دیپلماسی نوروز؛ فرصت همگرایی میان کشورهای حوزه تمدنی ایران
نوروز یکی از مهمترین آئینها و مناسبتهای تمدن کهن ایرانی است. این آئین کهن فرهنگی، هزاران سال توسط اقوام و ملل مختلف گرامی داشته شده است. این آئین کهن که ریشه در ایران دارد، به رغم تمام مشکلات و ناملایمتیها، همواره توسط مردمان این سرزمین و حتی سایر مردمان، پاس داشته شده است.

نوروز یکی از مهمترین آئینها و مناسبتهای تمدن کهن ایرانی است. این آئین کهن فرهنگی، هزاران سال توسط اقوام و ملل مختلف گرامی داشته شده است. این آئین کهن که ریشه در ایران دارد، به رغم تمام مشکلات و ناملایمتیها، همواره توسط مردمان این سرزمین و حتی سایر مردمان، پاس داشته شده است. اساس نوروز دوستی، صلح و مهرورزی است. همین ماهیت مهرورزانه و صلحپایه نوروز است که سبب شده تا ملتها در طول تاریخ به گرامی داشتن و پاسداری از این آئین اشتیاق داشته باشند.
جشن باستانی نوروز در سال ۱۳۸۸ در فهرست سازمان ملل به ثبت جهانی رسید. با وجود اینکه تا به حال ۱۳ کشور بصورت رسمی درخواست عضویت در پرونده جهانی نوروز را به یونسکو دادهاند، یونسکو این جشن باستانی را دارای «ریشه ایرانی» میداند. علاوه بر دولتهایی که بصورت رسمی خود را جزئی از قلمرو تمدنی نوروز شمردهاند، مردمان زیادی هستند که نوروز را به انحاء گوناگون جشن میگیرند. همین ماهیت مهرورزانه و صلحپایه نوروز و این گستردگی جغرافیایی نوروز، میتواند ابزاری برای گسترش و تعمیق روابط دیپلماتیک و روابط بینالمللی باشد. نوروز به عنوان یکی از منابع هویتی ما میتواند ابزاری برای مبارزه با پروژه ایرانهراسی و ابزاری برای روایتگری صحیح از ایران باشد. یقینا این منبع هویتی غنی، میتواند تبدیل به یکی از پایههای دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی هویت ایران شود.
در راستای همین هدف، میتوان سازمانی بینالمللی، با موضوعیت نوروز و با مشارکت همه اقوام و ملتهایی که نوروز را جشن میگیرند تاسیس کرد. «سازمان بینالمللی نوروز» میتواند راهی نو برای روایتگری صحیح از ایران و مبارزه با پروژه ایرانهراسی در دنیا باشد. این سازمان میتواند با بهرهگیری از ژرفا و گستردگی نوروز، روابط ایران با سایر ملل را تعمیق بخشد. در این مقاله قصد داریم تا ایده تاسیس سازمان بینالمللی نوروز و فرصتها و چالشهای پیش روی آن را تشریح کنیم.
سازمانهای بینالمللی
بصورت کلی سازمانهای بینالمللی به دو بخش تقسیم میشوند: ۱. سازمانهای بینالمللی دولتی ۲. سازمانهای بینالمللی غیردولتی. پرفسور مادام باستید سازمانهای بینالمللی دولتی را اینگونه تعریف میکند: «سازمانهای بینالمللی دولتی، تشکیلاتی هستند که برای برآوردن هدفهای مشترک از راه انجام یک سلسله اقدامات هماهنگ و مداوم بین دولتهای حاکم به وجود میآیند. این سازمانها دارای ارکان و اختیارات مخصوص به خود هستند و از حق تصمیمگیری مستقل بهرهمندند». سازمانهای بینالمللی دولتی، بر اساس یک سند تاسیس، با اجتماع دولتها، در راستای اهداف مشخص و در چارچوب ارکان و کارگزاریهای خاص بوجود میآیند. سازمانهای بینالمللی دولتی را میتوان بر اساس دو شاخص کارویژه و یا گستردگی تقسیمبندی کرد. این سازمانها بر اساس کارویژه، به سازمانهای بینالمللی اقتصادی، فرهنگی، امنیتی، سیاسی و ورزشی تقسیم میشوند. از سازمانهای بینالمللی فرهنگی، میتوان به سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، سازمان کشورهای فرانسویزبان (فرانکفون)، سازمان بینالمللی فرهنگ ترکی و موسسه فرهنگی اکو اشاره کرد. برخی از این سازمانهای بینالمللی فرهنگی، برای همکاریهای فرهنگی پدید آمدهاند مانند یونسکو و موسسه فرهنگی اکو، برخی دیگر برای پاسداری از یک فرهنگ خاص و همکاری در قالب آن فرهنگ خاص پدید آمدهاند، مانند فرانکفون و سازمان بینالمللی فرهنگ ترکی.
سازمانهای بینالمللی میتوانند غیردولتی نیز باشند. سازمانهای بینالمللی غیردولتی را نیز میتوان به دو دسته انتفاعی و غیرانتفاعی تقسیم کرد. سازمانهای بینالمللی غیرانتفاعی کارویژههای حقوقبشری، محیطزیستی، مذهبی و فرهنگی دارند. از سازمانهای بینالمللی غیردولتیِ غیرانتفاعی میتوان به سازمان صلیبسرخ جهانی، سازمان بینالمللی شهرداران صلح، جامعه بیالمللی حقوقبشر، انجمن جهانی دانشگاهها، فدراسیونهای ورزشی، اتحادیهها و انجمنهای کارگری و سازمانهای محیطزیستی اشاره کرد. تعداد سازمانهای بینالمللی غیردولتی، به مراتب از تعداد سازمانهای بینالمللی دولتی بیشتر است.
حوزه تمدنی نوروز
آئین نوروز در جغرافیای گستردهای از شرق تا غرب جهان گرامی داشته میشود. در اطلاعیه دفتر روابط عمومی مجمع عمومی سازمان ملل آمدهاست که «امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و سایر کشورهای آسیای میانه و قفقاز، در منطقه بالکان، حوزه دریای سیاه و خاورمیانه آغاز فصل بهار را با سنت باستانی عید نوروز که تاکیدی است بر زندگی در هماهنگی و تعادل با طبیعت، جشن میگیرند.» امروزه در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، جمهوری آذربایجان و آلبانی نوروز با همین نام نوروز تعطیل رسمی است و جشن گرفته میشود. در کشورهایی مانند هند، پاکستان، روسیه، چین، ترکیه، گرجستان، عراق، سوریه، صربستان، بلغارستان، مصر و تانزانیا نوروز توسط اقوام و گروههایی جشن گرفته میشود. در ژاپن، روز اول نوروز، با نام اعتدال بهاری تعطیل رسمی است. ایرانیان مهاجر در اروپا، کانادا و آمریکا همه ساله این آئین را گرامی میدارند. بر این اساس با جرأت میتوان گفت «آیین نوروز» به واسطه ارتباط مستقیم با طبیعت و حیات و ویژگیهای عام انسانی و جهانی خود از این پتانسیل برخوردار است و میتواند به یک عامل فرهنگی اثرگذار در عرصه روابط بین الملل تبدیل شود. رسم و آیین نوروز یکی از نمادهای فرهنگ کهن ایرانی است که با وجود آنکه زمان زیادی از عمر آن میگذرد، همچنان پابرجا مانده و سنتها و هنجارهای نهفته در آن از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. تاکید بر ارزشهای اخلاقی، ترویج و تحکیم روابط انسانی و نوع دوستی، اهمیت دادن به طبیعت و محیط زیست، باور به امکان پذیری تغییر و بهتر شدن و تاکید بر بهداشت و پاکیزگی از ویژگیهای برجسته فرهنگ نوروز است که به آن قابلیت اثرگذاری جهانی میبخشد.
البته این ادعایی نیست که تنها ایرانیان به آن باور داشته باشند؛ اهمیت و ظرفیتهای تأثیرگذاری این آیین زمانی مشخص شد که روز جهانی نوروز در فهرست سازمان ملل به ثبت رسید. بدین ترتیب برای نخستین بار در تاریخ این سازمان نوروز به عنوان مناسبتی بینالمللی به رسمیت شناخته شد. پیش از آن نیز پرونده نوروز در مهرماه ۱۳۸۸ توسط ۷ کشور تمدنی حوزه نوروز (ایران، جمهوری آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان) در فهرست جهانی میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسید و البته در سال ۱۳۹۳ با تقاضای الحاق ۵ کشور دیگر (افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان) ثبت مجدد شد؛ فرایندی که حکایت از ظرفیتهای بزرگ این رخداد در پیوند ملتها دارد.
نوروز، به عنوان یک عید باستانی در تاریخ و فرهنگ ملل منطقه جایگاه ویژهای را داشته و دارد؛ کشورهای حوزه نوروز از سالیان دور روابط تاریخی و دیرینهای را در زمینههای گوناگون با یکدیگر داشتهاند و هر چند در سالهای اخیر روابط آنها دچار فراز و فرودهای مختلفی بوده، اما عید نوروز، همچنان بهانه و دستاویزی برای تحکیم دوستیها و گسترش روابط میان ملتها و کشورهای منطقه است. نوروز نوید بخش این پیام انسانی است که میتوان همراه با طبیعت تمام سردیها، خصومتها و مشکلات را کنار گذاشت و همه چیز را از نو ساخت. میتوان همچون مادر طبیعت مهربان بود و بخشندگی و توسعه و رفاه را نه فقط برای یک ناحیه و قوم محدود و مشخص، که برای همه انسانها و موجودات خواست.
سازمان بینالمللی نوروز
بر این اساس کشورهای حوزه نوروز میتوانند به واسطه درکی که از یک هویت مشترک دارند به سمت منطقهگرایی سوق پیدا کرده و از این طریق تبادلات خود را در همه زمینهها افزایش دهند. برخلاف منطقه گرایی با اهداف سیاسی – امنیتی، در این نوع از منطقهگرایی استحکام بیشتری وجود دارد و پایههای فرهنگی – ارزشی به آن عمر درازتر و پایدارتری میبخشد. در نتیجه حوزه تمدنی نوروز از ظرفیتهای بالقوه زیادی برای همکاری و شکل دادن به فرهنگ جهانی برخوردار است که باید به همت رهبران این کشورها جنبه عملیاتی به خود بگیرد؛ بنابراین نگاه به نوروز نباید و نمیتواند یک نگاه محدود، بسته و ملی باشد؛ برای ایران که داعیه تمدنی دارد و همواره در صدد شکل دادن به یک نظم منطقهای بومی و درون گرا (بدون مداخله قدرتهای بیگانه) بوده است؛ این آیین باستانی آغاز حرکت کنشمند برای نقشآفرینی، تولید فرهنگ و هنجار سازی در عرصه منطقهای و جهانی است. امری که البته تنها با شعار و گفتار به جایی نمیرسد و نیازمند تفکر استراتژیک، برنامهریزی راهبردی و توسعه هدفمند همکاریها و مناسبات با کشورهای منطقه است.
در این مسیر چالشها و معضلاتی که در روابط بین این کشورها وجود دارد، گریبان گیر توسعه روابط فرهنگی و تمدنی میشود.
از جمله این مشکلات میتوان به وابستگی به قدرتهای خارجی عموم کشورهای حوزه تمدنی نوروز اشاره کرد، که این وابستگی طبیعتا قدرت و اختیار مستقل را از این دولتها میگیرد و اجازه توسعه روابط منطقهای و بینالمللی آزادانه را به آنها نمیدهد.
نکته دیگر اختلافات و پراکندگیها و رقابتهای درونی میان این دولتها است، که علی رغم شعارها و آرمانهای اعلامی در جهت گسترش و تعمیق ارتباطات منطقهای، در سیاستهای اعمالی چندان توجهی به آن نمیشود، و برخلاف قاعده این گونه سازمانها و اتحادیههای منطقهای که رقابتها تبدیل به رفاقت در راستای منافع گروهی میشود، متاسفانه هنوز جامه عمل نپوشیده است.
بنظر میرسد این رقابتها را میتوان در ۴ حوزه بررسی و تحلیل کرد:
۱- رقابتهای اقتصادی که ناشی از تراز تجاری و تولید ناخالص داخلی پایین عموم این کشورها است و به دلیل الگوی رقابت به جای مشارکت اجازه گسترش روابط و تعمیق آن را نمیدهد.
۲-رقابتهای سیاسی و ایدئولوژیک که میان برخی از اعضای اصلی این حوزه وجود دارد و ناشی از سابقه و قدمت تمدنی و فلسفی این کشورها است؛ به همین دلیل هر کدام ادعای ابرقدرت منطقه بودن در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... را دارند و به همین دلیل تفاهم و مصالحهای پایدار و عملیاتی میان آنها شکل نمیگیرد.
۳- اختلافات دینی-مذهبی که بعضا به نوع جهان بینی و عملکرد این کشورها در عرصه بین المللی تاثیر گذاشته است، و به همین دلیل با توجه به بینش خاص خود، به دنبال تثبیت جایگاه و شرایط خودشان در منطقه هستند.
۴- اختلافات ژئوپلتیک و جغرافیایی که ناشی از جنگهای متعدد و دخالت دولتهای بیگانه در این منطقه است، یکی دیگر از چالشهای میان این دولتها است، که در بزنگاههای خاص و مناطق استراتژیک و پر اهمیت عیان میشود، و به عنوان یکی از نقاط تفرق میان کشورهای این حوزه تمدنی میتوان به آن اشاره کرد.
در پایان بنظر میرسد با توجه به وجود این مشکلات تاسیس و برقراری یک سازمان بین المللی میان دولتی در حوزه تمدنی نوروز شاید در عرصه عمومی و از لحاظ ظاهری موفقیتآمیز و در برگیرنده عموم این کشورها باشد، اما احتمالا در عرصه اجرا توفیق چندانی همانند اتحادیه اروپا و یا ASEAN نخواهد داشت؛ و البته فقدان جامعه مدنی و بزرگ بودن عموم این حکومتها در عرصه سیاست، اجازه فعالیتهای مردمی و NGOها را نیز نخواهد داد.
اما نکته مهم در علوم انسانی و بخصوص علم سیاست و روابط بین الملل عدم نگاه صفر و صدی به مسائل است، و با در نظر گرفتن فرصتها و چالشها و برپایی دیدگاهی عاقلانه برآمده از شرایط و واقعیات عرصه منطقهای میتوان به موفقیتهایی دست یافت. برای مثال کشورهایی که از لحاظ فعال بودن جامعه نخبگانی و همچنین از نظر ظرفیتها و پتانسیلهای اصلی در این منطقه نقش آفرینی میکنند، همانند ایران، ترکیه، پاکستان و قزاقستان میتوانند با به کارگیری دیپلماسی فعال و ایفای نقش محوری در میان سایر کشورها در جهت توسعه این دست روابط فرهنگی و تعمیق آن نقش آفرینی موثری داشته باشند، و بدون شک نقش اساسی ایران به عنوان وارث اصلی جشن باستانی نوروز بسیار پررنگتر است؛ که میتواند بر جایگاه و پرستیژ کشور در عرصه منطقهای و بین المللی تاثیر گذار باشد.
در نهایت میتوان گفت که علیرغم همه مشکلات و چالشها، میتوان با تاسیس سازمان بینالمللی نوروز، روابط دیپلماتیک، تعاملات اقتصادی و فرهنگی میان ملتها را گشترش داد؛ خواه این سازمان بینالدولی باشد، خواه غیردولتی.
امید است در پرتو دیپلماسی نوروز و تاسیس سازمانی با این عنوان، شاهد توسعه تعاملات منطقهای و گسترش صلح و همزیستی مسالمت آمیز در این منطقه با محوریت ایران بزرگ و سرافراز باشیم.
نویسندگان:
سیدمحمدعلی سیدحناییی، رئیس هیئت امناء اندیشکده دیپلماسی ملل
علی افسری اوغانیم، موسس کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
دیدگاه تان را بنویسید