افزایش تعداد خانوادههای ایرانی طی سالهای اخیر/ هنوز هم «خانواده» در ایران حرف اول را میزند
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس ضمن تحلیلی از وضعیت جمعیت خانوارهای ایرانی در کشور طی سالهای گذشته، به طرح جمعیت و تعالی خانواده اشاره میکند و میگوید: موادی که در این طرح آمده، در راستای رفاه خانواده است و بخشی از آن جنبههای مالی دارد؛ اما اینکه آیا این مواد بتواند جواب دهد و به افزایش موالید و باروری کمک کند، بعید میدانم.
اعتمادآنلاین| شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس در گفتوگویی که به مناسبت روز جهانی خانواده داشته است به بررسی وضعیت آماری خانواده در کشور و چالشهای پیش رو در این زمینه پرداخته و میگوید: براساس آمارها، در سال 1390 جمعیت ایران حدود 80 میلیون نفر بود اما در حال حاضر جمعیت کشور به حدود 85 میلیون نفر رسیده است.
در سال 1395، ایران دارای 24 میلیون خانوار بود و اکنون این رقم به 26 میلیون و 250 هزار خانوار رسیده است.
وی با بیان اینکه به طور کلی به افرادی که (از حداقل یک نفر تا تعداد بالاتر) در یک واحد مسکونی زندگی میکنند و با هم همخرج هستند، «خانوار» و به افرادی که اساس تشکیل خانوار در آنها ازدواج است «خانواده» میگویند، میافزاید: از این 26 میلیون و 250 هزار خانوار، حدود 10-15 درصد (معادل چهار میلیون) خانوار و سایر آنها خانواده هستند. در واقع 12 میلیون نفر در خانوار و سایر جمعیت ایران در خانواده زندگی میکنند.
از کاهش بعد خانوار و دلایل آن تا چرایی افزایش تعداد خانوارها در کشور
این جمعیتشناس با اشاره به اینکه میانگین بعد خانوار در کشور حدود 3.2 نفر است، یادآور میشود: در گذشته به طور متوسط میانگین بعد خانوار 5.5 نفر بود، اما به مرور زمان با کاهش تعداد فرزندان در خانواده، تعداد بعد خانوار نیز کاهش یافت.
از سوی دیگر مهاجرت هم در مبدا و هم در مقصد موجب کاهش بعد خانوار شده است؛ به طور مثال زمانی که فرزندی در یک خانواده پنج نفری، در دانشگاهی خارج از آن شهر قبول میشود، خانواده با بعد پنج نفری به خانواده چهار نفری تبدیل میشود، بنابراین بعد خانواده در روستا و شهر کم میشود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تعداد خانوار در کشور طی سالهای گذشته با روند افزایشی یا کاهشی روبهرو بوده است؟ توضیح میدهد: تعداد خانوارها افزایش داشته و از جمعیت بیشتر رشد کرده است.
اگر رشد جمعیت ایران در سال 1390 یا 1395، 1.24 بوده، رشد خانوارها حدود 2 درصد بوده است، زیرا تعداد برخی از خانوارهای تکزیست به دلیل شغل، دانشگاه و تحصیل زیاد شده و همچنین عدهای که علاقهمند به خانههای مجردی شدهاند تعدادشان روز به روز در حال افزایش است، بالطبع تعداد خانوارهای تک زیست روبه افزایش است.
کاظمیپور یکی دیگر از عوامل افزایش تعداد خانوار را، طلاق عنوان میکند و خاطرنشان میکند: زمانی که یک زوج با یکدیگر زندگی میکنند یک خانواده را تشکیل میدهند، اما بعد از طلاق اگر به صورت جداگانه زندگی کنند دو خانوار را تشکیل میشود و اگر بعد از طلاق هر یک به خانواده پدری بروند خانوار افزایش نمییابد.
این جمعیتشناس همچنین میگوید: از 24 میلیون خانوار در سال 1395، 10 درصد (2 میلیون نفر) خانوار یک نفره بوده که 30 درصد (700 هزار نفر) از آنها مردسرپرست و یک میلیون و 30 هزار خانوار زنسرپرست هستند.
کاظمیپور معتقد است: یکی از دلایلی که بعد خانوار نیز کم شده خانوارهای «تکزیست» و دونفره هستند که روزبهروز بیشتر میشود.
افزایش تعداد خانواده در ایران
وی در ادامه به وضعیت فعلی آمارهای خانواده در کشور میپردازد و یادآور میشود: از 26 میلیون خانواری که اکنون در کشور زندگی میکنند، حدود 4 میلیون خانوار آن، به صورت تک نفره یا دونفره و سه نفره زندگی میکنند و مابقی آنها خانواده هستند و روزبهروز تعداد خانوادهها به دلیل جوانی جمعیتی که اکنون داریم و ازدواج دهه شصتیها، زیاد شده است.
این جامعهشناس معتقد است که براساس محاسبات انجام شده، تعداد متاهلین در سال 1385، 16.5 میلیون، در سال 1390، 19 میلیون و در سال 1395 به 21 میلیون رسیده است؛ بنابراین تعداد متاهلها زیاد میشود، لذا اساس جمعیتی ایران بر روی خانوادهها دور میزند.
وی ادامه داد: عدهای میگویند که خانواده رو به اضمحلال و نابودی است و آمار طلاق بالا رفته است. بارها گفتهام که آمار طلاق بالا رفته اما این به دلیل یک مسئله اجتماعی نیست، بلکه تعداد زوجین نیز افزایش یافته است. در سال 1385، 140 هزار طلاق و در سال 1390، 160 هزار و در سال 1395، 180 هزار طلاق داشتیم؛ همه میگویند که طلاق زیاده شده، در صورتی که طلاق به تبع افزایش متاهلها زیاد شده است. بنابراین به اینکه خانواده روبه اضمحلال و نابودی است، معتقد نیستم.
«هنوز هم خانواده در ایران حرف اول را میزند»
کاظمیپور معتقد است که هنوز هم خانواده در ایران حرف اول را میزند و هنوز هم خانوادهها (چه زنان و چه مردان) دغدغه تامین زندگی فرزندانشان را دارند و همه علاقهمند به این هستند که فرزندانشان تحصیلات عالیه داشته باشند. به دنبال زندگی مرفه و در تلاش تامین معاش هستند و همه این موارد باید به عنوان نکات مثبت دیده شود.
چالشهای خانواده؛ از بیکاری تا تورم
در ادامه این گفتوگو، این جمعیتشناس بیکاری، تاخیر در ازدواج و تاثیرات تورم بر خانواده را از جمله چالشهای نهاد خانواده میداند و تصریح میکند: بیکاری جوانان یکی از چالشهای خانواده است. در حال حاضر تعدادی از جوانان بیکارند و این یکی از دغدغه خانوادههاست؛ اکنون بیش از 25 میلیون جمعیت فعال در کشور داریم که از این تعداد حدود 21 میلیون شاغل و چهار میلیون بیکار هستند.
وی افزود: معضل دیگری که به دنبال بیکاری تشدید میشود، بحث تاخیر در ازدواج است. دختران و پسرانی که دیرتر ازدواج میکنند، در خانواده حضور دارند و به دنبال آن جر و بحثها و دخالتها و افسردگی بیشتر میشود.
موضوع دیگر بحث تحصیل فرزندان و تامین هزینههای تحصیل و بهداشت و مسکن و رفاه خانوادهها است که به دلیل تورمها، خانوادهها با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند.
کاظمیپور در بخش دیگری از سخنان خود، یادآور میشود: در سالهای اخیر، دختران و پسران دیر ازدواج کردهاند و زمانی هم که ازدواج میکنند دیر بچهدار میشوند و یا حتی تمایلی به فرزندآوری ندارند که اکنون این موضوع را به عنوان معضلی اجتماعی مطرح میکنند و راهکارهایی روی بحث سیاستهای جمعیتی داده میشود که ما تلاش کنیم با اعمال سیاستهایی، بتوانیم هم ازدواج را سرعت ببخشیم و هم ولادت را افزایش دهیم و در این راستای بحث بحران خانواده را مطرح میکنند و میگویند که خانواده دارد تضعیف میشود؛ یعنی افراد دیر ازدواج میکنند و دیر بچه دار می شوند، بنابراین آن خانوادهای که ما انتظار داریم که شکوفا شود، نیست.
وی با اشاره به طرح جمعیت و تعالی خانواده افزود: سیاستهایی هم که پیشنهاد شده در راستای این است تا سیاستهایی اتخاذ شود که بتواند برای حل شدن معضلات مذکور برنامهریزی کند و به خانوادهها برای ترغیب و تشویق برای ازدواج و فرزندآوری کمک شود.
این جمعیتشناس به موادی از طرح جمعیت و تعالی خانواده اشاره و تصریح میکند: موادی که در این طرح آمده، در راستای رفاه خانواده است و بخشی از آن جنبههای مالی دارد؛ اما اینکه آیا این مواد بتواند جواب دهد و به افزایش موالید و باروری کمک کند، بعید میدانم. زیرا به قدری بار مالی این طرح زیاد است که امکان اینکه صد درصد محقق شود، بسیار ضعیف است. اگر این طرح به صورت بسته سیاستی اجرا شود ممکن است جواب دهد، اما اینکه جنبههایی که بار مالی ندارند را اجرا کنیم و جنبههایی که بار مالی دارند را مسکوت بگذاریم، جواب نمیدهد.
این طرح نیازمند اراده مسئولان سیاستگذار است که برای آن بودجه در نظر بگیرند. اگر به خوبی اجرا نشود، بدبینی ایجاد میشود و موجب میشود که نه تنها اثر مثبت بلکه اثر منفی داشته باشد.
وی ادامه میدهد: «از سوی دیگر ما باید ببینیم که آیا واقعا موانع تاخیر در ازدواج و فرزندآوری همین عوامل هستند؟ به نظرم یکسری عوامل کلان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد که در یک طرح که چه عرض کنم در صد طرح هم نمیگنجد.»
کاظمیپور در بخش دیگری اظهار میکند: انواع اختلاسها و عدم امنیت اجتماعی و اقتصادی، نگرانی خانواده است. همه میگویند اقتصاد؛ در صورتی که خانوادههای مرفه هم بچهدار نمیشوند، لذا بحث اقتصاد نیست. نگرانی مطرح است که در آینده پس از تولد فرزندم، فرزندم میتواند سالم بزرگ شود و در اجتماع تحصیل مناسب و شغل مناسب داشته باشد؟
دیدگاه تان را بنویسید