کد خبر: 361932
|
۱۳۹۸/۰۸/۲۹ ۱۳:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» به مناسبت روز جهانی مرد گزارش می‌دهد:

نگاهی به کلیشه‌های جنسیتی علیه مردان/ مرد که گریه نمی‌کنه!

«مرد که گریه نمی‌کنه!» این جمله قطعاً در صدر ظالمانه‌ترین جملات علیه مردان قرار دارد که از کلیشه‌های جنسیتی نشأت می‌گیرد. تمام این عبارت‌ها و تصورات ذهنی ریشه در یک دیدگاه مشترک دارد. دیدگاهی که می‌گوید مرد موجودی سخت، به دور از عاطفه، بهترین گزینه انجام کارهای فیزیکی و یدی و بی‌تفاوت به مسائل عاطفی است.

نگاهی به کلیشه‌های جنسیتی علیه مردان/ مرد که گریه نمی‌کنه!
کد خبر: 361932
|
۱۳۹۸/۰۸/۲۹ ۱۳:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ کلیشه‌‌های جنسیتی (Gender Stereotypes) به مجموعه‌ای از باورهای مشترک فرهنگی درباره رفتار، صفات شخصیتی و سایر ویژگی‌های مردان و زنان می‌گویند که افراد به مرور زمان و در مسیر جامعه‌پذیر شدن با این باورها خو می‌گیرند. به مرور زمان کار به جایی می‌رسد که ذهن جامعه چیزی جز این کلیشه‌ها را برنمی‌تابد و به محض بروز رفتاری متفاوت با آنچه جامعه برای آن جنسیت تعریف کرده، واکنش منفی نشان می‌دهد.

روز جهانی مردان 27ساله شد

19 نوامبر از سال 1992 روز جهانی مردان نام‌گذاری شده است. هدف از برگزاری این روز تمرکز بر سلامت مردان، بهبود روابط، ترویج برابری جنسیتی و برجسته ساختن نقش مثبت مرد در جامعه است.

روز جهانی مرد چند هدف اصلی را دنبال می‌کند که هرساله در کشورهای برگزارکننده آن می‌کوشند با برگزاری کنفرانس‌ها، سمینارها، فعالیت‌های کلاسی در مدارس، برنامه‌های رادیو و تلویزیون و... توجه مردم را به سلامت جسمی و روانی مردان، دیدگاه نادرست به جنس مرد، تاثیر مثبت و مشارکت آنها در خانه و خانواده، افزایش و بهبود روابط مردان با همسر و فرزندان و نقش مثبتی که هر مرد عادی می‌تواند به نوبه خود در جامعه ایفا کند، جلب کنند.

در این میان، یکی از مواردی که جامعه، و به طور مشخص مردم، می‌توانند با آگاهی از آن به ایجاد برابری هرچه بیشتر در جوامع انسانی کمک کنند، آشنایی با کلیشه‌های جنسیتی است.

کار مال مرده!

برای آشنایی بیشتر با این کلیشه‌ها بد نیست چند نمونه از آنها را معرفی کنیم. جمله‌ای که می‌گوید: «مرد که گریه نمی‌کنه.» یا تصور شایعی که تمام مردان را تامین‌‌کنندگان زندگی یک خانواده می‌داند. یا تفکر عامه که مرد را موجودی خشن توصیف می‌کند که همیشه به دنبال پلیدی است و هر چیز درشت و زمخت و نتراشیده‌ای به او مربوط می‌شود. انگاره‌هایی که لطافت را از مرد دور می‌کند و به دنبال آن به مردی که صورتی بپوشد، آشپزی کند و اهل گل و ادبیات باشد می‌خندد.

تمام این عبارت‌ها و تصورات ذهنی ریشه در یک دیدگاه مشترک دارد. دیدگاهی که می‌گوید مرد موجودی سخت، به دور از عاطفه، بهترین گزینه انجام کارهای فیزیکی و یدی و بی‌تفاوت به مسائل عاطفی است. این تصورات تا جایی پیش رفته که دیدگاه عمومی، مردان را صیادان جنس زن قلمداد می‌کند. به عنوان موجودی که جز هوسرانی چیزی نمی‌داند و عشق هم سرش نمی‌شود.

بیولوژی نه، جامعه‌پذیری بانی کلیشه‌های جنسیتی است

اینها همه در حالی است که تمامی این توصیفات نه نشأت گرفته از بیولوژی مردان که دقیقاً مرتبط با تاریخ و جامعه است؛ یعنی از همان روزی که یکجانشینی انسان آغاز شد و زنان محدود به خانه‌ها و مردان در فضای عمومی شدند، تمامی این کلیشه‌های جنسیتی هم روزبه‌روز رشد کردند و بزرگ و بزرگ‌تر شدند. در غیر این صورت، چه کسی است که تاریخ را بخواند و نبیند که بشر از روز نخست چنین مرزهای جنسیتی‌ای بین زن و مرد قائل نشده بود.

مردان بیش از زنان قربانی جرم و جنایت می‌شوند، چنان‌که پسران پنج برابر بیش از دختران بر اثر قتل جان خود را از دست می‌دهند. احتمال ورود مردان به زندان در دوره جوانی بیش از زنان است. میزان ترک تحصیل پسران در دوره دبیرستان 2 برابر دختران است. این نسبت‌ها و چندین نمونه دیگر از آسیب‌های اجتماعی که مختص جنس مرد است به خوبی نشان می‌دهد تبعیض‌ها و کلیشه‌های جنسیتی تا کجا سبب‌ساز اختلال در زندگی انسان‌ها شده است. انسان‌هایی که در صورت رها کردن این انگاره‌های تحمیل‌شده اجتماعی، طی قرون متمادی، زندگی آرام‌تر و جهان شادتری در پیش خواهند داشت. از کجا معلوم، شاید با حذف این کلیشه‌ها کمی از آتش جنگ‌ها هم کم شد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها