اما با وجود این درگیری ها ما هنوز با آمریکا جنگ نکردیم در حالیکه با روسیه قرن ها همسایه بودیم، درگیری داشتیم و جنگیدیم.
*روس ها نیز به ایران چنین نگاهی دارند. سفیر ایران در روسیه برای دیدار با مقامات محلی به شهر یکاترینبورگ رفت اما روزنامه های آنجا مقاله های تندی نوشتند که «سفیر ایران اینجا چه کار می کند؟. ایران همان کشوری است که در فلان جنگ این کار را علیه روسیه انجام داد و گریبایدوف را در تهران کشت».
*روس ها هم دقیقا همین نگاه را نسبت به ایران دارند، می گویند «ایرانی ها وقتی در عرصه بین المللی با آمریکا به سختی می خورند، روسیه را به معبر خود تبدیل می کنند». در واقع آنها هم در روزنامه ها و رسانه های خودشان عین همین تعبیر را نسبت به ایران بیان می کنند که «ایران روسیه را تبدیل به عابر بانک خود کرده است». چینی ها نیز همین را می گویند.
*جایی که دو کشور ایران و روسیه به منافع مشترک رسیدند و توافق کردند، حداقل در دوران پوتین، روس ها روی اجرای آن توافق ماندند. در مسئله برجام پوتین دستور دارد «هر کاری در این چارچوب میان ایران و روسیه شروع شده ادامه پیدا کند». از طرفی در موضوع هسته ای روس ها به ایران انتقاد میکنند و می گویند «ما از شما درخواست کردیم در برجام در بحث موشکی وارد نشود، این مسئله به نفع روسیه بود اما ایران پشت ما را خالی کرد، در حالیکه ما در این حوزه می توانستیم با ایران کار کنیم.»
*اتحاد جماهیر شوروی متشکل از کشورهایی بود بنابراین ظرفیت فروپاشی داشت و هر جمهوری می توانست اعلام استقلال کند و جدا شود اما ایران دولت متمرکز مرکزی دارد. نکته دیگر دموکراتیک بودن و حاکمیت رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران است. این خیلی با اتحادیه جماهیر شوروی تفاوت دارد. در اینجا فضاهای باز برای ترمیم و بازسازی و جبران خسارت ها و ناکامی ها وجود دارد اما در اتحاد جماهیر شوروی این فرصت وجود نداشت. نکته دیگر وجود جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک پایه و رکن اصلی برای حفظ وحدت ملی است، این خیلی متفاوت از گورباچف است که چنین جایگاهی را نداشت. در مجموع از جهات مختلف مقایسه ایران امروز با اتحادیه جماهیر شوروی غلط است.
* یکی از مشکلاتی که تحریم به وجود می آورد به هم ریختگی است که در عرصه اقتصادی ایجاد می کند. اگر درهای ورودی و خروجی اقتصاد بسته شود برای مبادلات تجاری و بازرگانی راهی جز سوراخ کردن دیوار نیست چون اگر دیوار را سوراخ نکنیم همه خفه خواهیم شد. بعضی شرایط ما به یکسری شرایط تحمیلی پیرامونی بر می گردد. این وضعیت را نباید نادیده گرفت.
*در وضعیت تحریم تا آنجا که می توانیم باید روزنه های حساب شده و تعریف شده را باز کنیم تا معلوم باشد چه کاری از چه مسیری باید انجام شود.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید