اعتمادآنلاین از حضور عکاس زن ایرانی در جام ملتهای آسیا گزارش میدهد
پریسا پورطاهریان؛ عکاسی روی پشت بام
خبرنگاران و عکاسان زیادی برای پوشش این مسابقات از ایران راهی امارات شدهاند اما در این میان حضور چهار زن ایرانی عکاس و خبرنگار در این مسابقات اتفاق تازهای است که توجه رسانهها را به خود جلب کرده است.یکی از این 4 زن پریسا پورطاهریان عکاس ورزشی فتوامان است.
اعتمادآنلاین| منیژه موذن: جام ملتهای آسیا به مرحله حساسی رسیده و هیجان و تب این مسابقات بالا رفته است. تیم ملی ایران شب گذشته در یک بازی زیبا موفق شد با درخشش علیرضا بیرانوند از سد عمان عبور کند و به مرحله یک چهارم نهایی برسد.
خبرنگاران و عکاسان زیادی برای پوشش این مسابقات از ایران راهی امارات شدهاند اما در این میان حضور چهار زن ایرانی عکاس و خبرنگار در این مسابقات اتفاق تازهای است که توجه رسانهها را به خود جلب کرده است.
یکی از این 4 زن پریسا پورطاهریان عکاس ورزشی فتوامان است. پورطاهریان امسال پس از عکاسی از بازی قائمشهر و نساجی نامش بر سر زبانها افتاد. زنان در ایران اجازه حضور در مسابقات مردان و عکاسی از این بازیها را ندارند اما پورطاهریان برای ثبت عکسهایش خلاقیت تازهای به خرج داده بود. او به روی پشت بام یکی از ساختمانهای نزدیک ورزشگاه رفت و از آنجا عکاسی کرد. او عکسهای زیادی گرفت اما آنچه مورد توجه رسانهها قرار گرفت ثبت عکس خود او روی پشت بام در حین عکاسی بود. عکسی که سر از گاردین درآورد و دنیا را شگفتزده کرد. دختری دوربین به دست با نگاهی مصمم در حال عکاسی از فوتبال مردان، منطقه ممنوعه عکاسان زن ایران.
وقتی پرسپولیس به فینال جام ملتهای آسیا راه پیدا کرد برای اولینبار تعدادی از زنان و خبرنگاران ورزشی زن اجازه حضور در آزادی را یافتند و پورطاهریان یکی از عکاسان زن حاضر در ورزشگاه آزادی بود که فینال آسیا را پوشش داد.
پریسا پورطاهریان اولین زن عکاس ورزشی ایران نیست، اما مسیری که در راه رسیدن به هدفش طی کرده و روشهای خلاقانهاش او را از دیگر عکاسان ورزشی متمایز کرده است.
صبح روز بعد از بازی ایران است و پریسا بعد از یک شب شلوغ و پرکار در هتل محل اقامتش به اعتمادآنلاین از چگونگی طی مسیر موفقیتش و تجربه حضور در جام ملتها میگوید: «سال 93 به عنوان گرافیست شروع کردم به کار با فتوامان و چون از بچگی به فوتبال علاقه داشتم دیدن عکسهای ورزشی باعث شد حس کنم دوست دارم این کار را شروع کنم. از چند سال قبل هم عکاسی را به صورت تفریحی انجام میدادم ولی با دیدن عکاسهای ورزشی و قرار گرفتن در محیط علاقهام بیشتر و بیشتر شد ولی چون زنان اجازه ورود به ورزشگاه ها را نداشتند امر محالی به نظرم میرسید. کمکم سراغ ورزشهایی رفتم که میتوانستم راحتتر وارد آن فضا بشوم مثل والیبال و فوتبال پایه. عکاسی از فوتبال را از بازیهای آکادمی کیا استارت زدم و پیگیر شد. از همان روزها علاقه ام به شغلم بیشتر شد و حس کردم کاری که برای همیشه دوست دارم انجام بدهم عکاسی ورزشی است.»
او حالا با ما با آرامش از مسیر دشوارش میگوید که در روزهایی نه چندان دور سختیهای فراوانی را برای دنبال کردن رویایش داشته است: «مشکل اول این بود که برای گرفتن کارت و مجوز ورود از ما نمونه کار و رزومه میخواستند و برای رفتن به ورزشگاه هم از ما کارت میخواستند. شبیه یک لوپ بود که نمیدانستی چطور باید وارد شوی. کمکم توانستم از بقیه عکاسها کمک بگیرم و بازیهای والیبال زنان را عکاسی کنم و چند ماه بعد والیبال مردان.»
روز معروف عکاسی روی پشت بام روزی متفاوت بود، روزی که تصمیم خلاقانه پورطاهریان آن را برایش ماندگار کرد.
«همیشه دنبال راهی بودم که بتوانم از فوتبال عکاسی کنم ولی اجازه نداشتم. پارسال وقتی عکسهای بازی نساجی را دیدم، متوجه شدم که روی پشت بامهای اطراف عده زیادی ایستادهاند و بازی را میبینند، وقتی نساجی صعود کرد قبل از اینکه بازیهای لیگ شروع شود تصمیم گرفتم شانسم را امتحان کنم. روز بازی 2-3 ساعتی قبل از بازی رسیدم، زنگ خانهها را میزدم و با صاحب مغازهها صحبت میکردم تا کسانی که خانه یا مغازهشان مشرف به زمین بود اجازه بدهند از آنجا عکاسی کنم ولی نمیتوانستم از کسی موافقت بگیرم. با شروع نیمه دوم بازی عمو جعفر را پیدا کردم، کلی لطف داشت و اجازه داد روی پشت بام مغازهاش عکاسی کنم. فضا عجیب بود. تاریک بود و تصورم این بود که دیده نمیشوم. هیجان این اتفاق به قدری برایم بالا بود که فقط به خودم میگفتم تا میتوانی عکس بگیر. بعد از بازی فهمیدم عکاسها از پایین ازمن عکس گرفته اند و خبرش را خواندم. برایم جالب بود و انتظارش را هم نداشتم . ولی هیجانانگیزترین قسمت اتفاقش این بود که توانستم بالاخره از بازیهای لیگ عکاسی کنم.»
حضور در فینال جام ملتهای آسیا برای پریسا آسان نبود، رویایی که ناباورانه به حقیقت پیوسته بود: «از چند هفته قبل از فینال در سایت AFC ثبت نام کردم و با اینکه کارتش آمد تصورم این بود که باز هم شاید اتفاق نیفتد. تا لحظه ورودم به ورزشگاه تقریبا باورم نمیشد که به ورزشگاه آزادی میروم. هنوز هم که به این اتفاق فکر میکنم حس میکنم انقدر در شوک بودم که اصلا خوب ورزشگاه را ندیدم و خیلی تصویر واضحی از آزادی یادم نیست. حس و حال لحظهای که از تونل رد میشدم و ورزشگاه را میدیدم را هرگز فراموش نمیکنم. آن روز یک فیلم گرفتم که برای همیشه یادم بماند که بالاخره یک روز رویاهایی که داریم (هرچقدرهم کوچک یا بیاهمیت برای بقیه) را همانقدر واضح میتوانیم جلوی چشمهایمان ببینیمشان.»
پریسا پورطاهریان این روزها کنار زمین در ورزشگاههای امارات عکاسی میکند، او مسیری طولانی را از پشت بام تا جام ملتهای آسیا پیموده است: «از اول سال مصمم بودم که حتما کاری کنم تا بتوانم بازیهای جام ملتها را عکاسی کنم در سایت AFC ثبت نام کردم و یک هفته قبل از شروع بازیها کارتم رسید. اینجا کلا حس و حال متفاوتی دارد. همین که ما زنها کنار زمین عجیب و غریب به نظر نمیرسیم نکته مثبتی است، میدانم اگر مشکلی باشد برای همه عکاسان است نه فقط برای منی که دخترم. بازی با عراق بود و در اواخر بازی ناگهان همه ورزشگاه پشت سر هم می گفتند ایران، ناخودآگاه نتوانستم عکاسی کنم. ما نمیتوانیم داخل ورزشگاه فیلم بگیریم اما دوست داشتم میتوانستم از جو آنجا فیلم بگیرم و بفرستم برای همه دخترهایی که عاشق فوتبال هستند. اما برای 2-3 دقیقه عکاسی نکردم و فقط نگاه کردم و تصور کردم یک روز کنار هم در ورزشگاه آزادی اینطوری تیممان را تشویق میکنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید