کد خبر: 369544
|
۱۳۹۸/۰۹/۲۳ ۱۳:۰۰:۵۱
| |

به علت کلاهبرداری میلیاردی از یک تاجر

زن و شوهر قلابی دستگیر شدند

زن جوان که با همدستی یک مرد و با ترفندی زیرکانه اموال شوهر تاجرش را تصاحب کرده و سپس‌ از وی طلاق گرفته بود به خاطر یک اشتباه لو رفت.

زن و شوهر قلابی دستگیر شدند
کد خبر: 369544
|
۱۳۹۸/۰۹/۲۳ ۱۳:۰۰:۵۱

اعتمادآنلاین| زن جوان مدعی بود که وکالتنامه‌ها را از همسرش گرفته است. برای تأیید حرف‌هایش نیز وکالتنامه‌ها را ارائه کرد. با توجه به مشکوک بودن ماجرا، وکالتنامه‌ها برای بررسی به دستور بازپرس پرونده، به هیأت کارشناسی خط ارجاع شد.

در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که وقتی درخواست طلاق از سوی روشنک در دادگاه خانواده مطرح شده و سپس طلاق گرفته است، وی و شوهرش در ایران نبوده‌اند.

وقتی زن جوان به عقد تاجر ایرانی مقیم فرانسه درآمد، 2سال صبر کرد تا زمان اجرای نقشه‌اش برسد. او درست در زمانی که شوهرش در پاریس به سر می‌برد با همدستی مردی که نقش شوهر وی را بازی می‌کرد اموال او را فروخت و حتی از وی طلاق گرفت اما پیش از خروج از کشور به دام پلیس افتاد.


به گزارش همشهری، چند روز پیش وقتی تاجر 40ساله ایرانی مقیم فرانسه از پاریس به تهران برگشت، سوار تاکسی فرودگاه شد تا به خانه‌اش در شمال غرب تهران برود. او سال 96با زنی به نام شیرین ازدواج کرده و با وی در خانه‌ای ویلایی زندگی می‌کرد اما به‌خاطر کارش مجبور بود هرازگاهی به پاریس سفر کند. این‌بار هم مثل همیشه برای انجام معامله تجاری راهی فرانسه شده بود اما پس از بازگشت به تهران و رسیدن مقابل خانه‌اش حسابی غافلگیر شد.

مرد تاجر وقتی زنگ آیفون را زد، انتظار داشت که همسرش به استقبال او بیاید. چراکه وقتی از هواپیما پیاده شده بود به وی پیام داده و رسیدنش را اعلام کرده بود اما آیفون را فردی ناشناس برداشت و گفت این خانه را مدتی قبل از زنی به نام شیرین خریده است.


مرد تاجر شوکه شد. آنچه را که می‌شنید باور نمی‌کرد. شیرین، کسی نبود جز همسرش اما او چطور توانسته بود ویلای میلیاردی مرد تاجر را بفروشد؟ او شماره همسرش را گرفت، اما وی پاسخ نداد. بار دیگر پیامک فرستاد تا ببیند ماجرا از چه قرار است. چند دقیقه‌ای در شوک بود و پشت سر هم شماره همسرش را می‌گرفت. در نهایت بعد از چند دقیقه زن جوان پیامک و تماس شوهرش را پاسخ داد و چنین گفت: «چند وقت پیش خودت مرا طلاق و وکالت دادی که اموالت را بفروشم. من هم آنچه را که تو درخواست کردی انجام دادم. ‌دیگر مزاحم من نشو؛ چون تو دیگر نسبتی با من نداری».


تماس قطع شد و مرد تاجر بیشتر از قبل سرگردان شد و همچنان در شوک بود. سفر او به پاریس چندماهی طول کشیده بود و در این مدت هرازگاهی با همسرش در تماس بود و همه‌‌چیز خوب پیش می‌رفت. به همین دلیل آنچه را که اتفاق افتاده بود، باور نمی‌‌کرد. آن شب مرد تاجر ناچار شد به خانه پدرش برود و صبرکند صبح شود تا معمایی را که در ذهنش نقش بسته بود، حل کند.


« همسرم با وکالت جعلی خانه 10میلیاردی و خودروی بنز گران‌قیمتم را تصاحب کرده و از من طلاق گرفته است.» این گفته‌های تاجرایرانی مقیم فرانسه بود که پیش روی افسر پلیس مطرح شد. وی درادامه گفت: 2سال پیش با زنی به نام شیرین ازدواج کردم. او به‌نظر دلسوز و فداکار بود. همه جا هوایم را داشت و حمایتم می‌کرد. روی حرف من حرفی نمی‌زد و هرچه از او می‌خواستم انجام می‌داد. در این‌2سال خودم را خوشبخت‌ترین مرد می‌دیدم اما خبر نداشتم که همسرم بازیگری حرفه‌ای است تا فریبم بدهد. نمی‌دانستم او نقشه‌ای در سر دارد تا اموالم را تصاحب کند. وی ادامه داد: در این مدت که ایران نبودم متوجه شدم که همسرم با وکالت جعلی به دفترخانه رفته و اموالم را به نام خودش منتقل کرده است. علاوه بر این به دادگاه خانواده رفته و از من طلاق گرفته است. وقتی پی به این حقایق تلخ بردم تصمیم گرفتم از او به اتهام کلاهبرداری شکایت کنم.»

با شکایت مرد تاجر پرونده‌ای در این خصوص تشکیل و برای رسیدگی بیشتر به یکی از دادسرای‌های تهران فرستاده شد. با دستور قاضی تحقیقات در این خصوص انجام و مشخص شد که همسر وی برای اجرای نقشه‌اش یک همدست هم داشته است. مردی که نقش شوهر او را بازی کرده بود، همراه شیرین در دادگاه خانواده حاضر شده و پای برگه طلاق توافقی را امضا کرده است.


هنوز به درستی مشخص نبود که ماجرا از چه قرار است تا اینکه با دستور قاضی پرونده، شیرین بازداشت شد. او ابتدا مدعی بود که مرد تاجر وی را طلاق و حتی برای فروش اموالش به او وکالت داده است، اما اثبات دروغ‌های وی با توجه به مدارکی که شاکی در اختیار داشت کار سختی نبود. به این ترتیب زن جوان که چاره‌ای جز بیان حقیقت نمی‌دید اقرار کرد که از سال‌ها قبل این نقشه را با همدستی مردی به نام خسرو کشیده و اجرا کرده است.


این زن 35ساله در توضیح ماجرا گفت: اوایل سال 95به یک جشن عروسی دعوت شدم. عروسی یکی از آشنایان دورم بود که در آنجا با خسرو آشنا شدم. هرازگاهی یکدیگر را می‌دیدیم تا اینکه به‌خودم آمدم و دیدم عاشق او شده‌ام. خسرو هم حاضر بود جانش را به‌خاطر من بدهد اما برای شروع زندگی‌مان یک مشکل داشتیم و آن هم بی‌پولی بود. خسرو به تازگی ورشکست شده بود و آن‌طور که می‌گفت شریکش همه سرمایه او را بالا کشیده و فرار کرده بود. می‌دانستم اگر با این وضعیت به عقد خسرو دربیایم و زندگی مشترکمان را با بی‌پولی شروع کنیم، عشق از یادمان می‌رود. به همین دلیل وقتی خسرو از من خواستگاری کرد به او جواب منفی دادم.


وی ادامه داد: وقتی برای خسرو دلیل جواب منفی‌ام را گفتم، برای رسیدن به پول نقشه‌ای کشید. او گفت یکی از فامیل‌های دورش که اتفاقا شباهت زیادی به او دارد، تاجر ایرانی مقیم فرانسه است. می‌گفت وضع مالی خیلی خوبی دارد و می‌خواهد با یک زن ایرانی ازدواج کند. خسرو از من خواست تا وارد زندگی این مرد شوم و با او ازدواج کنم و بعد بتوانم اموالش را تصاحب کنم. من هم قبول کردم و از طریق خسرو به مرد تاجر معرفی شدم و به این ترتیب قدم به زندگی او گذاشتم. نقش زنی دلسوز و فداکار را بازی کردم و پس از آنکه به عقد او در آمدم با خسرو در ارتباط بودم تا نقشه‌مان را عملی کنیم.


وی ادامه داد: وقتی همسرم قرار شد برای چند ماهی به پاریس برود، اجرای نقشه‌مان را آغارکردیم. خسرو نقش همسر مرا بازی کرد و از آنجا که مدارک شناسایی ایرانی شوهرم را در اختیار داشتیم، وکالت‌نامه‌ای برای فروش اموال جعل کردیم. بعد خسرو خودش را گریم کرد و کاملا شبیه به همسرم شد. سپس به دادگاه خانواده رفتیم، او نقش شوهرم را بازی کرد و طلاق توافقی گرفتیم. حکم طلاق در شناسنامه‌ام ثبت شد و با وکالت‌نامه توانستم اموال همسرم را بفروشم. بخشی از پول‌ها را به دلار تبدیل کرده بودیم و قصد داشتیم از ایران خارج شویم تا زندگی مشترکمان را در آنسوی آب‌ها شروع کنیم، اما همسرم زودتر از زمانی که گفته بود به ایران بازگشت و پی به توطئه ما برد و با شکایت او دستگیر شدم. پس از ثبت اقرار شیرین در پرونده، قرار قانونی برای وی صادر شد. تحقیقات برای دستگیری خسرو ادامه دارد.

منبع: ایران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها