کد خبر: 685735
|
۱۴۰۳/۰۸/۲۹ ۰۹:۲۵:۲۴
| |

معلوم نیست کی نوبت زندگی کم دغدغه ایرانیان فرامی‌رسد؛ شاید هر ملت دیگری بود این همه فشار را تاب نمی‌آورد

روزنامه اعتماد نوشت: هنوز معلوم نیست نوبت زندگی کم‌دغدغه ملت ایران کی فرا می‌رسد؟ اگر از زاویه روحی و روانی اوضاع مردم را رصد کنیم تا همین جا کار بزرگ و بزرگواری عظیمی از خود بروز داده‌اند و شاید اگر هر ملت دیگری بود تاب این همه فشار را نمی‌آورد

معلوم نیست کی نوبت زندگی کم دغدغه ایرانیان فرامی‌رسد؛ شاید هر ملت دیگری بود این همه فشار را تاب نمی‌آورد
کد خبر: 685735
|
۱۴۰۳/۰۸/۲۹ ۰۹:۲۵:۲۴

جعفر گلابی در یادداشتی با عنوان «فشار انبوه روی اعصاب مردم» در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از وظایف اساسی هر حکومتی ایجاد امنیت فکری و روحی و روانی برای مردم است. این وظیفه در صدر اولویت‌هاست و اگر ایجاد نشود هر میزان از رفاه، برخورداری و آزادی و مواجهه‌های محترمانه جای آن را نخواهد گرفت. انسانی که عمیقا احساس امنیت همه‌جانبه نکند از هیچ نعمتی لذت نمی‌برد و حتی ابتهاج روحی و معنوی او به جز در نوادر حاصل نخواهد شد. با امنیت فکری و ذهنی زندگی جریان می‌یابد و استعدادها شکوفا می‌شوند و مهربانی‌ها جای خشونت و تندی را می‌گیرند. متاسفانه ما در زمینه ایجاد آرامش روحی و روانی برای جامعه دچار نقصان‌های بسیار هستیم و سال‌های متمادی است که مردم با انواع مشکلات بزرگ دست به گریبان هستند و گاهی حادثه‌ای هم از راه می‌رسد و بر نگرانی‌ها و اضطراب‌ها می‌افزاید.

برخی ظاهرا در چنین وضعی عیب و ایراد نمی‌بینند وگویی جهان‌بینی‌شان بر اساس دعوا، اغتشاش، تشنج و اضطراب قوام یافته است!   مردم در حالت عادی با کسی دعوا ندارند و حتی به یک زندگی ساده توأم با آرامش رضایت دارند. چنین تحمیلی نه‌تنها از سوی برخی صاحبان تریبون متوجه مردم می‌شود بلکه دقیقا در نقطه مقابل از سوی براندازان هم با تمام توان به مردم القا می‌شود. اگر به مجموع اوضاع نظری بیفکنیم ایرانیان از هر سو تحت فشارند تا آرام ننشینند و کاری بکنند! از سویی در داخل دائما نظاره‌گر انواع دعواهای سیاسی‌اند و وفاق و همدلی را برنمی‌تابند و گاهی آنها را به مصاف یکدیگر فرا می‌خوانند! و از سوی دیگر عده‌ای نشسته در آن سوی آب‌ها بدون وقفه تحریک می‌کنند تا خلایق برخیزند و کشور را به دره سقوط فرو ببرند! از سویی فشارهای اقتصادی هر آن تصاعد پیدا می‌کند و از سوی دیگر تهدید‌های خارجی وجود دارد که طبیعتا بر آرامش خلایق اثر می‌گذارد.

هنوز معلوم نیست نوبت زندگی کم‌دغدغه ملت ایران کی فرا می‌رسد؟  اگر از زاویه روحی و روانی اوضاع مردم را رصد کنیم تا همین جا کار بزرگ و بزرگواری عظیمی از خود بروز داده‌اند و شاید اگر هر ملت دیگری بود تاب این همه فشار را نمی‌آورد. به نظر می‌رسد تصمیم‌گیران کشور چون به مجموع اقتدار موجود نظر می‌کنند از تاثیر منفی بمباران‌های انواع شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های ایران‌ستیز بیمی به دل راه نمی‌دهند ولی این اشتباه است که  فکر کنیم روح و روان مردم بی‌آسیب می‌ماند و در سطوح مختلف خود را نشان نمی‌دهد. از آنجا که صدا و سیما نتوانسته است مرجعیت رسانه‌ای و خبری را از آن خود کند و روزنامه‌ها و سایت‌های داخلی دچار محدودیت‌های مختلف خصوصا تنگناهای اقتصادی هستند میدان برای ترکتازی شبکه‌های انگلیسی و وهابی باز شده است و متاسفانه معدود چهره‌های سیاسی هم هستند که بعضا در این شبکه‌ها حاضرمی‌شوند و از مردم ایران اندک دفاعی می‌کنند ولی برای این شبکه‌ها نیم اعتباری فراهم می‌سازند.

اما موضوع مهم‌تر از اینهاست و لازم است مورد توجه جدی قرار بگیرد. آنها به کدام دلیل، 24 ساعته حتی دقایقی را برای سیاه‌نمایی و هجوم به افکار و اذهان مردم فرو نمی‌گذارند؟ اگر تصور کنیم که می‌خواهند بر تصمیمات کشورهای دیگر علیه ایران تاثیر بگذارند قطعا چنین نیست چون خوب می‌دانند که به چشم نمی‌آیند و در مواضع آنها کمترین اثری نخواهند گذاشت. تجربه ثابت کرده است که این شبکه‌ها نزد ایرانیان هم مقبولیتی ندارند، آنها به یکدیگر هم رحم نمی‌کنند و گاهی با الفاظ زشت با هم گلاویز می‌شوند! حتی کسانی که بعضا تحت تاثیر برخی القائات آنان قرار می‌گیرند درجمع‌بندی نهایی کاملا بر بدخواهی‌شان وقوف یافته‌اند و دیده‌اند که چگونه و تا چه حد  طالب ویرانی‌ ایرانند. پس علت این همه هزینه و فعالیت‌شان برای چیست؟

نکته ظریف ومهم و اساسی اینجاست که این شبکه‌های ماهواره‌ای واقعا در پی آشفته کردن اذهان مردمند و خوش دارند که جرعه‌ای آبی گوارا از گلوی مردم پایین نرود. روشن است اذهان مردم با هر میزان از آگاهی زیر انواع فشارهای روزمره اقتصادی ممکن است در برابر این همه هجوم تبلیغاتی از نظر روحی و روانی آسیب‌پذیر شوند. مسلما این شبکه‌ها از مدیران و مشاوران زبده جنگ‌های روانی غربی استفاده می‌کنند و بلدند که در لابه‌لای پخش اخبار و تحلیل‌های خود نکات منفی غیرمستقیمی را به بینندگان خود القا کنند، گندم نمایی کنند و جو مسموم بفروشند.

نگارنده بسیار دیده است به جز افراد معمولی حتی کسانی که خیلی از مسائل روز دور نیستند بعضا چنان ذهنی آشفته پیدا می‌کنند که اصول اولیه اخلاقی قضاوت را فرو می‌نهند و در فضایی تیره و تار غوطه‌ور می‌شوند. آنان مدعی عدم تاثیر‌پذیری از این شبکه‌ها هستند ولی حتی خود هم نمی‌دانند ضربه را از کجا نوش جان می‌کنند! هدف اصلی همین است که مردم ما دچار ابهام‌های گوناگون شوند و احساس فلاکت کنند، امید را از آنها بستانند تا در آبادانی و دفاع از کشور پای‌شان بلرزد. البته از حق نگذریم که خطاها و اشتباهات صاحبان قدرت معمولا بهترین سوژه را برای ایران‌ستیزان فراهم می‌کند!

به هر حال آشفتگی، تشویش، اضطراب و نگرانی گاهی از یک حمله فیزیکی بدتر و مخرب‌تر است. اینجا هر چه با مردم در سخن و عمل مدارا و تواضع و مروت صورت بگیرد و خواسته‌های‌شان برآورده شود تلاش ویرانی‌طلبان با بن‌بست مواجه خواهد شد و اگر تغییرات مثبت و بزرگ در دستورکار قرار بگیرد همه فعالیت‌های ضدایرانی به اتمام خواهد رسید. 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها