فرماندار تهران اعلامکرد:
در یک جنگ اقتصادی قرار داریم
فرماندار تهران گفت: جمعیت شهرکهای اطراف و اقماری به دو برابر افزایش پیدا کرده و این وضعیت نگرانکننده است، چراکه مردم در این مناطق به آب، برق و گاز و سایر زیرساختها احتیاج دارند.
اعتمادآنلاین| عیسی فرهادی اعلام کرد:«برخی از نیازهای تهران از جمله ایجاد کلانتریها، افزایش سرانه آموزشی و مشابه با آن همزمان با توسعه این شهر پیشرفتی نداشته و در طول چهل سال گذشته به این موارد کمتر توجه شده یا اصلا توجه نشده است. بعضی از نیازهای تهران همزمان با توسعه شهر رشد پیدا نکرده و یا امکانات آن تامین نشده است، به عنوان مثال بیش از 200 کیلومتر مترو و نزدیک به 150 ایستگاه مترو داریم که تنها 106 الی 107 ایستگاه آن فعال است و باید شرایط و امکانات جانبی اینها نیز فراهم میشد.»
*در منطقه 22 طی یکی دو سال آینده نزدیک به 500 هزار نفر جمعیت ساکن خواهد شد و باید حتما امکانات انتظامی، آموزشی، ورزشی و سرانه بهداشت و درمان برای این منطقه دیده میشد، اما بسیاری از این موارد چه در این منطقه و چه در بخشهای مختلف تهران طی این 30 الی 40 سال یا دیده نشده یا کمتر دیده شده است. افزایش کلانتریها نیز از جمله مواردی است که حدود یک دهه پیش مصوب شده بود. در حال حاضر نیز پیدا کردن زمین در تهران برای ایجاد کلانتری کار بسیار سختی است، چرا که زمین در تهران یا ساخته شده یا شخصی است و زمین دولتی هم که بتوانیم در کمترین زمان آن را برای کلانتریها اختصاص دهیم، وجود ندارد.
*در حال حاضر 6 زمین برای کلانتریها اختصاص داده شده و برای دو زمین نیز تامین اعتبار شده و قرار است؛ مراحل ساخت آن به زودی آغاز شود در جلسه چند روز گذشته در استانداری تهران نیز قرار شد تا پایان سال تعداد کلانتریها به 10 کلانتری افزایش پیدا کند؛ یعنی یک چهارم کلانتریها تامین میشود و باید تلاش کنیم تا از طریق وزارت راه و شهرسازی و شهرداری مابقی نیز تامین شود.
*معتقدم معتادان متجاهر به طور دقیق سرشماری نشدهاند، اما تخمین زده میشود که تعداد آنها در تهران بین 10 الی 15 هزار نفر باشد، از این تعداد 10 هزار نفر در کمپها هستند. طی 4 سال گذشته ظرفیت این کمپها از 3 هزار به 10 هزار افزایش پیدا کرده، یعنی 7 هزار ظرفیت جدید طی این سالها ایجاد شده است و این افراد 9 ماه در این کمپها و مراکز نگهداری میشوند، پس از این 9 ماه خانوادهها باید بیایند و در درمان این افراد مشارکت داشته باشند. امروز باید بحث اعتیاد را موضوعی اجتماعی تلقی کرد و با مشارکت مردم و خانوادهها این مشکل را برطرف کنیم.
*5 درصد معتادان متجاهر خانواده ندارند و در حدود 95 درصد آنها دارای خانواده هستند و خانوادهها باید به سراغ این افراد بیایند، ما آنها را 9 ماه در مراکز و کمپهای ترک اعتیاد به دور از مواد نگه داشته و ترکشان دادهایم، حالا لازم است که خانوادهها برای کمک به این افراد اقدام کنند، اما متاسفانه یکی از مشکلات این معتادان این است که خانوادهها این افراد را رها کردهاند و حتی بعد از ترک اعتیاد نیز به سراغ آنها نمیآیند، در حالی که خانوادهها باید مشارکت جدی در ادامه روند درمان این افراد داشته باشند. وقتی معتاد 9 ماه دوری از مواد را تحمل میکند، بنابراین قطعا میتواند باز هم بدون مواد تحمل کرده و از این بحران نجات پیدا کند، اما برای اینکه دوباره به زندگی گذشتهاش برنگردد باید به او محبت کرد و با ایجاد شغل مقدماتی را برای فرد معتاد فراهم کرد تا بتواند ازدواج کند و جامعه نیز او را به عنوان یک فرد عادی بپذیرد.
*درصد بالایی از معتادان متجاهر، شهرستانی هستند و از آنجا که تهران یک کلانشهر است؛ بنابراین معتادان بیشتری به اینجا میآیند، چراکه ممکن است، امکانات مورد نظر معتاد یعنی دسترسی به مواد برای او راحتتر باشد و ما به دنبال این هستیم تا راهکاری پیدا کنیم تا قاضی حکم به بازگشت این افراد به شهرستانهایشان را بدهد، البته باید استانها آمادگی پذیرش این افراد را داشته باشند. همچنین تعداد زنان معتاد متجاهر از این آماری که اعلام شده خوشبختانه بسیار کمتر است، ظرفیت هم به تازگی برای این افراد ایجاد شده است، در لویزان مرکزی جدیدی احداث کردیم که برای 200 الی 300 معتاد متجاهر زن ظرفیت دارد. همچنین بسیاری از این زنان تحت پوشش بهزیستی هستند و البته کمپهای خصوصی در این زمینه همکاریهای لازم را دارند.
*پادگانها باید فضای آموزشی مورد نیاز خود را ایجاد کنند، این کار به نوعی کمک به آموزش و پرورش است و در مقابل یک پادگان، یک مدرسه فضای چندانی نمیگیرد، میتوان در درون پادگانها یک مدرسه ایجاد کرد و استفادهکنندگان نیز از افراد همان پادگانها باشند و این باری را از روی دوش آموزش و پرورش بر میدارد. این یک پیشنهاد عملی است و میتوان آن را اجرایی کرد، اما متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است.
*4 هزار مدرسه در تهران است که 500 مورد آن نیاز به بازسازی دارد، از این 500 مدرسه که نیاز به نوسازی دارند، 240 مدرسه سابقه بیش از 60 سال دارند و قطعا یک مدرسه فرسوده هم برای ما زیاد است، چراکه فرزندان مردم در این مدارس تحصیل میکنند.در خصوص بازسازی و نوسازی مدارس نیز خیرین باید پیشقدم شوند، متاسفانه خیرین در تهران کمتر کمک میکنند، چراکه معتقدند تهران پایتخت است و 52 درصد از درآمد کشور را تامین میکند. از همینرو رغبتی برای ایجاد مدرسه در تهران ندارند.
*بحث ساماندهی متکدیان یک کار اجتماعی است. بخشی از این افراد به صورت باندی فعالیت میکنند و بخشی از آنها برای حرص و طمع تکدیگری میکنند و عده بسیار کمی از آنها نیازمند هستند. ما به عنوان مسئول میگوییم که هم دلمان برای این افراد میسوزد، چرا که ما هم مسلمانیم و دوست داریم فقر ریشهکن شود، اما صدها بار هم گفتیم راه آن تکدیگری نیست، مگر هر کسی فقیر است؛ تکدیگری میکند؟! آیا در این جامعه فقیر دیگری وجود ندارد و همه فقرا همین افرادی هستند که اقدام به تکدیگری میکنند، نه مسلما باز هم فقیر داریم، اما کمک به فقرا راههای دیگری هم دارد و نباید اجازه دهیم که تکدیگری باب و نهادینه شود. در حال حاضر با کمکهای مردم این کار در اینجا باب شده است. وقتی کسی در این وادی بیفتد و مزه تنبلی را چشید، دیگر آن را رها نمیکند. در این راستا دو نکته وجود دارد؛ نخست شناسایی افراد فقیر و کمک از طریق دستگاههای حمایتی مانند کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی است و نکته دیگر بحث عدم کمک توسط مردم است. البته در حال حاضر وضعیت بهتر شده و افراد کمتر به متکدیان کمک میکنند.
*در حال حاضر حاشیهنشینی در قالب شهرستان در اطراف تهران ایجاد شده است و متاسفانه حاشیهنشینی در حال رشد است. پیشبینی ما این بود که جمعیت تهران تا سال 1400 در حدود 10 میلیون شود، در حال حاضر هم تقریبا همین عدد است، اما جمعیت شهرکهای اطراف و اقماری به دو برابر افزایش پیدا کرده است و این وضعیت نگرانکننده است، چراکه مردم در این مناطق به آب، برق و گاز و سایر زیرساختها احتیاج دارند. متاسفانه بخشی از زمینهای کشاورزی تبدیل به زمین مسکونی شدهاند و باید موضوعاتی مانند اشتغال، مسکن، امنیت و سایر زیرساختها برای ساکنان این مناطق فراهم شود. همچنین باید امکانات جانبی مانند مدرسه، فضای سبز و بیمارستان و فضای ورزشی را نیز در این مناطق مهیا کرد، لذا باید تدابیری برای این مناطق داشت.
*برای بهسازی محله دروازه غار هشت جلسه با محوریت شهرداری منطقه 12 و شهرداری ناحیه 4 برگزار کردیم، و در حدود 3500 نفر از محله هرندی جمعآوری و غربالگری شدند که در نهایت حدود 700 نفر به کمپها و مراکز ترک اعتیاد معرفی شدند. دروازه غار محلی نیست که گرفتار تعدادی آسیب باشد، در حقیقت دروازهغار محلی است که سایر جرائم و آسیبها در آن آموزش داده میشود و سرمنشاء آسیبهای دیگر محلات تهران در دروازهغار است. از همینرو معتقدم بهسازی این محله تاثیر مثبتی روی همه محلات تهران دارد، اما یک نکته حائز اهمیت است و باید توجه داشت که اگر در طرح بهسازی این محله همه دستگاهها همراه نباشند، بیشک وارد مردابی میشویم که غرق شدن در آن حتمی است، لذا معتقدم باید همه دستگاههای متولی با هم در خصوص بهسازی این منطقه اقدام کنند.
*90 خانه پلاک قرمز در این منطقه وجود دارد که باید با حکم قاضی تخریب شوند، این خانهها از لحاظ ایمنی نیز مشکل دارند و ممکن است با یک زلزله با قدرت بسیار کم هم تخریب شوند. افرادی نیازمندی نیز در این منطقه زندگی میکنند که لازم است؛ دستگاههای حمایتی مانند کمیته امداد آنها را تحت پوشش قرار دهند.
*در حال حاضر در یک جنگ اقتصادی قرار داریم و در جنگ پیادهنظام توده مردم هستند، بیشک باید مسائل و مشکلات این توده به بهترین شکل حل شود، طبیعتا باید با افرادی که قصد دارند از این قضیه سوءاستفاده کنند و از آب گلآلود ماهی بگیرند به شدت برخورد کرد. انصافا برخورد هم میشود، اما انتظار مردم این است که برخورد قاطعتری صورت گیرد، دستگاه قضایی، نظارتی و سیتسم اجرایی دست به دست هم دادهاند تا با افراد متخلفی که حتی ممکن است وابسته به جایی هم باشد به شدت برخورد کنند و اگر نیاز به مجازاتی هم باشد، قطعا چشمپوشی نمیشود. همانطور که تاکنون نیز این اتفاق نیفتاده است.
دیدگاه تان را بنویسید