اسنپ چگونه تبعیض جنسیتی را بازتولید میکند؟
ساختارمند کردن شکاف جنسیتی دستمزد
اینکه هر شرکت خدماتی برای جذب مشتریهای بیشتر سعی کند نرخ خدمات خود را در بازار رقابتی تا اندازهای پایین بیاورد به رویکردها و سیاستگذاریهای اقتصادی آن بستگی دارد و میتواند رضایت مشتریها را نیز به دنبال داشته باشد؛ اما زمانی که چنین تصمیمگیریهایی بر مدار تبعیضهای جنسیتی بنا نهاده میشود، دیگر نمیتوان در برابر آن سکوت کرد.
اعتمادآنلاین| روحالله سپندارند- تبعیضهای جنسیتی در لایههای مختلف جامعه، در طول سالهای متمادی از زیست اجتماعی انسان، یکی از مسائلی است که دنیای مدرن سعی در رفع آنها داشت و فعالان این حوزه برای دستیابی به حداقلهای برابری، هزینههای گزافی را نیز پرداختهاند.
هر چند در یک جمعبندی کلی میتوان شاهد بهبود وضعیت در حوزه رفع تبعیضها در سطوح مختلف بود اما تردیدی نیست که تا رسیدن به نقطه مطلوب همچنان راه زیادی باقی است و البته نمیتوان این مسئله را نیز نادیده گرفت که در جوامع و فرهنگهای مختلف بنا به اقتضائات و قوانین و آداب و رسوم حاکم بر آن، حدود این موضوع نیز تفاوتهای معناداری دارد.
یکی از بسترهای اعمال تبعیضهای جنسیتی در تمام دنیا، محیطهای کسب و کار و اشتغال است که همواره نگاههای ذاتگرایانه به زنان از یک سو و برخی منفعتجوییها برای کسب سود بیشتر از سوی دیگر، نقش مخربی در بازتولید انگارههای نادرستی داشته که به تبعیضهای موجود دامن میزند.
این مسئله نه تنها در ایران، که در بسیاری از نقاط دنیا همچنان جزء یکی از اولویتهای پیگیری از سوی فعالان حقوق زنان برای رفع بعضی نابرابریهاست.
حال با چنین مقدمهای میتوان به یکی از مصادیق این وضعیت و نمونه ساختارمندی از شکاف جنسیتی دستمزد به عنوان یک تبعیض جنسیتی آشکار در فضای شغلی اشاره کرد.
مدتی است که بازار تاکسیهای اینترنتی و آنلاین در کشور داغ است؛ نرخ پایین اشتغالزایی از سوی دستگاههای متولی و جمعیت انبوه نیروی آماده به کاری که شغلی متناسب با تخصص و علاقه خود ندارند، دست به دست هم دادهاند تا کسب و کار تاکسیهای اینترنتی رونق بگیرد. نرخ پایینتر کرایههای این تاکسیها نسبت به تاکسیهای دیگر از یک سو و دسترسی راحتتر در هر نقطه و هر ساعت به آنها، موجب شده تا استقبال مسافران از چنین خدماتی بیشتر شود.
«اسنپ» یکی از پیشگامان این تاکسیهای اینترنتی در ایران بود که با گذشت زمان، سعی کرد خدمات دیگری هم به سرویسهایش اضافه کند. یکی از برنامههای جدید اسنپ، افزودن بخشی تحت عنوان «اسنپ رُز» بود که به عنوان سرویس اختصاصی حمل و نقل زنان معرفی شد. تا اینجای کار شاید از نظر عدهای مشکلی نباشد و اتفاقا در جهت تنوع سرویسها تلقی شود؛ اما زمانی این موضوع محل بحث است که نرخ کرایهها در این سرویس که رانندگان آن زن هستند، عموما تا 10 درصد کمتر از نرخ کرایههایی است که در سرویسهای دیگر ارائه میشود.
اینکه هر شرکت خدماتی برای جذب مشتریهای بیشتر سعی کند نرخ خدمات خود را در بازار رقابتی تا اندازهای پایین بیاورد به رویکردها و سیاستگذاریهای اقتصادی آن بستگی دارد و میتواند دلایل علمی مختلفی هم داشته باشد که البته رضایت مشتریها را نیز به دنبال دارد؛ اما زمانی که چنین تصمیمگیریهایی بر مدار تبعیضهای جنسیتی بنا نهاده میشود، دیگر نمیتوان در برابر آن سکوت کرد.
ذاتگرایی جنسیتی و اینکه زنان برای دستهای از مشاغل مثل پرستاری مناسبند و مردان برای دستهای دیگر از کارها مثل رانندگی، همواره یکی از پیشدرآمدهای تبعیضهای شغلی بوده است اما تبعیضهای درآمدی در کارهای همسان نمونهای غمانگیزتر است که تاریخ مبارزات زنان برای دستیابی به برابری در این مسیر از تلاشهای بسیار حکایت میکند.
بر اساس بعضی پیمایشها زنان به طور متوسط در بیشتر نقاط دنیا برای کار تمام وقت حدود 30 درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت میکنند و این مسئله عموما ربطی به کیفیت کار، تخصص زنان و مردان و دیگر مولفههای تاثیرگذار حرفهای ندارد؛ بلکه برآمده از همان نگاه جنسیتی به نیروی کار است.
فارغ از تبعیضهای جنسیتی دیگر مانند ارتقاء شغلی در فضای کار، شکاف جنسیتی دستمزد یکی از نابرابرانهترین وضعیتهای اجتماعی به شمار میرود، این در حالی است که زنان همچنان در تقسیم کار خانگی هم بیشترین بار را بر دوش میکشند و تساوی شرایط کار تنها میتواند بخشی از نابرابریها را جبران کند.
تمام اینها در وضعیتی است که فضای کار زنان همچنان با آسیبهای اجتماعی دیگری نظیر آزار و مزاحمتها نیز همراه است و از این نظر شرایط کار را برای آنان چند برابر شرایط کار برای مردان دشوار میکند.
فارغ از اصول فرهنگیِ برابریخواهانه جنسیتی، نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که وضع قوانین و ضوابط و دستورالعملهای نهادهای تصمیمساز و صاحبان مشاغل، در اصلاح و رفع تبعیضهای موجود یا تشدید و بازتولید تبعیضهای فعلی نقش موثری دارند.
هر چند ممکن است گفته شود زنان داوطلبانه مشاغل با دستمزد پایینتر را انتخاب میکنند یا به بیان بهتر به این مسئله تن میدهند اما چنین انتخابی نمیتواند دلیلی بر مشروعیت تبعیضهای جنسیتی در دستمزدها از سوی تصمیمگیران فضای شغلی باشد؛ علاوه بر آن نمیتوان انکار کرد در بسیاری دیگر از سطوح کاری این شکاف جنسیتی دستمزد همچنان مشهود است اما زمانی که یک سرویسدهنده خدمات، چنین تبعیضی را به صورت ارائه خدمات ویژه در فهرست خدمات خود جای میدهد، نشان از تبعیض جنسیتی ساختارمندی است که میتواند شکاف جنسیتی دستمزد را به صورت هدفمند، بازتولید و نهادینه کند. از این منظر نمیتوان از کنار سرویس تاکسی زنان در اسنپ به سادگی و با اغماض عبور کرد. دستکم سادهترین سوال این است که چرا باید نرخ کرایه تاکسیهایی که رانندگان آنها زن هستند پایینتر از دیگر تاکسیها باشد؟
دیدگاه تان را بنویسید