تحلیل یک جامعه شناس از درخواست جنجالی مبینا نعمت زاده/ دکتر رحمتی: مردم از مبینا چنین انتظاری نداشتند/ مردم فکر می کنند موفقیت در پزشکی است!
جامعه شناس فعال در حوزه ورزش می گوید دولت ها باید برای توانمندسازی قهرمانان ورزشی وارد عمل شوند.
مبینا نعمتزاده، دارنده مدال برنز المپیک در پاریس پس از پایان این مسابقات از رییسجمهور درخواست کرد که مقدماتی فراهم شود تا بتواند بدون کنکور در دانشگاه حضور پیدا کند. او بعدا گفت دوست دارد در تهران پزشکی بخواند. مبینا یادآور شد به دلیل حضور در مسابقات المپیک نتوانسته درس بخواند و در کنکور قبول شود.
به گزارش روزنامه اعتماد، با درخواست او ابتدا موافقت شد اما در چند روز گذشته موجی از اعتراضات سراسر فضای مجازی را در برگرفته که چرا باید با درخواست مبینا موافقت شود البته بعضیها هم موافق این موضوع بودند و موافقین و مخالفها هم دلایل خاص خودشان را داشتند. هر چند روز گذشته هم مبینا از درخواست خود عقب نشست هم رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت امکان ورود به دانشگاه برای تحصیل در رشته پزشکی بدون کنکور امکانپذیر نیست.
برای بررسی این موضوع که دو، سه روز است فضای رسانهای و مجازی را بههم ریخته با دکتر محمدمهدی رحمتی، جامعهشناس فعال در حوزه ورزش تماس گرفتیم.
رحمتی درخصوص اینکه آیا طرح این درخواست از مبینا نعمتزاده صحیح بوده یا خیر، به «اعتماد» گفت: خب از دو منظر میشود به این موضوع نگاه کرد؛ یکی از منظر شخصی و از طرف فرد درخواستکننده که قاعدتا فرد به منفعت خودش نگاه میکند و اگر از این منظر به آن بپردازیم درخواست نامناسبی نیست. بحثم اخلاقی نیست بلکه نفعی است که برای فرد محقق میشود اما به لحاظ اجتماعی طرح چنین درخواستی از جهات اخلاقی و فرهنگی درخواست مناسبی نیست. دلیلش این است که فرد درخواستکننده به پشتوانه یک موفقیتی که ارتباطی با موضوع درخواستش ندارد، میخواهد از یک موضوعی استفاده کند و چون راه رسیدن به این درخواست برخلاف راه مرسوم در جامعه و متناسب با هنجارها و قواعد و قوانین حاکم بر جامعه است، بنابراین ایشان یک امتیازی را میخواهد، استفاده کند که به لحاظ اقتصادی و سیاسی به آن «رانت» میگویند. وی ادامه داد: برگردم به مساله اول که از حیث انتفاع شخصی میتواند این درخواست درست باشد اما از منظر جامعهشناسی ورزش اگر بخواهیم به آن نگاه کنیم انتظار میرود که قهرمانان ورزشی الگوهای نقش باشند برای جامعه و فرهنگی که در آن زندگی میکنند و علیالقاعده من فکر میکنم طرح چنین خواستی یک مقدار واکنش برانگیز بوده یعنی جامعه حس میکند این قهرمان نباید برای دستیابی به چنین امتیازی که ارتباطی هم با فعالیت ورزشیاش ندارد بیاید طرح چنین درخواستی کند.
دکتر رحمتی تصریح کرد: حالا اگر درخواست امتیازات مادی مثل پول و شغل باشد جامعه این حق را میدهد. در همه جای دنیا هم جامعه بیش و کم این حق را برای ورزشکاران و قهرمانان قائل هستند که به واسطه تلاش، کوشش و زمان و انرژی و سلامتی که برای موفقیت و پیروزی کشورشان در عرصه ورزش به خرج میدهند جامعه هم در قبالش امتیازاتی که اینها از آن چشمپوشی کردند یا از دستیابی به آن ناکام ماندند را به نوعی که موجب بیعدالتی نشود، برایشان جبران کند اما این مورد مصداق رانت محسوب میشود و جامعه هم چنین انتظاری از قهرمان ملی ندارد. از نگاه جامعهشناسی ورزشی یک قهرمان لزوما نباید به منافع شخصیاش توجه کند. منافع شخصی اهمیت دارد اما در چارچوب خیر عمومی چراکه این همه موفقیت هم به نوعی یک خیر عمومی هست و غرور و شادی و افتخار را برای همه مردم ایجاد کرده و با طرح چنین درخواستهایی یک مقداری لطمه و اختلال ایجاد میشود.
وی درباره طرحی که در قانون به تصویب رسیده که قهرمانان کشورمان میتوانند بدون کنکور به دانشگاه بروند، گفت: فکر میکنم در اوایل دهه هفتاد در دولت تصویب شد که قهرمانان رشتههای ورزشی در صورت کسب افتخار در سطح آسیا به بالاتر بدون شرکت در کنکور در رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی وارد دانشگاه شوند البته قرار بود همین امتیاز فقط یک بار استفاده شود البته این قانون بعدها دستخوش تغییراتی هم شد اما کماکان وجود دارد. همان زمان هم خاطرم هست بین اصحاب علم و دانش یک واکنشهایی را برانگیخت که این نوع کمک نه کمکی به ورزشکار میکند و نه به علم و فرهنگ جامعه. خودم به عنوان معلم هم بهکرات دیدم هم تجربه همکاران که با قهرمانان ورزشی درس داشتند را دیدم معمولا این قهرمانان سر کلاسها حضور پیدا نمیکنند به خاطر حضور مداوم در اردو. یک بهانهای در دست اینها قرار میگیرد که یک جور تافته جدا بافته میشوند!
این استاد دانشگاه افزود: سایر دانشجویان هم از این قانون احساس بیعدالتی میکردند. میگفتند یک قهرمان که به قهرمانی میرسد سکه و خانه و ماشین پاداش میگیرد و منزلت اجتماعی کسب میکند و ما هم درست که به لحاظ قهرمانی افتخار کسب نکردیم اما تلاش کردیم و درس خواندیم چرا اینجا این امتیاز را میدهند؟ متاسفانه در دانشگاهها بیشتر استادها آن سختگیری که در قبال سایر دانشجویان دارند در قبال قهرمانان ندارند.
دکتر رحمتی درخصوص اینکه اگر همان ابتدا درخواست نعمتزاده توسط رییسجمهور رد میشد بازهم عدهای از مردم ممکن بود واکنش منفی داشته باشند به «اعتماد» گفت: علیالقاعده براساس فضای سیاسی و اجتماعی در جامعه میشود جامعه را بر دو بخش یا حتی بیشتر تقسیمبندی کنیم و واکنش این چند بخش را درنظر بگیریم. چون سوال درباره آقای پزشکیان است، آن بخش از جامعه که حداقل یکسوم جامعه هستند و به ایشان رای دادند را درنظر بگیریم. خب از این حیث پاسخ منفی یک نگرش مثبتی است در رویکرد آن بخش از جامعه که با سیاستها و راهبردهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آقای پزشکیان همدل و همرای بودند و در انتخابات به ایشان رای دادند. این نوع برخوردها یک نوع بیعدالتی در سطوح مختلف جامعه ایجاد میکند از دانشجویان تا کلیت جامعه که نگاه مثبت باشد مگر بخشهایی از جامعه که شاید به لحاظ کمی زیاد نباشند اما به لحاظ کیفی این کارشان حائزاهمیت است. کسانی که از رانت استفاده میکنند.
دکتر رحمتی گفت: آنها موافقند چون چنین ساختاری به ادامه فعالیت اینها کمک میکند اما بیشتر جامعه و کسانی که به آقای پزشکیان رای دادند این را به عنوان وجه تایید خودشان میبینند و در صورت موافقت با این درخواست وجهی از بیعدالتی تلقی میکنند.
وی درخصوص اینکه چرا قهرمان ملی ما باید به این فکر کند که موفقیت یعنی پزشک شدن، افزود: سوال جالبی مطرح کردید. در سطح خرد و کلان میتوان به آن نگاه کرد. در سطح خرد برمیگردد به آموزش و پرورش و اجتماعی شدن آن فرد که از آن خانواده شروع میشود. بخش دیگر به ساختار اجتماعی برمیگردد که اگر به آن برگردیم متوجه میشویم در جامعه ما از دهه شصت (که خاطرم هست تحقیقاتی شده بود) از علل گرایش به پزشکی قاعدتا یک وجه مهمش مادی است.
ایشان در پایان و در پاسخ به این سوال که چه راهحل و تصمیمی میتواند به خانم نعمتزاده کمک کند، توضیح داد: اجازه بدهید مساله را فراتر از این مورد خاص مورد توجه قرار بدهیم. اینکه اصولا در چنین شرایطی چه کمکی میشود به قهرمانان انجام داد. یک تجربه موفقی که در برخی از کشورها وجود دارد و اعمال میشود این است که میآیند امکانات حمایتی و کمکی را برای قهرمانان در نظر میگیرند تا بتوانند در سایر عرصههایی غیر از میدان ورزش، در صورتی که هدف ورزشکار این است که در آن مسیر کار را ادامه بدهد، فعالیت خود را آغاز کنند. من در چند کشور دیدم که در برنامههای خودشان با استفاده از معلم خصوصی یا برنامههای فوق برنامه قهرمانان خود را در زمینههای علمی و تحصیلات کمک کنند. خانم نعمتزاده یا امثال اینها چون فرصت مناسب ندارند برای اینکه بتوانند مثل بقیه در کلاسهای آمادگی و علمی شرکت کنند تا بتوانند وارد دانشگاه شوند، میآیند در اردوها یا توسط فدراسیونهای ورزشی برنامههایی تدارک میبینند تا کمکی شود به خلأیی که وجود دارد.
این محقق حوزه جامعهشناسی در پایان اظهار داشت: من فکر میکنم یک وجه ماجرا این است و وجه دیگر این است که قهرمانان ورزشی ما علاوه بر موفقیت و کسب افتخار در عرصه ورزش به لحاظ فرهنگی هم تقویت شوند و آموزشهای لازم به آنها داده شود تا از نقش و جایگاه مهمی که در جامعه دارند آگاه شوند. در نتیجه متناسب با آن جایگاه و شأن و منزلتی که دارند کنشها، سخنان و رفتار خودشان را تنظیم کنند. به گونهای که نه خدشهای به منزلت آنها وارد شود و نه واکنش نامطلوب و چالشبرانگیزی در جامعه نسبت به آنها ایجاد شود.
دیدگاه تان را بنویسید