سعید لیلاز:
کرونا مشکل اساسی ایران نیست مشکل اول ما فساد است
تحلیل و ارزیابی تبعات برآمده از موضوع کرونا این روزها تنها مختص رسانههای گروهی و ارباب جراید نیست؛
اعتمادآنلاین| تحلیل و ارزیابی تبعات برآمده از موضوع کرونا این روزها تنها مختص رسانههای گروهی و ارباب جراید نیست؛ ردپای این موضوع را امروز در هر محفل و جمعی میتوان به عینه مشاهده کرد. از شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی گرفته تا محافل کارشناسی و تخصصی و گفتوگوهای عادی مردم کوچه و بازار و در مترو و تاکسی و... در هر کدام دامنه وسیعی از ارزیابیهای تحلیلی در خصوص فضای پساکرونایی مطرح میشود. گروهی از کارشناسان معتقدند که کرونا بنیانهای جهانی که ما تا به امروز میشناختیم را به لرزه درآورده و باید منتظر ساختارهای تازهای باشیم؛ اما گروهی دیگر معتقدند این تجربه در ردیف سایر تجربههای قبلی انسان از مواجهه با بیماریهای مسری و بحرانهاست و کرونا به زودی سایه سنگین خودرا کنار خواهد کشید. در این میان سعید لیلاز روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی و استاد دانشگاه شهید بهشتی از جمله تحلیلگرانی است که معتقدند آزمون کرونا ویروس برای اقتصاد و معیشت ایرانی واجد نقاط مثبتی است که بر اساس آن میتوانیم چشمانداز روشنتری را در اقتصاد متصور شویم؛ شاخصهایی که لیلاز معتقد است در صورت استفاده از انسجام ملی و پرهیز از حاشیهسازیهای غیرضروری میتوان از تهدیدات کرونایی هم فرصتهایی برای رشد پایدار و حرکت به سمت توسعه برداشت. این تحلیلگر اقتصادی در عین حال یادآور میشود که ظرفیتهای اقتصادی ایران به اندازهای است که علی رغم تحریمهای اقتصادی و کرونا نیز میتوانیم نسبت به آینده اقتصادی و معیشتی کشور امیدوار باشیم. لیلاز با اشاره به این واقعیت که ایران غیر نفتیترین اقتصاد نفتی جهان است برخی شاخصهای مثبت اقتصادی کشور را عاملی دانست که در صورت انسجام داخلی و اصلاح برخی نارساییها میتوان از آنها برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر استفاده کرد.
موضوع کرونا ابعاد و زوایای گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و طبقاتی را در نوردیده است و طبیعی است که کارشناسان در مواجهه با این پدیده جهانشمول، دیدگاهها و نظرات مختلفی را ارایه کنند. برخی معتقدند که دولتها و نظامهای سیاسی در برابر یک آزمون جدی«کارایی » قرار گرفتهاند. نظر شما درباره این پدیده چیست؟
اولا و قبل از هر اشارهای باید بگویم که اطلاعات ما در خصوص کرونا و تبعاتی که در بخشهای مختلف به جای میگذارد هنوز ابتدایی و مقدماتی است و ما هنوز در حال دانشآموزی درباره زوایای مختلف این پدیده هستیم. بنابراین تحلیلهای ارایه شده هم مبتنی بر همین اطلاعات مقدماتی است و هنوز زمان زیادی مانده تا بتوانیم به ارزیابی جامعی از آنچه رخ داده است؛ برسیم. همانطور که شما اشاره کردید کرونا بخشهای مختلف را در آزمون جدی کارایی قرار داده، اما این آزمون تنها مختص به ایران و کشورما نیست و همه بشریت در برابر این آزمون جدی قرار گرفتهاند. بر خلاف بسیاری از تحلیلهایی که این روزها مطرح میشوند و حوزههای مختلف مدیریت، برنامهریزی، اقتصاد و... ایران را شکستخورده معرفی میکنند، معتقدم که نه تنها ایران کارنامه نامطلوبی در مواجهه با این پدیده از خود به جای نگذاشته بلکه در برخی بخشها میتوان نشانههایی از عملکرد مطلوب را مشاهده کرد. منظورم از این عملکرد مطلوب، حوزههای بهداشتی و درمانی در فرآیند مقابله با کرونا نیست که من اساسا در این بخشها صاحب نظر نیستم، بلکه منظورم مجموعه شاخصهایی است که در حوزههای اقتصادی و معیشتی انجام شده است و میتوان به صورت مستند درباره آنها صحبت کرد.
ممکن است این گزاره را کمی بیشتر بشکافید. شما در عملکرد ساختارهای اجرایی و مدیریتی کشور چه دیدهاید که به این نتیجه رسیدهاید؟
این روزها در حال تحلیل، ارزیابی و کشف خط و مسیر مشخصی هستم که اطلاعات تازهای را در اختیار ما قرار میدهد؛ اینکه به نظر میرسید هر اندازه نقش دولتها در شؤون مختلف حکمرانی برجستهتر بوده است، در مواجهه با مشکلی از جنس کرونا در حوزههای مختلف موفقتر عمل کرده اندو اگر این دادههای اطلاعاتی بر همین منوال ادامه داشته باشد و نتیجهگیریها بر همین اساس باشد میتوان گفت که دولت بزرگ شاید همیشه بد نباشد و اگر دولتها بتوانند در هر قرن که جهان شاهد یک بحران جدی از جنس کرونا یا مسائل عالمگیر دیگر است گره گشایی کنند، باید در دیدگاههایی که نسبت به آسیبها و خطرات وجود ساختارهای منسجم داریم تغییراتی ایجاد کنیم. مثلا کره شمالی به نسبت چین عملکرد بهتری در مقابله با کرونا داشته است. چین عملکردی به مراتب بهتر از ایران داشته است؛ ایران نیز عملکردی به مراتب بهتر از فرانسه و فرانسه هم نسبت به امریکا توانسته است؛ دستاوردهای افزونتری را خلق کند. بررسی ماهوی این زنجیر به هم پیوسته، اطلاعات و نتایجی را به وجود میآورد که باید به صورت تحلیلی و پژوهشی بررسی شود.
اما یک خط خبری و رسانهای در داخل و خارج کشور وجود دارد که دولت و ساختار اجرایی و نظام سیاسی ایران را در مواجهه با کرونا شکستخورده میداند؟
قطعا ایران جزو نمونههای شکست خورده در مواجهه با این بیماری نیست و دستاوردهای مناسبی در این زمینه خلق شده است. اولین پرداختهای حمایتی ایران از طبقات کمتر برخوردار و کسانی که به نوعی در معرض آسیب معیشتی قرار داشتهاند، قبل از نوروز و در نیمه اول اسفندماه 98 انجام شد؛ یعنی در کمترین زمان ممکن تلاش شد تا اقدام به حمایت از اقشار محروم شود. در سایر حوزههای خدماتی و اداری نیز ایران به سرعت دست به واکنشهای حمایتی از اقشار مختلف زد. شما این عملکرد را مقایسه کنید با مشکلاتی که در برخی از کشورها در خصوص تامین اقلام اساسی، حمایتهای درمانی و... ایجاد شد. از این نمونه باز هم میتوان برشمرد و مبتنی بر آن نتیجه گرفت که عملکرد کلی بد نبوده است.
در حوزههای اقتصادی این واکنشهای اجرایی و مدیریتی به چه صورت بوده است؟
اگر بخواهیم آینده را پیشبینی کنیم و تبعات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی اداری و خدماتی را بررسی کنیم باید ببینیم در اثر این اتفاق چه تغییراتی در روابط بینالمللی ایجاد شده است؟ چه شاخصهایی در موضوعات ژئوپلتیک تغییر کرده است؟ و... که البته یک چنین دادههای مستندی هنوز در اختیار تحلیلگران قرار نگرفته است. اما معتقدم که اگر تا پایان ماه رمضان و پایان اردیبهشتماه بتوانیم تبعات آسیب زای بیماری را در حوزههای اقتصادی مهار و هدایت کنیم در آنصورت با خساراتی حدود 20 تا 30 میلیارددلاری میتوانیم دوران جدیدی را آغاز کنیم. البته این برآورد متعلق به دهه اول اسفندماه است و برآوردهای جدید ممکن است این ارقام را افزایش دهد. اما اگر مساله کرونا در مدت زمان طولانیتری تداوم داشته باشد تبعات آن هم بیشتر خواهد بود خسارتهای افزونتری در اقتصاد ایجاد خواهد شد. اگر تا اول خرداد ماه بتوانیم چرخ کسب و کار را به گردش درآوریم و فعالیتهای روزمره اقتصادی از سر گرفته شوند، میتوانیم بگوییم که ساختار اجرایی و دولت در ایران یکی از بهترین عملکردها را برای عبور از چالش کرونا در بخشهای اقتصادی و معیشتی به ثبت رسانده است.
اقتصاد ایران چگونه میتواند از تبعات اقتصادی خسارتباری که کرونا ایجاد کرده و شما هم به آن اشاره کردید خلاصی یابد؟
همانطور که گفتم اگر تا پایان اردیبهشت بتوانیم فضای کسب و کار را به روال تقریبا عادی بازگردانیم در طول سه ماهه تابستان میتوانیم آثار اقتصادی سقوط سه ماهه اول را جبران کنیم و از پاییز بر مدار رشد اقتصادی هدفگذاری شده، قرار بگیریم. نباید فراموش کنیم مشکلات ساختاری اقتصاد ایران بیش از عوامل بیرونی به سیاستها و نحوه شیوه مدیریت داخلی مربوط است. بزرگترین مشکل اقتصادی ما کرونا یا تحریمهای اقتصادی نیست. کرونا مشکل فوری هست اما مشکل اصلی و اساسی نیست. مشکل اصلی و بنیادین ما اول فساد است؛ بعد هم فقدان بهره وری و فقدان انسجام در جمهوری اسلامی که باعث شده حرکت اقتصادی ما به اندازه ظرفیت هایمان نباشد.
درباره این انسجام در حوزههای مختلف حکمرانی بیشتر توضیح میفرمایید؟ مشکل این عدم انسجام از کجا نشات میگیرد؟
ببینید من فکر میکنم ظرفیتهای اقتصادی ایران به اندازهای است که بتواند گره مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را باز کند. اما مشکلاتی برای تحقق این هدف وجود دارد، از همین حالا من و همکارانم و اساسا تمام فعالان اقتصادی و صاحبان کسب و کار نگران مشکلاتی هستند که طی هفتههای آینده و بعد از آغازبه کار مجلس یازدهم در پهنه اقتصادی و مدیریتی و... کشور ظهور و بروز پیدا خواهد کرد. به این دلیل است که از ضرورت انسجام در ساختارهای تصمیمساز داخلی صحبت میکنم. از منظر اقتصادی معتقدم ظرفیتهایی وجود دارد که میتواند چشمانداز تازهای را پیش روی کشور بگشاید در صورتی که بتوانیم این انسجام را در کشور ایجاد کنیم. شما ببینید ایران غیرنفتیترین اقتصاد نفتی جهان است. یعنی وابستگی ایران به نفت تقریبا از اکثر کشورهای همرده کمتر است. ما کشاورزی خوب و قوامیافتهای داریم که بیش از 140تن محصول باکیفیت تولید میکند. در همین بحران اخیر به خاطر این ظرفیتهاست که اقلام مورد نیاز مردم در فروشگاهها وجود دارد و کمبودی مشاهده نمیشود. ما در کنار ترکیه یا شاید بلافاصله پس از ترکیه از نظر این ظرفیتها رتبههای بالای منطقهای داریم. در حوزههای صنعتی هم ظرفیتهای بسیار بالایی داریم و فرصت این را داریم که این ظرفیتهای بالقوه را به صورت بالفعل درآوریم.
پرسشی که با این توضیحات در ذهن شکل میگیرد آن است که با وجود این ظرفیتها چرا هنوز نتوانستهایم در زمینه تولید ثروت و رفاه عمومی به مطالبات طبقات مختلف پاسخ دهیم.
یکی از مشکلات اساسی در حوزه مقررات و سیاستگذاریهای کلان است که در این بخش هم کرونا باعث شده تا رویکردهای تازهای در این حوزههای مشکلساز شکل گیرد. کرونا باعث شد تا تجمیعی در مقررات و دستورالعملها ایجاد شود و فعالان اقتصادی برای استفاده از مجوزها مسیر کوتاهتری را طی کنند. مساله این است که باید از نظام جمهوری اسلامی تقاضا کنیم که ستاد فرماندهی مشابهی با ستاد فرماندهی کرونا را در کشور نهادینه کند تا نهادهای موازی اقتصادی دستورالعملهای متفاوت و در برخی موارد متضاد صادر نکنند. همه کارشناسان میدانند که 40 تا 50 درصد ظرفیتهای تولیدی و صنعتی ما راکد است؛ در صورت بهبود شاخصهای قانونی و روانسازی امور میتوان این ظرفیتهای پنهان مانده را به اقتصاد بازگرداند و از آنها ارزش افزوده بیشتری استخراج کرد. در حوزه خدمات هم ما یک شبکه خدماتی بزرگ و گسترده را داریم که باید از آنها استفاده بهینهای برای تولید ثروت و اشتغالزایی و...کنیم.
در حوزه صادرات کالا و خدمات به کشورهای همسایه هم معمولا توجه مناسبی نمیشود؟
یکی از تحولات ژئوپلتیکی که در سطح کشورهای همسایه رخ داده و کمتر به آن توجه میشود این است که ما تا اطلاع ثانوی و شاید تا قیامت باید خود را کشوری 150میلیونی در نظر بگیریم؛ عراق و افغانستان در این دوره واجد ارتباطات متمرکزی با ما هستند که جداییناپذیر است. اگر بتوانیم این نگاه را نهادینه کنیم که ما نه برای 80میلیون بلکه برای 150میلیون نفر باید تولید و خدمات داشته باشیم چشمانداز دیگری را پیش روی کشور ایجاد میکند. اما بلافاصله پس از اینکه گوچه فرنگی در کشور گران میشود جلوی صادرات گوجهفرنگی به عراق و افغانستان و..گرفته میشود؛ بلافاصله پس از گرانی تخم مرغ و مرغ صادرات را متوقف میکنیم. در حالی که ما باید بدانیم در کشورهای دایره نفوذ اقتصادی داریم و باید از دایره نفوذمان در این کشورها دفاع کنیم و به راحتی نفوذ تولیدی مان را در اختیار رقبا قرار ندهیم. این تلاطمها باعث میشود تا ظرفیتهای تولیدی و صادراتی کشورمان به هرز روی دچار شود. زمانی که سیاستهای سامان یافته و پایداری نداشته باشیم نمیتوانیم در این حوزهها ارزش افزوده ایجاد کنیم.
برای حفاظت از این طرفیتها چه پیشنهاد میکنید؛ راهکاری که مسوولان باید در حوزههای اقتصادی دنبال کنند، چیست؟
حتی با وجود تحریمهای اقتصادی و کرونا تنها با اصلاح برخی سیاستگذاریها (همانطور که میبینید از اصلاح سخن میگویم و نه از انقلاب و دگرگونیهای عظیم) فقط با اصلاح ساختارها و نظام حقوقی و قانونی با همین داشتهها میتوان تصور رشد مستمر و پایداری را داشت.اما همانطور که گفتم میدانیم که در بطن دعواهای فعلی جناحی و جهتگیریهای سیاسی که احتمالا به زودی بین مجلس یازدهم و دولت دوازدهم ظهور و بروز خواهد داشت، رسیدن به یک چنین انسجامی چندان ساده نخواهد بود.
چشماندازی که از آینده اقتصادی کشور میبینید چگونه است؟
متاسفانه ما در ایران در مورد عمق و شدت بحرانها اغراق میکنیم. واقع آن است که عملکرد اقتصادی و عمومی جامعه ایران در مواجهه با کرونا چندان بد نیست. البته ایراداتی وارد است اما به نسبت بسیاری از کشورها شرایط مطلوبی داریم. همین الان آرامش موجود در بازار و شاخصهای اقتصادی برای من مثل یک معجزه است. همه این داشتههای اطلاعاتی و اعداد و ارقام اقتصادی این نوید را میدهد که چنانچه یک آشتی عمومی و یک تغییر ریل و نگاه تازه داشته باشیم؛ بسیار محتمل است که بتوانیم فضای جدیدی را در پساکرونا تجربه کنیم.
منبع: روزنامه تعادل
دیدگاه تان را بنویسید