کد خبر: 654571
|
۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ۱۱:۳۶:۲۹
| |

بررسی ورزش ایران در سال ۱۴۰۲ در گفت‌وگو با مصطفی هاشمی‌طبا:

کل ورزش۲۰ میلیون دلار نیاز دارد اما به چای دبش ۳ میلیارد دلار دادند!/ استقلال و پرسپولیس را منحل کنید!/ فدراسیون فوتبال را موفق نمی‌دانم

رئیس پیشین ورزش کشورمان می گوید اگر درست نمی توانید استقلال و پرسپولیس را خصوصی سازی کنید، این دو باشگاه را منحل کنید!

کل ورزش۲۰ میلیون دلار نیاز دارد اما به چای دبش ۳ میلیارد دلار دادند!/ استقلال و پرسپولیس را منحل کنید!/ فدراسیون فوتبال را موفق نمی‌دانم
کد خبر: 654571
|
۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ۱۱:۳۶:۲۹

در روزهای پایانی سال قرار داریم و زمان زیادی تا آغاز بهار و سالی جدید باقی نمانده است.

به گزارش روزنامه اعتماد، ورزش ایران در سال ۱۴۰۲ روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و اتفاقات تلخ و شیرین زیادی پیرامون ورزش و ورزشکاران کشورمان بود و در سطح مدیریت هم تغییر و تحولات زیادی داشتیم. تغییراتی که در راس هرم ورزش کشورمان هم شکل گرفت از جمله اینکه کیومرث هاشمی مدتی است که به عنوان جانشین حمید سجادی به عنوان وزیر ورزش و جوانان فعالیت می‌کند. اما برای بررسی وضعیت ورزش کشور در سال ۱۴۰۲ با سیدمصطفی هاشمی‌طبا، رییس ورزش کشورمان در سال‌های نه چندان دور تماس گرفتیم تا نظر او را در این خصوص جویا شویم. هاشمی‌طبا وضعیت ورزش ما را در حالت کلی مناسب نمی‌داند و امیدی به شرایط بهتر این پدیده سرگرم‌کننده برای سال آینده هم ندارد!

 

شرایط ورزش کشورمان در سال ۱۴۰۲ را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ورزش به دلیل اینکه مربیان و ورزشکاران با انگیزه‌های مختلف مشغول به کار هستند به هر حال در میادین بین‌المللی کم و بیش دیده می‌شود. حالا پیروزی و شکست و مسائل مختلف هست، این امر در دوره خود من هم بوده اما در حوزه تربیت‌بدنی، ما روی ورزش به عنوان یک امر تربیتی و رشد‌دهنده جامعه و جوانان فکر نمی‌کنیم. یعنی از آموزش و پرورش شروع شده باشد یا از باشگاه‌ها هم همین طور. دیدگاه مسوولان ما به ورزش این است که پرچم کشورمان را بالا ببرند و سرود جمهوری اسلامی را بزنند! اما ورزش این نیست و تا وقتی دیدگاه این باشد ورزش که باید سازنده جوانان باشد شکل نمایشی پیدا می‌کند. گفتم در دوره خود من هم ‌بوده؛ یعنی این مشکل، مشکل کلی ورزش ماست که گاهی کمتر و گاهی زیادتر می‌شود‌. کلا ورزش در سال ۱۴۰۲ را به عنوان یک مجموعه موفق قبول ندارم. البته خیلی سال‌های دیگر همین طور بود و شاید هم ربطی به مسوولان ورزش نداشته باشد. اتفاقا امروز داشتم به رادیو ورزش گوش می‌کردم؛ خانم کاظمی‌پور، معاونت وزارتخانه صحبت می‌کرد و می‌گفت اولویت اصلی کار ما این است که کمان و تفنگ برای تیراندازان خودمان پیدا کنیم! اینکه اولویت نیست این یک وظیفه است و یک امر بدیهی. مگر می‌شود کماندار داشته باشیم کمان نداشته باشد یا تیرانداز داشته باشیم تفنگ نداشته باشد؟! این نشان می‌دهد که تا چه حد مشکلات در ورزش ما عمیق شده که در چیزهای اولیه خودمان مانده‌ایم. وقتی در چیزهای اولیه مشکل داریم، معلوم است نمی‌توانیم خیلی کارها را انجام دهیم. همین طور نگاه سراسری به ورزش هم کمی تضعیف شده حالا بحث اخلاق در ورزش و تربیت و... بحث دیگری است.

بین صحبت‌های‌تان گفتید مشکل کماندار، کمان است. تحریم‌ها چقدر در این مسائل تاثیر داشته؟ مثال دیگر اینکه بارها شنیدیم که می‌گویند تیمی حاضر نیست برای انجام بازی‌های دوستانه وارد ایران شود.

خیلی از اینها به تحریم ربطی ندارد. کمان خریدن که ربطی به تحریم ندارد. وقتی ما هزار تا چیز دیگر را می‌خریم حتی چیزهای ممنوعه می‌خریم. مگر کل ورزش چقدر ارز می‌خواهد؟ کل ورزش ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار ارز می‌خواهد اما فقط در یک قلم ۳ میلیارد دلار به چای دبش دادند! اینکه می‌گویند نداریم و تحریم هستیم و اینها یک مقداری کم‌لطفی است. به تحریم ربطی ندارد به سیاست‌های مملکت و اینکه وزارت ورزش نمی‌تواند حق خودش را بگیرد، مربوط است. این دیگر به وزارتخانه مربوط است. وزارت ورزش یا هر وزارتی دیگر در دولت نباید فقط صندلی را اشغال کنند، بلکه باید بروند حق خودشان را بگیرند. وزارت ورزش باید حق ورزش را بگیرد چطور ممکن است در حداقل‌ها ورزش ما دچار لنگی و کاستی باشد.

جابه‌جایی آقای حمید سجادی با آقای کیومرث هاشمی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

طبیعی است که آقای سجادی و جایگزین او آقای هاشمی تفاوتی را در ورزش ایجاد نمی‌کنند. اگر سجادی ناتوان در انجام وظایفش بود یک بحث جداگانه است، اما به نظر من تغییر، تفاوتی را ایجاد‌ نمی‌کند.

عملکرد وزارتخانه در دوره سجادی چطور بود؟

در کل گفتم به ورزش‌مان نمره مثبتی نمی‌دهم. در ضمن شخصیت آقای هاشمی با شخصیت آقای سجادی خیلی تفاوتی ندارد، بنابراین نمی‌شود گفت با حضور هاشمی اتفاق خاصی که در دوره سجادی رخ نداد، اتفاق می‌افتد. تقریبا شخصیت شبیه به هم دارند.

در دوره وزارت سجادی می‌گفتند او اختیارات محدودی دارد؛ در این باره صحبتی دارید؟

اختیار به افراد بستگی دارد؛ من بعید می‌دانم رییس‌جمهور به وزیر بگوید که تو اختیار نداری. قانون به وزیر اختیار می‌دهد. اختیار نداشتن یعنی مقام بالاتر بگوید هر کاری می‌کنی به من بگو یا اجازه بگیر! هر مدیری دلش می‌خواهد کارش را خوب و با قاطعیت انجام بدهد. کاراکتر رییس‌جمهور به عنوان یک رییس‌جمهور این نیست که دوست داشته باشد کارهایش روی زمین بماند حالا اینکه انتخاب‌هایش به چه شکلی است یک بحث دیگر است. فکر می‌کنم کسی که می‌گوید اختیار ندارم در واقع از اختیاراتش استفاده نمی‌کند و در چنین شرایطی بهتر است زودتر استعفا بدهد و برود. مگر می‌شود کسی مسوول باشد اما اختیار نداشته ‌باشد؟ در طول 12 - 10 سالی که در دولت بودم و کار می‌کردم هیچ کسی به من نگفت این‌کار را انجام ‌بده و آن کار را انجام ‌نده؛ من این را شهادت می‌دهم. وزیر باید با استفاده از قانونی که بر او حاکم است کار کند و از اختیار قانونی‌اش استفاده کند. کسی که اختیار ندارد نباید باشد و باید بگوید خداحافظ، سرتان سلامت!

در سالی که سپری می‌کنیم تیم‌ملی فوتبال ما بازی‌های جام ملت‌ها را سپری کرد. نظر شما درباره عملکرد تیم ملی چیست؟

ملاک را نباید برد و باخت در نظر گرفت. ‌یک توپ می‌رود توی گل یا ممکن است به تیر دروازه بخورد. مثلا چند شب پیش دیدید که هالند بازیکن منچسترسیتی از چهار قدمی توپ را به بیرون زد. ملاک روند کار و تداوم کار و آن ضوابطی که در ورزش از جمله فوتبال حاکم ‌است باید باشد. مثلا در نیمه نهایی می‌شد برنده شویم شاید با تعویض مهره یا چهار تا اتفاق می‌توانستیم برنده باشیم،‌ اما در کل فدراسیون فوتبال را فدراسیون موفقی نمی‌دانم. از نظر روند کار کردن و تصمیم‌گیری‌هایش و نوع برخوردش با تیم‌ها و افراد را موفق نمی‌دانم. شکل حضور ما و تدارکات و تماشاگرانی که در بازی‌ها بودند را موفق نمی‌دانم. نه به خاطر نتیجه بلکه روند کار موفق‌آمیز نبود. شرایط اجتماعی و نتایجی فدراسیون سینوسی کار می‌کند. روند منطقی و اصولی ندارد.

درباره حواشی پیرامون تیم ملی مثل بردن هوادار به استادیوم‌های قطر چه نظری دارید؟

تماشاگر بردن یکی از کارهای بسیار غلط است. اگر به کشوری می‌رویم ‌که ایرانی‌ها در آنجا زندگی می‌کنند تیم ما به آنجا می‌رود نباید نیاز به این ‌داشته باشد که یک عده بروند دوپینگش کنند! باید خود تیم در وجود خودش برای مملکت و وجود خودشان و حیثیت مربی خودشان کار کنند. وقتی تیم به این ‌شکل باشد نیاز به تماشاگران دستوری ندارد، چون خاصیتی ندارد و موافق آن نیستم.

در سال ۱۴۰۲ بحث واگذاری سرخابی‌ها جدی‌تر شنیده می‌شود. صحبت از انتقال پرسپولیس به تامین اجتماعی هم بود.

اصلا این کار غلط بود؛ اینکه خصوصی‌سازی نیست. وقتی این دو تیم ‌مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند و قابلیت واگذاری ندارند. دولت می‌گوید این دو تیم‌ مال من است خب هزینه‌اش را بدهید و بافت مالی و تراز آن را درست کنید. دو تا تیم را به زور می‌خواهند واگذار کنند. اصلا دولت حق ندارد به تامین اجتماعی دستور بدهد، چون سازمان خصوصی است و از پول کارگر و کارمند درست شده. نمی‌شود به زور بگویند این تیم را بپذیرد و رییس تامین اجتماعی هم به خاطر حفظ شغلش بگوید ‌چشم! این غلط است؛ اگر می‌شود به بخش خصوصی بدهند اگر نه‌ دولت‌ منحل‌شان کند. اگر دولت علاقه به این دو تیم دارد از ماده ۱۴۱ دربیاوردشان. این طوری که ‌تیم‌داری ‌نمی‌شود. مالکیت واحد را می‌خواهند حل کنند به این شکل نمی‌شود. ظاهرا با این کارهایی که شده ما دو تا سهمیه برای آسیا ‌خواهیم داشت، چون دیدگاه اصولی روی این دو تیم‌ نیست.

پیش‌بینی شما از شرایط ورزش ما در سال آینده چیست؟

تفاوتی نخواهد کرد و همین ر‌وند ادامه خواهد داشت!

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها