کتب کمک درسی اثرات مخرب دارند؟
کتب کمک درسی از آن دست موضوعاتی است که نظام آموزشی کشور هنوز نتوانسته راه حلی برای ساماندهی کامل آن پیدا کند. اگرچه این کتب با هم متفاوت هستند اما نباید از اثرات مخرب برخی از این کتب کمک درسی غیراستاندارد بر فرآیند یادگیری غافل شد.
اعتمادآنلاین| سال گذشته وزیر آموزش و پرورش گام مثبتی در راستای تقویت مهارتهای یادگیری از طریق کتابهای درسی برداشت و ضمن تاکید بر آنکه محتوای درسی رسمی برای آموزش کافی است، ورود هرگونه کتاب کمک آموزشی و تست زنی را به مدارس دوره ابتدایی ممنوع اعلام کرد و پای آزمونهای آزمایشی ورود به مدارس سمپاد و آمادگی پیش کنکوری در دبستانها را قطع کرد.
این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند ممنوعیت ورود کتب کمک درسی به مدارس تنها راه حل ممکن نیست و لازم است محتوا و روش تدریس معلمان نیز دستخوش تغییر و تحولات شوند و در مسیری پیش بروند که به کیفیت یادگیری در دانش آموزان عمق ببخشند.
در همین راستا محمد فقیری، استاد دانشگاه فرهنگیان تهران نیز با بیان اینکه کتب کمک درسی هم فرصت و هم تهدید هستند، گفت: کتب تست محور که چندین سال است مورد استفاده قرار میگیرند، معمولاً تهدید هستند، زیرا این کتابها حجم گرا و کمیت گرا بوده و به کیفیت آموزشی توجه نمیکنند. بنابراین تا اینجا از این کتابها باید به عنوان تهدید، یاد کرد اما اگر این کتابها با مهارتهای بازاندیشی، مشاهده و توصیف و با اصول طراحی آموزشی جدید مانند دانش محتوایی، آموزشی و فناوری ارائه شود میتوانند کمک زیادی کنند، زیرا این اصول یک استاندارد بینالمللی هستند و حتی کتابهای درسی نیز میتوانند بر این مبنا طراحی شوند اما این رویکرد نه تنها در کتب کمک آموزشی که در کتابهای درسی نیز وجود ندارد.
این استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: برخی پاراگرافها در طرحهای جدید تدریس، مانند پاراگرافهای توصیفی و تمثیلی، رده بندی و برشماری، هم عینی و هم ساده هستند و مطالب کتاب را قابل فهم میکنند. اساساً مطالب باید برای مخاطب قابل فهم باشند و برای اینکه آنها را قابل فهم کنیم باید از پاراگرافهای عینی و ساده استفاده کنیم اما متأسفانه در کتب آموزشی و درسی، از پاراگرافهای جدولی، توضیحی، تشریحی و علت و معلولی استفاده میکنیم که مطالب سنگین میشود.
محتوای کتب درسی سنگین و غیرقابل درک است
وی درباره معایب سنگین شدن کتابهای درسی گفت: وقتی این کتابها سنگین و غیر قابل درک میشوند، دانش آموزان به سمت کتابهای کمک درسی و کتابهای کنکور و تست زنی میروند تا این نقص را رفع کند و در اینجا رانت ایجاد میشود.
اگر بتوانیم دانش تألیف کتاب و طراحی آموزشی را در تدوین کتابهای درسی به کار بگیریم و از طرف دیگر به معلم آموزش دهیم که برای تأمین مواد آموزشی کمکی یا تکمیلی در کلاس درس، با کمک دانشآموز به صورت تعاملی، منابع و مطالب جدیدی را تدریس کند، کمک زیادی خواهد شد تا دانش کتابهای درسی گسترده شود. در واقع میتوان به صورت گفتگو محور مطالب درسی را ساده کرد.
این استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: در حال حاضر امکان حذف کتب کمک درسی وجود ندارد و تا وقتی امکان حذف کنکور وجود نداشته باشد، امکان حذف این کتابها نیز وجود ندارد اما امکان اصلاح این کتابها و نظام ورود به دانشگاه وجود دارد و با حداقل 20 درصد تغییر میتوان از معضلات آن رها شد.
فقیری با بیان اینکه مهمترین مسئلهای که کتابهای درسی را قابل درک میکند، سبک نویسندگی آنها است، عنوان کرد: همانطور که گفته شد در کتابهای ایرانی کمتر از 15 نوع پاراگراف است و از امکانات بسیاری از پاراگرافها مانند پاراگرافهای برشماری، رده بندی و مقابلهای استفاده نمیکنیم. بنابراین وقتی از امکانات نوشتاری مدرن استفاده نمیکنیم نمیتوانیم مطالب را به خوبی و سادگی به دانش آموزان انتقال دهیم.
وی به وضع موجود کتابهای درسی اشاره کرد و افزود: کتابهای موجود دارای پیچیدگی است و نویسندهها دشوار نویسی، آشفته نویسی و درازنویسی دارند که باید اصلاح شود. باید در کتابهای درسی و حتی کتابهای دانشگاهی، ویرایش محتوایی و پیرایش صورت بگیرد.
فقیری افزود: باید دیدگاه اصلاح و بازنگری به کتب درسی داشت. در نظام کنکور اگر یک تغییر جهت ایجاد شود و به عنوان مثال سوالات و نوع آنها اصلاح و یا فعالیتهایی اضافه شود و آزمونهای مهارتی نیز در کنار آن نمره داشته باشد، میتوانیم مطمئن شویم فردی که وارد دانشگاه میشود، دارای مهارت باز اندیشی است.
نمیتوانیم به حذف یک باره کتب کمک درسی رأی دهیم
به گزارش ایسنا، محمدصادق ذاکری، عضو هیئت مدیره انجمن تعلیم و تربیت نیز با بیان اینکه در بسیاری مواقع درک درستی از علم تعلیم و تربیت نداریم، گفت: این عدم درک صحیح، باعث شده است، در مدارس، کلاسها دلچسب و دلپذیری نباشد. هنوز در مدارس جا نیفتاده است که به عنوان مثال کتاب فیزیک دوم دبیرستان برای دانش آموز و نه معلم نوشته شده است و برای معلم کتاب جداگانهای به عنوان کتاب راهنمای معلم نوشته شده است و بنابراین فضای یادگیرندهای در مدارس ایجاد نکردهایم که دانشآموز بداند کتاب برای او نوشته است و معلم نباید آن را بخواند.
وی اضافه کرد: روش صحیح آموزش این است که دانش آموزان قبلاً درس جلسه بعد را مرور کنند و در جلسه بعد، کلاس با سوال شروع شود تا ابهامات برطرف شود؛ نه اینکه معلم تازه درس را یاد دهد. به نظرم از اینجا راه یادگیری بسته میشود زیرا دانش آموز همه بار یادگیری را بر دوش معلم میاندازد در حالی که علم «نوروساینس» ثابت کرده است، هر فرد بیشتر از 20 دقیقه نمیتواند تمرکز کند.
این عضو هیئت مدیره انجمن تعلیم و تربیت با بیان اینکه در حقیقت اگر معلم و دانش آموز با هم دانش را بسازند، دیگر نیازی به کتاب کمک درسی نیست گفت: اساساً نمیتوان به یک کتاب عنوان کمک درسی نهاد زیرا باید مشخص شود، هر کتاب یا رسانه براستی آموزشی است یا نیست. نظام آموزشی کشور باعث شده بخواهیم، بتوانیم و بدانیم و به همین جهت زندگی خود را مدیون مربیان هستیم. با وجود موفقیتهایی که نظام آموزشی دارد، اما این نظام نتوانسته است به این سوال که با زندگی خود چه کنیم؟ پاسخ دهد.
ذاکری با اشاره به این جمله که " مدرسه فرد را برای زندگی آماده میکند" عنوان کرد: اساساً این جمله و این هدف گذاری اشکال دارد، زیرا دانش آموز قبل از اینکه وارد مدرسه شود، زندگی می کرده است و بعد از اینکه از مدرسه میرود هم زندگی میکند و در حقیقت زندگی دانش آموز در مدرسه مضاعف و چند برابر میشود و به همین جهت باید با فرآیند تعلیم و تربیت ارتباط بهتری برقرار کنیم.
وی با بیان اینکه کتابهای کمک درسی تبدیل به یک صنعت در کشور شده است، گفت: وقتی از این زاویه به کتب کمک درسی نگاه کنیم، نمیتوانیم به حذف یکباره این کتب، رأی دهیم. نظام آموزشی در زمینه دانستن و توانستن قطعاً توفیقاتی داشته است اما نظام آموزشی این موقعیت یادگیری را ایجاد نکرد که با اصل زندگی چه کنیم.
ذاکری اضافه کرد: برای اینکه منبع کنترل درونی در افراد و دانش آموزان به وجود بیاوریم، نیاز داریم کارگاههای یادگیری را به وجود بیاوریم تا مباحث اصلی زندگی را آموزش دهیم. بنابراین آموزش و پرورش از منظر یادگیری زندگی غافل بوده است هر چند در حوزه آموزش دانستههای درسی موفق بوده است.
این عضو هیئت مدیره انجمن تعلیم و تربیت تاکید کرد: نباید دانش آموزان را مجبور به یادگیری مباحثی که به درد زندگی شأن نمیخورد کنیم. بلکه باید به آنها مهارتهای زندگی را یاد بدهیم.
ضعف در درک محتوا، عامل گرایش به سمت کتب کمک درسی
امیرحسین شکر زاده، پژوهشگر آموزشی نیز درباره علل گرایش دانش آموزان به کتابهای کمک درسی بیان کرد: دانش آموزان چون در درک مطالب دچار ضعف هستند به سمت کتب کمک آموزشی میروند و این ضعف هم با فروش فوقالعاده کتابهای کمک آموزشی هویدا است و قطعاً نیازی وجود دارد که دانشآموز به سمت این کتابها میرود.
وی که در برنامهای رادیویی صحبت میکرد، افزود: بنابراین باید این ضعف را شناسایی کرد و از بین برد تا گرایش دانش آموزان به کتابهای درسی کاهش یابد. این ضعف نیز در کتب درسی ایجاد شده است و چنانچه بخواهیم این کتب را حذف کنیم باید سطح محتویات را بالا ببریم.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید