کد خبر: 422150
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۷ ۱۱:۰۰:۰۰
| |

گزارش «اعتمادآنلاین» از حراج‌های هنری در ایران و آنچه در سریال «آقازاده» نمایش داده می‌شود:

تفاوت واقعیت حراج‌های هنری و نمایش آن در شبکه‌ نمایش خانگی چیست؟

سریال‌هایی همچون «آقازاده» و «هیولا» خیلی از آنها را که دستی در معاملات هنری ندارند یا حتی پیش از این هیچ‌گونه اطلاعاتی در مورد شیوه خرید و فروش آثار هنری نداشته‌اند به موضوعاتی همچون حراج‌ها، نحوه ورود آثار، اصالت اثر و خریداران آن علاقه‌مند کرده است.

تفاوت واقعیت حراج‌های هنری و نمایش آن در شبکه‌ نمایش خانگی چیست؟
کد خبر: 422150
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۷ ۱۱:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| سحر آزاد - حراج‌های هنری در تمام دنیا موضوعی محل بحث هستند، از یک سو بستری برای رونق خرید و فروش آثار هنری محسوب و از سوی دیگر همواره از آن به عنوان محلی برای پولشویی یاد می‌شود. بنابراین آنچه که سریال «آقازاده» بر آن دست گذاشته و تا به اینجا به عنوان پشت پرده حراج‌های هنری ارائه داده، موضوع جدیدی نیست؛ با این حال عمر نه‌چندان بلند چنین حراج‌های هنری‌ای در ایران باعث شده نحوه ورود یک اثر به این رویدادها و چگونگی دادوستد آن مورد کنجکاوی قرار گیرد.

سابقه برگزاری حراج‌ها مربوط به امروز و دیروز نیست و تجربه طولانی برخی از این حراج‌ها باعث شده است شعبه‌هایی در کشورهای مختلف برپا کنند و آوازه‌ای جهانی داشته باشند. حراج‌های کریستیز، ساتبیز و بونامز که نام آنها در ایران هم شناخته شده است شهرت جهانی دارند و با تاسیس شعبه‌هایی در کشورهای دیگر خریداران جدیدی را به این عرصه وارد کرده‌اند.

سودای ورود حراج خارجی به ایران

حراج‌خانه کریستیز یکی از سه حراج معتبر دنیاست که در میان ایران بیشتر از سایر حراج‌ها شناخته شده است چراکه در سال 2006 شعبه‌ای در دوبی تاسیس کرد تا به عرضه آثار هنرمندان ایرانی، عرب و ترک بپردازد.

البته این حراج در ابتدا قرار بود در ایران در جزیره کیش آغاز به کار کند، اما مشکلاتی که مهم‌ترین آن متصل نبودن بانک‌های ایرانی به سیستم بانکداری جهانی بود جوابگوی انتقال پول برای خریداران یا مجموعه‌داران خارجی نبود و به همین دلیل کریستیز به سراغ کشور امارات رفت و از سال 2006 که آثار ایرانی در این حراج‌ها فروخته شدند بازار هنر داخلی هم تحت تاثیر قرار گرفت.

فرهاد مشیری، افشین پیرهاشمی، پرویز تناولی، آیدین آغداشلو، حسین زنده‌رودی، عباس کیارستمی، مسعود عربشاهی، منیر فرمانفرماییان، بهجت صدر و تعداد دیگری از هنرمندان مدرنیست ایرانی از جمله هنرمندانی هستند که نام‌شان پیش از آنکه در حراج تهران عنوان شود، در حراج‌های خارجی منطقه‌ای به خصوص کریستیز برجسته شد.

حراج کریستیز دبی

با فروش آثار هنرمندان ایرانی در خارج از مرزهای کشور، قیمت‌های داخلی به یکباره بالا رفت و آثار هنرمندان مدرنیست ایرانی و مکتب سقاخانه مورد توجه بیشتری قرار گرفت. این آثار به هنرمندان دهه 40 و 50 تعلق داشتند که زمان تاسیس کریستیز دوبی یا دیگر حضور فعالی در هنرِ دهه‌های 60 و 70 ایران نداشتند یا از دنیا رفته بودند. بنابراین وارثان آنها بیشترین تعامل را با دلالان حراج‌ها داشتند که این موضوع نیز می‌توانست انگیزه‌های مالی آنها را برای فروش کارها بیشتر کند.

وسوسه تاسیس شعبه‌ای از این حراج‌خانه البته در سال‌های بعد همچنان وجود داشت چنان‌که در اردیبهشت 93 علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، در جشنواره تجسمی «آئینه مطهر» از انجام مذاکرات مقامات ایرانی با حراجی کریستیز برای برگزاری این حراج هنری در جزیره کیش خبر داد.

2 روز بعد خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، در خبری این گفته جنتی را تکذیب و از قول الکساندرا کیندرمن، مدیر ارشد بخش روابط عمومی کریستیز، عنوان کرد: «کریستیز از برگزاری 2 فروش در سال در دوبی خوشحال است و هنر ایرانی را با رضایت در حراجی‌های خود در دوبی عرضه می‌کند، اما ما هیچ طرح و برنامه‌ای برای گشودن خانه‌های حراج و فروش در ایران نداریم. ایران هم تماسی با ما نداشته است.»

حراجی برای داخل ایران

همان‌طور که پیش از این اشاره شد، بعد از آنکه در اواسط دهه 80 حراج کریستیز شعبه خود را در دوبی افتتاح کرد، نه تنها بازار آثار هنری در منطقه تغییر کرد بلکه در داخل ایران نیز تاثیر خود را گذاشت. ابتدایی‌ترین تاثیر آن برجسته شدن هنرهای تجسمی در میان اخبار فرهنگی و هنری بود.

از این نکته که بگذریم، می‌توان به افزوده شدن گالری‌هایی اشاره کرد که تا پیش از آن به غیر از چند گالری معروف و قدیمی همچون سیحون، گلستان و... تعداد زیادی نبودند، اما به مرور و هرچه به دهه 90 نزدیک شدیم نه تنها گالری‌داری از حرفه‌ای که زنانه تعبیر می‌شد تغییر کرد و شاهد ورود روزافزون گالری‌داران مرد بودیم، مجموعه‌داران و خریداران بیشتری به سمت سرمایه‌گذاری در بازار هنرهای تجسمی روان شدند و حتی برخی از آنها سرمایه‌گذارانی بودند که پیش از آن در زمینه‌های دیگر همچون ملک و صنعت فعالیت می‌کردند و پیشینه فعالیت فرهنگی نداشتند، اما از آن به بعد نگاهی هم به هنر انداختند.

حراج تهران

افزایش قیمت‌ها و توجه ناگهانی به تابلوهای نقاشی، مجسمه، عکاسی و حتی هنرهای مفهومی به مرور بحث‌های دیگری هم به وجود آورد. بعد از چند سال که از هیجان خرید و فروش آثار هنرمندان ایرانی در خارج از مرزهای ایرانی گذشت، نگاه‌های به دور از شتابزدگی و هیجان بیشتر شد و حتی برخی از هنرمندان و گالری‌داران به این موضوع پرداختند که بسیاری از خریداران داخلی توان خرید آثاری را که بر مبنای حراج‌های خارجی افزایش یافته ندارند و به همین دلیل باید به سمت تعدیل در این زمینه رفت.

استدلال آنها این بود که قیمتی که روی آثار یک هنرمند در حراج‌ها گذاشته می‌شود با قیمت‌هایی که برای یک نمایشگاه تعیین می‌شود متفاوت است و نمی‌توان قیمت یک اثر در حراج خارجی را شاخصی برای تعیین قیمت و افزایش بسیار بالای آثار آن هنرمند در داخل کشور برشمرد.

ضمن اینکه آنها خواستار توجه به جیب خریدارن داخلی بودند و می‌گفتند آثار هنری باید به خانه‌های مردم برود و با افزایش بالای قیمت‌ها، طبقه متوسط و مردمی که توان خرید تابلوها و آثار هنری دارند از خرید بازخواهند ماند و این امر به مرور به هنرمند هم ضربه خواهد زد.

عده‌ای نیز از اصطلاح «حباب» برای این بازار استفاده کردند و گفتند قیمت‌های بالا همچون حبابی هستند که بالاخره خواهد ترکید و آن وقت خریدار یا مجموعه‌داری که قیمتی بیش از ارزش واقعی یک اثر پرداخته تمایلی به سرمایه‌گذاری در این زمینه نخواهد داشت.

حراج تهران

در چنین فضایی بود که اوایل دهه 91 حراج «تهران» فعالیت خود را آغاز و به مرور به عنوان محلی برای فروخته شدن آثار هنرمندان ایرانی در داخل کشور جای خود را باز کرد و بعد از آن حراج‌های دیگری همچون حراج «باران» پا گرفتند.

علیرضا سمیع‌آذر که در دوره اصلاحات مدیریت دفتر هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر تهران را بر عهده داشت و در همان دوره هم با برپایی اولین اکسپوی هنر نخستین گام‌ها را برای ایجاد بستری به منظور خرید و فروش آثار ایرانی برداشت، پس از فراغت از مشاغل دولتی، در سال 91 به عنوان مدیر حراج تهران، این حراج را بنیان گذاشت.

او در مصاحبه‌ای با روزنامه «ایران» در مورد دلیل برپایی این حراج گفته است: «ما دریافتیم قیمت آثار هنری در بازار بین‌المللی مثل دوبی بالا اما در بازار داخلی بسیار ضعیف است. طبیعی بود که خریداران خارجی به داخل کشور بیابند تا اثر مورد نظرشان را بسیار ارزان‌تر خریداری کنند. این یک تهدید برای مارکت بین‌المللی هنر ایران بود، زیرا به نظر می‌رسید آثار به شکل غیرمنطقی در خارج از کشور نسبت به داخل گران است. با این تحلیل انگیزه برگزاری حراج تهران تقویت مارکت داخلی بود، به نحوی که تقاضای بیشتری را برای خرید آثار هنری در داخل به وجود بیاورد و قیمت آثار را در داخل ارتقا بدهد.»

برنامه‌ریزی‌ها برای یک شب

حالا اگر به سراغ آنچه که این روزها صحنه نمایش حراج در سریال‌هایی همچون «هیولا» و البته بیشتر در «آقازاده» نشان داده می‌شود برویم، باید در وهله اول بگوییم در این سریال علاوه بر اینکه نام واقعی هنرمندان و نمونه کاملاً مشابه و عینی آثار هنرمندانی همچون کوروش شیشه‌گران، سهراب سپهری، منوچهر نیازی، مجسمه هیچ تناولی و... به میان آمده، فضای برگزاری حراج هم بسیار به حراج تهران شبیه است؛ البته با این تفاوت که به دلیل همان مشکلات مربوط به معاملات پولی، حراج تهران، حداقل تاکنون که 12 دوره آن برگزار شده، در سطح ملی بوده و با اینکه در سریال آقازاده عنوان حراج «خاورمیانه» است، معلوم نیست آیا همچون نامش منطقه خاورمیانه را نشانه رفته یا این صرفاً نامی سمبولیک است.

با توجه به این موضوع و از آنجا که بسیاری از افرادی که تا به حال آشنایی زیادی با هنرهای تجسمی و حراج‌ها نداشته‌اند نسبت به دادوستد و ماجراهای حراج‌ها، قیمت‌گذاری و نحوه برگزاری آن کنجکاو شده‌اند، در این گزارش با نگاهی به حراج تهران که سریال آقازاده نمونه‌ای کاملاً شبیه آن را به نمایش گذاشته به برگزاری یک حراج و قوانین مربوط به آن پرداخته‌ایم.

سریال آقازاده

حراج تهران طی این سال‌ها در هتل پارسیان آزادی تهران برگزار شده است. دوازدهمین دوره آن دی‌ماه سال 98 در زمینه هنر معاصر ایران با رقم 31 میلیارد و 717 میلیون تومان برگزار شد و گران‌ترین اثر فروخته‌شده نیز متعلق به حسین زنده‌رودی با قیمت سه میلیارد و 200 میلیون تومان بود.

این حراج در پنج دوره اول که در خرداد 91 تا 95 برگزار شد به ارائه آثار هنری مدرن و معاصر پرداخت، اما از سال 95 این رویه را تغییر داد و آثار مدرن و معاصر را از هم جدا کرد. در خرداد 95 حراج آثار کلاسیک و مدرن و دی‌ماه همان سال حراج آثار معاصر را برگزار کرد و پس از آن به همین شیوه با 2 حراج در 2 نیمه سال کار خود را ادامه داد.

طبیعی است به دلیل وجود آثار هنرمندان شناخته‌شده و معتبر که نمونه کارهایشان در حراج‌های خارجی نیز فروخته می‌شود حراج نیمه اول سال متعلق به آثار هنری مدرن و کلاسیک، گران‌تر و پرسروصداتر باشد؛ همچنان‌که یازدهمین دوره حراج «تهران» که عصر 14 تیر 98 برگزار شد 42 میلیارد و 204 میلیون تومان فروخت و گران‌ترین اثر این دوره متعلق به «سر شاعر» از پرویز تناولی بود.

نقاشی که رقیب خودش شد

آنها که حراج تهران را دنبال می‌کنند می‌دانند تا مدت‌ها تنه درختان سهراب سپهری رکورددار این حراج بود و در دوره بعد باز هم تابلویی از او رکورد حراج دوره قبل را که متعلق به خودش بود می‌شکست.

سمیع آذر در نشست خبری سومین دوره حراج، رکوردشکنی آثار سپهری را به وجه ملی آن نسبت داد: «سهراب سپهری یکی از مفاخر هنر ملی ماست و برای ایرانی‌ها او نامی فراتر از یک هنرمند است و این بسیار طبیعی است که اثر او در حراج تهران با این اقبال روبه‌رو شود و رکورد فروشش در عرصه بین‌المللی شکسته شود. در خارج مرزهای ایران، سپهری برای مجموعه‌داران با اینکه مهم است، اما تنها اهمیت یک هنرمند را دارد نه چیز دیگری.»


حراج تهران

روال معمول حراج تهران این بوده است که معمولاً از 2 روز قبل از برپایی حراج، آثاری که قرار است در حراج چکش بخورند در راهرو منتهی به سالن برگزاری حراج در معرض دید گذاشته می‌شوند و بسیاری از خریداران با ارزیابی اثر دلخواه خود، آن را نشان می‌کنند تا روز موعود بتوانند بر سر آن رقابت کنند.

ضیافتی برای خریداران و فرووشندگان

حراج، عصر روز جمعه، با جمعیتی که معمولاً تمام صندلی‌های سالن را پر می‌کنند و حتی برخی سرپا به نظاره می‌ایستند، آغاز می‌شود. در دوره‌های ابتدایی رضا کیانیان، بازیگر و عکاس شناخته‌شده ایرانی، چکش حراج را می‌زد و بعد از چند دوره حسین پاکدل، مجری سابق، کارگردان و نمایشنامه‌نویس، جای او را گرفت هرچند در آخرین دوره، اجرای حراج به صورت مشترک میان پاکدل و کیانیان چرخید.

به غیر از حضور چهره‌های هنری همچون الناز شاکردوست، بهرام رادان، پری صابری، ویشکا آسایش و... اهالی ورزش نیز مانند علی دایی از جمله حاضران دوره‌های مختلف حراج بوده‌اند.

حراج تهران

برخلاف بسیاری از حراج‌های شناخته‌شده خارجی که معمولاً حضور مسئولان دولتی در آنها رسم نیست، در حراج‌های داخلی مخصوصاً حراج تهران از همان ابتدا مدیران دولتی همچون وزیران ارشاد دولت‌های مختلف، مدیران بخش‌های مختلف معاونت‌های هنری وزارت ارشاد، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران و... حضور داشتند که همین موضوع باعث شده است حراجی که در ظاهر ماهیتی خصوصی و مستقل دارد به بخش دولتی پیوند بخورد.

حراج تهران

باید از قبل خریدار باشید

شیوه شرکت در حراج و خرید اثر بدین صورت نیست که مزایده در ساعتی شروع شود و شما در همان روز تصمیم بگیرید در حراج شرکت کنید، اثری را بپسندید و خریداری کنید. برای اینکه بتوانید از همان کارت‌هایی که بارها نمونه آن را در فیلم‌ها دیده‌ایم داشته باشید تا هنگام رقابت دست خود را بالا ببرید و چکش‌زن، با آن شماره، شما را شناسایی کند، لازم است که در روزهای پیش از شروع حراج، مقدمات به دست آوردن آن کارت‌ها یا شماره‌ها را فراهم کنید.

برای خرید اثر، خریدار می‌تواند 2 روز قبل از مزایده با حضور در محل برگزاری حراج و تکمیل فرم خرید حضوری یا 2 روز قبل از مزایده با حضور در محل برگزاری حراج و تکمیل فرم خرید غیرحضوری با ارتباط تلفنی هنگام مزایده، در آن شرکت کند.

حراج تهران

بر همین اساس تنها متقاضیانی که پیشاپیش ثبت‌نام و شماره مزایده دریافت کرده‌اند مجاز به شرکت در حراج هستند. برای خرید آثار از لحاظ تعداد محدودیتی وجود ندارد، اما فروشنده یا صاحب اثر مجاز به شرکت در مزایده نیست.

همچنین خرید اثر قوانین دیگری هم دارد که در سایت حراج تهران در چند بند آمده است؛ به عنوان مثال حراج‌گزار، صاحب یا مالک اثر نبوده و تنها از طرف مالک اثر برای فروش آن اقدام می‌کند و هیچ‌گونه انتقال مالکیتی در خصوص اثر به او صورت نمی‌‌پذیرد. حق‌الزحمه (حق‌العمل) حراج‌گزار صرفاً بابت آماده‌سازی شرایط حراج و برگزاری آن و فراهم کردن تسهیلات اجرای این معامله است.

در بخش دیگری از قوانین مربوط به خرید فروش اثر به این موضوع هم اشاره شده است که حراج‌گزار با موافقت صاحب اثر رقمی کمتر از برآورد را به عنوان رزرو یا پایه فروش تعیین خواهد کرد و مجاز به فروش اثر از طرف صاحب اثر در این مبلغ و بالاتر از آن است. در صورت عدم تعیین رقم رزرو، حراج‌گزار مجاز به فروش اثر از طرف صاحب اثر به قیمت بر‌آورد کمینه و بالاتر از آن خواهد بود.

دست زدن برای بالاترین قیمت

بعد از آنکه حاضران روی صندلی‌های قرمز نشستند، کسی که اجرای حراج را بر عهده دارد به روی سن و پشت میز مخصوص خود می‌آید. همان‌طور که پیش از این گفتیم، در حراج تهران رضا کیانیان و بعد از آن حسین پاکدل اجرای حراج را بر عهده داشتند.

از آنجا که معمولاً تعداد آثار زیاد است و حراج چندین ساعت زمان می‌برد و بعد از پایان آن که به طور تقریبی تا ساعت 20، 21 و حتی دیرتر به طول می‌انجامد، معمولاً کسی که اجرای مراسم را بر عهده دارد سعی می‌کند بدوت اتلاف وقت و پرچانگی برنامه را پیش ببرد.

با همه اینها به دلیل اینکه قرار نیست در میان کار زنگ تفریحی باشد و پشت سر هم حراج انجام شود، گاهی چکش‌زن با توضیحی که درباره اثر، هنرمند یا حتی شرایط ویژه آن اثر می‌دهد فضا را تلطیف می‌کند.

تجربه نگارنده از حضور در چندین دوره حراج تهران چنین بوده است که اجرای رضا کیانیان با شوخی‌ها و تلطیف بیشتر همراه بود با این حال حسین پاکدل هم در طول اجرایش سعی می‌کرد با تغییر فضا رخوت و خستگی حضار را از بین ببرد.


حراج تهران

رضا کیانیان و سمیع‌آذر چندین‌ بار در نشست‌های خبری بعد از پایان حراج که معمولاً پس از خروج حضار دیگر در همان سالن برپایی مراسم با حضور اهالی رسانه برگزار می‌شود، به این موضوع اشاره کردند که کیانیان برای اجرای بهتر و تسلط حرفه‌ای بر نحوه چکش زدن، در حراج‌های کریستیز دوبی حضور داشته و از نزدیک شاهد ماجرا بوده است.

اگر برگردیم به فضای حراج، با نگاهی به عکس‌های منتشرشده از حراج‌ها، در کنار چکش‌زن تعدادی زن و مرد نشسته روی صندلی را هم روی سن خواهید دید که مشغول حرف زدن با گوشی تلفن هستند. این افراد رابطانی هستند که با خریداران غیرحضوری در ارتباطند تا از سوی آنها در حراج شرکت کنند و گاهی برخی از گران‌ترین آثار از جانب متقاضیان غیرحضوری خریداری می‌شود.

حراج تهران

در همین حال تمام آثار ارائه‌شده در حراج در کاتالوگی منتشر و در هر صفحه علاوه بر تصویر اثر، شناسنامه آن شامل نام هنرمند، عنوان اثر، مشخصات امضای اثر، تاریخ اثر، جزئیات اثر از جمله اندازه، متریال و در پایان قیمت کمینه و بیشینه ذکر شده است. ترتیب فروش آثار هم بر اساس شماره‌ای است که در کاتالوگ دارند.

با توجه به اینکه کمینه و بیشینه آثار در کاتالوگ آمده است، خریداران و فروشندگان با نگاهی به کاتالوگ در همان ابتدا تا حدودی از اینکه چه آثاری در رتبه‌های اول تا سوم قرار می‌گیرند اطلاع پیدا می‌کنند. بنابراین معمولاً وقتی نوبت به تابلوهایی می‌رسد که بر اساس کمینه و بیشینه پیش‌بینی می‌شود تابلوی رکورددار حراج باشند، هیجان سالن را در بر می‌گیرد و حتی برای چند ثانیه صدای هیاهو شنیده می‌شود.


حراج تهران

از سویی در دوره‌های اخیر که فضای مجازی به خصوص شبکه اینستاگرام فراگیر شده، زمانی که به نظر می‌رسد لحظه چکش زدن گران‌ترین تابلوهاست، گوشی‌های تلفن همراه بالا می‌رود تا به صورت لایو یا با عکس گرفتن و انتشار آن در لحظاتی بعد این لحظه را نشان دهند. گاهی رقابت بر سر قیمت- بیشتر برای گران‌ترین تابلو- آنچنان طولانی و نفسگیر می‌شود که دست‌کمی از لحظه‌های نمایشی فیلم‌ها ندارد.

بعد از اینکه خریداری بالاترین قیمت را پیشنهاد کرد و رقیبان دیگر توان رقابت نداشتند، مجری برنامه چند بار می‌پرسد، خریدار دیگری نیست؟ او پس از اطمینان از اینکه خریدار دیگری خواهان پیشنهاد بالاتری نیست، چکش را روی میز می‌کوبد و آنجاست که صدای دست زدن حاضران در سالن می‌پیچد و برای چند دقیقه فضای حراج تغییر می‌کند.

به این نکته هم باید اشاره کرد که بعد از آنکه چکش روی میز فرود آمد، خرید قطعی شده و اگر فردی بگوید قصد داشته آن اثر را بخرد پذیرفته نیست. به همین دلیل است که مجری برنامه پیش از نواختن چکش، چندین‌ بار از اینکه خریدار دیگری هست یا نه اطمینان حاصل می‌کند.

نحوه افزایش قیمت

برخلاف آنچه در فیلم‌ها نشان داده می‌شود، قیمت بر اساس اصول و قواعد خاصی بالا می‌رود و چنین نیست که در میانه حراج، خریدار قیمتی را به دلخواه پیشنهاد دهد.

برای هر اثر 2 برآورد کمینه و بیشینه تعیین شده است. مزایده معمولاً از رقمی پایین‌تر از برآورد کمینه آغاز می‌شود و به این ترتیب افزایش پیدا می‌کند:

تا مبلغ 20 میلیون تومان هر بار یک میلیون تومان افزایش

از مبلغ 20 تا 50 میلیون تومان هر بار 2 میلیون تومان افزایش

از مبلغ 50 تا 100 میلیون تومان هر بار پنج میلیون تومان افزایش

از مبلغ 100 تا 200 میلیون تومان هر بار 10 میلیون تومان افزایش

از مبلغ 200 تا 500 میلیون تومان هر بار 20 میلیون تومان افزایش

از مبلغ 500 میلیون تا یک میلیارد تومان هر بار 50 میلیون تومان افزایش

از مبلغ یک میلیارد تومان به بالا هر بار 100 میلیون تومان افزایش.

حراج تهران

در همین بخش قوانین دیگری هم وجود دارد که از جمله آنها این است که مزایده روی بالاترین پیشنهاد، چکش ‌خورده و پایان می‌پذیرد. پیشنهاد‌دهنده نهایی متعهد به خریداری اثر در این قیمت است و در صورت استنکاف یا عدم پرداخت وجه اثر در موعد مقرر، مسئولیت هرگونه ضرر و زیان واردآمده را راساً تقبل می‌کند.

بخشی از این ضرر و زیان حق‌العمل حراج‌گزار است که متقاضی موظف به پرداخت آن است، ضمن آنکه حق قانونی صاحب اثر برای مطالبه خسارت واردشده نیز محفوظ است.

همچنین خریدار موظف است مبلغ خریداری‌شده را حداکثر 2 هفته پس از حراج به حراج‌گزار به نیابت از صاحب اثر پرداخت کند. این پرداخت می‌تواند به صورت چک یا واریز در وجه حساب حراج انجام پذیرد. آثار خریداری‌شده حداکثر یک هفته پس از دریافت وجه آن در ایران و 2 هفته بعد در خارج از ایران تحویل خواهد شد.

پیچیدگی در تمام دنیا

اینها قوانینی رایج از معروف‌ترین حراج آثار هنری ایرانی هستند که تحت عنوان حراج تهران برگزار می‌شود. همان‌طور که گفتیم، در سریال آقازاده هم آنچه از صحنه یک حراج به نمایش گذاشته شده بیشترین شباهت را به این حراج داشته است.

قصد ما در این گزارش معرفی سازوکار برگزاری حراج‌ها و قوانین مربوط به آن بود و به همین دلیل حواشی مربوط به حراج‌ها همچون پولشویی یا جعل اثر، که در این سریال‌ هم نگاهی به آن شده است، در این گزارش آورده نشده است.

حراج تهران

البته که همزمان با اولین دوره‌های برگزاری حراج تهران، برخی از افراد فعال در هنرهای تجسمی از این حراج انتقاد کردند و به موضوع جعل اثر یا پولشویی پرداختند؛ حتی در فضای مجازی نیز افرادی با صحبت در این زمینه به شهرت رسیدند، اما ذکر این نکته هم لازم است که موضوع جعل اثر یا پولشویی همواره از حواشی تمام حراج‌ها در دنیا بوده و موضوعی نیست که به راحتی قابل شناسایی باشد، همین هم کار ردگیری فساد یا زدوبندهای موجود را در تمام دنیا دشوار می‌کند.

از همین روست که برخی از هنرمندان داخلی و بین‌المللی که شیوه زیست «مستقل» را برای خود برگزیده‌اند ترجیح داده‌اند آثار خود را در حراج‌ها عرضه نکنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها