کد خبر: 318847
|
۱۳۹۸/۰۴/۱۶ ۱۰:۳۵:۰۰
| |

قاتل معروف به غول؛ اعدامم کنند فرزندانم یتیم می‌شوند

عصر پنج شنبه 9 خرداد امسال جوان قوی هیکلی همراه یکی از دوستانش سوار بر موتور وارد خیابان صفا در حوالی میدان امام حسین (ع) شد و صحنه درگیری با مرد قصاب و پسرش را رقم زد که در این صحنه چند جوان دیگر با قمه و چوب برای کمک به مرد قصاب و پسرش وارد معرکه شدند.

قاتل معروف به غول؛ اعدامم کنند فرزندانم یتیم می‌شوند
کد خبر: 318847
|
۱۳۹۸/۰۴/۱۶ ۱۰:۳۵:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ جوان قوی هیکل که معروف به غول است در همان ابتدا دست به تفنگ شد و مرد قصاب و پسرش را هدف قرار داد که پسر قصاب با سه گلوله به قتل رسید و شرور خطرناک پس از درگیری با چند جوان دیگر پا به فرار گذاشت اما همدست‌اش که سوار بر موتور در صحنه درگیری مانده بود، دستگیر شد.

بدین ترتیب ، تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه با بازپرس ویژه قتل برای تحقیقات پلیسی وارد صحنه جرم شدند و در همان ابتدا با بررسی فیلم دوربین مداربسته در محل جنایت مشخص شد که حسین معروف به غول عامل این جنایت مسلحانه است.

تجسس‌های پلیسی برای دستگیری این شرور خطرناک از سوی ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی تهران کلید زده شد و کارآگاهان در این شاخه پی بردند که غول بعد از جنایت با ترک تهران به شهرهای غربی کشور فرار کرده است.


ردیابی‌‎ها ادامه داشت تا این‌که تیم پلیسی با تحقیقات فنی و پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه وی در شهر بانه شد. وی صبح روز جمعه 14 تیرماه امسال در عملیات غافلگیرانه ماموران دستگیر شد.

گفت وگو با شرور خطرناک


حسین که روی بدن و دستش جای چاقو و قمه دیده می‌شود ادعا می‌کند همه این ضربات در درگیری مرگبار به وجود آمده است.


این شرور خطرناک در حالی‌که خیلی آرام است تاکید می‌کند به خاطر نخوردن قرص‌های اعصاب کنترلش را از دست داده و وقتی با فرشاد چشم توی چشم شده، این صحنه مرگبار را رقم زده است:

سابقه داری؟
بله، به خاطر درگیری دو بار زندان رفتم.

اولین بار کی به زندان رفتی؟
سال 81 بود که به خاطر درگیری دستگیر شدم.

از چند سالگی شرور شدی؟
من زیاد دعوایی نیستم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل.

چطور دست به قتل زدی؟
با تفنگ دست به قتل زدم.

با مقتول اختلاف داشتی؟
چشم توی چشم شدیم و از قبل با هم اختلاف داشتیم.

فرشاد را می‌شناختی؟
فرشاد با یک نفر به نام مصطفی اختلاف داشت و سه ماه قبل در قهوه خانه بودم که فرشاد با دوستانش به قهوه خانه آمدند و با مصطفی درگیر شدند در آن صحنه من پا در میانی کردم اما دو روز بعد مصطفی به جلوی در خانه فرشاد رفت باز با هم درگیر شدند که باز من میانجیگری کردم و به درگیری آن‌ها پایان دادم تا این‌که فردای آن روز آن‌ها با هم آشتی کردند.

چطور کار به قتل کشید؟
من بیماری اعصاب و روان دارم و حتی به خاطر بیماری‌ام به خدمت سربازی نرفتم و کارت قرمزی هستم. چند ماه قبل به د لیل این‌که قرص‌ها وزنم را زیاد کرده بود و کلیه‌هایم درد می کرد دیگر قرص‌هایم را نخوردم و شب‌ها بیدار بودم تا این‌که مصطفی یک تفنگ به من داد و خواست تا فرشاد را ادب کنم ، مصطفی چون می دانست با نخوردن قرص‌هایم کنترلم را از دست داده ام هر روز مرا تحریک می کرد و هر شب به فکر درگیری با فرشاد بودم.

روز جنایت چه اتفاقی افتاد؟
از جلوی مغازه قصابی پدر فرشاد رد شدم که با فرشاد چشم توی چشم شدم و او گفت چرا چپ چپ نگاه می کنی ؟ بین ما جر و بحث بالا گرفت و به سرعت به خانه رفتم و 15 دقیقه بعد با برداشتن تفنگ همراه یکی از دوستانم به جلوی مغازه قصابی رفتیم که ناگهان چند نفر با قمه ، چاقو و چوب به سمت من حمله کردند من موتور را روی زمین رها کردم و به ناچار مجبور به تیراندازی شدم که فرشاد هدف 3 گلوله قرار گرفت.

قصد داشتی فرشاد را به قتل برسانی؟
نه، ابتدا قصد داشتم تیرهوایی شلیک کنم که ناخواسته سه تیر به سمت فرشاد شلیک شد.

بعد از قتل کجا رفتی؟
بانه.

قصد داشتی از کشور خارج شوی؟
نه، تصمیم داشتم خود را معرفی کنم.

فکر می کردی دستگیر شوی؟
بله، حتی من قصد داشتم چند روز دیگر خودم را به پلیس معرفی کنم که دستگیر شدم.

شغل؟
مربی پاورلیفتینگ هستم.

ازدواج کرده ای؟
بله، دو فرزند هم دارم.

چرا به غول معروف هستی؟
چون درشت اندام هستم به غول معروفم.

حرفی داری به خانواده فرشاد بزنی؟
پسرشان از بین رفته ولی می خواهم بگویم که یک نفر که خودشان هم می‌دانند چه کسی را می‌گویم به ما رکب زد و با این کارش هم آن‌ها را داغدار و هم مرا بدبخت کرد. می‌خواهم به پدر فرشاد بگویید نگذارد مصطفی قسر در برود، چون آن‌ها بچه شان را از دست دادند و من هم اگر اعدام شوم بچه هایم یتیم می‌شوند و مصطفی باید تاوان دهد.

به اعدام فکر می‌کنی؟
بله، چون آن‌ها بچه شان را دوست داشتند و حق دارند مرا اعدام کنند اما باور کنید من می خواستم تیر هوایی بزنم که به من حمله کردند.

چه حسی به اعدام داری؟
چون توی این دنیا زیاد خوشی ندیدم، به این دنیا وابستگی ندارم، نه ماشین لوکس دارم نه خودروی گران‌قیمت که دلم به آن‌ها دلخوش و وابسته باشم و فقط یک زن و دو بچه دارم.

حرف آخر؟
ناراحتم.

بنا بر این گزارش، غول برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

تحلیل کارشناس


دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی| برخی افراد که با ارتکاب جرم و تحمل حبس تنبیه نمی شوند و باز در جامعه دست از شرارت برنمی دارند و مرتکب جرم های سنگین تر می شوند به اختلالات روانی و رفتاری مبتلا هستند زیرا نباید هر خلافکار و متهمی با خروج از زندان و تحمل حبس به این سمت و سو برود.

فقط افرادی جرایم را تکرار می کنند که به لحاظ شخصیتی یک سری ویژگی های ذاتی، ژنتیکی و محیطی در وجود آن‌ها با اختلال شکل گرفته است. معمولا افرادی که شخصیت ضداجتماعی دارند بیشتر تمایل به تکرار جرم دارند و جزو شرورهای حرفه ای و اراذل و اوباش یک محله به شمار می روند. برخی دیگر نیز شخصیت مرزی هستند که تمایل به خشونت در آن‌ها زیاد است. چنان‌چه این افراد به لحاظ مشکلات روانی بررسی شوند دیده می شود که اختلالات روانی گسترده عاملی می شود برای روی آوردن به بزه کاری و البته زمینه های اجتماعی نیز در این افراد آن‌ها را به سوی خلاف سوق می دهد.

ارزش های فرهنگی منطقه ای نیز عامل دیگری است که مهم تلقی می شود. برخی از این افراد در محله هایی زندگی می کنند و در فرهنگی رشد می یابند که خشونت در آن یک امر عادی است و پرخاشگری و تکرار جرم را ارزش مثبت تلقی می کنند. زمینه های فرهنگی در تقویت این رفتارهای غیراجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز تاثیر به سزایی دارد.

در شکل گیری اشرار خطرناک معمولا بحث مرید و مراد بازی نیز مطرح است و اغلب جوانان جذب این افراد و از سوی آن‌ها تایید می شوند وخود را اشرار بزرگی می بینند . جوانان با الگو قرار دادن این افراد زمینه جرم را در محله ها فراهم می کنند. این افراد که عناوین عجیب و غریبی را به خود نسبت می دهند در حقیقت لیدر خلافکاران محل هستند تا دیگران از آن‌ها تبعیت کنند.

این شرورهای خطرناک به قدری خود را بزرگ می بینند که تکرار جرایم مختلف را حق خود می دانند و به راحتی دست به هر خشونتی می زنند. وقتی در یک جامعه خشونت ها تکرار شود و افراد تنبیه نشوند جرایم پی در پی رشد کرده تا حدی که افرادی مانند «حسین غول» در این پرونده به خود اجازه می دهد مرتکب هر جرمی شود.

منبع: روزنامه خراسان

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها