امید بزرگ حداد، رئیس پژوهشکده سازمان محیطزیست:
آب نیاز به یک متولی دارد/ تعارضاتی که اکنون میبینید در سالهای بعد شدیدتر خواهد شد/ اگر بهاندازه استاندارد جهانی آب مصرف کنیم، مسئله آب نخواهیم داشت
«امید بزرگ حداد»، محقق و استاد دانشگاه تهران معتقد است امروزه همه راهکارهایی که برای حل بحران آب در نظر گرفته میشود، تامین آب است. درصورتیکه اکنون ما مشکل تامین آب نداریم بلکه مشکل مدیریت عرضه و تلف شدن آب را داریم. اگر مدیریت تقاضا که همان قیمتگذاری واقعی آب است را اجرا کنیم دیگر نیازی نیست با هزینههای گزاف و امکانناپذیر بخواهیم آب دریا را شیرین کنیم یا از کشوری آب منتقل و یا ابرها را بارور کنیم.
اعتمادآنلاین| امید بزرگ حداد، محقق و استاد دانشگاه تهران معتقد است امروزه همه راهکارهایی که برای حل بحران آب در نظر گرفته میشود، تامین آب است. درصورتیکه اکنون ما مشکل تامین آب نداریم بلکه مشکل مدیریت عرضه و تلف شدن آب را داریم. اگر مدیریت تقاضا که همان قیمتگذاری واقعی آب است را اجرا کنیم دیگر نیازی نیست با هزینههای گزاف و امکانناپذیر بخواهیم آب دریا را شیرین کنیم یا از کشوری آب منتقل و یا ابرها را بارور کنیم.
آب، کلمهای بود که شاید سال 96 بیش از هر سال دیگر خبرساز شد و سروصدا به پا کرد. اما دهها سال است که کارشناسان و اساتید هشدار میدهند که منابع آبی روزبهروز کمتر میشود. با این حال که امروز بحران کمبود آب را بیش از هر زمان دیگر حس میکنیم، درباره آن حرف میزنیم و توجه میکنیم اما در این شرایط بازهم در استفاده نادرست ما از آب هیچ اتفاقی نیفتاده است و مانند گذشته همچنان 2 برابر استاندارد جهانی مصرف داریم.
بحران آب در کشور آنقدر خطر بزرگ و جدی است که عیسی کلانتری در دهه70 آن را بزرگتر از خطر اسرائیل دانست و روزنامه واشنگتن پست در سال 93 ایران را جزو 24 کشوری قلمداد کرد که وضعیت آب در آن خطرناک است. کمآبی جدا از مشکلات پایین آمدن کیفیت آب، ریز گردها، فرونشست زمین، خشک شدن دریاچه و ... از جایی نشات میگیرد که به نام تنش آبی و جنگ آبی آغاز شود. یعنی اتفاقاتی را رقم میزند که ناخودآگاه بحث امنیتی میشود و به دنبالش رخدادهایی که نمیتوان پیشبینی کرد.
امیدبزرگ حداد، محقق و عضو هیات علمی گروه مهندسی آبیاری دانشگاه تهران و از دانشمندان برتر حوزه منابع آب در گفتوگوی تفصیلی با رویداد24 گفت: اکنون در حالی به کمآبی و بحران آب رسیدهایم که اگر بهاندازه مصرف کنیم این مشکل پیچیده، بهسادگی حل خواهد شد. ما بهاندازهای که آب به دست میآوریم، دو برابر آن را هدر میدهیم.
* سال 96 خبر بحران آب بهگونهای رسانهای شد که سالهای گذشته شاهد آن نبودیم. آیا یکباره بحران آب در کشور ما شکل گرفت یا این موضوع بزرگنمایی شده است؟
امسال اتفاق متفاوت و معنیداری در روند مسئله آب نسبت به سالهای گذشته اخیر نیفتاده است بلکه یکروندی از سالهای اخیر شروع شده و هنوز هم این روند با جزئیات مشخص ادامه دارد. اما نوساناتی حول این روند اتفاق افتاد که باعث شد انعکاس خبری این موضوع بیشتر شود. درواقع ماهیت کمآبی تغییری نکرده بلکه اهمیت این موضوع پررنگتر شده است.
* این تغییر نگاه را مثبت ارزیابی میکنید؟
حساسیتی که به هر دلیلی افزایش یافته است در مجموع تبعات مثبتی خواهد داشت زیرا ادامه روند کنونی میتواند به یک فاجعه منجر شود. بنابراین، هرچه این هشدار و پیشآگاهی زودتر و جدیتر باشد، ما فرصت خواهیم داشت تمهیداتی بیندیشیم و به مقابله و پیشگیری بپردازیم تا شاهد اتفاق بدی در آینده نباشیم. البته باید به این نکته اشاره شود که منظور از فاجعه این نیست که در آینده ناگهان همه قسمتهای مختلف ایران خشک شود و در یک روز یا یک ماه آن را احساس کنیم. اکنون چند سال است که بهتدریج شاهد روند خشک شدن تالابها، نزول کیفیت آب، کاهش میزان آب در دسترس برای کشاورزان، شهرنشینان، واحدهای صنعتی هستیم و در آینده چنین مشکلاتی جدیتر خواهد شد تا بالاخره با یکروند نزولی به مرز آستانه نزدیک شویم و شاید حتی از آن نیز عبور کنیم. قطعا تنزل به این آستانه میتواند اتفاق ناگواری برای کشور باشد.
* زمان رسیدن به این آستانه مشخص است؟
زمان رسیدن به این آستانه به چند عامل بستگی دارد: اول، میزان و مقدار نزولات جوی در آینده و آب در دسترس. دوم، میزان مصرف در بخشهای مختلف (خانگی، کشاورزی،صنعتی) و سوم، سیاستها و راهکارهای مدیریتی که اتخاذ میشود. این موارد عواملی هستند که تعیین کنندهاند. اکنون با توجه به اینکه هیچکدام از این موارد روند مشخصی ندارند، زمان رسیدن به این آستانه قاعدتا مشخص نیست. اما روند کلی نشان میدهد که در حال حاضر نهتنها مدیریت مصرف تغییر نکرده بلکه در بعضی مواقع بدتر هم شده است. همچنین، مدیریت عرضه هم بالاخره نوساناتی داشته و بارشهای جوی نیز کاهش یافته است که همه این موارد یکروند نزولی در میزان سرانه آب را به وجود آورده است.
* شما به مصرف آب اشاره کردید. اکنون بیشترین مشکل مصرف ما در کدام بخش دیده میشود؟
مصرف بیشازحد در همه مصارف ما وجود دارد. یعنی اگر مصرفهای عمده را به سه بخش کشاورزی، شرب و صنعت تقسیم کنیم، مصرف آب در هر سه بخش حدود دو برابر استاندارد و متوسط جهانی است. ازآنجاییکه بیشترین استفاده آب در بخش کشاورزی است، طبیعتآ بیشترین میزان هدر رفت را هم در این بخش شاهد هستیم.
* با توجه به گفته شما که بیشترین هدر رفت آب در بخش کشاورزی است آیا اقدامی بهعنوان راهکار انجام شده است؟
حدود 90 درصد آب در بخش کشاورزی، حدود هشت درصد در بخش خانگی و حدود دو درصد در بخش صنعت مصرف میشود. بنابراین، اگر در بخش کشاورزی به میزان استاندارد آب مصرف شود، آثار بسیار مثبتی بهجای خواهد گذاشت. البته باید متذکر شد که فقط مدیریت در کشاورزی وضع آب کشور را سامان نخواهد بخشید و بهتر است فرهنگسازی و مدیریت مصرف در همه موارد موردتوجه قرار گیرد اما چون کشاورزی مصرفکننده عمده منابع آب کشور است با صرفهجویی در این بخش قاعدتا آثار مثبت بیشتری را شاهد خواهیم بود.
آیا راهکارهایی مانند ایجاد گلخانه و کشت محصولات پرآب در گلخانه برای مدیریت مصرف آب در کشاورزی مناسب است؟
احداث گلخانه یک گزینه از بین گزینههای متعدد موجود است. اقدامات متنوعتر و متفاوتتری هم هست که میتوان مانند گلخانه آنها را اجرایی کرد تا با کمکشان میزان تلفات آب کاهش یابد. اما موضوع این است که آب کالای یک وجهی نیست بلکه چند وجهی است. یعنی باید همزمان همه بخشهای آن را در نظر گرفت. یکی از مشکلات آب در کشور این است که تصمیمگیریها بهصورت بخشی انجام میشوند، یعنی وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیطزیست و دیگر ارگانهای ذیربط هر کدام از منظر خود به این مسئله نگاه میکنند و برای مصارف آب یک تصمیم جداگانه میگیرند. میبایست همه نگاهها به یکسو باشد و آب بهعنوان یک کالای چند وجهی دیده شود.
کاشت گلخانهای نیز میتواند به لحاظ فنی مصرف را کاهش دهد اما به آب نباید صرفا از لحاظ فنی نگاه کرد بلکه باید تبعات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطزیستی آن را هم در نظر گرفت بهطوریکه در مجموع منافع ملی دنبال شود. در غیر این صورت در نظر گرفتن بحث فنی آب، نهتنها مشکل را برای بلندمدت حل نمیکند بلکه میتواند مشکلات دیگری را ایجاد کند. بنابراین میتوان راهکارهایی را که نتایج مثبت آنها ثابت شده است اجرا کرد بهشرط اینکه متولی مشخصی داشته باشد تا بهگونهای تصمیمگیریها انجام شود تا همه ذینفعان، بهرهبرداران و سرمایهگذاران به اهدافشان دست یابند.
* اگر راهکارهایی که شما میفرمایید بهصورت صحیح اجرا شود، میتواند ما را کاملا از بحران آب نجات دهد. طوری که در سالهای آینده دیگر مشکل کمآبی نداشته باشیم؟
درباره هیچ فرآیند طبیعی نمیتوان بهصورت قطعی صحبت کرد. ولی با یک نگاه ساده میتوان گفت اگر شرایط طبیعی آینده کشور همین شرایطی فعلی باشد به نظر میآید واقعا امکان فائق آمدن بر مشکلات فعلی آب وجود دارد. اگر بخواهم واضحتر منظورم را بیان کنم، باید بگویم فرض کنید امروز دغدغه کمبود آب 30 درصدی وجود دارد ولی 50 درصد اضافه مصرف داریم. بنابراین، اگر مصرف را بهینه کنیم، حتما کمبود آب کاملا برطرف میشود و این به سیاستگذاری صحیح نیاز دارد. در حال حاضر با شرایط طبیعی و سیاستی موجود اگر راهکار اصلاح مصرف را انجام دهیم میتوان بر مشکلات فعلی فائق آمد. این کار ممکن است پیچیده و سخت باشد اما غیرممکن نیست. اما درنهایت ما باید بپذیریم که در یک منطقه با اقلیم خشک و نیمهخشک زندگی میکنیم و همواره چالش کمبود منابع آب وجود خواهد داشت. بنابراین باید بدانیم که حتی با حل مشکل فعلی، تلاش ما برای استفاده بهینه از منابع آب باید تداوم داشته باشد. در غیر این صورت مشکلات فعلی مجددا در آینده نیز گریبانگیر ما خواهند بود.
* آیا با راهکار الگوی صحیح مصرف میتوان مسائل پیچیدهای مانند بحران، تنش آبی، اعتراضات و... را برطرف کنیم؟
آب به لحاظ اینکه یکی از عناصر حیات است در همه بخشها حضور دارد و تاثیرگذار است. آب میتواند مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بهتبع آن مشکلات امنیتی ایجاد کند و هم میتواند یک فرصت یا یک تهدید باشد. از آنجاییکه تاکنون همیشه آب باکیفیت مطلوب در اختیار ما بوده است به میزان مصرف آن اصلا توجه نداشتیم و به آن اهمیت نمیدادیم. اما در حال حاضر که دسترسی ما به آب محدود شده است، اهمیت آن را بیشتر حس میکنیم و اگر با همین روند نزولی پیش برویم روزبهروز تاثیر آن را بیشتر در زندگی روزمره خود خواهیم دید.
امروز اسمهای متفاوتی مانند جنگ آب، بحران آب، تنش آبی و ... بر روی آن میگذارند. بالاخره تضادهایی ایجاد خواهد شد و روزبهروز هم شدیدتر میشوند. وقتی ما در آستانه مقادیر نیاز قرار میگیریم حساس میشویم و آثارش را میبینیم. یعنی بهمحض اینکه یک سال با کمآبی روبهرو میشویم، همه به سمت جیرهبندی آب میروند. به نظر میرسد که در شرایطی هستیم که قسمتهای عمده این مشکل ناشی از عدم مدیریت عرضه و تقاضا است و اکنون در شرایط موجود راه برونرفت از این بحران مدیریت صحیح تقاضا است. اگر بتوانیم مدیریت تقاضا را به روش صحیح و علمی انجام دهیم و مدیریت عرضه را اصلاح کنیم، میتوانیم تا حدود زیادی از این شرایط رهایی یابیم.
* مدیریت تقاضا چطور اصلاح میشود؟
مدیریت تقاضا که من به آن اعتقاد راسخ دارم نقش کلیدی در حل معضل فعلی آب خواهد داشت. یکی از روشهای مدیریت تقاضا، قیمتگذاری صحیح و واقعی آب است. وقتی قیمتگذاری واقعی آب انجام شود، مصرف را میتوان در همه بخشهای خانگی، کشاورزی و صنعتی کنترل کرد. وقتی آب قیمت واقعی خود را داشته باشد ناخودآگاه مصرف آن کنترل میشود. وقتی قیمت در بخش آب شهری، شرب، کشاورزی یا صنعت اصلاح شود، مردم تمایل بیشتری به کاهش میزان مصرف و افزایش بهرهوری خواهند داشت بهگونهای که مثلا در بخش کشاورزی، کشاورزان به این نتیجه برسند که روش آبیاری یا نوع کشت را اصلاح کنند یا از فناوریهای نوین برای کاهش مصرف و کاهش تبخیر استفاده کند. همچنین، در مصرف خانگی مردم حتما فرهنگ مصرف خود را تغییر خواهند داد. قیمتگذاری واقعی آب سبب میشود که الگوی مصرف اصلاح شود و الگوی مصرف صحیح در جامعه فرهنگسازی شود.
تجربه در فرهنگسازی استفاده از کمربند ایمنی هنگام رانندگی به ما نشان داده که چنین راهکارهایی موثر است. سالها برای بستن کمربند ایمنی شعار داده شد اما بازهم به آن عمل نمیشد. وقتی جریمه برای آن در نظر گرفته شد، فرهنگ آن سریع شکل گرفت و اکنون بدون در نظر گرفتن نظارت پلیس استفاده از کمربند ایمنی در خودرو، یک رفتار اخلاقی شده است.
من مطمئنم با قیمتگذاری صحیح، همه به دنبال اصلاح الگوی مصرف و بهکارگیری فنآوری و روشهای نوین و کارآمد برای کاهش مصرف آب خواهند رفت و میتوان گفت که تنها و بهترین راه رسیدن به مصرف صحیح و منطقی آب در کشور، قیمتگذاری واقعی آب است.
* پیشنهاد آن داده شده است؟
حرف آن همیشه بوده است. کارشناسان میتوانند طرح موضوع را انجام داده و اعداد و ارقام واقعی را اعلام کنند.
* به نظر شما تنها راهکار برونرفت از بحران آب قیمتگذاری واقعی آب است؟
من پیشبینیام این است که در سالهای آتی تنها راه مقابله با کمبود آب، پذیرفتن پیشنهاد قیمتگذاری واقعی آب است. آن روز زیاد هم دور نیست و شاید همه در قید حیات باشیم. بنابراین بهتر است که همه ما زودتر به فکر کنترل مصرف باشیم تا تنش مضاعف و هزینه گزاف برای آن پرداخت نکنیم. این پیشنهاد به نظرم خیلی سادهتر و اجراییتر از پیشنهادهای دیگر است که ارائه میشود. روشهایی مانند اینکه آب را از اعماق زمین بیرون بکشیم، ابرها را بارور کنیم یا آب را شیرین کنیم.
* آیا قیمتگذاری واقعی آب، میتواند هزینه مضاعفی بر مردم تحمیل کند؟
همانطور که گفتم مصرف آب ما حدود دو برابر حد استاندارد جهانی است. استاندارد جهانی 120 لیتر در روز برای مصرف یک فرد در شهر در نظر گرفته است اما در ایران هر فرد حدود 250 لیتر در روز آب مصرف میکند. این در حالی است که در دنیا ثابت شده است که یک شخص میتواند با 120 لیتر آب در روز بهراحتی زندگی کند. بنابراین، یک شهروند ایرانی با اصلاح برخی از رفتارها، استفاده از فنآوریهای نوین و دیدن آموزشهای لازم میتواند به مصرف استاندارد برسد. وقتی یک شهروند متوجه میشود آب گران شده است، مصرف خود را قاعدتا کاهش میدهد. درنتیجه برای شخص کل هزینه پرداختی برای آب تفاوتی نخواهد کرد و شخصی که از آب درآمد کسب میکند همین مقدار درآمد فعلی را خواهد داشت ولی در سطح کلان ما شاهد اتفاق بهتری خواهیم بود بهطوریکه کل حجم آب مصرفی کاهش خواهد یافت. یعنی با یک راه ساده، میتوان انگیزه و زیرساختهای لازم برای مدیریت مصرف را ایجاد نمود حتی برای این موضوع میتوان پیشنهادهای دیگری هم ارائه کرد مانند اینکه از مصرفکننده تا سقف 120 لیتر در روز که استاندارد جهانی است، هزینهای دریافت نشود و رایگان باشد. برای استفاده بیشتر از این استاندارد قیمت بهصورت تصاعدی افزایش یابد. در این شرایط توده عظیم مردم همیشه تلاش خواهند کرد که کمتر از آستانه مذکور، آب مصرف کنند. در کشاورزی هم این ایده به روشهای دیگری مانند بازار آب، بورس آب و بانک آب قابل اجرا است. این راهحل در کشورهای پیشرو و توسعهیافته دنیا اجرا شده و بسیار هم موفق بوده است.
* بارور کردن ابرها که اکنون بهعنوان راهکار مطرح میشود، نگرانیهایی نیز به دنبال دارد. آیا این طرح قابل اجراست؟
بارور کردن ابرها یک راه برای تولید مقداری از آب است. اما صرفنظر از تبعات مثبت و منفی زیستمحیطی و غیر زیستمحیطی آن که هر یک جای بحث دارد، باید ببینیم که با این میزان آب تولید شده چه کاری می خواهیم انجام دهیم؟
من چند سوال مطرح میکنم از جمله اینکه ابرها را بارور کنیم که دوباره 50 درصد آن را هدر بدهیم؟ اساسا از ابرهای بارور شده چقدر آب حاصل می شود؟ آیا این میزان را میخواهیم به کشاورزی اختصاص بدهیم؟ آنوقت محصول تولید شده را با چه قیمتی می خواهیم بفروشیم؟ آیا به این اندیشیده ایم که چقدر هزینه به ازای چه مقدار درآمد انجام می شود؟ فرض کنید ابرها را بارور کردیم اما وقتی مدیریت عرضه نداریم آیا مشکل آب حل میشود؟
بارور کردن ابرها فرآیند نشدنی نیست اما تا زمانی که رویکرد ما مبتنی بر عرضه است راه بهجایی نخواهیم برد و رویکرد مبتنی بر تقاضا است که میتواند راهکار موثری برای برونرفت از بحران کمآبی باشد. اگر مدیریت تقاضا بهصورت صحیح انجام شود، این امکان وجود دارد که سالها با همین میزان آب موجود نیازهای آبی برطرف شود. یعنی مشکل ما اکنون تامین آب نیست بلکه مدیریت صحیح منابع آب است. اما همه راهکارهایی که اکنون برای تامین آب بیشتر ارائه میشوند، موقتی خواهند بود.
* با اعتراضی که کشاورزان روستای ورزنه داشتند با تخصیص اعتبار، خسارت کشاورزان پرداخت شد. به نظر شما این راهکارها چقدر میتواند جوابگوی مشکلات پیش آمده باشد؟
کشاورزی که همه سرمایه خود را از دست داده است، حق خود را گرفته است. اما این صحیح نیست که ما اقدامی نکنیم تا بالاخره یک اتفاق ناگوار رخ دهد و در تنگنا قرار بگیریم. سپس برای اینکه تنگنا به بحران یا فاجعه تبدیل نشود، راهکارهای سطحی مانند پرداخت خسارت را در پیش بگیریم. درصورتیکه این امکان فراهم بود که با هزینه مشابه، مصرف آب کشاورز اصلاح شود یا حتی برای کشاورز شغل جدید فراهم آورده شود تا منبع درآمد خود را داشته باشد.
بههرحال به نظر میآید که عادت کردیم بهجای راهکار پیشگیرانه اجازه میدهیم مشکلی روند مخرب خودش را طی نماید و وقتی به یک بحران جدی مبدل شد یک اقدام صرفا التیامبخش یا مسکن برای تسکین آن انجام دهیم.
* با توجه به همین ماجرایی که بین کشاورزان اصفهان رخ داد، آیا میتوان گفت ما به تنش آبی رسیدهایم و ممکن است شروعی برای جنگ آبی باشد که به دنبال آن بحران امنیتی را به وجود میآورد؟
جنگ یعنی چه؟
* گفته میشود مهمترین عامل جنگ سوریه بحران آب و خشکسالی بود که به خاطر ایجاد مشکلات گوناگون عاقبت جنگ داخلی را شکل داد.
این کلمه برای من تعریف واحد ندارد. هر فرد می تواند نامی را برای مسئلهای که امروز با آن روبهرو هستیم و در آینده هم بحرانی تر خواهد شد به کار ببرد. جنگ، تنش، تعارض، مجادله، درگیری و... فرقی ندارد. این تعارضاتی که اکنون میبینید در سالهای بعد شدیدتر خواهد شد و ممکن است به دلیل مشکلاتی که از تبعات کمآبی است، بحران های امنیتی را نیز شکل دهد. در گذشته سیاستگذاریهای اشتباهی اتخاذ شده است که باعث هدر رفت سرمایه آبی کشور شده است. اکنون باید به فکر راهحل ترمیم مشکلات باشیم اما به نظر میآید زیاد دنبال آن نیستیم.
شما در گفتههایتان اشاره کردید که هر نهادی مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیطزیست، مجلس و... بهصورت مستقل و جداگانه در حوزه آب طرح ارائه داده و اجرا کرده. چرا همکاری و هماهنگی واحد بین دستگاهها برای حل مسئله آب وجود ندارد؟
به این دلیل که آب متولی واحد ندارد. آب کالایی است که هر نهاد در قسمتهای مختلف برای مقاصد خود از آن استفاده میکند. هر فردی که قدرت بیشتری داشته باشد آب را برای منافع خود سرمایهگذاری میکند و درواقع سهم کشی می کند. هیچگاه توجه نمیکنیم اگر مشکل آب کشاورزی را برطرف کردیم، ممکن است در آب شرب یا صنعت مشکل ایجاد شود. از سویی مدیران ما میخواهند در همان دوره مدیریتی تصمیماتشان به نتیجه برسد و موفقیت خود را نشان دهند. برای همین راهکارهای مقطعی با تبعات مثبت کوتاه مدت در نظر میگیرند. در این شرایط کمتر مسئولی نیمنگاهی به آینده بلندمدت خواهد داشت.
تنها دلیل این بی تفاوتی این است که ارگانهای مختلف از دید و زاویه خود به مسئله آب نگاه میکنند. تنها راهکار این است که یک متولی ثابت و مشخص برای آب وجود داشته باشد. خوشبختانه اکنون صحبت از این است که شورای عالی و سازمان آب تشکیل شود. اگر آب سازمان متولی مختص به خود را داشته باشد نهتنها دیگر مدیریت مقطعی و موضعی نخواهیم داشت، بلکه میتوان آب را بهصورت بیطرفانه بین مصارف مختلف تخصیص داده و بر آن نظارت نمود و به تبع آن طرحهای کاهش مصرف آب هم ساماندهی شده و متولی پیدا میکنند.
منبع: رویداد24
دیدگاه تان را بنویسید