اصلاحطلبان برای 1400 بلاتکلیفند؟
بنابر این شرایط پیچیده این روزهای زمینِ سیاست برای اصلاحطلبان باعث شده که «دغدغه 1400» برایشان دغدغهای جدی و کنشگری در این سال و انتخابات واپسین ماهش، نقطه عطفی در این جریان سیاسی باشد.

اعتمادآنلاین| نه اینکه حرف و حدیث در مورد انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم پسین و موخر باشد، پیش از این و حتی از همان روزهای نخستین سال پایانی فعالیت دولت دوازدهم زمانی که تعطیلات نوروز تمام شده و اندکی هم تب کرونا فروکش کرده بود، بحث انتخاب 1400 میان کنشگران سیاسی در گرفته و پای این مباحث به رسانهها هم باز شدهبود. با این حال هر روز که به 6 ماهه دوم سال نزدیکتر میشویم، طرح مساله «انتخابات 1400» در اردوگاه اطلاحطلبی جدیتر میشود. تکلیف اصولگرایان که در همه اعصار و انتخابات مشخص بوده است. تیغ نظارت استصوابی برای جناح راست، چنان برنده نیست که برای مصادیق انتخاباتی بحث و بررسی داشته باشند. زمین بازی انتخابات برای آنها تا چند روز مانده به رایگیری هم قابل تغییر است؛ چراکه داوطلبان «خدمت» بسیار است و به «اجماع» رسیدن مشکل. از این رو باید منتظر ماند تا مشخص شود از میان گزینههای بالقوه متعدد، کدامیک شانس این را خواهند داشت که نظر اغلب طیفهای اصولگرا را به خود جلب کند و کدامیک احتمال دارد در روزهای نهایی با پادرمیانی این و آن کنار بکشد. در واقع این گروه سیاسی بیرقیب در اغلب رقابتهای مهم در اصل «حضور» در انتخابات و مشارکت فعال حرف و حدیثی ندارند و طیف گستردهای از بدنه اجتماعیشان نیز نگاهی «تکلیفمحور» به مقوله «رای دادن» دارند. بنابراین، این اصلاحطلبان هستند که باید ابتدا فکری به حال تشکلاتشان کنند که 2 مقام عالیرتبه آن استعفا دادهاند سپس به حال بدنه اجتماعی ناامید از اصلاح حاکمیت فکری کنند و درنهایت گزینههای اصلاحطلب ریاستجمهوری را برای نامنویسی راهی وزارت کشور کنند تا شاید یکی از میان چندین گزینه تایید صلاحیت شود. ضمن اینکه در این مقوله آخر میان طیفهای مختلف اصلاحطلبی همچنان اجماعی وجود ندارد که آیا استراتژی معرفی گزینه اجارهای به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری و تکرار سال 92 اقدام درستی است یا بازگشت به اصلاحطلبانی با دُز اصلاحطلبی بیشتر که به همین میزان احتمال رد صلاحیتشان نیز بیشتر خواهد بود. بنابر این شرایط پیچیده این روزهای زمینِ سیاست برای اصلاحطلبان باعث شده که «دغدغه 1400» برایشان دغدغهای جدی و کنشگری در این سال و انتخابات واپسین ماهش، نقطه عطفی در این جریان سیاسی باشد.
مقدمات حضور
نمیتوان نادیده گرفت که به هم ریختگی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در بلاتکلیفی در مورد تصمیم 1400 تاثیرگذار است. شاید از همین روی محمد سلامتی دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پیش از این با حکم خاتمی به این شورا پیوسته بود، معتقد است که باید اصلاحطلبان«حلقههای مشورتی» خود را افزایش دهند تا برای انتخابات 1400 بار دیگر گروههای سیاسی را که در عضویت «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» هستند یا خارج از این ساختار فعالیت میکنند، گرد هم بیاورند. او از جمله چهرههایی است که معتقد است در فقدان تشکیلاتی چون شورای عالی سیاستگذاری باید به «شورای هماهنگی جبهه اصلاحطلبان» بازگشت و این تشکیلات را فعال کرد تا به «همگرایی» رسید. او در گفتوگو با خبرآنلاین پیشنهاد داده که احزاب و چهرههای موثر ابتدا مقدمات حضور «مردم» در انتخابات 1400را فراهم کنند. موضوعی که پیش از این چهرههای دیگر اصلاحطلب نیز تاکید کردند که باید ابتدا بدنه اجتماعی را توجیه کرد سپس به سراغ انتخاب کاندیدا رفت.
البته همانطور که حسین کاشفی، عضو حزب اتحاد ملت نیز تاکید کرده، اصلاحطلبان ظاهرا «هنوز وارد مصادیق انتخابات ریاستجمهوری» نشدهاند. پیش از این زمزمههایی شنیده میشد که چهرههایی چون رضا خاتمی یا محسن صفاییفراهانی و مصطفی معین کاندیدای اصلاحطلبان نزدیک به اتحاد و مشارکتیهای سابق هستند با این حال کاشفی به ایلنا گفته که باید ابتدا «صدای مردم شنیده شود» و «اعتمادسازی» صورت گیرد سپس متناسب با شرایط موجود به فکر کاندیدا بود.
آنچه اغلب اصلاحطلبان بر آن تاکید دارند، بازسازی بدنه اجتماعی است. بدنه اجتماعی که با شرایط ایجادشده از سوی شورای نگهبان و دستهای بسته اصلاحطلبان برای ایجاد تغییر از سال 92 به اینسو حاضر نشد، مشارکت حداکثری در انتخابات داشته باشد و شاید به بیانی دیگر بتوان گفت که از صندوق رای ناامید شد. اما حتی اگر بر تجربه تاریخی استناد کرد که نشان داده، پیروزی در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری ارتباط معناداری با یکدیگر دارد و احتمالا رییسجمهوری اصولگرا بر سر کار میآید. همچنین فرض بر این باشد که اصلاحطلبان قصد رقابت جدی در انتخابات 1400 ندارند اما برنامهریزی برای بازسازی بدنه اجتماعی و تقویت نهادهای اجتماعی و مدنی نیز نیازمند تشکیلات موثر و تلاشهای حزبی و جریانی است. از همین روی اگر حیات شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تعیین تکلیف نشود، نمیتوان چندان به این بازسازی امیدوار بود. با این حال جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران به ایرنا گفته که جایگزین عارف و موسویلاری هنوز مشخص نیست و اگرچه این موضوع در دستورکار است اما هنوز به نتیجه نرسیده است. این کنشگر اصلاحطلب با تاکید بر اینکه ماموریت «شعسا» انتخاباتی نبوده،
گفته که ضرورت دارد از برخی شخصیتهای اصلاحطلب برای مدیریت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دعوت شود. پیش از این زمزمههایی مبنی بر حضور دوباره عبدالله نوری در راس شعسا شنیده میشد که با توجه به گوشهنشینی سیاسی که او انتخاب کرده، فعالیت مجدد او اندکی بعید به نظر میرسد.
در جرگه اصلاحطلبان اما کسانی هستند که برخلاف امام معتقد به بازسازی تشکیلات قدیمی نیستند. آنها بر این باورند که اصلاحطلبان باید به سراغ تشکیلاتی جدید بروند. اشرف بروجردی، عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگو با اعتمادآنلاین مطرح کرده که «الان که کشور به استقبال انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 میرود، اصلاحطلبان نمیتوانند به روش و شیوه قبلی شورای عالی فعالیت کنند. در واقع راهاندازی یک تشکیلات جدید لازم است تا درباره حضور یا عدم حضور در انتخابات بعدی به تصمیم برسند.» او البته تاکید کرده که این گزاره به معنی نفی شورای عالی اصلاحات نیست. این کنشگر اصلاحطلب همچنین اذعان کرده که مساله و دغدغه اصلاحطلبان شرکت کردن یا نکردن در انتخابات نیست؛ بلکه عبور به سلامت کاندیداهای مدنظر این جریان از سد نظارت شورای نگهبان مساله اصلی است.
شاید از مجموع اظهارات ماههای اخیر بتوان آنچه اشرف بروجردی گفته را تایید کرد که اصلاحطلبان تمایل به شرکت در انتخابات دارند اما استراتژی جدیدشان آن چیزی نیست که سال 92 امتحان کردند و امتحان پس دادند. به هر روی برای رسیدن به تصمیم نهایی و توجیه بدنه اجتماعی نیز نمیتوان بدون تشکیلات منسجم و بدون حرکت جبههای به موفقیت فکر کرد؛ مسالهای که دغدغه 1400 اصلاحطلبان را جدیتر میکند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید