امیررضا واعظی آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا:
دولتیها اشتباه کردهاند که وارد انتخابات شدند
فعال سیاسی اصولگرا گفت: به اعتقاد من، دولتیها اشتباه کردهاند که وارد انتخابات شدند. شاید برخیها مدعی باشند که کسانی که ثبت نام کردند خواستند راه شهید رئیسی را بروند ولی افرادی که ثبت نام کردند با خود فکر کردند که چقدر به مدل شهید رئیسی نزدیک هستند؟
اگر چه همه در انتظار هستند تا در چند روز آینده شورای نگهبان، نام کاندیداهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را اعلام کند اما حضور پر تعداد کاندیداهای دولت در انتخابات با اعتراضات و انتقاداتی از سوی چهرههای سیاسی روبهرو شده است.
در این میان، امیررضا واعظی آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا گفت: «به اعتقاد من، دولتیها اشتباه کردهاند که وارد انتخابات شدند. شاید برخیها مدعی باشند که کسانی که ثبت نام کردند خواستند راه شهید رئیسی را بروند ولی افرادی که ثبت نام کردند با خود فکر کردند که چقدر به مدل شهید رئیسی نزدیک هستند؟»
وی همچنین درباره کاندیداتوری زاکانی در انتخابات تاکید کرد: «دلیل نمیشود فردی که در دورههای قبل تایید صلاحیت شده، دوباره تایید شود، زیرا هم وضع حال افراد مورد قضاوت قرار میگیرد و برخی از گذشته او. باید دید شورای نگهبان باتوجه به وظیفهای که دارد چه قضاوتی راجع به کاندیداها میکند.»
به گزارش خبرآنلاین بخش هایی از گفت و گوی واعظ آشتیانی را در ادامه می خوانید:
* آقای واعظ آشتیانی! کاندیداتوری ۸۰ چهره در این دور از انتخابات با نقدهایی همراه شده است، شما جزو منتقدین هستید یا از این موضوع دفاع می کنید؟
از یک سو، میتوان تحلیل کنیم که این تعداد از ثبت نام کنندهها نشانه این است که در جمهوری اسلامی، کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و مجلس خبرگان در آزادی کامل هستند و ثبت نام میکنند و فضای کاندیداتوری، فضای محدودی نیست. اما از جهتی جای انتقاد دارد زیرا در ادوار گذشته ریاست جمهوری نزدیک به ۵۰۰ نفر ثبت نام میکردند در حالی که هیچ جای دنیا اینطوری نیست.
این نشان میدهد که به دلیل عدم تحزب در کشور و نداشتن احزاب کارآمدی که در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی فعال بوده و بخشی از جامعه را با خود همراه کنند، نداریم. کجای دنیا ۸۰ نفر یا ۵۰۰ نفر برای ریاست جمهوری ثبت نام میکنند؟ احزاب کارآمدی دارند که هر حزب برای خود کادر سازی کرده و به تعبیری دولت در سایه دارد و وقتی به موفقیت میرسند، به دنبال وزیر اجارهای و توصیهای و سفارشی نمیروند.
وزرای خودشان را در حوزههای تخصصی دارند، حتی در سطح معاونین و مدیران کل نیرو دارند و این نشان میدهد که از نظر حزبی به خوبی کار کردند.
بسیاری از کاندیداها حتی اختیارات رئیس جمهور را مطالعه نکرده اند!
ما به لحاظ حزبی خیلی چالش داریم. حزب کارآمدی که بتواند دولتی را مدیریت کند و در دست بگیرد، نداریم و این چالش جدی ما در حوزه تحزب است. همانطور که اشاره کردم اگر میبینیم که به یکباره هشتاد نفر در انتخابات ثبت نام میکنند خوب نیست.
شاید از این نظر که هر کسی که فکر میکند توانایی اداره ملتی را به لحاظ اجرایی دارد، در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کند اما نکته منفی آن، این است که هر فردی که کارآمد نیست به خود اجازه ثبت نام در انتخابات میدهد و ادعا میکند که توانایی اداره کشور دارد. کجای افراد دنیا با شعار انتخاب میشوند؟ در تمام دنیا کاندیداها برنامهای منسجم در حوزههای مختلف دارند و نکته مهمتر این که در کشورهایشان کاندیداها بر اساس یک سیستم و روش تعیین شده برنامههایشان را ارائه میدهند. مبتنی بر شرایطی که در کشورهایشان وجود دارد برنامه میدهند نه سلیقهای.
از این کاندیداها سوال کنید چشم انداز ۲۰ ساله را در حوزه فرهنگ مطالعه کردهاند؟ در حوزه اقتصاد چطور؟ مشکل اینجا است که تعدادی از این افرادی که ثبت نام کردهاند حتی اختیارات رئیس جمهور را مطالعه نکردهاند. این ایرادات وارد است.
اختلاف رویه و اختلافات فرآیندی میتواند چالش برانگیز باشد
* از درون دولت در این انتخابات ۵ کاندیدا بیرون آمده، به نظر می رسد یک اختلافی هم در درون خود دولتی ها وجود دارد که تعدد کاندیدا را شاهدیم، برخی نزدیک به حلقه مقداد هستند، برخی نزدیک به پایداری و ...
اختلاف سلیقه مسئله بدی نیست اما اگر اختلاف رویه باشد بحث دیگری است. در هر دولتی اختلاف سلیقه وجود دارد ولی باید برنامه را جلو ببرند و برنامهها بر اساس یک رویه منطقی جلو میرود، ولی این که برخی در دولت آقای رئیسی، نگاه متفاوتی نسب به موضوعات دارند، موضوعی جدا است و نباید بهگونهای باشد که از اهداف و برنامههایی که هست بخواهند عدول کنند و بگویند نگاه ما باید حاکم باشد.
وقتی امروزه به دنیا و حتی کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته نگاه میکنیم، در آنها برنامه وجود دارد. وزرا نماینده سیاسی دولت میشوند، یعنی یک وزیر وقتی وارد کابینه میشود، نماینده سیاسی آن دولت در وزارتخانه است، نمونهاش را در هند میبینیم و حتی قائم مقام آن وزیر تغییر نمیکند زیرا آن جا یک هدفگذاری کرده و برنامهای دارند.
وزیر با توجه به ابزارهایی که در اختیار دارد، در اجرا نظارت میکند که کارها به درستی صورت میپذیرد یا خیر. در کشورهای دیگر همین موضوع است ولی در کشور ما فردی که وزیر میشود، فکر میکند باید اعمال سلیقه کند. خیر، باید برنامه جلوی چشم آقای وزیر باشد، ریل گذاری مشخص باشد و بر آن اساس با سویه مدیریتی به سمت کارآمدی و رسیدن به هدفی که برنامه تعریف کرده برود. میخواهم بگویم اختلاف سلیقه میتواند باشد ولی اختلاف رویه و فرآیند میتواند چالش برانگیز باشد.
دولتی ها اشتباه کردند که وارد انتخابات شدند
* اگر یک اجماع بین کاندیداهای دولت شکل بگیرد فکر میکنید شانس کدام کاندیدا بیشتر است؟
روی این موضوع نه فکر کردهام و نه میخواهم فکر کنم. چرا که به اعتقاد من، دولتیها اشتباه کردهاند که وارد انتخابات شدند. شاید برخیها مدعی باشند که کسانی که ثبت نام کردند خواستند راه شهید رئیسی را بروند ولی افرادی که ثبت نام کردند با خود فکر کردند که چقدر به مدل شهید رئیسی نزدیک هستند؟ چقدر میتواند شاخصههای شهید بهشتی شامل حالشان شود؟ ما یک شهید رجایی و یک شهید رئیسی داشتیم و تمام شد. ولی میبینید وقتی شهید رجایی به شهادت رسید، اعضای کابینه در انتخابات ثبت نام نکردند. شهید رئیسی واقعا یکی بوده و ۱۰ تا شهید رئیسی نداریم. ایشان شاخصههایی داشتند که در کمتر افرادی میبینیم.
آیا این افرادی که از دولت در انتخابات، ثبت نام کردند، شاخههای آقای رئیسی را دارند؟ اگر دارند که در انتخابات حضور پیدا کنند. آیا فکر میکنند که فضایی که برای شهید رئیسی ایجاد شد و در حقیقت مراسمی که به مناسبت شهادتشان برگزار شد، همان مردم به دولت آقای رئیسی و آن شخص رأی خواهند داد؟ این را باید به عهده مردم گذاشت که چطور قضاوت میکنند.
برخیها به دنبال مصادره شخصیت شهید رئیسی نباشند. شهید رئیسی همین بس که مقام معظم رهبری اشاره کردند که دلم برای شهید رئیسی سوخت، چون هم مظلوم بود و هم مظلوم زیست و هم مظلوم شهید شد. شهید بهشتی همینطور بود. شهید بهشتیها، شهید رجاییها و شهید باهنرها یکی هستند. آقایان باید به دنبال این بروند که ویژگیهایی منحصر به فرد دیگری را در خود جستجو کنند و بعد بگویند میخواهیم کاندیدا شویم.
* به نظر شما کدام کاندیدا میتواند وارث رأی آقای رئیسی باشد؟
ببینید باید نگاه کنیم کدام ویژگیهایی که شهید رئیسی داشته، در وجود کاندیداها است. نمیخواهم نام کسی را ببرم ولی به هر جهت شهید رئیسی صبور و انتقاد پذیر بود، پر تلاش بود و به زبان ساده، به خستگی نه گفته بود، صادق و شفاف بود. افرادی که ثبت نام کردهاند ببینند این خصوصیات را در خود میبینند؟ به هر جهت رئیس جمهوری در جایگاهی مینشیند که این خصوصیاتی که عرض کردم را داشته باشد. ضمن این که زیرک و باهوش باشد و دولت را مدیریت کند. مدیریت دولت بسیار مهم است. ببینیم کدام یک از این افراد قابلیت مدیریت دولت را داشته باشند.
شانس اجماع جبهه پایداری روی جلیلی بیشتر است تا بذرپاش
* فکر میکنید کدام کاندیداها تایید صلاحیت خواهند شد؟
نمی توانم از طرف شورای نگهبان اظهار نظر کنم. هرکسی که خودش میداند چه کرده یا نکرده و بهتر از هر فردی میداند که صلاحیتش تایید میشود یا نمیشود. خودش میداند عملکردش، رفتارش، گفتمانش، صداقت و شفافیتش چگونه بوده است.
* به نظر میرسد اختلافاتی بین اعضای جبهه پایداری وجود دارد که برخی از آقای جلیلی و برخی دیگر از آقای بذرپاش حمایت میکنند. فکر میکنید در یک بزنگاه نهایی اگر آقای جلیلی و آقای بذرپاش باهم تایید صلاحیت شوند اجماع بر کدام بیشتر صورت میگیرد؟
تا اینجای قضیه فکر میکنم که شانس آقای جلیلی بیشتر باشد. باتوجه به یک سری ویژگیهایی که آقای جلیلی دارد، احتمالا اجماع به آقای جلیلی منتهی باشد و شاید روی فرد دیگری اجماع شود.
باید دید شورای نگهبان چه قضاوتی راجع به کاندیداها میکند
* آقای واعظ آشتیانی! آقای زاکانی را کجای معادلات میدانید؟ ایشان باز هم به صورت پوششی وارد انتخابات میشوند یا شانس رای آوری دارند؟
دلیل نمیشود فردی که در دورههای قبل تایید صلاحیت شده، دوباره تایید شود، زیرا هم وضع حال افراد مورد قضاوت قرار میگیرد و برخی از گذشته او.
باید دید شورای نگهبان باتوجه به وظیفهای که دارد چه قضاوتی راجع به کاندیداها میکند؛ چه آقای زاکانی، چه آقای جلیلی و چه غیره و ذلک. مهم این است که شورای نگهبان چه قضاوتی راجع به افراد خواهد کرد. آن زمان بعد از تایید شورای نگهبان نسبت به افرادی که تایید میشوند، بهتر میشود صحبت و تحلیل و قضاوت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید