گزارش «اعتمادآنلاین» از دومین جلسه دادگاه قتل میترا استاد؛
پایان دومین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی/ پسر مقتول: نجفی تهدید کرده بود مادرم را با اسلحه میکشد/ رد اتهام قتل عمد از سوی نجفی/ بازپرس پرونده میخواست عنوان مهدورالدم را در دهان من بگذارد
دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد همسر دوم شهردار پیشین تهران صبح امروز چهارشنبه 26 تیرماه به صورت علنی در سالن اجتماعات امام خمینی (ره) به ریاست قاضی محمدی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران برگزار شد.
اعتمادآنلاین| در اولین جلسه رسیدگی به این پرونده در روز شنبه 22 تیرماه قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران و نماینده دادستان، کیفرخواست پرونده محمدعلی نجفی متهم پرونده را قرایت کرد و گفت که اعتقاد نجفی به مهدورالدم بودن میترا استاد بوده است.
براساس این گزارش،همسر محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران صبح روز سه شنبه 7 خردادماه به ضرب گلوله به قتل رسید. از همان ساعات اولیه تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل آغاز شد و عصر همان روز قاضی شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران از اعتراف نجفی به قتل همسرش خبر داد.
نجفی در دادسرای جنایی تهران انگیزه خود برای قتل را اختلافات خانوادگی عنوان کرد و گفت: این اواخر گفتم من حاضرم هر چه دارم بدهم تا مهریهاش را پرداخت کنم اما او میگفت میخواهم کاری کنم که از زندگی بیزار شوی.
در ادامه اخبار مربوط به این پرونده، پزشکی قانونی از محمدعلی نجفی تست روانشناسی و تست مواد مخدر و مصرف الکل اخذ کرد و طبق گفته صابری رئیس بخش معاینات روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی کشور پرونده شخصیت برای محمدعلی نجفی تشکیل شد.
نهایتاً معاینات جسد همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار پیشین تهران انجام و نتیجه به مرجع قضائی اعلام شد.
13 خرداد ماه سال جاری علی القاصی مهر دادستان تهران گفت: با توجه به تکمیل تحقیقات در پرونده اتهامی آقای محمد علی نجفی دایر بر الف- قتل عمد خانم میترا استاد ب- حمل و نگهداری سلاح غیر مجاز ج- ایراد صدمه بدنی عمدی منتهی به جرح (غیر فوتی) با تقاضای اولیای دم مبنی بر قصاص نامبرده، پرونده با صدور کیفرخواست جهت رسیدگی به دادگاه کیفری ارسال شد و پرونده مطروحه از جهت قانونی یک پرونده قتل خانوادگی محسوب میشود که متأسفانه نظایر آن در طول سال اتفاق میافتد.
محمدعلی نجفی دانشآموخته دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه MIT، وزیر علوم دولتهای دهه 60، وزیر آموزش و پرورش دولت هاشمیرفسنجانی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت محمد خاتمی، عضو دوره سوم شورای اسلامی شهر تهران، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و مشاور اقتصادی دولت حسن روحانی و دوازدهمین شهردار تهران بوده است.
طباطبایی عزل شد
داماد محمدعلی نجفی پیش از آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات محمدعلی نجفی از عزل سیدمحمود علیزاده طباطبایی یکی از سه وکیل نجفی خبر داد.
علیرضا ببری داماد محمدعلی نجفی پیش از آغاز دومین جلسه رسیدگی به اتهامات محمدعلی نجفی از عزل سیدمحمود علیزاده طباطبایی یکی از سه وکیل نجفی خبر داد.
وی افزود: به دلیل رابطه دوستانه ای که میان اقای نجفی و طباطبایی وجود داشت از وی درخواست کردیم استعفا دهد ولی ایشان استعفا نداد بنابراین تصمیم گرفتیم وی را عزل کنیم.
حضور کارشناسان اسلحه و پزشک معاینه جسد در دادگاه
قاضی کشکولی گفت: با توجه به اینکه مطالبی در فضای مجازی به روایت از خبرنگاران محترمی که در دادگاه حضور دارند، منتشر میشود لازم میدانم مقررات ماده 354 و 352 قانون آیین دادرسی کیفری را در خصوص اخلال در نظم دادگاه تذکر دهم.
در ادامه جلسه مستشار دادگاه مفاد این دو ماده را قرائت کرد.
در این لحظه قاضی کشکولی با اعلام رسمیت جلسه تاکید کرد: پیرو جلسه قبل، جلسه امروز را در وقت مقرر برگزار میکنیم.
وی ادامه داد: محمد علی نجفی، دوتن از وکلای مدافع او و وکلای اولیای دم و همچنین مهیار صفری و آقای دادستان هم درجلسه حضور دارند.
رئیس دادگاه افزود: کارشناسانی که در صحنه جرم حضور داشتند و همچنین کارشناسان اسلحه و پزشک معاینه جسد در جلسه امروز حضور دارند که در صورت لزوم از آنها اخذ توضیح خواهد شد.
قاضی کشکولی گفت: ورود و خروج افراد از ساعت 9 صبح تا ساعت 12:40 که آخرین خروج آقای نجفی بوده است پخش خواهد شد. در این مرحله از رسیدگی به پرونده پیرو مطالب قبلی دادگاه احدی از وکلای اولیای دم میتوانند در جایگاه حضور یابند.
نجفی میگفت با اسلحه مادرم را خواهد کشت
در ادامه جلسه مهیار صفری فرزند مرحومه میترا استاد با حصور در جایگاه تقاضای قصاص متهم را کرد و گفت: سوم راهنمایی هستم. ساعات 9 صبح از منزل خارج شدم و ساعت 12 ظهر به منزل رسیدم و متوجه حضور دو مرد غریبه در منزل شدم و به کمک آقای آقازاده وارد حمام شدم و با جسد مادرم روبرو شدم.
وی در پاسخ به سوال رییس دادگاه درباره اختلاف مادرش با متهم نجفی گفت: بله آنها اختلاف داشتند و چند بار تهدید کرد که با همین اسلحه مادرم را خواهد کشت.
داییام تا 12 شب قتل منزل ما بود
قاضی کشکولی از او پرسید آیا شما اسلحه را در منزل دیدید که مهیار صفری گفت: خیر. آقای نجفی گفتند که اسلحه را در منزل همسر اولش نگهداری میکند.
رییس دادگاه درباره اختلاف شب قبل از قتل مادرش با متهم نجفی پرسید که او گفت: بله شب قبل از قتل ساعت 9 و نیم تا 2 و نیم شب با هم درگیری داشتند و داییام مسعود استاد نیز تا 12 شب منزل ما بود.
همواره با مادرم رابطه خوبی داشتم
صفری گفت: روز حادثه ساعت 8 و نیم صبح آقای نجفی مرا با عصبانیت بیدار کرد و گفت باید به مدرسه بروی.
قاضی از او پرسید آقای نجفی در کیفرخواست گفته است که مادرت بارها با شما نیز درگیر شده و چند نوبت شما را از منزل بیرون کرده است که مهیار صفری در پاسخ این موضوع را رد و گفت که همواره با مادرش رابطه خوبی داشته است.
پدر مهیار صفری نیز گفت: با توجه به اینکه پسرم تقاضای قصاص دارد ما هم تقاضای قصاص داریم.
متهم یکبار برای همیشه به قتل عمد اعتراف کند
وکیل خانواده میترا استاد در دومین جلسه دادگاه نجفی گفت: متهم یکبار گفته میخواسته میترا استاد اطلاعات شخصی من را به خبرنگار بدهد، ایشان 40 سال است که در سیاست مملکت است و از ما بهتر میداند نهادهای امنیتی کارشان طبقهبندی اطلاعات است. مقتوله میخواسته با خبرنگار حرف بزند و کار خبرنگار انتشار است. میدانیم به خبرنگار چه میخواسته بگوید چون انگیزه شخصی در ماهیت ماجرا تأثیری ندارد.
وی افزود: بهتر است یکبار برای همیشه متهم اعتراف کند و بگوید مرتکب قتل عمد شده و تقاضای بخشش کند.
قاضی در همینجا تذکر داد به جای متهم صحبت نکنید.
وکیل میترا استاد ادامه داد: باید حرف اولیای دم را بزنم، پدر و مادرش به دلیل اوضاع بد روحی نتوانستند بیایند و در این مدت یکبار به پسر او سر نزدند و از نظر روحی حال خوبی ندارد. مادر عریان خود را خونآلود دیده، به ناحق به مادرش شلیک و او کشته شده است.
خانواده متهم حق و حقوق مقتول را مطالبه کرده، ماشین لکسوز وی را فروخته و از طریق افراد خانواده پولها خالی شده است. اجازه میدادید پولی میرسید تا حداقل مهیار را به روانپزشکی میبردند. اتهامات اصالتاً بوده یا وکالتاً. باید در این مورد پاسخ دهد.
رد اتهام قتل عمد از سوی نجفی
در ادامه جلسه نجفی با دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت و پس از معرفی خود در پاسخ به سوال قاضی که آیا اتهامات خود را قبول دارید یا خیر؟ در دفاع از خود گفت: آنچه که اتفاق افتاده را قبول دارم و توضیح میدهم اما اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم و دلایل خود را عرض میکنم.
وی گفت: خدمت ریاست محترم دادگاه و مستشاران و حضار محترم عرض سلام دارم و تشکر میکنم از این وقتی که به من دادید.
نجفی ادامه داد: در ابتدای سخن میگویم از این حادثه دردناک بنده هم بسیار متاثر هستم و مجددا به خانواده استاد تسلیت عرض میکنم.
تا یک حدی خودم را در این قضیه مقصر میدانم
وی افزود: امیدوارم آنچه اینجا میگویم موجب روشنتر شدن ماجرا شود تا قضات بتوانند بر اساس شرع و قانون حکم عادلانهای صادر کنند.
این متهم تاکید کرد: هدف بنده فقط روشن شدن حقایق است و تا یک حدی خودم را در این قضیه مقصر میدانم و امیدوارم بابت تقصیر و گناهی که از سوی من به وقوع پیوسته خدا من را مورد رحمت قرار دهد.
وکیل حق ندارد توهین کند
نجفی ادامه داد: آنچه که وکیل گفته چیزی بر کیفرخواست اضافه نکرده و از دادگاه تشکر میکنم که براساس قانون به وکیل تذکر داد زیرا ایشان حق ندارد توهین کند و از لفظ ناجوانمردانه استفاده کرده و یا به طعنه از دوران وزارتم در آموزش و پرورش بگوید. درباره آنچه که در مطالب مهیار آمد شرایط روحی ایشان و خانواده را درک می کنم و مطالبی به اشتباه گفته شده که خیلی به آن وارد نمیشوم و به هیچ وجه عنوان نکردهام که همسرم را به قتل تهدید کردم. برای روشن شدن ماجرا آنچه که لازم است را میگویم و وکیل وقت بیشتری را در دفاع و توضیحات مطالب کیفرخواست ارائه میدهد.
برای اثبات قتل، باید نامهام در جلسه غیرعلنی خوانده میشد
متهم پرونده قتل میترا استاد گفت: مطالبی از نامه 6 صفحهای من خوانده شد در سطر نامه نوشته بودم که دلم نمیخواهد عمومی شود و حتی گفتهام تعداد معدودی از بستگانم از نامه باخبر شوند. چطور اینجا بخشهایی از نامه قرائت شد و حتی برای اثبات قتل، باید در جلسه غیرعلنی خوانده میشد. متاسفم خیلی از مطالب غیردقیق مطرح شد.
ازدواجمان 8 اردیبهشت 98 بود
وی در مورد تاریخچه زندگی خودش با مرحومه میترا استاد گفت: ازدواجمان در 8 اردیبهشت 98 بود البته قبل از آن 7 ماه عقد موقت بودیم و در آن مدت محرم بودیم و رابطه داشتیم اما در آن دوران مشغله و مسئولیت بسیاری داشتم و فرصت برای گفتوگو نداشتیم و خیلی مسائل اجمالی مطرح میشد و مساله عقد دائم با عجله رخ داد.
پیشنهاد دادم که عقد به تعویق بیفتد اما استاد نپذیرفت
نجفی یادآور شد: تقاضایم این بود که عقد دائم به تاخیر بیفتد تا فرصت بیشتری برای شناخت پیدا کنیم. یک قرار عمل جراحی سخت هم داشتم و حدود 10 اردیبهشت پزشک گفته بود یک ماه نمیتوانم فعالیت موثری داشته باشم و پیشنهاد دادم که عقد به تعویق بیفتد اما ایشان نپذیرفت.
وی ادامه داد: اختلافات سرباز کرد و به این نتیجه رسیدیم که اختلاف داریم و سعی کردم بعد از کنارهگیری از مسئولیتم با بحث به نقطه مشترک برسیم ولی سوءبرداشتهایی بود که مسائل را حادتر نشان داد.
6 ماه قبل از حادثه فهمیدم زندگی مشترکمان نمیتواند ادامه یابد
نجفی افزود: 6 ماه قبل از حادثه به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما با توجه به عمق اختلافات نمیتواند ادامه یابد پیشنهاد دادم با توافق جدا شویم و حتی گفتم فرصت بدهد دو یا سه ماه تمام مهریهاش را میدهم اما قبول نکرد و میگفت عاشق من است. من هم ایشان را دوست داشتم ولی با این حجم اختلافات ترسم این بود به نفرت تبدیل شود و سعی شد با برخی از ریش سفیدان و افراد تماس گرفته و ایشان را به طلاق تشویق کنم.
به جای حق طلاق دو تعهد دادم
وی خاطرنشان کرد: تعهدی در روز عقد داده بودم که خواست از من اختیار طلاق را به ایشان بدهم که ندادم اما در مقابل دو تعهد دادم و گفتم هر وقت خواستی جدا شوی، قبول میکنم و هر وقت به این نتیجه رسیدم که جدا شویم با توافق شما انجام شود و نمیخواستم زیر قولم بزنم.
روز اسبابکشی بحث بالا گرفت و رابطه سرد بود
نجفی افزود: یک ماه قبل از حادثه به من گفت حق نداری راجع به طلاق حرف بزنی و ارتباطم بیشتر با برادرش بود که اکنون در جلسه حاضر است اما مرحومه تاکید داشت که نه با من و نه با فرد دیگری در مورد طلاق حرف نزند.
یک هفته قبل از حادثه تصمیم گرفتیم به خانه بزرگتری برویم و حتی روز اسبابکشی جرح و بحث بالا گرفت و رابطه سرد بود.
شب حادثه تقریبا 5 بار برخورد فیزیکی داشتیم
وی تاکید کرد: حتی شب قبل از حادثه برادرش در خانه ما دعوت بود و فهمید رابطه ما سرد است. حتی دید که مطالب دوستانهای بین ما رد و بدل نمیشود.
پس از رفتن آنها دوباره ناسزاگفتن را شروع کرد و حتی 4 تا 5 بار در این مدت برخورد فیزیکی داشتیم در حالیکه در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم و این اتفاق مرا متاثر و افسرده میکرد و سعی کردم جواب ندهم و به بهانه خوابیدن حدود ساعت 11 و نیم شب به اتاق خواب رفتم اما ایشان تا ساعت 3 نیمه شب نمیگذاشت من بخوابم و خشمگین بود و ناسزا میگفت.
همان حوالی بود که به اتاقش رفت تا بخوابد.
مرحومه میگفت کارهایی که من برای پسرش میکنم بیشتر از پدر اصلیاش است
نجفی در مورد روز حادثه گفت: ساعت 8 صبح بود که بیدار شدم و حدود 8 و نیم مهیار را بیدار کردم که به مدرسه برود و در طول یکسال سعی کردم وظایف پدریم را انجام دهم و حتی مرحومه جلوی من به خانوادهاش میگفت کارهایی که میکند بیشتر و سنگینتر از پدر اصلیاش است.
وی خاطرنشان کرد: ساعت 9 شده بود که مهیار رفت و ایشان بیدار شد و مجدد ادامه بحثهای شب قبل را مطرح کرد.
خواستم پاسخ ندهم و ساعت 9 و نیم شده بود که گفت میروم به حمام و پس از آن بیرون میروم. گفتم کجا، گفت خودم میدانم. این موضوعی بود که خیلی بین ما بحث شده بود. از آن لحظه به بعد خیلی عصبانی شدم و همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و نفهمیدم چه شد عصبانیت و خشم مرا فراگرفت.
نگهداری از اسلحهام مجاز بود
نجفی افزود: در مورد نگهداری و غیرمجاز بودن اسلحه بعدا توضیح میدهم زیرا مجاز بوده و آن را تمدید کرده بودم.
بالشت را روی اسلحه گذاشتم تا آن را نبیند
وی گفت: پشت سر میترا استاد رفتم و فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است و فکر میکردم ایشان در وان است و میتوانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم و پشت سرش وارد شدم و در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالشت را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده.
مرحومه وقتی اسلحه را دید هول شد
نجفی یادآور شد: وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ایشان وارد وان نشده بود و ما سینه به سینه هم شدیم. بالشت را کنار زدم تا اسلحه را ببیند و به او بگویم که کارمان به جای باریک میکشد اگر با گفتوگو مسائل را حل نکنیم اما ایشان وقتی اسلحه را دید نمیدانم چه شد که هول شد.
4 یا 5 دقیقه بدون حرکت آنجا ایستاده بودم
نجفی ادامه داد: ایشان دستشان را روی شانههای من گذاشت و من به عقب رفتم و به این دلیل که دستم روی ماشه بود یک گلوله شلیک شد و بالشت روی زمین افتاد. من سپس دستم را بالا بردم و سپس ایشان دو دستی دست راست مرا گرفتند و من گفتم ول کن و پس از تیر اول 4 تیر دیگر نیز شلیک شد.
من قصد شلیک نداشتم و آخرین تیر که به او برخورد کرد من دیدم ایشان مرا رها کرد و سپس دیگر تیری شلیک نشد. او سپس داخل وان افتاد و من بلافاصله اسلحه را جلوی آینه حمام گذاشتم و شوکه شده بودم دست گذاشتم دیدم حرکتی ندارد و دیدم که بالای سینهشان سوراخ است و شاید 4 یا 5 دقیقه بدون حرکت آنجا ایستاده بودم و حالتی غیرقابل تصور داشتم.
به بالکن رفتم تا خودکشی کنم
نجفی با بیان اینکه قصد کردم خودم را با آن اسلحه تنبیه و بکشم، افزود: دوبار کنار ایشان رفتم و در وان نشستم و بعدها فکر کردم که چرا شلوار و پای من باید خونی باشد و هرچقدر فکر کردم متوجه نشدم و بعد فهمیدم همان دوبار که سمت چپ ایشان نشستم همانجا خونی شده باشد و بعد از چند دقیقه از وان خارج شدم و در اتاق قدم زدم و به بالکن رفتم و فکر کردم که آیا خودم را از آنجا پرت کنم یا نه.
وی افزود: به راننده زنگ زدم تا بیاید دو کیف اسناد خصوصی مثل چند موبایل و پاسپورت و شناسنامه و یکسری مدارک پزشکی و قباله ازدواج داشتم را بگیرد و چون نمیدانستم چه اتفاقی برایم میافتد به راننده گفتم که بیاید تا کیفها را به او بدهم تا به دخترم برساند مثل اینکه راننده وقتی رسیده بود به من زنگ زده بود و من متوجه نشدم.
بازپرس پرونده میخواست عنوان مهدورالدم را در دهان من بگذارد
نجفی تاکید کرد: بنظرم رسید متنی بنویسم و بخشی از داستان زندگی مشترکم با او را بنویسم و ما به خواست آن مرحوم 6 ماه ارتباطی با خانوادهام نداشتیم و آنچه که نوشتم با عجله بود و بعضی چیزها بصورت غیردقیق نوشته شد.
من در دفاعیاتم عنوان مهدورالدم را بیان نکردم و بازپرس پرونده میخواست آن را در دهان من بگذارد و میگفت که قبول داشتی که مهدورالدم است که این عنوان اصلا آن زمان مطرح نبود و بعدا مطرح شد.
حتی موبایل هم با خودم نبردم
نجفی ادامه داد: زمانی که راننده آمد به راننده گفتم کیف را بالا بیاور و قصد داشتم که نامه را داخل یکی از آن دو کیف که به او داده بودم بگذارم تا او نتواند نامه را بخواند و بعد به قم و زیارت حضرت معصومه(س) و مزار پدر و مادر رفتم. گفتم به آنجا بروم و تصمیم بگیرم که خود را به پلیس معرفی کنم یا اینکه تصمیم دیگری بگیرم و اسلحه را با خود برده بودم زیرا گفتم اگر بخواهم خود را به پلیس معرفی کنم بهتر است که اسلحه را تحویل دهم و پیش خودم گفتم اگر قرار باشد خودم را سر مزار پدرم بکشم باز هم باید اسلحه همراهم باشد.
وی افزود: من آن موقع کارت حمل سلاح را زیر جعبه داروها در کمد خانه گذاشته بودم و وقتی کارت را دیدم متوجه شدم زمانش تا سال 94 بوده است و آن موقع بود که این را متوجه شدم در ادامه به ترمینال بیهقی رفتم و با اتوبوس به قم رفتم و زمانی که از اینکه در قم بودم تصمیم گرفتم به تهران بروم و با تاکسی به ترمینال جنوب و سپس به اداره آگاهی مرکزی رفتم. حتی موبایل هم نداشتم و در کیف گذاشته بودم زیرا گفتم اگر بخواهم خودکشی کنم این موبایل بعدا گم نشود.
اصلا نیتم قتل نبود
متهم افزود: منسپس تلفن راننده را گرفتم و دخترم تلفن را جواب داد و گفتم من به آگاهی میروم و مشکلی نیست. پس از اینکه به آگاهی رفتم یکی دو ساعت درباره مسائل اتفاق افتاده صحبت کردم و رییس آگاهی آمد و سلام و علیک کردند و بعد از افطار لباس بازداشتگاه را پوشیدم و بعضی سوال و جوابها انجام شد و شب به پزشکی قانونی رفتیم.
نجفی با اشاره به موضوع قصد قبلی برای انجام قتل گفت: به هیچ عنوان قصد قتل در ذهن من نبود اما قبول دارم اشتباه کردم که اسلحه را برداشتم و 5 گلوله شلیک شد. من اگر در فاصله یک متری قصد قتل داشتم و میخواستم او را از بین ببرم یک گلوله کافی بود اما از 5 گلوله 4 تا از آن به سقف و دیوار خورده است.
جای گلولهها نشان میدهد شلیکها مستقیم نبود
وی افزود: من با اسلحه آشنایی داشتم و زمانی که با شهید چمران در ارتباط بودم قصد رفتن به لبنان داشتم که در کلاسهایی در این خصوص شرکت میکردم. اینکه 5 گلوله شلیک شده و 4 تا به سقف خورده نشان دهنده این است که من با قصد شلیک نکردم بلکه غیرارادی بوده و وقتی او درون وان بود شلیکها متوقف شد اما در برخی رسانهها گفته شده که میترا استاد با 5 گلوله به قتل رسیده است که 5 گلوله یعنی هم قتل و هم نفرت و هم غیره هم بوده است.
نجفی با بیان اینکه اصابتهای گلوله نشاندهنده این است که شلیکها بطور مستقیم نبوده است، گفت: در فصای مجازی این مطالب به طنز میآید و سه نفر در بازداشتگاه و یک نفر هم در آگاهی همین مطلب را از من سوال کردند و گفتند شما که آشنایی داشتید چرا یک فرمول دیگری برای این عمل پیدا نکردید. من گفتم که اصلا قصد قتل نداشتم.
چند روز پیش به اخوی خود زنگ زدم و گفتم زندگی ما خوب است
شهردار پیشین تهران افزود: ما هم تا شب آخر مشغول کارهای زندگی بودیم و سازمان بازرسی نامهای درباره صندوق ذخیره فرهنگیان که من موسسش بودم نوشته بود و من عصرش دو ساعت وقت گذاشته بودم که پاسخ نامه را بدهم و روز حادثه روی میز بود و من روز قبل از آن با دوستانم برای خرید یک آپارتمان صحبت کرده بودیم که اگر قصد قتل داشتم اصلا این مباحث پیش نمیآمد و حتی من چند روز پیش به اخوی خود زنگ زدم و گفتم زندگی ما خوب هست. من به این نتیجه رسیده بودم که باید جدا شویم و میخواستم او را قانع کنم.
وی خاطرنشان کرد: در سال 60 که ترورهای خیابانی وجود داشت اواخر تیر یا اول مرداد 60 بود که رجایی رییسجمهور و باهنر نخست وزیر بود و من هم وزیر فرهنگ بودم و در آن زمان در شورای عالی امنیت تصمیمگیری شد که مسئولان مسلح شوند که اکثرا اسلحه گرفتند و به من کلت برتا داده شد و من هم چند ماهی با خودم میبردم و بعد که فضای کشور آرام شد هیچ وقت اسلحه همراهم نبود و تا سالها بعدش کنترل نکردم و کارت را چک نکردم.
کارت حمل سلاح از طریق دستگاه حراست یا سرتیم محافظان تمدید میشد
نجفی تاکید کرد: از طریق دستگاه حراست یا سرتیم محافظان این کارت خود به خود تمدید میشد و من فکر میکردم که این تمدید مثل گواهینامه 10 ساله است و آخرین بار در حراست ریاست جمهوری یا تیم حفاظت تمدید شد اما من چون هیچ وقت استفاده نمیکردم میخواستم آن را برگردانم.
وی یادآور شد: حتی در سال 70 وزارت دفاع اسلحههای مسلسلی را خودش تولید کرده بود و به وزرا و مسئولان هدیه کردند و من دو سه ماه نگه داشتم و سپس خواستم تحویل بدهم و آن موقع همین کلت را هم تحویل دادم و آن شخص گفت که شما کلت را نگه دارید اینکه برای شما زحمتی ندارد و در نتیجه آن را نگه داشتم.
به شوخی گفتم تو اول مرا بکش و بعد اگر دلت آمد خودت را هم بکش
نجفی افزود: زمانی که در منزل با همسر اولم بودم در جایی اسلحه را پنهان کرده بودم تا کسی آن را نبیند اما همسرم از آن خبر داشت اما بعد که به منزلی که برای آن مرحومه گرفته بودم نقل مکان کردم اسلحه را در بخشی از لباسهایی که استفاده نمیکردم گذاشته بودم و وقتی به این منزل آمدم آن چمدان را باز نکردم و چمدان را جایی گذاشته بودم روی قفسه و کیفها و وسایل دیگر را روی آن گذاشته بودم و مرحومه چند بار از من پرسید که آیا اسلحه را آوردهای که گفتم بله گفت به من یاد بده که من به تعویق میانداختم.
وی گفت: مرحومه روزی به شوخی گفت یک روز اسلحه را بیاور تا خودمان را بکشیم که من هم به شوخی گفتم تو اول مرا بکش و بعد اگر دلت آمد خودت را هم بکش. آقا مهیار هم کنجکاو بود من برای اینکه کسی به آن دسترسی نداشته باشد چمدان را در آن قفسه گذاشته بودم.
در این ازدواج بدلیل اینکه با دقت انجام نشده بود من هم مقصر بودم
شهردار پیشین تهران خاطرنشان کرد: کمدی در اتاق خواب من بود که وسایل خصوصی من در آنجا بود. مرحومه وقتی وسایل را میآورد اسلحه وسط لباسها بود و گفت که این چیست که گفتم اسلحه است و من نمیخواستم که با آن ور برویم و آن را گرفتم و روی یکی از قفسههای کمد که کنار قرصها بود گذاشتم و هدفم این بود که اسلحه را پنهان کنم.
آن شب ایشان گفت شام بخوریم و با هم به سمت آشپزخانه رفتیم و من یادم رفت خشاب را بردارم و اسلحه را پنهان کنم. روز درگیری وقتی پشت سر ایشان با حالت خشم رفتم چشمم به اسلحه افتاد و گفتم اسلحه را بردارم و به او بگویم که ما کارمان به جای باریک میکشد.
وی گفت: امیدوارم توضیحاتم از گمانهزنیهایی که به غلط توسط برخی از مسئولان و دیگران انجام شده کاسته باشد من توضیح دادم که این ازدواج بدلیل اینکه با دقت انجام نشده بود من هم مقصر بودم زیرا سنم بیشتر بود و من تجربیات بیشتری داشتم.
نجفی در ادامه با خواندن شعری که یارب نظرتو را برنگرددد، گفت: امیدوارم خداوند از گناهان ما درگذرد و امیدوارم دادگاه تصمیم درستی بگیرد و این مصیبتها ممکن است در زندگی همه پیش بیاید.
گذشت میتواند یک فرهنگ عمومی را به نمایش بگذارد
قاضی کشکولی در ادامه با توجه به دفاعیات نجفی خطاب به مهیار صفری گفت که گذشت در دین ما باعث میشود که از آثار جرایمی که خیلی مهم هستند بخشیده شود.
وظیفه دادگاه این است که ما به اولیای دم و وکلای آنان درخواست سازش و اعلام گذشت کنیم زیرا قصاص یک فرد نمیتواند جایگزین قتل مقتوله باشد.
گذشت میتواند یک فرهنگ عمومی را به نمایش بگذارد و توجه جامعه ما را به جرایم جنایی سوق دهد.
حرفهایم به دلیل شرایط نامساعدم بود
نجفی گفت: نمیدانم چه شده هر چه فکر کردم در فاصله اتاق تا حمام کاری جز برداشتن بالشت نکردم. اسلحه از قبل مسلح بوده و آنچه در روز اول گفتهام به دلیل شرایط نامساعد من بوده و شرایط عادی نداشتم.
قاضی پرسید شما با بکارگیری سلاح آشنایی داشتید چطور مسلح بود؟
نجفی گفت: در منزل قبلی مسلح بوده و لابه لای لباسها گذاشتم اما دقت کافی نکردم خشاب را نخواستم جدا کنم که گم نشود و متاسفانه سلاح مسلح به منزل جدید منتقل شد.
قاضی پرسید: مهیار چه ساعتی از خانه خارج شد؟ نجفی گفت آژانسی که برای مهیار رزرو کرده بودیم برای ساعت 9 بود که 9 و 5 دقیقه از خانه خارج شد و فکر میکنم حدود 9 و نیم این اتفاق افتاد.
دقت نداشتم نامهام بار حقوقی دارد
قاضی کشکولی پرسید نامه را پس از انجام قتل نوشتهاید، نامه در 6 صفحه است و بار حقوقی دارد . چطور با آن شرایط روحی دستهبندی شده نوشتید؟
متهم پاسخ داد من دقت نداشتم بار حقوقی دارد یا نه. یک ربع یا 20 دقیقه نمیدانستم چه کنم. در منزل قدم میزدم. به نظرم رسید که باید خود را تنبیه و خودکشی کنم. نامه را هم با این غرض نوشتم و آنچه به ذهنم بود را با سرعت نوشتم و قصد و غرض حقوقی نداشتم. وقتی راننده رسید نامه تمام نشده بود. پایین خانه منتظر شد و بعد نامه را به او دادم.
قاضی پرسید: قبل از تماس با راننده نامه را نوشته بودید ؟
نجفی گفت فکر میکنم زنگ زدم به راننده و گفتم بیا و شروع کردم به نوشتن و وقتی رسید نامه تمام نشده بود. حدود 10 زنگ زدم و حدود 10 و نیم فکر کنم نامه تمام شد.
قاضی گفت پس فکر میکنید زمان نوشتن نامه 38 دقیقه طول کشیده درست است؟
نجفی گفت:احتمالا. چون آخر نامه چیزهایی اضافه کردم و همه نامه بعد از قتل نوشته شد.
دست نوشته برای 20 اسفند سال گذشته است
قاضی پرسید نامه در کیف و در خانه زهرا دخترتان کشف شد. دست نوشتهای هم روی میز ناهارخوری به دست آمده در این باره بگویید.
در این لحظه دست نوشته به متهم داده شد تا در مورد آن توضیح دهد.
نجفی گفت من این دست نوشته را در تاریخ 20 اسفند سال گذشته نوشتهام. اینها مطالبی است که مرحومه به من گفته بود.
قاضی پرسید از تلفن ایشان به دست آوردید؟
نجفی گفت نخیر خودشان گفته بود.
مقتوله صدای من را ضبط میکرد
نجفی: شاید قاطی وسایلم شده. تعجب میکنم جز یادداشتهای خاص من بود. من بعد از گفتوگو با او اینها را مینوشتم. ایشان صدای من را ضبط میکرد اما چیزهایی که من مینوشتم مطالبی است که به من میگفته است. دو برگ دیگر به سازمان بازرسی و صندوق ذخیره فرهنگیان را عصر روز قبل از حادثه نوشتم که کاملا دقیق است.
مرحومه سابقه خودزنی داشت
قاضی کشکولی گفت: در تاریخ 16 آذر 97 نامهای در پلیس 110 موجود است که نشان میدهد فردی با هویت محمدعلی نجفی به واحد پلیس مراجعه و اظهار کرده که فردی به نام میترا استاد یک سال است همسرش بوده و از ایشان شاکی است. این موضوع را قبول دارید؟
نجفی گفت: وقتی درگیری ما حاد شد دو بار اورژانس را خبر کردم. یک بار به صورت سطحی دستش را با تیغ بریده بود که به اورژانس گفت مسئله جدی نیست اما چون در تماس با اورژانس گفته شده بود خودزنی است، اورژانس پلیس را خبر داده بود و این نامه مربوط به آن موقع است.
در این لحظه قاضی پرونده میترا استاد اعلام کرد که فیلمی از لحظه ورود و خروج محمدعلی نجفی در روز حادثه وجود دارد که به نمایش گذاشته میشود.
فردی در قم میگفت در تهران دنبال شما میگردند
وی از متهم پرسید در آن روز چه لباسی به تن داشته متهم پاسخ داد: تیشرتی که شب قبل به تن داشتم طوسی تیره رنگ بود و رویش کت و شلوار طوسی پوشیدم و با همان لباس به آگاهی رفتم. کیف برزنتی کوچکی که متعلق به مرحومه بود را برداشته خالی کردم و اسلحه را در یک جانماز پیچیدم و در کیف گذاشتم و با خود به قم بردم.
در این لحظه فیلم ورود محمدعلی نجفی به آسانسور ساختمان مسکونیاش پس از وقوع قتل به نمایش گذاشته شد که در آن نشان داده شد متهم با تیشرت تیره طوسی و کت و شلوار و در حالی که کیف به دست چپش بود وارد آسانسور شده و پس از لحظهای از آن خارج شده است.
قاضی پرسید: این فیلم را قبول دارید خودتان هستید؟
نجفی گفت: بله در طبقه پارکینگ پیاده شدم چون میخواستم در خیابان کمی قدم بزنم و فکر کنم. وقتی در شرایط بد روحی قرار میگرفتم معمولا به قم میرفتم و با همین نیت هم رفتم. وقتی وارد صحن میخواستم شوم فردی به من تسلیت گفت و فهمیدم خبر پخش شد. فردی میخواست سلفی بگیرد و میگفت در تهران دنبال شما میگردند اما گویا از پشت سرم عکس را گرفت و من در جریان آن نبودم.
قاضی پرسید در چه ساعتی؟
متهم پاسخ داد حدود 16 و 30. وقتی به تهران رسیدم از تلفن راننده استفاده کردم.
با دخترم حرف زدم و گفتم نگران نشوند
وی گفت: به نظرم رسید خانوادهام باید باخبر شود. زنگ زدم با دخترم حرف زدم و گفتم نگران نشوند و گفتم به آگاهی مرکزی میروم. جلوی آگاهی با موتور یک مامور وارد شدم به همین دلیل افسر نگهبان من را ندید. اسلحهام را هم به همین افسر دادم.
در این لحظه قاضی کشکولی به دلیل طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده دو دقیقه زمان تنفس اعلام کرد.
همان شب که خودم را معرفی کردم از من خواستند با صدا و سیما مصاحبه کنم
نجفی در پاسخ به سوال قاضی که آیا اظهارات خود را در مرحله تحقیقات مقدماتی قبول دارید؟، گفت: سوالات از من خیلی زیاد بود.
من روز اول و دوم زیاد به خودم تسلط نداشتم تا آنچه برای خودم اتفاق افتاده را تجزیه و تحلیل کنم.
وی گفت: همان شب که خودم را معرفی کردم از من خواستند با صدا و سیما مصاحبه کنم، چون گفتند شایعه شده شما از کشور خارج شدید و رفتید و چون آن عکس هم در آگاهی منتشر شده بهتر است مصاحبه کنید که من هم به این دلیل مصاحبه کردم.
من از لفظ پرستو استفاده نکردم
متهم این پرونده با اشاره به اظهارات وکلای اولیای دم گفت: وکیل گفت که من عنوان مهدورالدم را در دفاعیاتم به کار بردم اما من به کار نبردم و حتی اگر به آن معتقد هم باشم بنا نیست خودم او را به قتل برسانم.
وی افزود: همچنین گفته شده که من گفتهام ایشان پرستو است اما من لفظ پرستو را به کار نبردم و این را بعضی در فضای مجازی نوشتهاند که باید از خودشان بپرسید با چه انگیزهای نوشتهاید.
دوست دارم قصاص شوم
نجفی با اشاره به اظهارات وکلا درمورد فروش خوردو و حسابهای بانکی گفت: ما قصد داشتیم با پولهایی که من قرض میکنم بتوانیم یک خانه بخریم که پولها به آن خانه مورد نظر و در آن منطقه که موردنظر مرحومه بود هم نمیرسید به پول حسابها هم کسی دست نزده است.
وی با بیان اینکه آنچه که میگویم برای تبرئه خودم نیست، گفت: من حتی گفتم دوست دارم قصاص شوم تا اینکه احساس گناه در محضر الهی بخشیده شود.
همدیگر را دوست داشتیم
متهم تاکید کرد: من حتی نمیدانستم گلوله به دست ایشان هم خورده است. در آگاهی از دو چیز تعجب کردم یکی اینکه گفتند تو خودت گلوله خوردی؟ که گفتم نه و همچین گفتند به دستش هم گلوله زدی که باز هم گفتم نه گفتم فقط گلوله آخر به او خورد.
نجفی گفت: من ایشان را دوست داشتم و او هم من را دوست داشت. حتی اگر کسی همسر خود را به طور عادی از دست دهد مدتی طول میکشد که خود را با شرایط تنظیم کند.
شلیک 5 گلوله از سوی کارشناس اسلحه تایید شد
در ادامه جلسه دادگاه قاضی محمدی کشکولی از سرگرد عزتی راد کارشناس اسلحه خواست تا با حضور در جایگاه نظرات کارشناسی خود را درباره اسلحه و نوع کاری و طریقه قتل مقتوله را تشریح کند.
رییس دادگاه قبل از حضور سرگرد عزتی در جایگاه خطاب به نجفی گفت: این اسلحه از طرف کدام سازمان یا نهاد دولتی در اختیار شما قرار گرفته است؟ نجفی گفت: دقیقاً نمیدانم ممکن است از طریق سپاه یا کمیته باشد، اما با توجه به اینکه محافظان من از کمیته انقلاب اسلامی بودند احتمال دارد مربوط به کمیته باشد.
رییس دادگاه با نشان دادن برگه مجوز اسلحه از نجفی خواست تا هویت آن را تایید کند که متهم برگه مجوز اسلحه را تایید کرد و معلوم شد که اسلحه و مجوز آن مربوط به حفاظت اطلاعات ارتش است.
قاضی کشکولی خطاب به نجفی گفت: اسلحه شما در سال 77 توسط حراست سازمان برنامه و بودجه در اختیار شما قرار گرفته است. نجفی در پاسخ گفت: درست است در آن سال چون سازمان برنامه و بودجه بودم از طریق حراست اسلحه مرا به دلیل اینکه دچار اشکالاتی بوده است تعویض کردند.
در ادامه سرگرد عزتی راد با تشریح روز حادثه، گفت: نوع اسلحه برتا، ساخت کشور ایتالیا و خشاب آن ظرفیت 13 فشنگ دارد. در روز حادثه 5 گلوله توسط سلاح شلیک شده که 3 گلوله آن به دیوار و سپس به سقف خانه کمانه کرده است. یک گلوله آن به کمد چوبی رو به رو مستقیم اصابت کرده و یک گلوله دیگر آن بعد از اصابت به دست مقتوله به سینه او نیز اصابت کرده است و طی مسیری در بدن در پهلوی آن گیر کرده است.
این کارشناس اسلحه افزود: 5 پوکه شلیک شده از این اسلحه نیز در صحنه جرم پیدا شده است.
در ادامه قاضی از نجفی خواست تا یکبار دیگر نحوه شلیک گلولهها را تشریح کند که متهم نجفی با تایید نظرات کارشناس اسلحه، گفت: توضیحات سرگرد عزتی راد نشان داد که 4 گلوله به دیوار و سقف اصابت کرده است و بار دیگر تاکید میکنم که هیچ قصدی برای قتل نداشتم.
در ادامه قاضی از سرگرد عزتی راد خواست تا نظر قطعی خود را بیان کند.
سرگرد عزتی راد گفت: بررسیهای کارشناسی ما نشان میدهد که متهم هنگام تیراندازی، دستش تعادل نداشته زیرا 3 گلوله آن به فاصله نزدیک به هم، به دیوار و سپس به سقف حمام کمانه کرده است و نشان میدهد که 3 گلوله به دیوار و یک گلوله مستقیم به کمد چوبی رو به رو و تنها یک گلوله در کش و قوسهای به وجود آمده به دست و سپس به بدن مقتول اصابت کرده است.
وی در پاسخ به سوال قاضی که شما در گزارش خود اشاره کردهاید که اگر گلوله در فاصله یک یا 5 متر شلیک شده باشد باید از بدن مقتول خارج میشد؟ گفت: بررسیهای ما نشان می دهد که مقتوله ورزشکار و یا از یک اندام ورزیده برخوردار بوده زیرا گلوله باید از پهلوی او خارج میشد.
قاضی کشکولی خطاب به متهم گفت: در عرف برای صحبت کردن اسلحه نمیبرند.
نجفی گفت: بله قبول دارم اما چون چند باری گفته بود ته راه ما به خون میرسد میخواستم این را نشان بدهم.
قاضی کشکولی گفت: نیازی به استفاده از بالش نبود.
نجفی گفت: وقتی بالشت را برداشتم نظرم این بود که وقتی وارد میشوم اسلحه را نبیند چون فکر میکردم در وان یا زیر دوش است و میتوانم با او حرف بزنم.
قاضی خطاب به متهم گفت که دقیقاً بگویید چه مطالبی را در آن لحظه به او گفتید.
نجفی گفت: خیلی کوتاه بود گفتم میترا تا کی میخواهی این بحث را تمام کنی؟ کارمان دارد به جاهای باریک میکشد. ایشان هول شد و دیگر نتوانستیم حتی حرف یا بحثی کنیم. گفت علی غلط کردم به خدا حلش میکنم، اما به من فشار که آمد گلوله شلیک شد و بالش افتاد. یادم است دو تا سه بار گفتم دستم را ول کن و آن گلولهها غیرارادی زده شد. در بازداشت فکر میکردم که صحنه را برای خودم بازسازی کنم اما نتوانستم.
قاضی پرسید: آیا از مقتوله تقاضای دیگری داشتی حتی در ذهن خود؟
نجفی گفت: به دنبال این بودم به توافق برسیم.
قاضی گفت: عوامل بررسی صحنه جرم در حمام، تا لحظه جابهجا شدن جسد خونی ندیدهاند اما در کف حمام تا درب اتاق لکههایی از خون که خشک شده بود دیده شده، به نظر شما متعلق به کیست؟
متهم پاسخ داد: قطعاً مال مرحومه است. من دو بار در وان نشستم و در خانه قدم زدم و حدس میزنم از آخرین گلوله و اولین گلوله که به دستش خورد خون ریخته شده و وقتی نشستم قوزک پای چپم و قسمت چپ شلوارکم خونی شد. البته من متوجه خون پایم نشدم و وقتی رانندهام من را دید و گفت فهمیدم.
قاضی خطاب به متهم پرسید: چه زمانی فهمیدهاید که میترا استاد فوت شده است.
نجفی گفت: بلافاصله در وان افتاد، در حد 30 ثانیه؛ منگ بودم، اسلحه را جلوی آینه گذاشتم و دستم را به روی پیشانیاش کشیدم و دیدم تکان نمیخورد، متوجه شدم فوت شده و دو بار هم در کنارش نشستم.
در همین لحظه سرگرد عزتی راد کارشناس ارشد اسلحه، گفت: در دو صورت تر و خشک، گاز باروت برداشت شده که نتیجه آن نشاندهنده این است که متوفی به متهم نزدیک بوده و گاز باروت در دستان متوفی نشسته و به همین دلیل استنباط درگیری داده شده است. همچنین اسلحه را تست کرده و در سیستم سابقه استفاده از آن را بررسی کردیم که نتیجهای به دست نیامد. من از متهم سؤالی دارم، گروه خونی ایشان چه است؟
نجفی پاسخ داد: من B مثبت هستم.
قاضی دادگاه گفت: در پرونده بالینی سابقه خودکشی داشتهاید، اگر تمایل دارید از آن بگویید.
نجفی گفت: در آبان 97 همین اختلافات و بحثها را که میدیدم و دیدم توافقی در طلاق نیست تصمیم گرفتم خود را تنبیه کنم اما بعد از اطلاع از عقوبت آن پشیمان شدم و در یکی از هتلهای تهران تعدادی قرص خوردم تا کسی من را پیدا نکند و بعد خواستم رگ دستم را بزنم اما بلافاصله از حال رفتم و بعد از دو روز من را در هتل پیدا کردند.
قاضی گفت: اثر 4 بریدگی در دست چپ همسر دومتان دیده شده از آن مطلع بودید؟
نجفی گفت: به من گفته بود که در زندگی با همسر اولش سه بار خودکشی کرده، یکبار رگ دست چپش را زده و دو بار نیز قرص خورده است.
قاضی کشکولی پس از اعلام ختم جلسه امروز، ادامه رسیدگی به این پرونده را به روز دوشنبه 31 تیرماه موکول کرد.
وکیل نجفی: موکلم میخواست میترا استاد را به زندگی برگرداند
گودرزی در ارائه دفاعیات خود جلسه محاکمه محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران به اتهام قتل عمدی میترا استاد همسر دومش اظهار کرد: در هیچ پروندهای تاکنون چنین بلبشویی را ندیدم به طوری که حتی مشخصات سلاح که قتل با آن رخ داده در تعارض با مشخصات سلاحی است که در کیفرخواست عنوان شده است.
وی افزود: گفته میشود 5 گلوله شلیک شده است اما 9 محل اصابت گلوله وجود دارد. در بازرسی صحنه جرم مشخص شده است که گلوله از کف دست داخل و از پشت دست خارج شده است اما کارشناسان گفته گلوله از پشت دست و از کف دست خارج شده است. مگر میشود یک فرد ناشناس وارد محل صحنه قتل شود و سپس دستگیر و پس از آن آزاد شود.
وکیل نجفی اضافه کرد: مقتول آلوده به سوءظن بوده موکل همیشه تحت کنترل او بوده و اجازه نمیداده که با اطرافیان تماسی داشته باشد و هرکس به موکل زنگ میزد مرحوم استاد جواب میداد و به همین خاطر موکل مورد فشار روحی قرار گرفته و براساس همین فشارها اقدام به خودکشی میکند و خانم استاد نیز سابقه اقدام به خودزنی را داشته است و این مسئله باید مورد توجه روانپزشکان قرار میگرفت. آیا یک انسان حتما باید دیوانه زنجیری یا عاقل خردمند باشد؟ آیا امکان ندارد انسانی تحت شرایطی، زمام امور را از دست بدهد.
گودرزی افزود: مرحوم استاد زنی با عقدههای فروخورده بوده و همه این مسائل باعث شده که موکل به ناگاه کنترل از دست داده و برای اینکه بتواند این زن را به ضربآهنگ زندگی برگرداند اسلحه را برداشته به سمت حمام برود.
این وکیل دادگستری و بازپرس با سابقه قتل ادامه داد: در بحت دفاعیات ماهوی پرونده از نقایص ادلهای رنج میبرد که رئیس دادگاه باهمت بزرگوارانه خود در چند جلسه بخشی از نواقص رارفع کرد اما قسمتهای عظیمی همچنان بر جای مانده و انتظار داریم این نقایص برطرف تا معلوم شود موکل یک قاتل حرفهای بوده یا یک مسئله غیرارادی رخداده است.
وی ادامه داد: یکی از نقایصی که وجود دارد این است که مشخصات سلاح به کار رفته شده با مشخصات سلاحی که کیفرخواست و گزارشات وجود دارد مغایر است. همچنین مجوز سلاح موکل شماره 765 است در حالی که در تحقیقات و دادسرا سلاح کمری دارای کالیبر 9 میلیمتری اعلام شده است که این مسئله باید روشن شود.
وکیل نجفی ادامه داد: 5 پوکه در صحنه جنایت کشف شده نشان میدهد 5 گلوله شلیک شده اما تیم بررسی صحنه جرم آثار تیر را 3 مورد روی دیوار، یک مورد روی درب کمد ویترینی و 3 مورد سقف حمام عنوان کردند و این جدای از محلهای اصابت گلوله به قفسه سینه و کف دست مرحومه است.
احتمالا یک فرد مسلح دیگر در صحنه قتل حضور داشته است
وی افزود: محتمل است که 4 شلیک دیگر از سلاح دیگری صورت گرفته باشد بنابراین سوال این است که سلاح دوم دست چه کسی بوده و احتمال دو ضارب وجود دارد چرا که 9 محل برخورد گلوله مشاهده میشود.
گودرزی افزود :مسئله دیگر این است که در گزارشات ورود گلوله شکل مدور دارد اما این در حالی است که ورود گلوله به قفسه سینه شکل بیضوی دارد و بین سوراخ مدور و بیضوی از نظر علم اسلحهشناسی از زمین تا آسمان اختلاف است . ضمن اینکه احتمال کمانه کردن گلوله از دیوار به سمت سقف وجود دارد اما بالعکس آن امکانپذیر است و موضوع دیگر این است که از محل قتل لاک و مهر برداشته شده و دیگر به آن دسترسی نداریم که بتوانیم بررسیهای دیگر انجام دهیم.
وکیل نجفی با بیان اینکه رسیدگی به این پرونده شهامت دادرسان را میطلبد گفت: مسئله دیگر این است که حتما اینطور نیست که هرکسی اسلحه را برمیدارد به سمت حمام میرود باعث قتل او بوده است. ضمن اینکه در صحنه قتل تعداد زیادی دکمه از یک پیراهن مردانه کشف شده این در حالی است که موکل در خانه تیشرت به تن داشته و با همان تیشرت به قم رفته و اکنون نیز در محل البسته زندان نگهداری میشود.
گودرزی افزود: مسئله دیگر آزمایش گاز باروت است که آزمایش گاز باروت بیشتر از ضارب گرفته میشود و در ساعتی که آزمایش گاز باروت گرفته شده موکل در قم بوده است و طبق سوالی که انجام دادیم آزمایش گاز باروت بر دستان مرحومه انجام شده و این آزمایش مثبت است و نشان میدهد که مرحومه اسلحه را گرفته و شلیکهای غیرارادی را بر دیوار کرده است.
وی افزود: مسئله دیگر پیراهن مردانه است که باید بررسی شود ضمن اینکه در بازرسی صحنه جرم کارشناس اسلحه و وکیل آقای نجفی که آن موقع من نبودم حضور نداشته است و بازسازی صحنه جرم فاقد بررسی صحنه اصابت گلوله به دست است که صورتجلسه را ابطال میکند.
گودرزی اضافه کرد: مسئله دیگر اوضاع فیزیکی گلوله اصابت شده به مرحومه استاد است که آقایان گفتند این گلوله دفرمه شده است که طبق اظهارات دکتر امانی یکی از کارشناسان سازمان پزشکی قانونی که بیش از 30 سال معاون پزشکی قانونی بوده اگر گلوله به دست و قفسه سینه خورده باشد دفرمه نمیشود زیرا گلوله به اندام نرم اصابت کرده است.
در ادامه قاضی کشکولی ختم جلسه دوم را اعلام کرد و گفت: ایرادات مطرح شده مستلزم این است که در جلسه دیگری مستدل به ایرادات پاسخ دهیم و توقع ما و همکاران از وکلا این است که با مستند و مدارک صحبت کنند.
رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران گفت: رسیدگیهای دادسرا به موجب موازین قانونی بوده است و به نظر من دفاعیات آقای نجفی به واقع نزدیک بوده و منطبق با پرونده است و از وکیل متهم درخواست دارم به نحوی دفاع نکند که شائبه ایجاد شود.
سرپرست دادسرای امور جنایی: وکیل نجفی در حال موجسواری است
محمد شهریاری در خصوص صحبتهای وکیل نجفی اظهار کرد: نجفی اتهامات وارده را قبول دارد و میگوید قتل با یک سلاح بوده ولی وکیل او القائات دیگری را می گوید و سوار بر موجهایی میشود که برخی افراد در فضای مجازی راه انداخته مبنی بر اینکه نکند فرد دیگری هم باشد.
سرپرست دادسرای جرایم جنایی ادامه داد: نجفی با صداقت آمده و اعتراف کرده است.
وی در خصوص مفاد نامه نگاشته شده از سوی نجفی به سازمان بازرسی کل هم گفت: این موضوع اصلأ ربطی به پرونده ندارد.
شهریاری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه احتمال وجود دو ضارب وجود دارد؟ گفت: خود آقای نجفی می گوید نبوده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا 9 گلوله شلیک شده گفت: این موضوع صحت ندارد وکیل متهم سعی بر القای برخی مطالب دارد. کارشناس ارشد اسلحه گفته سه گلوله شلیک شده است که به دیوار و سقف خورده است و کمانه شده است اما وکیل برعکس می گوید که یک گلوله به کمد خورده و یکی هم به دست مقتول خورده که می شود پنج گلوله. اگربخواهیم مکان ها را بررسی کنیم باید کمانه ها را ضرب در دو کنیم و ضربه به دستها هم حساب شود که می شود 9که این درست نیست.
دیدگاه تان را بنویسید