کد خبر: 188772
|
۱۳۹۷/۰۲/۲۴ ۲۰:۰۸:۰۰
| |

وزیر باانصاف علیه معلمان بی‌انصاف!

تضاد بین تبلیغات بلندبالای برخی مدیران و سیاستمداران برای خرید محبوبیت شخصی و عملکرد و امکانات ضعیف دستگاه‌ها از عوامل تشدید و تحریک نارضایتی‌های معلمان است. ریشه اصلی مسئله هم در این است که تأمین بودجه کافی برای  آموزش‌وپرورش، اولویت هیچ دولت اصلاح‌طلب، معتدل و اصولگرایی نبوده و تا تاریخی نامعلوم در بین فهرست 10 اولویت  دولت‌ها هم نیست.

وزیر باانصاف علیه معلمان بی‌انصاف!
کد خبر: 188772
|
۱۳۹۷/۰۲/۲۴ ۲۰:۰۸:۰۰

اعتمادآنلاین| آقای بطحایی وزیر آموزش‌وپرورش، به دلیل سوابق اجرایی در معاونت مالی آموزش‌وپرورش و معاونت سازمان برنامه، بیش از هرکس به سیاست‌های انقباضی دولت واقف است، اما در اولین روز کاری به عنوان وزیر دولت دوازدهم (در مسیر خانه به وزارتخانه) با ارسال یک ویدئو، وعده معیشتی داد و خود را به عنوان نماینده 1 میلیون و 800 هزار معلم شاغل و بازنشسته معرفی کرد که گویا قرار است حق و حقوق پایمال‌شده معلمان را از حلقوم دولت بیرون بکشد. مدتی بعد رئیس‌جمهور در سخنرانی خود گفت: «آن آغاز که می‌خواستم وزیر آموزش‌وپرورش را در این دوره معرفی کنم گفتم ما اگر صندلی یک دانش‌آموز را از یک مدرسه خصوصی بخریم ممکن است برای ما یک‌ میلیون تمام شود اما وقتی همان دانش‌آموز را در اختیار شما (یعنی وزارت آموزش‌وپرورش) می‌گذاریم دو و نیم میلیون تومان هزینه می‌کنید. آقای بطحایی از هر دو حرف من ایراد گرفت. گفت اولاً اگر به بخش خصوصی بدهیم یک میلیون نمی‌شود، 800 هزار تومان می‌شود. اگر به بخش دولتی بدهیم 2 و نیم نمی‌شود و نزدیک به 3 میلیون تومان می‌شود.»

به عبارت روشن‌تر وزیر در سخنرانی‌های عمومی در نقش مطالبه‌گر صنفی، تقاضاهای معیشتی معلمان را تحریک می‌کند اما در خلوت، بودجه‌ریزی عملیاتی و رساندن قیمت تمام شده، از 3 میلیون به 800 هزار تومان را تعهد می‌کند! کدام را باور کنیم؟ سیاست مالی دولت صرف‌نظر از اینکه ما مدافع یا منتقد آن باشیم، کاهش هزینه‌های جاری است. اما در این وزارتخانه فقیر هر کس که از راه می‌رسد به فرهنگیان وعده معیشتی و افزایش بودجه می‌دهد. حتی آقای محمدعلی نجفی به‌عنوان رئیس ستاد فرهنگیان روحانی در انتخابات 96 ریاست جمهوری، وعده سه برابر شدن بودجه آموزش‌وپرورش را به معلمان داد. در حالی که خود رئیس‌جمهور هرگز در 5 سال گذشته وعده معیشتی به معلمان نداده است. روحانی در اوج تبلیغات انتخاباتی در 13 خرداد 92 گفت : «من با صراحت می‌گویم نجات آموزش‌وپرورش در گرو نجات اقتصادی کشور است و هر برنامه‌ای که فقط به دنبال دادن اعتبارات بیشتر بدون نجات اقتصادی کشور باشد ظاهرسازی است... بدون تغییر نگرش ما به تعامل با جهان، گشودن بن‌بست‌ها و اصلاح روش‌ها و رویکردهای کلی مدیریت‌مان نمی‌توانیم این مسائل را حل کنیم».

حرف راست اگر چه تلخ است بهتر از وعده‌های پوچ و سخنان تبلیغاتی برخی مسئولان است. اغلب مدیران آموزش‌وپرورش و دنباله‌های رسانه‌ای آن‌ها با نیازهای معیشتی معلمان بازی می‌کنند و دریغ از یک جمله حرف راست. البته همه مسئله معلمان به تنگناهای بودجه و اعتبارات برنمی‌گردد. برای معلمان تبعیض و بی‌عدالتی در پرداخت‌ها آن هم در وضعیت موجود، آزاردهنده‌تر است. معلمان حق دارند بدون تعطیلی کلاس‌های درس و لطمه زدن به دانش آموزان با استفاده از روش‌های قانونی و مسالمت‌آمیز اعتراض خود را بیان کنند.

بعد از تجمع اخیر تعدادی از معلمان و بازنشستگان (پنجشنبه 20 اردیبهشت) در مقابل سازمان برنامه‌وبودجه ، چند نفر از معلمان بازداشت شدند. خبرهایی هم از ضرب و شتم معلمان منتشر شد، در واکنش، آقای بطحایی وزیر آموزش‌وپرورش در توئیتی نوشت : «از دیروز پیگیر مسائل معلمانی بودم که در تجمع پنج شنبه حضور داشته‌اند هرچند تجمع بدون اخذ مجوز و در شرایط سیاسی کشور و دولت کاملاً به دور از تدبیر و انصاف بود ولی با مساعدت نهادهای ذی‌ربط بخش عمده‌ی مشکلات بر طرف شده است همچون گذشته برعهد خود هستم و پیگیر مشکلات همکارانم خواهم بود.» نمی‌دانم آقای بطحایی از کدام عهد سخن می‌گوید؟ اما توصیه می‌کنم نگاهی به ماده 46 منشور حقوق شهروندی آقای روحانی درباره حق تجمع شهروندان بیندازد. آقای وزیر که جرئت طرح صورت مسئله یعنی «بازداشت چند تن از معلمان معترض و ضرب و شتم تعدادی از آنها» را ندارد و به جای آن از کلمه «حضور» استفاده می‌کند چگونه می‌تواند از حقوق بازداشت‌شدگان دفاع کند؟ وی با حِس «خودمدعی‌العموم‌پنداری»، تجمع‌کنندگان را با قید «کاملاً»، متهم به بی‌انصافی و بی‌تدبیری و نادیده گرفتن شرایط سیاسی کشور و شرکت در تجمع غیرقانونی می‌کند.

ظاهراً هدف این توییت سلب مسئولیت (Disclaimer) از خود و گناهکار دانستن معلمان است. این یک روش دفاعی ترس‌زده و بی‌تأثیر است. به نظر می‌رسد آقای وزیر از فرمول معروف «سنگ مفت ، گنجشک مفت » استفاده کرده است. معمولاً اغلب بازداشت‌شدگان در تجمعات را بعد از یکی دو روز به قید کفالت تا برگزاری دادگاه آزاد می‌کنند -همان‌طور که این اتفاق برای بازداشتی‌های اخیر هم افتاد- و آقای بطحایی خودش را قاطی ماجرایی کرده که در آن تأثیر گذارنیست. اما ممکن است فردا بگوید: «من بودم که آزادشان کردم!» رئیس‌جمهور چندی پیش از «روزه سکوت» برخی وزیران انتقاد کرد اما گاهی آدم آرزو می‌کند که ای کاش بعضی مدیران به جای حرف زدن روزه سکوت بگیرند.

حالا به ابتدای بحث برمی‌گردم. اگر موضوع مزمن مطالبات معلمان و پاسخگویی مسئولان را در یک جمله خلاصه کنم تضاد بین تبلیغات بلندبالای برخی مدیران و سیاستمداران برای خرید محبوبیت شخصی و عملکرد و امکانات ضعیف دستگاه‌ها از عوامل تشدید و تحریک نارضایتی‌های معلمان است. ریشه اصلی مسئله هم در این است که تأمین بودجه کافی برای آموزش‌وپرورش، اولویت هیچ دولت اصلاح‌طلب، معتدل و اصولگرایی نبوده و تا تاریخی نامعلوم در بین فهرست 10 اولویت دولت‌ها هم نیست.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها