تحلیل فلاحتپیشه از طرح مجلس / از بازگشت پرونده ایران به ذیل فصل هفتم تا فعال شدن مکانیسم ماشه
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم گفت: اعتقاد من بر این است که ما دو مسیر برای آینده پیشرو داریم. یک مسیر به وین و برجام ختم میشود و یک مسیر به نیویورک و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد منتهی خواهد شد. واقعیت امر این است که میان این دو، یک مسیر وسطی هم داریم که مصداق آن، وضعیت کنونی بوده که به هیچوجه به سود کشور و مردم نیست.
اعتمادآنلاین| به رغم اینکه طرح مجلس، تحت عنوان "اقدام راهبردی لغو تحریمها" با سه ایراد از سوی شورای نگهبان، مجددا به مجلسیها ارجاع شده، پارلماننشینان با تامین نظر شورا در صدد هستند تا با تصویب نهایی این طرح، نسخه جدیدی برای تهران در این توافق جامع بپیچند. طرحی که تا کنون با انتقادات زیادی از سوی اعضای دولت و صاحبنظران عرصه دیپلماسی مواجه شده است.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم با تشریح وضعیت کنونی کشور و راههای پیش رو، اظهار داشت: واقعیت امر این است که مملکت ما دوران خاصی را پشت سر میگذارد و اگر بخواهیم به مسئله اصلی کشور در وضعیت کنونی بپردازیم، باید گفت که انتخاب حرکت بین دو مسیر دیپلماسی و چالش، پیش روی ما قرار گرفته است. این مسئله، سابق بر این نیز همواره مطرح بوده ولی، هیچگاه به مانند امروز، مصادیق آن روی میز نبوده که مهمترین مصداق آن نیز، مسئله برجام است.
اعتقاد من بر این است که ما دو مسیر برای آینده پیش رو داریم. یک مسیر به وین و برجام ختم میشود و یک مسیر به نیویورک و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد منتهی خواهد شد. واقعیت امر این است که میان این دو، یک مسیر وسطی هم داریم که مصداق آن، وضعیت کنونی بوده که به هیچ وجه به سود کشور و مردم نیست.
به این معنی که در شرایط کنونی، مملکت آسیبهای جدی دیده و تمامی فرصتهای اقتصادی، تجاری و راهبردی ما توسط رقبا ربوده شده است. به تعبیر دیگر، کشور در وضع کنونی، دچار نوعی بیتصمیمی بوده و گرفتار نوعی تلاقی تصمیم در مملکت هستیم. لذا معتقدم که شرایط در حال حاضر به گونهای شکل گرفته که امکان تصمیمگیری وجود داشته و دلیل آن هم، چراغ سبز چشمکزنی بوده که پس از رای آوردن بایدن، نسبت به ایران شکل گرفته است.
تقریبا تمامی معاونان در دولت اوباما، دولت کنونی بایدن را تشکیل داده و خود او نیز معاون رئیس جمهور پیشین بود. تمامی کسانی که در دولت اوباما، سمت معاونت و مشاورت داشته و در برجام نیز، دست اندرکار بودند، الان در آمریکا مجددا صاحب منصب میشوند.
تیم جدید کاخ سفید به پیش بردن سیاست چالش تا بینهایت علیه تهران اعتقاد ندارد
من به شخصه، قبل از انتخابات آمریکا، پیشبینی رایآوری بایدن را کرده و این جمله را گفته بودم که به عنوان یک ایرانی، امیدوارم که ترامپ رای نیاورد. اگر ترامپ رای میآورد، ما امروز درگیر فاز اقدامات ایضایی نیابتی علیه کشور بودیم. اقداماتی که همپیمانان منطقهای آمریکا درتلاش بودند تا برتریهای راهبردی ایران را دچار فرسایش کنند. خوشبختانه این شرایط شکل نگرفته و تیم جدید، چنین اعتقادی ندارد که با ایران، چالش تا بینهایت را به پیش ببرد.
در تیم جدید، سالیوان اولین موضع را گرفته و رسما اعلام کرد که اگر ایران به تعهدات برگردد، ما نیز به برجام برخواهیم گشت. همان جملهای که ما هم گفته بودیم که اگر آمریکا به تعهدات خود برگردد، ما نیز به تعهدات خود برمیگردیم. به عبارت دیگر، ادبیات دیپلماتیک دو کشور به یکدیگر نزدیک شده و در این بین، برجام به عنوان یک بیماری که در حالت کما بود با خوردن تکانهایی در حال احیای علائم حیاتی خود است.
پومپئو در تلاش برای ایجاد شرایط انتحاری علیه ایران در 50روز پایانی دولت ترامپ است
راه دوم که راه قطعنامهها بوده، پومپئو فراتر از دولت ترامپ، خیلی سریع فعال کرده و با سفر به منطقه، اولویتهای سیاست خارجی آمریکا را کنار گذاشت. او سعی کرده در 50روز پایانی دولت ترامپ با رایزنی با صهیونیستها و سعودیها، شرایطی را شکل بدهد که به نوعی، انتحاری تلقی میشود. از همین رو هم شاهد هستیم که تل آویو به مواضع نیروهای تحت حمایت تهران حمله کرده و به تبع آن، ترور شهید فخریزاده شکل گرفت.
حتی به صورت کاملا مشکوکی خبر آمد که چند موشک به آرامکو شلیک شده است. یعنی در این میان، ریاض نیز سعی کرد که به آشوبسازی در این شرایط بپردازد. من معتقدم که با پیروزی بایدن، سیلی در اردوگاه ضد ایرانی مثلث فوق جاری شده و از همین رو در تلاش برای شکل دادن وضعیت انتحاری هستند.
ایران، تنها کشوری است که برجام را حفظ کرده و برای آن نیز، هزینه داده است. روسیه و چین در این بین بر اساس مقتضیات و مناسبات دوجانبه با ایران کار کردند، نه در قالب برجام. آمریکا که از برجام خارج شد و اروپاییها هم نتوانستند آن آب باریکه اینستکس را جان ببخشند. البته در داخل کشور به طرق مختلف به برجام لگد زده شد و ایران نتوانست از مزایای دیپلماسی عمومی برجام به عنوان یک رژیم منع اشاعه استفاده کند.
ترامپ بیش از 700 تحریم علیه ایران وضع کرد
در این بین، مجلس یازدهم، اقدامی را صورت داد که دقیقا برخلاف جریان عمل کرد. به این معنی که اگر قصد مجلس، مقابله با افراطیگری دشمنان ایران بود، چرا در زمان ترامپ دست به چنین اقدامی نزد؟ در زمان ترامپ 1248 تحریمی که در قالب قطعنامههای ششگانه ذیل فصل هفتم علیه تهران صادر شده بود را بازگردانده و بیش از 700 تحریم را به عنوان تحریمهای ساختاری بر کشورمان تحمیل کرد.
به این معنی که دونالد ترامپ، تلاش کرد که اگر در آینده خود و دولتش هم نباشند، دولت جدید هم نتواند آن را برداشته و به شکل پایدار پابرجا بماند. به هر حال ما دیدیم که مجلس در آن زمان، هیچ اقدام تندی علیه ترامپ پیشبینی نکرده و طرحی را شکل نداد تا اینکه با پیروزی بایدن به یکباره شاهد عملکرد خلاف جهت مجلس کنونی بودیم.
از بازگشت پرونده ایران به ذیل فصل هفتم تا فعال شدن مکانیسم ماشه
اقدام اخیر مجلس، روح جناحی داشت و نه روح ملی. مجلس در زمانی که اورگانیسم برجام در حال زنده شدن بوده، مشغول تیر زدن به قلب آن است. اگر مجلسیها به دنبال پایان دادن به تحریمها هستند، مگر میتوان با خروج از برجام، آن را پایان داد؟ البته به نظر من از آن جا که موضوع هستهای، جزو مقولههای کلان بوده و در شورایعالی امنیت ملی مورد تصمیمگیری قرار میگیرد، این طرح پارلمان راه به جایی نخواهد برد. حال اگر این مسئله با فشار مجلس یا با یک اشتباه راهبردی رخ داده و تهران، پروتکل الحاقی را به حالت تعلیق دربیاورد، اولین کاری که صورت خواهد گرفت، این است که ابعاد احتمالی نظامی ایران(PMD) احیا شده و پرونده ما، مجددا به ذیل فصل هفتم خواهد رفت.
البته، پیش از این اتفاق، یک اتفاق دیگر هم رخ میدهد و آن هم اینکه یکی از اعضای برجام در قالب موارد 11 تا 13 قطعنامه 2231، حتما مکانیسم ماشه را فعال کرده و تمام تحریمها باز خواهد گشت. لذا من معتقد هستم که اقدام مجلس، یک گل به خودی بود.
هرچند که با ایراد شورای نگهبان، مجلس با اضافه کردن مواردی در طرح خود تغییراتی ایجاد کرد، اما به نظرم در فضای دیپلماسی عمومی، دشمنان از این طرح استفاده کردند. ضمن اینکه، برخی از آقایانی که شاکله مجلس را به وجود آوردند، خیلی راحت اعلام میکنند که دولت آینده به آنها تعلق دارد. مسئلهای که دنیا را ترسانده که دولت آینده ایران، دولتی، شبیه به دولت اول احمدینژاد خواهد بود.
اقدام اخیر مجلس، راه وین را پرسنگلاخ و راه به سمت شورای امنیت را هموارتر کرد
بنابراین، اقدام اخیر مجلس، راه وین را پرسنگلاخ کرده و راه به سمت شورای امنیت را هموارتر کرد. مسئلهای که آثار آن را در بازار دیدیم و افزایش نرخ ارز و طلا و سایر اقلام را در بازه کوتاهی به دنبال داشت. تنها برگ برنده کشور در حوزه سیاست خارجی، وجود وحدت داخلی در شرایط کنونی خواهد بود.
برخی از آقایان، پشت شعارهای افراطی در حوزه سیاست خارجی، ناکارآمدی خود در حوزه اقتصادی را پنهان میکنند
متاسفانه در ایران، هیچ کس تبعات رفتار خود در عرصه سیاست خارجی را بر عهده نمیگیرد. با تاسف باید گفت که این فرضیه وجود دارد که به مانند برخی از سیاستمداران پیشین، برخی از آقایان در پشت شعارهای افراطی در حوزه سیاست خارجی، ناکارآمدی خود در حوزه اقتصادی را پنهان میکنند. همواره خیلی از ناکارآمدیها در ایران در پشت یک سری شعارهای افراطی یا ادعاهای تند سیاست خارجی پنهان بوده است.
منبع: امتداد
دیدگاه تان را بنویسید