کد خبر: 443582
|
۱۳۹۹/۰۸/۲۰ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

حمیدرضا حسینی، نویسنده کتاب «تهران تب‌آلود»، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

بسیاری از بناها به این علت که روایت‌شان بازگو نشده از بین رفته‌اند / وقتی داستان یک مکان را برای مردم توضیح می‌دهیم، نگاه و رفتار آنها در قبال آن متحول می‌شود / تهران نقشی در تاریخ ملی و جهانی دارد که کمتر شهری ممکن است داشته باشد

مشروطه بار دیگر دستمایه نوشتن یک کتاب شد این بار اما با روایتی از مکان‌های فراموش‌شده این جنبش در تهران. حمیدرضا حسینی، پژوهشگر تاریخ و روزنامه‌نگار، به سراغ مکان‌-رویدادهای جنبش مشروطه رفته و حاصل تحقیق و بررسی‌های خود در این زمینه را در کتاب «تهران تب‌آلود» از سوی نشر روزنه منتشر کرده است.

بسیاری از بناها به این علت که روایت‌شان بازگو نشده از بین رفته‌اند / وقتی داستان یک مکان را برای مردم توضیح می‌دهیم، نگاه و رفتار آنها در قبال آن متحول می‌شود / تهران نقشی در تاریخ ملی و جهانی دارد که کمتر شهری ممکن است داشته باشد
کد خبر: 443582
|
۱۳۹۹/۰۸/۲۰ ۰۹:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| کتاب «تهران تب‌آلود» نوشته حمیدرضا حسینی درباره مکان-رویدادهای جنبش مشروطه اندکی بیش از یک ماه پیش منتشر شده است.

حسینی در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین به این نکته اشاره می‌کند که جدا از علاقه‌ به مکان-رویدادها، کتاب «تهران تب‌آلود» ادای دینی بود به شهرش تهران که خیلی دوستش دارد. او با این مقدمه در توصیف تهران می‌گوید: «ارزش تهران را نباید به ساختمان‌ها و کالبد فیزیکی‌ آن محدود کنیم. اگرچه ساختمان‌های ارزشمند زیادی در این شهر وجود دارد، اما اگر «برج آزادی» را کنار بگذاریم، سایر بناهای این شهر، حتی اثری مانند کاخ گلستان که در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده است، در تراز آثار برجسته جهانی نیست. امکانات و زیرساخت‌های تهران هم خیلی چشمگیر نیست که بخواهیم به آن افتخار کنیم. شبیه برج میلاد یا بهتر از آن در بسیاری از شهرهای دیگر جهان ساخته شده یا ساخته خواهد شد. چنین آثاری نباید و نمی‌تواند مایه مباهات این شهر باشد.»

او سپس به نقش تهران در تاریخ ایران می‌پردازد: «تهران نقشی در تاریخ ملی و جهانی دارد که کمتر شهری ممکن است داشته باشد. در نظر بگیرید که جنبش مشروطیت موجب شد نخستین مجلس دموکراتیک قاره آسیا در تهران مستقر شود و این افتخار را پکن یا توکیو یا دهلی نو یا بیروت ندارند. بنابراین، اگر تهران بخواهد در میان شهرهای بزرگ و پایتخت‌های جهان به یکی از داشته‌هایش افتخار کند، به ‌نظرم باید به تاریخش خصوصاً نقش‌آفرینی‌اش در تاریخ قرن بیستم افتخار کند. کتاب «تهران تب‌آلود» کوششی برای معرفی بخش کوچکی از این سرمایه بزرگ است.»

با او درباره این کتاب و نحوه دسترسی‌اش به منابع و اطلاعات مکان‌رویدادهای مشروطه صحبت کردیم:

***

*از چه زمانی کار پژوهش برای این کتاب شروع شد و ایده آن از کجا شکل گرفت؟

از دوره دانشجویی‌ام وقتی کتاب‌های تاریخی را می‌خواندم و به محل وقوع رویدادهای تاریخی برخورد می‌کردم علاقه‌مند بودم که این مکان‌ها را ببینم. گویی اگر آن مکان‌ها باقی مانده بودند، هنوز چیزی از گذشته را در خود محفوظ داشتند که فراتر از آنچه در متون تاریخی آمده است آگاهی و احساسی را به من منتقل می‌کردند و نوعی سفر به گذشته و کشف و شهود تاریخی را در درونم رقم می‌زدند.

این علاقه وافر به محل وقوع حوادث گاهی باعث کشفیاتی می‌شد؛ مثلاً در سال 1379 وقتی کتاب «شرح زندگانی من» نوشته عبدالله مستوفی را می‌خواندم، به روایت او از چگونگی خانه‌دار شدن مدرس در تهران برخوردم و چون مستوفی نشانی منزل او را داده بود فردای شبی که کتاب را خواندم به کوچه میرزا محمود وزیر در محله عودلاجان رفتم تا ببینم خانه مدرس سر جایش هست یا نه. خوشبختانه خانه او باقی مانده بود.

طی چند هفته تحقیقات نسبتاً مفصلی درباره این خانه انجام دادم و گزارشی در روزنامه «بهار» نوشتم که توجه افکار عمومی را به خانه مدرس جلب کرد. این گزارش آغازگر راه پرفراز و نشیب و دشواری بود که در نهایت طی سال‌های 1392 و 1393 به خرید و مرمت این بنا و تبدیل آن به «خانه موزه مدرس» ختم شد.

بار دیگر در «فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران» مقاله‌ای از خانم مهین‌دخت آزرم‌سا درباره خانه‌های پراهمیت عصر مشروطه خواندم که در آن ذکر کوتاهی از خانه سید عبدالله بهبهانی آمده بود. می‌دانستم که سید عبدالله چه نقش بزرگی در جنبش مشروطه ایران داشته و خانه‌اش محل چه نشست و برخاست‌ها و حوادثی بوده است.

در نتیجه به نشانی خانه او در بازار آهنگران رفتم و به سختی موفق به ورود و عکاسی از آن شدم. سپس گزارش مبسوطی در یکی از روزنامه‌ها نوشتم که بازتاب وسیعی میان علاقه‌مندان میراث فرهنگی و برخی نمایندگان مجلس ششم داشت.

کتاب تهران تب آلود

چند سال بعد نیز گزارشم در روزنامه «ایران» با عنوان «خرابی خانه دایی‌جان ناپلئون کار انگلیسی‌هاست» که به معرفی خانه‌باغ اتحایه در خیابان لاله‌زار اختصاص داشت سر و صدای زیادی به پا کرد و موجب ثبت ملی این خانه شد و نقطه شروعی بود برای روند 12ساله خرید و مرمت این خانه توسط شهرداری تهران.

بازتاب خوبی که از این قبیل نوشته‌ها گرفتم و خصوصاً تشویق برخی استادان و دوستانم باعث شد که کار را به شکل منسجم‌تری دنبال کنم و در پی آن، تحقیقاتی درباره مکان-رویدادهای جنبش مشروطه در تهران انجام دادم که در سال 1385 به صورت مصور در یکی از رسانه‌های معتبر منتشر شد. این مقاله مقدمه‌ای شد بر نگارش کتاب «تهران تب‌آلود» که البته تالیف آن به علت گرفتاری‌های روزمره و شاید کاهلی خودم چند سال به تعویق افتاد.

*مشکلی هم برای پیدا کردن این مکان‌ها داشتید؟ آنچه درباره موضوع‌های تاریخی گفته می‌شود کمبود سند و مدارک است. تجربه شما در این زمینه چطور بود؟

مکان-رویدادهای جنبش مشروطه در تهران به 2 بخش تقسیم می‌شوند؛ یکی مکان‌های معروف که بسیاری از رویدادهای جنبش در آنها اتفاق افتاده مانند «مسجدجامع بازار تهران» که تحصن بزرگی در آنجا رخ داد یا «کاخ صاحبقرانیه» که فرمان مشروطیت در آنجا صادر شد. پیدا کردن این مکان‌ها مشکل نبود.

اما بخش دیگر بناهایی بودند که نمی‌توان گفت ناشناخته هستند، بلکه به نوعی فراموش یا گم‌شده‌اند مانند خانه بهبهانی که به آن اشاره کردم یا مجموعه گورستان چال و مسجد و مدرسه خازن‌الملک که نخستین گردهمایی اعتراضی جنبش مشروطه در آنجا برگزار می‌شود یا زندان چارسوق بزرگ که محل بازداشت و بسا که قتلگاه شماری از مشروطه‌خواهان بوده است.

پیدا کردن این بناها به ویژه خانه‌های اشخاص تاثیرگذار- که در منابع تاریخی از آنها یاد شده اما نشانی‌شان داده نشده است- نه اینکه دشوار باشد، اما دقت و زمان زیادی نیاز داشت و متاسفانه نشانی معدودی از مکان‌ها را نتوانستم پیدا کنم و بفهمم که اصلاً چیزی از آنها باقی مانده است یا نه.

*شیوه‌تان برای روایت این مکان-رویدادها از ابتدا همین‌طور بود یا حین پژوهش‌هایی که شروع کردید به این شیوه رسیدید؟

شیوه کار به این صورت بود که ابتدا با مطالعه در منابع دست‌اول دوره مشروطه مانند کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» اثر ناظم‌الاسلام کرمانی، «واقعات اتفاقیه در روزگار» اثر محمدمهدی شریف کاشانی، «حیات یحیی» نوشته یحیی دولت‌آبادی و منابعی از این دست که نویسندگان آنها از فعالان جنبش و شاهد عینی رویدادها بوده‌اند، فهرستی از مکان‌هایی را که رویدادهای بزرگ و کوچک در آنها رخ داده فراهم کردم.

سپس دنبال یافتن مکان‌ها به خصوص مکان‌های غیرمعروف رفتم که کجا بوده‌اند و اکنون چه چیزی از آنها باقی مانده است که این کار نیازمند تحقیقات میدانی بود. در مرحله بعدی، تحقیق درباره پیشینه این بناها و اینکه پس از مشروطه و تا امروز چه سرنوشتی پیدا کرده‌اند و اکنون در چه وضعی هستند به انجام رسید.

تبیین رابطه میان مکان‌ها و رویدادها

کار مهم دیگری که باید انجام می‌شد تبیین رابطه میان مکان‌ها و رویدادها بود که موضوع بخشی از فصل اول کتاب است؛ بدین معنی که توضیح دهیم چرا برخی مکان‌ها شاهد رویدادهای مهم یا متعدد بوده‌اند؟ آیا وقوع رخدادهای سرنوشت‌ساز در این مکان‌ها اتفاقی بوده یا به خاطر موقعیت ارتباطی یا کارکرد آنها بوده است؟بیشترین مکان-رویدادها در کدام محله‌های شهر بوده‌اند و چرا آن محله‌ها اهمیت بیشتری داشته‌اند؟ از نظر کارکردی، مکان‌-رویدادهای مشروطه به چند دسته تقسیم می‌شوند و کدام دسته‌ها اهمیت بیشتری دارند؟

مثلاً با وجود اینکه می‌دانیم بازاریان و روحانیان نقش تعیین‌کننده‌ای در جنبش داشته‌اند، اما جالب است که احصای مکان-رویدادها نیز این دانسته‌ها را تایید می‌کند زیرا اغلب حوادث مهم در محله بازار تهران رخ داده‌اند و در عین حال، مکان‌های مذهبی مانند بقاع متبرکه، مساجد و مدارس دینی که از پایگاه‌های روحانیان بوده‌اند سهم زیادی از وقایع مهم را به خود اختصاص داده‌اند و این جدا از خانه‌های روحانیانی است که از پیشوایان جنبش به شمار می‌رفتند و خانه آنان محل برگزاری جلسات و ملاقات‌های سرنوشت‌ساز بود.

*شاید مکان-رویدادها در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. در ایران چقدر در این زمینه پیشینه داریم و کتاب‌هایی که به این موضوع در حوزه تاریخ پرداخته باشند چقدر هستند؟

تقریباً در اغلب کتاب‌های تاریخی می‌توانیم ردی از مکان‌ها را ببینیم چون وقتی مورخان واقعه‌ای را توضیح داده‌اند معمولاً به مکان وقوع هم اشاره کرده‌اند؛ مثلاً وقتی از تاجگذاری آقامحمدخان قاجار صحبت می‌شود می‌گویند این تاجگذاری در ارگ سلطنتی تهران اتفاق افتاده است یا تشکیل اولین جلسه مجلس شورای ملی ایران در مدرسه نظام بوده و از این قبیل. علاقه‌مندی خاصی لازم است که شخصی برود و درباره این مکان‌ها تحقیق کند.

این را هم بگویم که خود مکان‌ها بخشی از اسناد و شواهد تاریخی هستند؛ یعنی ممکن است از مکانِ وقوع رخدادهای تاریخی اطلاعاتی را به دست آورید که یا در سایر اسناد و مدارک تاریخی نباشد یا پرتو تازه‌ای بر آنها بیندازد یا فهم متفاوتی از موضوع به دست دهد.

وقتی این کار صورت بگیرد ارزش افزوده‌ای ایجاد می‌شود. تا وقتی نمی‌دانیم فلان خانه که ممکن است معماری چشمگیری نداشته باشد محل تشکیل جلسات سرنوشت‌ساز مشروطه‌خواهان بوده، ارزشی برای آن قائل نمی‌شویم و از کنار آن بی‌توجه می‌گذریم. اما به محض اینکه روایت تاریخی آن خانه گفته می‌شود، از چند منظر ارزش و اهمیت پیدا می‌کند: به عنوان یک سند تاریخی و حامل بخشی از تاریخ ملی، به عنوان میراث فرهنگی، به عنوان عنصر هویت‌بخش شهری و به عنوان جاذبه گردشگری.

متاسفانه بسیاری از این بناها طی سال‌ها و دهه‌های اخیر به این علت که روایت‌شان بازگو نشده از بین رفته‌اند و من در مقدمه کتاب «تهران تب‌آلود» تصریح کرده‌ام که شاید بخشی از تقصیر متوجه تاریخ‌پژوهان باشد که به پژوهش در خصوص این مکان‌ها و معرفی آنها نپرداخته‌اند.

فراوان دیده‌ام که وقتی داستان یک مکان را برای مردم توضیح می‌دهیم نگاه و رفتار آنها در قبال آن مکان متحول می‌شود و به دیده احترام و مراقبت به آن می‌نگرند.

در پاسخ این سوال شما که به موضوع مکان-رویدادها چقدر پرداخته شده است باید بگویم، به نظرم در رسانه‌ها شاید از حدود 2 دهه پیش این توجه شروع شده، اما از بُعد پژوهشی می‌توان آن را شاخه‌ای تازه در مطالعات تاریخی در نظر گرفت که امیدوارم به بالندگی برسد و آثار زیادی در این زمینه تالیف شود.

رواج اطلاعات کاملاً اشتباه و بی‌پایه

می‌خواهم در این مورد به یک موضوع مهم اشاره کنم: در سال‌های اخیر توجه به بناهای تاریخی شهر تهران و پیشینه آنها باعث شده که افراد زیادی از روی علاقه وارد مطالعه در این حوزه شوند، اما متاسفانه برخی از این افراد تخصص لازم در این زمینه را ندارند و با کمال تاسف موجب رواج اطلاعات کاملاً اشتباه و بی‌پایه می‌شوند.

مثلاً چند سال پیش شخصی که حتی نمی‌توانست اسناد تاریخی را به درستی روخوانی کند مدعی شد کنفرانس تهران میان سران متفقین در عمارت مبارک‌آباد عین‌الدوله برگزار شده و این حرف را آن‌قدر تکرار و پخش کرد که شهرداری تهران نیز کنار این عمارت تابلو زد و آن را محل کنفرانس تهران معرفی کرد، حال آنکه بنا بر اسناد و مدارک انکارناپذیر و عکس‌ها و فیلم‌های موجود، این کنفرانس در محل سفارت شوروی (روسیه) در خیابان نوفل‌لوشاتو برگزار شده است.

چنان‌که گفتم، این قبیل افراد اگرچه علاقه‌مند به موضوع هستند، اما چون تحصیلات مرتبط ندارند نه منابع تاریخی و دسته‌بندی‌ها و چگونگی ارزش‌گذاری آنها را می‌شناسند و نه روش استنتاج مطالب از منابع را می‌دانند. در نتیجه، باید به این افراد توصیه کرد که یا از تحقیق درباره موضوعات تاریخی منصرف شوند یا پیش از تحقیق، روش تحقیق در تاریخ را به درستی بیاموزند. در عین حال، باید این هشدار را هم به مخاطبان داد که هر گفته یا نوشته‌ای را از هر کسی نپذیرند و بازنشر نکنند و به سوابق علمی و پژوهشی گوینده یا نویسنده توجه کافی داشته باشند.

*بعد از انتشار کتاب چه بازخوردهایی داشته‌اید؟

خوشبختانه این کتاب به شکل وسیعی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها معرفی شد. حتی افرادی که هیچ آشنایی‌ای با من نداشتند از سر لطف در صفحات اینستاگرامی یا کانال‌های تلگرامی خودشان کتاب را معرفی کردند. البته کمی بیش از یک ماه از چاپ کتاب می‌گذرد و به همین دلیل شاید صحبت از بازتاب‌های آن زود باشد، اما در همین مدت چند دسته از مخاطبان استقبال ویژه‌ای از کتاب نشان داده‌اند.

دسته اول راهنمایان گردشگری هستند که مکان-رویدادها می‌تواند دستمایه آنها برای طراحی و برگزاری تورهای روایت‌محور باشد. دسته دیگر افراد فعال در حوزه شهری هستند که مشخصاً مسائل مربوط به میراث فرهنگی تهران را پیگیری می‌کنند.

این گروه از این جهت که از منظر متفاوتی به میراث فرهنگی تهران نگاه شده و بناها و فضاهایی معرفی شده‌اند که شاید در حالت معمول میراث فرهنگی محسوب نمی‌شوند استقبال خوبی از کتاب داشته‌اند.

همچنین شماری از مدیران و برنامه‌ریزان شهری موضوع کتاب را از این منظر که وجهی از هویت شهری را شرح می‌دهد و غنای تاریخی تهران را به نمایش می‌گذارد پسندیده‌اند.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها