کد خبر: 686793
|
۱۴۰۳/۰۹/۰۵ ۱۳:۴۵:۰۱
| |

آیا زمان موضع‌گیری نهادهای ورزشی مقابل اسراییل فرا نرسیده؟

با ادامه بمباران در غزه، انفعال ارگان‌هایی مانند فیفا و کمیته بین‌المللی المپیک مشخصا تبدیل به یک انتخاب آگاهانه شده است. به این معنا که گویا آنها نمی خواهند تصمیمی بگیرند.

آیا زمان موضع‌گیری نهادهای ورزشی مقابل اسراییل فرا نرسیده؟
کد خبر: 686793
|
۱۴۰۳/۰۹/۰۵ ۱۳:۴۵:۰۱

درحالی که همچنان ماشین کشتار نتانیاهو در غزه و لبنان مشغول است جامعه ورزش منتظر تصمیم‌گیری نهادهای بین‌المللی ورزش نظیر IOC و FIFA در مورد تحریم ورزشکاران اسراییلی است منتها این امر مدام به تعویق می‌افتد. نشریه گاردین در مطلبی به این موضوع پرداخته که در ادامه با کمی دخل و تصرف نگاهی به آن می‌اندازیم.

به گزارش «اعتماد» به نقل از گاردین، ورزش ممکن است ابزاری برای تغییرات اجتماعی باشد بنابراین زمان آن رسیده که در برابر اسراییل موضع‌گیری کنیم.

با ادامه بمباران در غزه، انفعال ارگان‌هایی مانند فیفا و کمیته بین‌المللی المپیک مشخصا تبدیل به یک انتخاب آگاهانه شده است. به این معنا که گویا آنها نمی‌خواهند تصمیمی بگیرند.

احتمالا شما از قبل فهمیده‌اید که این نوشته در مورد چیست و قبل از اینکه یک کلمه از آن را بخوانید، تصمیم گرفتید که این نوشته چیست، شما در برابر آن در چه موضعی قرار دارید و چه احساسی در مورد آن خواهید داشت. تیتر، اولین سرنخ را به شما داده است. شاید شما نام نویسنده را شنیده باشید و خودتان بر اساس مواضع پیشین نویسنده نتیجه‌گیری کرده‌اید. البته عنوان گاردین در بالای صفحه قرار دارد بنابراین در حال حاضر مخاطبانی برای این نوشته وجود دارند که خودشان انتخاب می‌کنند.

یا شاید از طریق یک لینک در شبکه‌های اجتماعی به اینجا آمده‌اید و نوشته کنار آن لینک به شما گفته است که چه انتظاری باید داشته باشید. ممکن است کسی این نوشته را این‌طور توصیف کرده باشد: ضروری، حیاتی، قدرتمند. ممکن است نوشته باشند متنی عالی از فلانی. ممکن است کسی نوشته باشد اوه! این یک یهودستیزی تکان‌دهنده توسط یک یهودی شرمسار است.

پس انگار ما تنها چیزهایی را زیر لب زمزمه می‌کنیم. بی‌سر و صدا ناامید می‌شویم. مجبور می‌شویم مراقب حرف زدن‌مان باشیم یا سکوت کنیم یا صرفا از دور نگاهی به اتفاقات بیندازیم، زیرا در غیر این صورت، موجی از تهدیدها، بدگویی‌ها و سوءاستفاده‌ها سمت ما سرازیر می‌شود. آن وقت پاسخ‌هایی حاوی یک تبرئه واضح که هدف اصلی آن منحرف کردن، تفرقه انداختن و ناامید کردن است، می‌شنویم. ما می‌پرسیم آیا گرسنگی دادن بد است؟ و پاسخ می‌شنویم این مساله‌ای پیچیده است. بعد می‌پرسیم در مورد بمباران بیمارستان‌ها یا مناطق مسکونی چه نظری دارید؟ و جواب می‌دهند شما در حال بزرگنمایی هستید.

در همین حین تقریبا دو میلیون نفر در غزه درمعرض خطر مرگ ناشی از گرسنگی هستند. در همین حین، وزارت بهداشت غزه گزارش می‌دهد که 76 فلسطینی در 24 ساعت گذشته کشته شدند. اما برخی طوری رفتار می‌کنند که انگار اینها خود به خود در حال اتفاق افتادن هستند و هیچ کس نمی‌داند چه کسی این کار را انجام داده یا تقصیر چه کسی بوده است. یا وانمود می‌کنند این اتفاقات خوشایند یا ناخواسته هستند. بعد وزیر امنیت ملی اسراییل وعده «انتقال داوطلبانه همه شهروندان غزه» را می‌دهد.

اما واقعیت این است که در این فضای خاص، فضایی که در آن یک دولت راست افراطی قوم‌گرا در حال نابودی یک سرزمین است هیچ چیز واقعا معنای دیگری ندارد. این روزها اقدامات وحشیانه هیچ عواقبی ندارد. سازمان ملل بد عمل می‌کند و بمباران نوعی دفاع جا زده می‌شود. نوزادان تازه متولد شده آسیب می‌بینند و حتی کشته می‌شوند.

در این مرحله انتظار می‌رود ورزش وارد شود اما انگار نهادهای ورزشی چندان رغبتی ندارند. در طول 13 ماه گذشته و پس از حمله حماس به اسراییل در اکتبر سال قبل و در ادامه حملات اسراییل علیه نوار غزه و حالا لبنان، ورزش رفتار دوگانه‌ای را در پیش گرفته است؛ محکومیت فلسطینی‌ها و ملایمت با اسراییل. به عنوان مثال برای ورزشکاری که چنین رفتار دوگانه‌ای ندارد آرای تنبیهی صادر می‌شود. باشگاه ماینتس، انور الغازی وینگر تیم را به دلیل پست کردن جمله «کشتار را متوقف کنید» اخراج کرد. عثمان خواجه، مهاجم استرالیایی از درج پیام «زندگی همه برابر است» روی کفش‌هایش در یک مسابقه دوستانه منع شد.

اما وقایع اخیر این رفتار دوگانه و شکننده را تهدید کرده است. در واقع اتفاقاتی رخ داده که دیگر قابل چشم‌پوشی نیست. مثلا درگیری هواداران مکابی تل‌آویو در بازی لیگ اروپای این تیم مقابل آژاکس با مردم و طرفداران فلسطین با محکومیت کردن فلسطینی‌ها و اعراب در جامعه بین‌المللی مواجه شد و تقریبا دولت هلند را روی زلزله برد. در بازی لیگ ملت‌های اروپا بین فرانسه و اسراییل که امانوئل مکرون به عنوان اقدامی حاکی از همبستگی با اسراییل در آن شرکت کرد، شاهد درگیری‌ها و صندلی‌هایی خالی بودیم و درنهایت دوشنبه گذشته، خشم جهانی از کشته شدن دو فوتبالیست اهل غزه به نام‌های ایاد ابوخاطر و هشام الثالتینی در حملات هوایی اسراییل به وجود آمد.

خب معلوم است که دارم با مورد آخر شوخی می‌کنم! درحالی که درگیری هواداران و اتفاقات بازی فرانسه‌ اسراییل در صدر اخبار بود هیچ کس در مورد کشته شدن دو فوتبالیست اهل غزه در بمباران حرفی نزد. یا در مورد هر یک از 344 فوتبالیست فلسطینی که از اکتبر گذشته توسط اسراییل کشته شده‌اند یا اینکه لیگ فلسطین در کرانه باختری برای مدت نامعلومی به حالت تعلیق درآمده است.

درست همین‌جا است که ما می‌گوییم انفعال نهادهای بین‌المللی ورزش یک انتخاب است. شش ماه از قول فیفا که اعلام کرد تصمیم فوری درباره اعمال یا عدم تحریم تیم ملی اسراییل به خاطر اقدامات دولتش اتخاذ می‌کند گذشته و ما همچنان منتظریم. چهار ماه از شرکت ورزشکاران اسراییلی در بازی‌های المپیک می‌گذرد؛ جایی که توماس باخ، رییس کمیته بین‌المللی المپیک اعلام کرد: «ما سیاسی نیستیم.» دو ماه از حمله بزرگ اسراییل به جنین، در کرانه باختری اشغالی گذشته که طی آن استادیوم اصلی فوتبال شهر ویران شد.

اخیرا خیلی به ناامیدی فکر می‌کنم؛ تقریبا همه کسانی که من می‌شناسم، زخمی هستند و می‌ترسند و صدمه دیده‌اند. سیاست‌های متعارف در حال اجرا است و ارزش‌های مشترک انسانی در حال از بین رفتن هستند. در اینجا یک سوال گزنده پیش می‌آید: ورزش چه امیدی برای ایجاد تغییر دارد؟ آیا هرگز می‌تواند چیزی بیش از یک پیله یا وسیله‌ای برای فرار از دنیای واقعی باشد؟ به عبارت دیگر همه ما اینجا در ورزش چه می‌کنیم؟

بنر «فلسطین را آزاد کنید» در پارک سلتیک یا پارک د پرنس، 60 هزار صندلی خالی در استاد دوفرانس در پنجشنبه گذشته به خاطر تحریم تماشای بازی اسراییل یا مواردی شبیه به اینها همگی چند اقدام کوچک برای همبستگی بودند. برخی چهره‌های جهانی مانند کوکو گاوف یا لوئیس همیلتون یا کایری اروینگ هم حرف‌هایی زدند، ولی آیا این سوسوی شعله‌های امید مقابل دندان‌های یک توفان نسل‌کشی غیرقابل توقف کاری از پیش می‌برد؟

هیچ کس نمی‌داند؛ با این حال ما درست از نادرست را می‌شناسیم یا بهتر بگویم باید بشناسیم. کشتن کودکان اشتباه است. حکومتی که برخی انسان‌ها را بی‌ارزش‌تر از دیگران اعلام می‌کند، اشتباه است. گرسنگی دادن اشتباه است. این موضوع خیلی پیچیده است؟ چگونه می‌شود که این اتفاقات تبدیل به شروع یک بحث می‌شود نه پایان آن؟ چگونه می‌توان از راه دور این خشونت وحشتناک را به عنوان یک پدیده خوش‌خیم در‌نظر گرفت و مقاومت در برابر آن را نفرت‌پراکنی توصیف کرد در‌حالی که به نظر می‌رسد تنها رجوع به وجدان مسائل را به سادگی حل می‌کند؟

مقاومت در برابر این رژیم اسراییل چندان تفاوتی با مقاومت در برابر برگزاری جام جهانی در عربستان‌سعودی یا تحریم تیم روسیه از حضور در المپیک یا تحریم طالبان به خاطر ممنوع کردن ورزش زنان ندارد. در واقع ایده یکسان است: مقاومت در برابر دکترین قدرت غیر‌قابل کنترل و مقاومت در برابر خشونت به عنوان راه‌حل مشکلات مشترک ما‌ و حتی اگر ورزش یک ابزار بی‌معنی و نه چندان تاثیرگذار برای تغییر اجتماعی باشد، باز باید به کار گرفته شود، چرا‌که حتی در بازنمایی منحرف شده و لعنتی واقعیتی که در غزه و لبنان جاری است همچنان چیزی به نام درست و چیزی به نام اشتباه وجود دارد.

ورزش برای فلسطینی‌ها همیشه نوعی ابراز وجود، محل شگفتی و بازی، چشیدن طعم مختصر آزادی و محل به رسمیت شناختن در جهان بوده و حالا همه اینها سلب شده است.

احتمالا شما قبلا تصمیم گرفته‌اید که در مورد این نکات چه فکر می‌کنید. اما حتی یک ذهنیت هم ارزش تغییر را دارد، همان‌طور که مطمئنا یک زندگی ارزش نجات دادن دارد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها