فرهاد تجری، نماینده مردم سرپل ذهاب در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
وضعیت تأسفبار مردم زلزلهزده نتیجه تدابیر غلط بنیاد مسکن است/ از بین شش گروه مردم فقط به یک گروه کانکس دادهاند/ مستأجران اصلاً در دستهبندیهای بنیاد مسکن لحاظ نشدهاند
فرهاد تجری، نماینده مردم سرپل ذهاب در مورد وضعیت زلزلهزدهها میگوید: «مستأجران اصلاً در دستهبندیهای بنیاد مسکن جایی نداشتهاند. به آنها گفته شده که از صاحبخانهها ودیعهشان را پس بگیرند و خانهای اجاره کنند در حالی که اغلب صاحبخانهها چون خانهشان ویران شده نمیتوانند ودیعه مستأجر را پس بدهند چون هر بار با اجاره دادن خانه ودیعه مستأجران را پس میدادند. مستأجرانی که خانههایشان خراب شده با وجود داشتن پدر و مادر پیر یا فرزند خردسال هنوز در چادر زندگی میکنند در حالی که برخی خانهدارها کانکس گرفتهاند.»
اعتمادآنلاین| با گذشت بیش از سه ماه از وقوع زلزله در غرب کشور هنوز هم تصاویر ناراحتکنندهای از وضعیت زندگی مردمی که خانه و زندگیشان را در این زلزله از دست دادهاند در رسانهها منتشر میشود. شرایط آب و هوایی و بارش برف و باران هم مزید بر مشکلات آنها شده تا جایی که یکی از زلزلهزدهها میگوید: «هر بار که باران شدیدی میآید داخل چادر پر از آب میشود. خانوادهها تلاش میکنند که چادرهایشان را روی ارتفاعات بنا کنند اما این راه حل خوبی نیست.»
این وضعیت در حالی است که مسئول رسیدگی به مناطق زلزلهزده در قرارگاه خاتم چند روز پیش به اعتمادآنلاین گفت که «سپاه تمام تعهدش درباره ساخت و تحویل کانکس را انجام داده و بنیاد مسکن قرارداد جدیدی با سپاه نبسته است.» مسئولان بنیاد مسکن هم میگویند نیاز به کانکس بیشتر نیست. امروز معاون بنیاد مسکن گفت: «بسیاری از زلزلهزدهها ترجیح دادند به جای دریافت کانکس، پول اجاره را بگیرند و در چادر بمانند. در کنار سرپل ذهاب کانکس با امکانات کامل گذاشتیم اما حتی یک نفر هم نرفت.»
اما فرهاد تجری نماینده مردم قصر شیرین حرفهای معاون بنیاد مسکن را تکذیب میکند و به اعتمادآنلاین میگوید: «شاید عدهای از کسانی که از نظر بنیاد مسکن مستحق دریافت کانکس بودهاند به جای آن پول گرفته باشند اما مهم این است که بسیاری از مردم اصلاً مستحق دریافت کانکس دانسته نشدند و هنوز زیر برف و باران در چادر زندگی میکنند.»
او دلیل این اتفاق را سیاستهای غلط بنیاد مسکن میداند و میگوید: «بنیاد، مردم را به شش گروه مختلف تقسیم کرده است، از جمله کسانی که صاحبخانه بودهاند و خانهشان به کلی تخریب شده، کسانی که صاحبخانه بودهاند اما خانهشان نیاز به تعمیرات اساسی داشته، کسانی که صاحبخانه بودهاند و خانهشان نیاز به تعمیرات درجه دو دارد و.... بین تمام گروههایی که بنیاد مسکن، مردم را در آنها گنجانده فقط به گروه اول یعنی صاحبخانههایی که خانهشان به کلی خراب شده کانکس تعلق گرفته است.»
تجری ادامه میدهد: «این نگاه مسئولان بنیاد مسکن به این دلیل است که وضعیت زندگی مردم را از نزدیک لمس نکردهاند. زن و بچه خودشان در آرامش و امنیت زندگی میکنند و به همین خاطر هم به راحتی میگویند که مردم خانههایشان را تعمیر کنند و به خانههای خودشان بروند در حالی که در یک شهر زلزلهزده تعمیر خانه کار راحتی نیست. بسیاری از مردم مصیبت دیدهاند. خانوادههای زیادی سرپرستشان را از دست دادهاند. اینها که نمیتوانند ظرف یک ماه و دو ماه خانههایشان را تعمیر کنند. با توجه به پسلرزههای شدید هم نمیتوانند زیر سقف نیمهویران خانههایشان برگردند.»
به گفته تجری بنیاد مسکن به کلی مستأجران را فراموش کرده است. او میگوید: «از همه بدتر اینکه مستأجران اصلاً در دستهبندیهای بنیاد مسکن جایی نداشتهاند. به آنها گفته شده که از صاحبخانهها ودیعهشان را پس بگیرند و خانهای اجاره کنند در حالی که اغلب صاحبخانهها چون خانهشان ویران شده نمیتوانند ودیعه مستأجر را پس بدهند، چرا که هر بار با اجاره دادن خانه ودیعه مستأجران را پس میدادند. مستأجرانی که خانههایشان خراب شده با وجود داشتن پدر و مادر پیر یا فرزند خردسال هنوز در حال زندگی در چادر هستند در حالی که برخی خانهدارها کانکس گرفتهاند. این عین بیعدالتی است.»
او در نهایت میگوید: «باز هم تأکید میکنم که سیاست و رویه غلطی که بنیاد مسکن برای مناطق زلزلهزده در پیشگرفته موجب این نابسامانی شده و مردم در عذاب و فشار زیادی زندگی میکنند. متأسفانه مردم هیچ امیدی هم برای دریافت کمک ندارند و بسیاری از آنها در افسردگی و ناامیدی کامل زندگی میکنند.»
دیدگاه تان را بنویسید