نتایج یک پژوهش حاکیست
تنبلی اجتماعی ریشه در خلقیات تاریخی جوامع دارد/میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است
نتایج پژوهش "تنبلی اجتماعی، علل، پیامدها و راهکارها" حاکی از آن است که تنبلی اجتماعی ریشه در خلقیات تاریخی جوامع دارد و میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند.
اعتمادآنلاین| هدف این پژوهش که به سفارش کمیسیون اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی و توسط دکتر محمدرضا جوادی یگانه انجام شده است، تبیین دقیق مفهوم "تنبلی اجتماعی" و بررسی علل، پیامدها و ارائه راهکار علمی برای رفع این مشکل است.
در این پژوهش سعی شده تا با بررسی تطبیقی نظرات جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی و با در نظر گرفتن مختصات و مقتضیات اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و ... موضوع تبیین شده و سپس با توجه به همین مؤلفهها راهکارهای رفع این مشکل ارائه شود.
در چکیده این پژوهش آمده است: "تنبلی اجتماعی، بر اساس کنشگر عاقل مندرج در نظریه انتخاب عقلانی، کسی است که یا به دنبال تمدید وضعیت موجود است، یا لذت آنی را بر نفع آنی خود ترجیح میدهد. تنبلی در این تحقیق، هم در سطح فردی دیده شده و هم در سطح اجتماعی به معنای برآیند تنبلی افراد دیده شده است و هم تعریف جدیدی از تنبلی شده است که بر اساس آن، تنبلی اجتماعی محصول ناهماهنگی در سطح سیستم اجتماعی است و تلاش افراد و دست اندرکاران نیز نمیتواند به بهبود آن چندان کمکی کند، مگر آنکه آن موانع ساختاری برطرف شود.
عوامل موثر بر تنبلی در سطح فردی و ساختاری هر دو موثر هستند، ولی عوامل زیر در این تحقیق سنجیده شده است: بیگانگی اجتماعی، تقدیرگرایی، نوگرایی، توجه به آینده، تمایل به کارهای زودبازده و یک شبه، خودمداری، فردگرایی، فرار از مسئولیت بهخاطر نفع فردی، بیگانگی شهروندان از حکومت، احساس بیقدرتی و بیهنجاری.
در این پژوهش برای سنجش میزان تنبلی در تهران از پیمایش از 1328 نفر از شهروندان تهرانی با روش نمونهگیری «spss» انجام شده است و نتایج تحقیق، وجود حداقل 20 درصد تنبلی در سطح شهروندان (در سطح زیاد و خیلی زیاد) را تایید کرد. نتایج تحلیل چند متغیره نیز تاثیر همزمان سه عامل تقدیرگرایی، خودمداری و بی قدرتی را در تبیین تنبلی موثر دیده است.
بر اساس نتایج تحقیق، تلاش شد تا یک تیپ تنبل ساخته شود که در میان افراد با تحصیلات پایینتر، طبقات اجتماعی پایینتر و با آگاهی اجتماعی کمتر بیشتر دیده میشود.
نتایج تحقیق تطبیقی نشان میدهد که میزان تنبلی ایرانیان از متوسط جهانی بیشتر است و تنها کشورهای عربی و آفریقایی هستند که بیش از ایرانیان دچار تنبلی هستند. تحلیل محتوای سفرنامه هو وجود برخی نشانههای تنبلی را از دیرباز در ایران تایید کرد.
در انتهای تحقیق نیز تلاش شد تا راهکاری فردی و اجتماعی برای تنبلی ارائه شود.
پیامبر اسلام (ص) ویژگیهای انسان تنبل را چنین برمی شمارد: «عَلامَهُ الْکَسلانِ اَرْبَعَهٌ: یَتَوانی حَتّی یُفرِّطَ وَ یُفَرِّطُ حَتّی یُضَیِّعَ وَ یُضَیِّعُ حَتّی یَأثمَ وَ یَضْجَرَ.»
شانههای تنبل، چهارچیز است: به اندازهای (در کار) سستی میورزد که به کندی و تفریط میگراید، و چنان کندی میکند که (اصل کار را) فرومیگذارد، و چندان فروگذاری میکند که گنهکار میشود، و دل مرده میشود.»
رهبر معظم انقلاب «مدظله العالی» در سخنرانیهای متعددی که در این باره بیان کردهاند، تنبلی را با صفتهای گوناگون همراه کردهاند، که میتواند منظور ایشان را از تنبلی بهتر بیان کند و فهم بیشتری از آن بیان کند. آنچه همراه با تنبلی است (علل، نشانهها یا پیامدهای تنبلی)، از نظر ایشان عبارت است از: «گریز از مسئولیت، ظلم
پذیری، فساد، رشوه، بدخواهی و بددلی، بیکارگی، سوء عمل و بدکارگی، تن پروری، بی اعتنایی به کار، بی شوقی نسبت به حرکت، ضعف و سستی، عدم همت، عدم تحرک، فساد، راحت طلبی، عشرت جویی، مصرف گرایی، بی برنامگی، بی قانونی، نداشتن نیروی لازم، ترس و تن دادن به زندگی، آسان، نرسیدن به خود و غفلت، بیحالی، سهلانگاری، کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، بیکارگی، بیاهتمامی، بی نشاطی، کسالت، نبودن سازندگی و ابتکار و اصلاح امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مردم، نبودن پیشرفت علم و دانش در کشور، نبودن تحقیقات و کلاس درس، نومیدی، بی حوصلگی،
بهانهجویی نسبت به انسانهای دیگر، بیتعهدی، پشت میزنشینی، تن آسایی، سستی و کندی، بدعملی، لاابالیگری، بی عاری، کنار نشستن، محاسبه بد کردن،
کوتاهی، خودخواهی و دنیاطلبی و غفلت و ضعف نفس». این مجموعه وسیع توصیفات، نشاندهنده اهمیت مساله تنبلی نزد ایشان است. این توجه رهبر انقلاب و دیگر مسئولان در کشور، نسبت به خصایص اخلاقی منفی ایرانیان و مخصوصا «تنبلی اجتماعی» نشان از «مساله بودن» این امر در جامعه ما دارد.
مقوله تنبلی به عنوان یک خصیصه فردی موضوع مطالعه روانشناسی قرار گرفته است و از آن به «اهمالکاری» یاد شده است.
با وجود اهمیت زیاد مسئله تنبلی، تاکنون تحقیق و حتی مقاله جامعی پیرامون تنبلی اجتماعی در ایران انجام نشده است. البته برخی متون در باب خلقیات منفی ایرانیان و در ذیل آن تنبلی اجتماعی موجود است، مانند جمالزاده (1345)، بازرگان (1357)، قاضی مرادی (1378)، چلبی (1381، در این کتاب، به تحقیق باستون نیز اشاره شده که شخصیت ایرانی را مورد بررسی قرار داده است، و به صورت تلویحی در بی من (1381).
تحقیق حاضر با توجه به نداشتن پیشینه قبلی و بدیع بودن آن ، سه هدف کلی را مد نظر دارد:
الف- پاسخ به این پرسش که آیا ایرانیان واقعا دچار مسئلهای اجتماعی به نام تنبلی اجتماعی هستند؟ و اگر هستند بیشتر با چه نوعی از تنبلی روبرو هستند؟ این میزان، در مقایسه با سایر کشورهای جهان، چه تفاوتی دارد؟
ب- در صورت وجود این خصلت در جامعه ایران، چه عوامل فردی و ساختاری (در سطح فردی و اجتماعی) زمینهساز و سبب ایجاد تنبلی اجتماعی در ایران شده است؟
ج- هدف سوم که متفرع بر دو هدف اول است، پیدا کردن راهکارهایی برای تخفیف تنبلی اجتماعی است که در سطوح گوناگون و برای نهادهای گوناگون دست اندرکار مساله، پیشنهاد می شود.
در تحقیق حاضر برای فهم میزان تنبلی ایرانیان و نیز شناخت علل موثر بر تنبلی آنها و نیز نگرش آنها به تنبلی، از روش پیمایش استفاده شده است و برای آن از 1238 نمونه در سطح شهر تهران استفاده شده است. البته باید به این نکته توجه داشت که آنجا که پای خلقیات منفی در میان است، معمولا نمیتوان پاسخهای دقیقی از مردم گرفت و برای اطمینان بیشتر باید از روشهای تکمیلی نیز استفاده کرد. به همین منظور در این تحقیق علاوه بر پیمایش، از روشهای اسنادی (مطالعه سفرنامهها) و مطالعات تطبیقی بین کشوری نیز استفاده شده است.
در این تحقیق، سه نوع تنبلی تعریف شده است. دو نوع آن تنبلی فردی و تنبلی اجتماعیای است که برآیند تنبلی فردی است، یعنی آنگاه که اکثر افراد جامعه تنبل هستند. اما بجز این دو نوع تنبلی که بیشتر بر پایه فردی و نمود اجتماعی آن است، نوع دیگری از تنبلی نیز تعریف شد که از آن به «تنبلی اجتماعی» یاد شد و آن هنگامی است که افراد تنبل نیستند یا گرایشها و نگرشهای معطوف به تنبلی ندارند، بلکه مسائلی در سطح اجتماعی و ساختارهای آن است که باعث ایجاد تنبلی میشود.
برای این نوع از تنبلی منتجه از اعمال کنشگران اجتماعی که نیت ایجاد تنبلی هم ندارند، راه حل های دیگری باید داد که لزوما ارتباطی به افراد ندارد و در عوض ساختارهای اجتماعی را هدف میگیرد.
عواملی که در این تحقیق، بر اساس بررسیهای نظری اولیه بر تنبلی موثر شناخته شد، در دو سطح ساختاری (ساختار حکومت) و فرهنگ، علاوه بر متغیرهای زمینهای چنین بود؛ الف) در سطح ساختاری و حکومت: انحصارگرایی، نبودن قانون و قانونگرایی، ضعف نظارت بر عملکرد افراد، ضعف کنترل اجتماعی، ساخت سنتی، ناامنی و عدم امکان پیش بینی، ب) سطح فرهنگ: تقدیرگرایی، خودمداری، تمایل به کارهای زودبازده و یک شبه، فرار از مسئولیت بخاطر نفع فردی، اعتقاد به تعالیم جبرگرایانه، تمایل به کارهای زودبازده و یک شبه، ضدارزش نبودن تنبلی، عدم آگاهی از مصادیق تنبلی از سوی افراد، بیگانگی شهروندان از حکومت، احساس بی قدرتی، بیگانگی اجتماعی و پایین بودن نیاز به موفقیت.
به دلیل محدویت عملی (وزمانی پرسش از پاسخگویان)، تنها متغیرهایی در پیمایش پرسیده شد که در سطح فردی باشند و نه در سطح ساختاری. اما راهکارهای مساله تنبلی اجتماعی در بعد اجتماعی نیز قابل پیگیری است.
درباره علل اجتماعی تنبلی، میتوان به صورت خاص بر هریک از عوامل تاکید کرد و برای رفع آن چارهای اندیشید. همچنین با توجه به تاثیر همزمان سه عامل تقدیرگرایی، خودمداری و بی قدرتی میتوان تاکید اساسی را روی رفع یا تخفیف این سه عامل متمرکز کرد.
البته چنانچه در باب علتها و نیز روند در ایران ذکر شد، با توجه به طبقهبندی دو گانه تنبل و غیرتنبل، و نیز روندها در جامعه ایران، مساله تنبلی در بعد فردی، به اندازه بعد اجتماعی آن جای نگرانی ندارد. آنچه بیش از اندازه اهمیت دارد و کمتر از بقیه مورد توجه قرار گرفته است، مساله میزان و نحوه تلاش حکومت است.
بر اساس اعلام روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، این بحث از آن رو اهمیت دارد که تعریف اجتماعی تنبلی بر این پایه استوار است که موقعیتهایی وجود دارد که در آن افراد تنبل نیستند، اما سیستم به گونهای است که محصول زحمات افراد (یا خرده نظامهای اجتماعی) به هدر میرود و لذا جامعه به نتیجه دلخواه خود نمیرسد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید